نویسنده و کارگردان نمایش «۳۰ دی ۹۵» مطرح کرد:
پیشتر امکان دیالوگ نداشتیم و گوشها بسته بود/ پلاسکو نمادی از فروپاشیِ رابطه آدمها بود/ بهخاطر گیشه سراغ سام درخشانی نرفتم
احسان حاجیپور که نمایش «۳۰ دی ۹۵» را با بازی سام درخشانی روی صحنه دارد، میگوید به خاطر گیشه و سلبریتی بودن درخشانی سراغ او نرفته است. او حضور پلاسکو در نمایشاش را نمادی از فروپاشی بزرگ در رابطه آدمها میداند.
احسان حاجیپور، نویسنده و کارگردان نمایش «۳۰ دی ۹۵» که این روزها تئاترش با بازی سام درخشانی (در نقش پیمان) روی صحنه است، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره این شخصیت و بستری که اثر روی آن استوار است، گفت: در نمایشنامه کدهایی درباره پیمان میدهم مبنی بر اینکه این شخصیت خیلی زود باور نمیکند که همه چیز ممکن است از بین برود و تا جایی که بتواند، آدمها و اشیا را آنقدر نگه میدارد و کش میدهد تا به مرحلهای برسد که دیگر نتواند برگردد و درستش کند.
رابطه آدمها به مرحله فروپاشی رسیده است
حاجیپور با اشاره به اینکه معتقد است رابطه آدمها به مرحله فروپاشی رسیده، گفت: پلاسکو و فروریختناش در روز ۳۰ دی ۹۵ برای من نماد و نشانه از یک فروپاشی بزرگ در رابطه آدمهاست؛ چون این نمایشنامه و قصه آن را بر اساس رابطه آدمها نوشتم. اینکه رابطهها به جایی رسیده که نه محکم است و نه منطق دارد و نتیجهاش همین فروپاشی خواهد بود.
او با بیان اینکه هیچ کجای قصه برگرفته از واقعیت نیست، یادآور شد: اما این ماجرا برایم حالت شخصی هم داشت و اتفاقهای شخصی هم در بطن این نمایشنامه دستکم برای خودم پررنگ بود؛ نه در قصه بلکه در برخی از شخصیتها که گاهی میتوانند واقعی باشند.
کارگردان «۳۰ دی ۹۵» ادامه داد: من ازدواج سفید را در این تئاتر تائید نکردهام؛ فقط آن را روایت کردهام. اما فکر میکنم فراتر از موضوع ازدواج سفید، مساله رابطه بین آدمها و اینکه باهم با چه زبانی دیالوگ برقرار میکنند یا اصلا این دیالوگ شکل میگیرد یا نه، دغدغه اصلی این تئاتر بوده است. در کنارش مساله پلاسکو را چون یک نماد کلی برای همه جامعه بود، انتخاب کردم تا بسط کلیتری به ماجرا بدهم.
پلاسکو نمادی از فروپاشی بزرگ در رابطه آدمها بود
حاجیپور با اشاره به اینکه پلاسکو برای من و خیلیها یادآور اتفاقات دوران کودکیمان است، گفت: شاید من در مجموع ۱۰ بار هم به پلاسکو نرفته باشم اما از زبان مادربزرگ و پدرم دربارهاش شنیدهام. بنابراین به خاطر جایگاهی که این ساختمان در اجتماع و در فرهنگ عامه مردم داشته، انتخابش کردم. اصلا به همین دلیل بود که فروپاشی و نابودیاش تاثیر عجیبی روی همه ما گذاشت. برای من از این نظر، پلاسکو بهعنوان یک نماد مهم است اما قصه به صورت مستقیم ارتباطی با آن ندارد. یکی از شخصیتها در این ساختمان مغازهای دارد و اتفاقات نمایش در همان یک ساعت پایانی سرپا بودن پلاسکو سپری میشود.
او همچنین خاطرنشان کرد: نکتهای که در نمایشنامه وجود دارد و در اجرا هم سعی کردم خیلی ریز به آن نگاه کنم حضور بازی «جنگا» در صحنه است؛ یک برج چوبی که روی میز است و شخصیتها هر کدام خیلی نرم و نازک یکی دو چوب را در طول اجرا از میان آن برمیدارند. بسیاری از دوستانم اصرار داشتند آن را به شکلی دیگر ارائه دهم، طوریکه این برج در پایان نمایش فرو بریزد اما من پافشاری کردم تا این برج متزلزل به همین شکل باقی بماند. برجی که ظاهرش خیلی شبیه پلاسکوست اما خودش فرجام دیگری دارد؛ اینکه برج متزلزل است اما فرو نمیریزد تنها جایی است که کورسویی از امید را برای من نویسنده و مخاطب نگه میدارد که شاید بشود در عین تزلزل آن را نگه داشت.
برج متزلزل جامعه را باید سرانجام در جایی نگه داشت
این نمایشنامهنویس و کارگردان با بیان اینکه «هرچند در نهایت، بعد از هر فروپاشی و ویرانی هم ما نیاز به آبادی داریم» گفت: قصد داشتم نشان دهم پیش از فروپاشی هم شاید بشود این برج متزلزل جامعه را بالاخره در جایی نگه داشت و درستش کرد. نمیخواهم بگویم زنگ خطری را به صدا درآورده و هشداری دادهام، نه، من فقط چیزی که در اطرافم دیدهام را روایت کردهام. حالا اینکه این روایت چقدر توانسته حق مطلب را بیان کند، نمیدانم.
حاجیپور همچنین درباره همکاری با امید معلم در مقام تهیهکننده در این اثر نمایشی، گفت: امید معلم دوست دیرین ۱۰ ساله من است؛ ما خیلی قبلتر میخواستیم تئاتر دیگری را باهم کار کنیم اما به هزار و یک دلیل این اتفاق نیفتاد. اما وقتی اوایل امسال این متن را تمام کردم، اولین کسی که آن را خواند، امید معلم بود و با او صحبت و خواهش کردم اگر فرصتی هست این همکاری اتفاق بیفتد. امید هم متن را دوست داشت و ضمن اینکه او هم همیشه ذهنیت این همکاری را داشت.
خیلی از سرمایهگذاران بیدلیل و بیرویه وارد تئاتر میشوند
او ادامه داد: برای من این همکاری بسیار دلچسب است چون مناسبات و مراودات ما مانند خیلی از تهیهکنندگان امروز تئاتر نیست. البته که در این زمینه نمیتوانیم سابقه خودش و خانوادهاش را فراموش کنیم که همگی فعالیت درجه یک فرهنگی میکنند.
حاجیپور با بیان اینکه «از اردیبهشت ما درگیر پیش تولید بودیم و قرار بود «۳۰ دی ۹۵» را شهریور امسال روی صحنه ببریم که امکانپذیر نشد» گفت: به جایش «گزارش یک مهمانی» را کار کردم که پر از حاشیه و اتفاق و توقیف بود و بعد از آن سراغ این نمایش آمدیم. خیلی از این اتفاق خوشحالم و فکر میکنم حضور فردی مانند امید معلم در تئاتر اتفاق درستی است؛ برخلاف خیلی از سرمایهگذاران که بیدلیل و بیرویه وارد تئاتر میشوند و اصلا شناخت و ربطی به این حوزه ندارند. اما کاری که امید معلم بهعنوان قدم اولیه در این نمایش کرد بسیار مهم بود و برای من همهچیز با خیال راحت انجام شد.
بهخاطر گیشه سراغ سام درخشانی نرفتم
نویسنده کتاب «عبدالحسین نوشین» همچنین درباره حضور سام درخشانی در این نمایش با بیان اینکه «۳۰ دی ۹۵» اولین تجربه حضور او در تئاتر نیست و حدود بیست سال پیش با کاری از چیستا یثربی روی صحنه بود، گفت: کار با سام درخشانی خیلی برای من دلچسب بود. شاید اگر کسی از بیرون به ماجرا نگاه کند بگوید کار کردن با یک ستاره سخت است اما او بسیار بازیگر باهوش و همراهی است و در تمام طول تمرین و حتی پیشتولید خیلی کمک کرد، همراه بود و خوشبختانه متن را خیلی دوست داشت. ما خیلی رابطه خوبی داشتیم و داریم و به نظرم این همکاری هم اتفاق خوبی بود. ما با ایشان فارغ از اینکه ایشان بازیگر سینما و تلویزیون است، در این تئاتر کنار هم کار کردیم. شاید به این دلیل که نمایشنامه و اجرا بسیار رئالیستی است.
حاجیپور با تاکید بر اینکه «به دلیل اینکه سام درخشانی میتواند برای تئاترمان پولی به گیشه بیاورد سراغش نرفتم» گفت: ما یک لیست از بازیگرانی داشتیم که به این نقش نزدیک بودند و در صدرش نام سام درخشانی قرار داشت و معتقدم او به شخصیت «پیمان» به زور وصله نشده و به آن میآید. از سوی دیگر فکر میکنم آنقدر این فرمول لو رفته و دستمایه همه تئاترها شده که دیگر تماشاگر قاعدتا گول حضور سوپراستار را در تئاتر نمیخورد.
او یادآور شد: ما میخواستیم بازیگرانمان از مدیوم سینما و تصویر آمده باشند چون جنس بازی مورد نیازمان خیلی رئال بود. بهطوری که شما در این نمایش خیلی کم لحظات اغراق شده تئاتری میبینید و این سبک ذهنی من برای اجرا بود. ضمن اینکه، بله کتمان نمیکنم که گیشه هم مهم است. زمانی گیشه مهم نیست که رانت، سوبسید و شرایط خوبی داشته باشم. ولی وقتی اینها نیست و در سالن خصوصی کار میکنم و تهیهکننده خصوصی دارم که باید هزینههای سنگین دکور و سایر مخارج را تامین کند یعنی شرایط اجراییاش این را میطلبید که همه چیز سنگین برگزار شود، طبیعی است که نیمنگاهی هم به گیشه داشته باشم.
کسی که سالهاست کار تئاتر میکند خط قرمزها را میشناسد
حاجیپور همچنین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا حاشیههای نمایش قبلی او مانند توقیفش، تا این اثر ادامه داشت؟ گفت: خوشبختانه در اجرای نمایش «۳۰ دی ۹۵» با مشکلی مواجه نشدم؛ لطف آقای شهرام کرمی و رئیس جدید شورای ارزشیابی و نظارت باعث شد کار آرام پیش برود. ضمن اینکه فکر میکنم در حالت کلی اتفاق خیلی بهتری در شورای ارزشیابی و نظارت رخ داده است. متاسفانه قبلا در دیالوگ بسته بود و ما نمیتوانستیم با رئیس شورا صحبت کنیم و اگر هم میتوانستیم، گوشهایشان بسته بود اما الان به راحتی گفتگو اتفاق میافتد.
او با تاکید بر اینکه «کسی که سالهاست کار تئاتر میکند، شرایط و خط قرمزها را میشناسد و به خیلی از مسائل واقف است» گفت: من شرایط آنسو را هم درک میکنم و میدانم شرایط ملتهبی در تئاتر وجود دارد و نیروهایی بیرون از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به ادارهکل هنرهای نمایشی و شورا فشار میآورند و کاملا شرایط را درک میکنم اما الان خوشبختانه شورا متوجه شده که منِ هنرمند تئاتر هم در تیم و جبهه آنها هستم و میتوان بسیاری از مسائل را با گفتگو و تعامل برطرف کرد. از اینرو، خوشبختانه همه مراحل بازخوانی و بازبینی با آرامش پیش رفت و حساسیتی ایجاد نشد.