رامین معصومیان:
احضار روح چهار نفری که دهه ۶۰ مردند/ یادی از محله جوادیه تهران روی صحنه
کارگردان «جوادیه» درباره شخصیتهای نمایشاش گفت: این چهار نفر اوایل دهه ۶۰ مردهاند و روحشان به دهه ۹۰ و امروز ما آمده و وقایعی را تعریف میکنند. مدام از حال و هوای محله جوادیه در دوره خود میگویند.
رامین معصومیان که این روزها نمایش «جوادیه» را بر اساس متنی از کهبد تاراج در تماشاخانه سپند روی صحنه برده است، درباره تغییر و دراماتورژی متن به خبرنگار ایلنا، گفت: جوادیهای که ما روی صحنه بردهایم در واقع یک بازخوانی از این متن است؛ قصه چهار جوان ساکن محله جوادیه که به خاطر یکسری گرایشهای سیاسیشان در آن دهه، ناخواسته وارد جریانهایی شدند که تعلقی به آن نداشتند اما در دل آن قرار گرفته و در نهایت به واسطه آدمهای حزبی که اسمی از آن نمیبریم، کشته میشوند.
کارگردان نمایش «جوادیه» با بیان اینکه «متن خود کهبد تاراج هم سعی کرده بود در هالهای از ابهام به این موضوع بپردازد» گفت: طی صحبتی که با دراماتورژ کار داشتم، تصمیم گرفتم این وجهه سیاسی کار را پررنگتر کنم.
معصومیان ادامه داد: همچنین شکل نمایشنامه را از حالت مونولگ خارج کردم تا بتوانم این افراد را به شکل یک تیم و گروه نشان دهم؛ صرفا برای اینکه تمرکز تماشاگر را روی این نکته بگذارم که این چهار نفر تبدیل به دسته کوچکی شدهاند و میخواهند محله جوادیه را آباد کرده و به مردمشان کمک کنند.
او همچنین درباره اشاره فرامتنی به حزب توده در این اثر گفت: وقتی تغییر و تحولی اتفاق میافتد معمولا قربانیان صف اول جوانانیاند که بدون علم و دانش و به اصطلاح عامیانهاش به دلیل «جوگیر شدن» با شنیدن چار حرف قلمبه سلنبه، وارد جریان و پیرو یک حزبی میشوند. پررنگترین جریان سیاسی دهه اول بعد از انقلاب ایران هم حزب توده و کمونیستها بودند که خیلیها ندانسته و برخی دانسته و با علم و دانش وارد جریان آن شدند و در همین مسیر برخیها هم کشته و گرفتار شدند. اما بعضیها هم در این میان اعتقادی به شعارهای حزب نداشتند و صرفا به دلیل آرمانخواهی و مبارزه وارد آن جریان شده بودند که این چهار نفر نماینده همین دسته هستند.
این کارگردان تئاتر درباره شخصیت کاراکترهای نمایشیاش گفت: من به هر یک از این چهار آدم، ویژگیهایی را نسبت دادم؛ مثلا «شهرام» یک راننده تاکسی بود که دلش میخواست بیشتر بشنود؛ از درددلها تا گرفتاریهای مردم و به دلیل همین علاقهاش به شنفتن راننده تاکسی شده بود. یا مثلا «سیامک» عشق فیلم و سینما بود؛ نمادی از بسیار دیدن. سیامک دلش میخواست همه چیز را ببیند و از همه چیز سر در بیاورد بنابراین او را در قالب یک شخصیت عشق فیلم نمایش دادم.
معصومیان ادامه داد: یا شخصیت «سیفاله نوحهفروش» که همیشه دلش میخواسته بیپروا حرف بزند و همه به او گوش داده و پیروی کنند. در کنار اینها شخصیت مرجان را میبینیم که بسیار میخواند؛ دختری اهل مطالعه و شعر که دلش میخواسته همه مثل خودش کتاب بخوانند و آگاهیشان بالا برود و حالا هر کدام از این چهار نفر، به واسطه این ویژگیها کارهایی را انجام میدهند.
او با بیان اینکه «حرف از زندگی، عشق و آرمانها مسالهای کلی و جهانشمول است» گفت: ما این جوامع گسترده را کوچک کردیم و به صورت استعارهای در محلهای کوچک به نام جوادیه روایت کردیم. حتی برخلاف چیزی که شاید در خود متن به آن اشاره شده، ما در این نمایش تمرکزی روی محله جوادیه و سبک و سیاق زندگی در آنجا نداریم. چون برای ما جوادیه استعارهای از جامعهای است که این چهار نفر نماینده آن هستند.
کارگردان نمایش «جوادیه» خاطرنشان کرد: این چهار نفر درباره چیزی صحبت میکنند که شاید دغدغه خیلی از ما خصوصا در این دوران باشد؛ مانند دغدغه اقتصادی، نداشتن زندگی، نداشتن عشق، نداشتن آرامش شغلی و... یعنی همان دغدغههایی که در زندگی امروزمان هم با آنها دست و پنجه نرم میکنیم.
معصومیان ادامه داد: این چهار نفر اوایل دهه ۶۰ مردهاند و روحشان به دهه ۹۰ و امروز ما آمده و وقایعی را تعریف میکنند. مدام از حال و هوای محله جوادیه در دوره خود میگویند و میپرسند چرا همه چیز آنقدر بد و خراب شده؟ چه بلایی سر جوادیه آمده؟ نهیبی به آدمها میزنند که با چند سال قبل خودتان را مقایسه کنید تا ببینید کجایید و چرا به این روز افتادهاید؟ که علت چه بوده؟ میخواهند بگویند علت از خود آدمهاست که این تغییر را درک نکرده و تنها خود را با شرایط سازگار و به روز کردهاند. دغدغهشان این است که به خودتان بیایید، بیدار شوید و بفهمید چه میکنید. اگر ماشین گران میشود، اگر گوشت گران میشود در صف خرید آن نایستید.
او تصریح کرد: «جوادیه» استعارهای از یک محله اصیل تهران است که روزگاری زندگی در آن بهشدت جریان داشت و عشق و صفایی بود، که امروز هیچ رنگ و بویی از آن وجود ندارد.
فرهاد مهرخیرانی، ناهید محمودی، حمیدرضا کمالپور و عقیل بهرامی بازیگران نمایش «جوادیه» هستند که تا ۲۰ اسفند در تماشاخانه سپند روی صحنه میرود.