در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
تپه باستانی دامغانی محلِ خوابِ معتادان و کارتنخوابها شده/ سرنوشتِ محوطههای باستانیِ داخل شهرها تخریب است/ طرح موزه باز شکست خورد
سرپرست کاوشهای باستانی محوطه دامغانیها گفت: تپه باستانی دامغانی سبزوار با وجود آنکه قرار بود تبدیل به سایت موزه فضای باز شود اما به دلایل مختلف تاکنون این مهم محقق نشده و این روزها تبدیل به مکانی برای حضور معتادان و کارتنخوابها شده.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تپههای باستانی ازجمله آثار میراث فرهنگی هستند که میتوانند اطلاعات ارزشمندی از آنچه بر مردمان ایران باستان گذشته است در اختیار ما بگذارند. اضافه بر آن در فرآیند توسعه فرهنگی جامعه نقشی اساسی دارند البته اگر در توسعه روزآمد سازماندهی شوند نه اینکه دستمایه کشاکشها شوند. در این میان تپه دامغانی سبزوار (تپه عیدگاه) باتوجه به کشفیاتی که از آن حاصل شده، از اهمیت ویژهای برخوردار است. سبب این اهمیت افزون، موقعیت خاص آن در کنار خیابانهای شهری معاصر و البته کنار بزرگراه تهران – مشهد است.
هیئت مشترک ایرانی- فرانسوی فقط یک فصل در تپه عیدگاه کاوش نمود و اداره میراث فرهنگی خراسان تعیین حریم را نیمهکاره و مصوب نشده رها کرد و در نهایت عمران گاراژیان (باستانشناس و سرپرست تیم باستانشناسی تپه دامغانی سبزوار - تپه عیدگاه) پس از سه سال تلاش و مدارا با شورای شهر و مدیران شهری هنوز موفق نشده دستمزد روزانه همکارانش را بگیرد. او در مصاحبه با ایلنا گفت این اتفاق "خیانت به امید، تلاش و کار" است. جوانان این مرز بوم از این کشاکشها به ستوه آمدهاند!
تپه دامغانی محوطه باستانی به وسعت ۱۱۰ هکتار در سال ۱۳۸۰ به شماره ۳۷۴۹ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید و از سال ۱۳۸۲ عملیات بررسی، مطالعه و سپس لایهنگاری و گمانهزنی و تعیین حریم آن ابتدا توسط هیئت مشترک ایران و فرانسه، سپس بوسیله اداره میراث فرهنگی خراسان و در نهایت دو فصل بوسیله عمران گاراژیان (۹۱- ۱۳۹۴) انجام شد.
گاراژیان اظهار کرد: ارائه پیشنهاد در مورد محوطه دامغانی را به درخواست اداره کل میراث فرهنگی خراسان در سال ۱۳۹۱ انجام دادم. در سال ۱۳۹۳ شورای شهر سبزوار خود پیشقدم شد و برای سال ۱۳۹۴ حدود یکصد و پنجاه میلیون تومان مصوب کرد. همین شورا در انتهای دوره، شهردار را عوض کرد و بدون هیچ دلیلی شهردار جدید تا همین امروز نه تنها حفاظت محوطه را انجام نداده بلکه دستمزد کارشناسان و متخصصانی که از اقصی نقاط ایران و جهان آمده بودند تا پژوهشی کاربردی برای شهر سبزوار انجام دهند را پرداخت نکرده است. جالب این است که پاسخگویی هم نمیشود.
در ابتدای امر؛ کاوشها در تپه دامغانی به منظور تبدیل شدن این تپه به سایت موزه انجام شد و مسئولان شهر و میراث فرهنگی، وعدههای متعدد برای تحقق این مهم دادند. گاراژیان با تاکید بر آنکه در آن زمان مراحل طراحی و اجرای موزه فضای باز دامغانی پیشرفت بسیار خوبی داشت، گفت: هیئت کاوشها که جزئی از موزه شهر سبزوار بود، با مصوبه و حمایت شورای شهر، دو مرتبه مراسم روز جهانی باستانشناسی را در محوطه دامغانی برگزار کرد. این فعالیتها برای سازماندهی موزه فضای باز از ضرورتها بودند. اما گویا برخی؛ ضرورتها را در تداوم کشاکشهای بین خودشان میبینند. تصور کنید محوطهای که هماکنون حاشیهی رها شدۀ شهر است و قابلیت ایجاد صدها شغل را داشته، رها شده است. اکنون همانجا مقر کارتنخوابها و معتادان است. وضعیت حاضر، حاصل همان کشاکشهاست.
دستمزدی که پرداخت نشد
گاراژیان با اشاره به عدم پرداخت دستمزد باستانشناسان و کارشناسانی که در محوطه تپه دامغانی فعالیت داشتند، اظهار کرد: در بین تمام پژوهشهایی که انجام دادهام، یکی از کاربردیترین کاوشها در تپه دامغانی داخل شهر سبزوار انجام شد. درواقع، چهار فصل کاوش در این محوطه انجام شد، دو فصل من با هماهنگی همکارانم که قبلا کاوش کرده بودند، در این تپه باستانی کاوش کردهام. در سال ۹۱ به پیشنهاد اداره میراث فرهنگی و در سال ۹۴ با حمایت مستقیم شهرداری و مصوبه شورای شهر برای تبدیل تپه باستانی به یک موزه فضای باز پیشنهاداتی ارائه شد. مقدمات اجرایی انجام شد، وقتی که کاوش اولیه انجام گرفت، با تغییر شهردار آنچه که برای حمایت از کاوش در این محوطه باستانی وعده داده شده بود، عملیاتی نشد؛ این در حالی است که شورای شهر ۱۵۰ میلیون تومان مصوب کرده بود.
او ادامه داد: این مصوبات در حضور خود من انجام شده بود و این تنها برای انجام مراحل اولیه کاوش بود. طراحیها ماهها توان و وقت تخصصی بُرد. فعالیتها در محل، نتایج بسیار خوبی داشت. اما باید از شورا و مسئولان شهری باید پرسید، چه شد که پروژهای با محوریت موزه شهر سبزوار که خودشان هیئت امنای آن بودند، به این سرنوشت دچار شد؟ در هیچ جای دنیا چنین چیزی را سراغ نداریم. البته در هیچ جای دنیا هم سراغ نداریم که اثری مهم و پیش از تاریخی که در کنار خیابانهای شهری معاصر و کنار بزرگراهی که دهها و میلیونها زائر و گردشگر سالانه از آن عبور میکنند به زمین کشاورزی و زبالهدانی تبدیل شود. در سراسر دنیا سراغ داریم که شهروندانی منزل شخصیشان را در اختیار پژوهشگران و محققان قرار دهند. در سبزوار هم بودند، چنین شهروندانی اما بازهم در هیچ جای دنیا سراغ نداریم که شهرداری با وجود چنین شهروندانی، مکاتبه کند و رسما اعلام کند که هزینه مقر اسکان را پرداخته است و از این فراتر برود و مکتوب کند که مستندات هم دارد. تاکنون هیچ هیئت باستانشناسی در آنجا دوام نیاورده است. در مورد هیئت باستانشناسی به سرپرستی من، بدهکار هم شدم. اعتبارمان نیز در معرض خطر بود. تصور کنید کسانی که ماهها در شرایط سخت کاوش کرده بوند حتی کرایه رفت و آمدشان را هم دریافت نکردند.
این باستانشناس تاکید کرد: باتوجه به آنکه مزد باستانشناسان پرداخت نشد، شرمنده بیش از ۴۰ باستانشناس و مرمتگری شدم که در کاوش محوطه مرا همراهی میکردند. اکثریت اعضایی که با علاقه و امید و با تمام توان فعالیت میکردند پس از سه سال پیگیری، مزد روزانهشان را دریافت نکردهاند. میدانید این مهم به چه معناست؟! شورای شهر سبزوار مصوبه خود را اجرا نکرد. شهردار پیشین، مکاتبه خود با پژوهشگاه میراث فرهنگی که مکتوب اعلام نموده بود "تمام هزینهها تامین شده است"را زیر پانهاده است.
اینگونه است که اعتبار خود و آثار فرهنگی و میراث فرهنگیمان را از بین بردهایم. حال اگر شهرداری و شورای شهر چنین نگرانی را مورد توجه قرار نمیدهد، نتیجهاش دقیقا مشخص است. سرمایه فرهنگی تبدیل به زمین کشاورزی و ترانشهها مکانی برای خودسازی معتادان میشود. اینها نتیجه مستقیم تصمیمهای مسئولان شهر است.
تنگناهای میراث و شهرداری
سرپرست تیم باستانشناسی تپه دامغانی سبزوار یادآور شد: تلاش ما این بود که با کمک شهردار و شورای شهر یک محوطه مهم و در معرض خطر که در کنار بزرگراه تهران- مشهد قرار دارد را تبدیل به موزه فضای باز کنیم! اما این تلاش تبدیل به یک تجربه کاملا شکست خورده شد. این شکست اجرایی نبود بلکه اجتماعی بود. هنوز برای خود ما نیز مشخص نیست که چرا این پروژه با شکست روبرو شد. درواقع میتوان گفت با تغییر مدیریتها، ایدههایی و همچنین پیشنهادهای اجرایی عملی نشد. این سادهترین برداشت است. اما یادمان نرود در مورد میراث فرهنگی شرایط تفاوت میکند، آنگاه که سرمایه برگشتناپذیر فرهنگی را معرفی کردیم، دیگر سرمایه ما نیست بلکه سرمایه بشریت است. میراث، فرهنگی؛ بشری است. با همین دیدگاه، رئیس وقت پژوهشگاه میراث و گردشگری (سیدمحمد بهشتی) موارد را مکتوب به شهرداری اعلام نمود که در صورت تخریب این تپه باستانی؛ عامل تخریب شهرداری بوده است. به این بخشِنامه هیچ پاسخی داده نشد. مسئولان این مهم را مورد توجه قرار ندادند و قضیه با ارائه برخی اطلاعات اشتباه، پشت گوش انداخته شد.
او خاطرنشان کرد: همین تجربه نشان داد، عملا نمیتوان بین شهرداری و میراث فرهنگی یک پل کاربردی ایجاد کرد و گویا محوطههای باستانی داخل شهرها، هیچ سرنوشتی جز تخریب در انتظارشان نیست. تاکید میکنم، امیدوارم اشتباه کنم و برداشت من درست نباشد در آن صورت خوشحال هم میشوم. ولی تجربه محوطه دامغانی سبزوار و سالها تلاش تخصصی این را نشان داد که حتی اگر در بین مردم و شهروندان دست به فرهنگسازی بزنید، مسئولان راه خودشان را میروند و درگیریهای درونی خودشان از آینده و آبروی شهر شاید برایشان مهمتر باشد.
گاراژیان با اشاره به آنکه تپه دامغانی در محدوده داخل شهر سبزوار قرار دارد، گفت: این تپه از موضوعات مهم باستانشناسی شهری است و اثر باستانی آنگاه که در داخل شهر واقع میشود مسئلهای شهری میشود. خانههای تاریخی مسئلهای شهری است. البته روشن است این مسئله شهری وجه میراث فرهنگی هم دارد. آثار باستانی سرمایههای فرهنگی برگشت ناپذیرند اما آنگاه که آن را مدیریت نمیکنیم، تبدیل به معضل میشوند. محوطه دامغانی چنین است. ما همه تلاشمان را کردیم که سرمایه فرهنگی را به بهرهبرداری اجتماعی و اقتصادی برسانیم. کسانی که مانع شدند و سنگاندازی کردند، حالا شرح دهند چه طرحی داشتند؟
او در ادامه از کشف یک مهر مروی- بلخی در این محوطه باستانی خبر داد و گفت: این مهر در نوع خود بینظیر است و در حال حاضر تابلو و نشان موزه شهر سبزوار نقش همین مهر است. درعین حال، بعد از کاوش در این منطقه؛ تعداد زیادی از آثار معماری مدیریت و کنترل آب سطحی در منطقه شناسایی شد. این سازهها کنار خیابان و در داخل شهر سبزوار واقع شدهاند، سازههایی احتمالا مانند سد و بند برای کنترل آب که به دوره مفرغ حداقل حدود ۲۳۰۰ سال قبل از میلاد بازمیگردد.
به گفته سرپرست تیم باستانشناسی محوطه دامغانی سبزوار، آثاری که در محوطه شناسایی شده عموما به ۲۷۰۰ تا ۲۴۰۰ قبل از میلاد بازمیگردد. در این میان سازههای معماری و کشف گورستان و پیدا کردن پنج اسکلت که در یک گور به خاک سپرده شده بودند و در کنار آنها تعداد قابل توجهی از ظروف وجود داشت، بسیار با اهمیت است. اشیای کشف شده را به میراث فرهنگی استان تحویل دادیم، طبق قانون امین اموال فرهنگی در مورد آن مسئولیت دارد و پس از تحویل من تنها وظیفه انتشار آن را برعهده دارم.
گاراژیان یادآور شد: این یافتهها به لحاظ آثاری که میتوان در جای خود به نمایش گذاشت، بسیار مهم است. این درحالی است که به دلیل قرارگیری این محوطه در انتهای یک خیابان از سال ۸۸ تاکنون همواره در حال تخریب است. از آنجا که از سالهای گذشته ساخت و سازهای بسیاری در محدوده این محوطه صورت گرفته، این ساخت و سازها آسیبهای بسیاری را به این تپه وارد نموده است. این ساخت و سازها از یکسو و احداث خیابان، جابجایی خطوط آب، گاز، تلفن و امثال اینها که در هر شهری لازم ضروری است، از سوی دیگر سبب بروز لطمات متعدد و تخریب این تپه باستانی شده و میشود. شهرداری حتما میداند که برای این موارد چه راهکارهای تخصصی موجود است.
او در خصوص وضعیت کنونی محوطه باستانی تپه دامغانی گفت: در زمان کاوش، محافظهکاری کردیم هرگاه به آثار باستانی رسیدیم، کار را ادامه ندادیم. سطح بالائی محوطه تا حدود یک متر عمیق، آبیاری شده و شخم خورده، ساخت و ساز هم شده است. آثار شناسایی شده در کنار خیابان جهاد کشاورزی نیازمند حفاظت اضطراری هستند. البته امروز شاهد فرسایش و تخریب بخشی از این آثار هستیم و بخش دیگری از آن با کشاورزی، آبیاری غرق آبی که بیش از هر عاملی موجب تخریب آثار است، دچار تخریب شده.
این باستانشناس تصریح کرد: بسیاری از یافتههای ما حاصل از شخم زنی کشاورزان در منطقه بود. به طور مثال سنجاق مفرغی عصر مفرغ در زمان شخم زدن زمینها توسط کشاورزان به دست آمد. در حال حاضر متاسفانه شاهد بازگشت کشاورزان به منطقه هستیم.
گاراژیان اذعان داشت: البته من به عنوان مجری کاوشها مسئولیتی در قبال حفاظت از محوطه ندارم این مهم برعهده میراث فرهنگی است. این محوطه فضایی در حاشیه شهر و در کنار یکی از خیابانهای کناره شهر است که بزودی تبدیل به معضلی فرهنگی و شهری همچنین اجتماعی بدل خواهد شد زیرا محلی برای اقامت کارتنخوابها و معتادها شده و آثار هم در حال تخریب است. بافت شهری نیز تبدیل به حاشیه خواهد شد. البته که مدیریت فضاهای شهری با شهرداری و شورای شهر است و حفاظت از آثار میراث فرهنگی مسئولیت میراث فرهنگی است. ما به عنوان کنشگران دانشگاهی در زمانی احساس وظیفه و تعهد کردیم و پیشنهاد ارائه نمودیم.
این باستانشناس با اشاره به آنکه پیشنهاد ما برای حل معضل و پیشگیری از بحران بود، گفت: ما هم مانند هیئت مشترک ایرانی – فرانسوی، دنبال پژوهشهای کم حاشیهتری میرویم. شورای شهر میداند و شهرداری و محوطهای پیش از تاریخی در حاشیه شهر. تاکید میکنم مادام که دستمزدها پرداخت نشده و تک تک اعضا رضایت ندهند هرگونه استفاده و بهرهبرداری از حاصل آن کاوشها به مثابه سرقت علمی قلمداد میشود. محوطه دامغانی هم میراث در خطر است میراث فرهنگی و یونسکو خود دقیقا میدانند که با میراث در خطر چه باید کرد.
دلایل تعلل شهرداری
مسعود پسندیده (رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی گردشگری شورای شهر سبزوار) با اشاره به وضعیت کنونی پشته باستانی سبزوار گفت: در این تپه باستانی سه مرحله کاوش و چندین ترانشه ایجاد شد که منجر به کشف اشیای تاریخی با قدمت ۵۹۰۰ سال پیش شد. با این وجود با چند مشکل اساسی در خصوص این محوطه رو به رو شدیم. نخست آنکه در سبزوار هیچ موزهای نداریم که ردیف حفاظتی داشته باشد و بتواند اشیای کشف شده از پشته باستانی سبزوار را در دل خود نگهداری کند از این رو ناچار شدیم تا اشیای تاریخی بدست آمده از کاوشها را به موزه مشهد بفرستیم که این امر سبب نارضایتی مردم منطقه شد.
او با تاکید براینکه در اداره میراث فرهنگی سبزوار و اداره کل میراث خراسان؛ شاهد مشکلات زیادی هستیم، گفت: این گونه که به نظر میآید برخی تبعیضها در حوزه اداره میراث شهرستانها به چشم میخورد، چنانکه در اداره میراث نیشابور که در همسایگی سبزوار قرار دارد ۵۱ پرسنل فعال هستند این درحالی است که تمام اداره میراث سبزوار تنها با ۶ کارمند اداره میشود. نباید فراموش کرد که حدود ۱۸۰ اثر ثبتی و حدود ۹۰۰ اثر غیرثبتی واجد شرایط ثبت در سبزوار وجود دارد که باتوجه به تعداد کم کارمندان میراث سبزوار، نگهداری از آنها بسیار دشوار خواهد بود. تمام این عوامل سبب شد تا طی سالهای گذشته اداره میراث سبزوار نتواند وظیفه ذاتی خود را در خصوص حفاظت از تپه باستانی سبزوار انجام دهد.
به گفته پسندیده، از دیگر سو شاهد حضور مالکان خصوصی در این محوطه باستانی هستیم و شهرداری نیز نتوانست طی سالهای گذشته این تپه را به تملک خود درآورد. تمام این عوامل در شرایطی اتفاق میافتد که براساس مصوبه شورای اسلامی شهر سبزوار، شهرداری باید این تپه را تملک کند اما طی این سالها شاهد کوتاهی شهرداری در این خصوص بودیم.
سخنگوی شورای شهر سبزوار تصریح کرد: هر روز شاهد انتشار اخبار بد و ناگوار از این محوطه باستانی هستیم. چندی پیش برخی از ترانشهها پرشدند و حتی کشاورزان برای شخم زدن زمینها اقدام کردند. هم اکنون نیز کشت و کشاورزی در آن درحال انجام است. معتقد هستم اداره میراثفرهنگی کاهلی بسیاری در نگهداری و حراست از این تپه باستانی داشته است. تا زمانی که اداره کل میراثفرهنگی پای کار نباشد شاهد بروز چنین مشکلاتی برای محوطههای باستانی و تاریخی سبزوار خواهیم بود.
او در توضیح سرانجامِ تفاهمنامهای که بین اداره میراث فرهنگی سبزوار، پژوهشگاه میراث و گردشگری و شهرداری سبزوار نوشته شده است نیز گفت: نمیتوان انکار کرد که شهرداری سبزوار نگاه میراث فرهنگی و گردشگری به تپه باستانی سبزوار ندارد. نخست آنکه به ثمر رسیدن این تپه باستانی نیازمند صرف هزینههای هنگفت است چراکه در خصوص فضایی ۱۱۰ هکتاری صحبت میشود. این مهم نیازمند همت تمام مدیران شهری است. بخشی از هزینههای باستانشناسی و کاوش در این تپه باستانی پرداخت شد اما بقیه این مبلغ با وارد شدن اما و اگرهایی ازسوی شهرداری پرداخت نشد و پای اداره بازرسی استان به موضوع باز شد. اینگونه به نظر میرسد که شهرداری تمایل زیادی برای پرداخت این هزینه ندارد.
پسندیده خاطرنشان کرد: این مهم از جمله انتقاداتی است که میتوان به شهرداری وارد کرد. باتوجه به فعالیتهایی که طی این سالها در حوزه میراث و گردشگری انجام شده اما تعلل شهرداری، آسیب بزرگی را متوجه تپه باستانی سبزوار کرده است.
سخنگوی شورای شهر سبزوار ادامه داد: از آنجا که عقد تفاهمنامه؛ شهرداری را ملزم به اجرا نمیکند و این تفاهمنامه نیز به قرارداد منتفی نشد، شهرداری این مهم را دلیل عدم پرداخت هزینهها قرار داد. در حال حاضر نیز باتوجه به آن که مباحث فرد محوری در خصوص این پروژه مطرح شده، پای برخی از غرضورزیهای شخصی به میان آمده. با این وجود بسیار مشتاق هستیم تا این قضیه هرچه سریعتر حل و فصل شود. چنانکه رئیس اداره برنامه و بودجه ۵۰۰ میلیون تومان به دانشگاه حکیم اختصاص داد تا تحت نظر آنها این مبلغ هزینه شود.