خبرگزاری کار ایران

مائده طهماسبی:

روش‌های تمرین علی رفیعی در تئاتر امروز ایران منسوخ شده/ خانه برناردا آلبا نمایانگر خفقان یک رژیم دیکتاتوری است

روش‌های تمرین علی رفیعی در تئاتر امروز ایران منسوخ شده/  خانه برناردا آلبا نمایانگر خفقان یک رژیم دیکتاتوری است
کد خبر : ۷۲۷۳۱۶

مائده طهماسبی درباره تجربه کار با علی رفیعی گفت: کار کردن با آقای رفیعی برایم بسیار جذاب بود؛ چون کار با ایشان امری سهل و ممتنع است. یعنی همانقدر که آسان به نظر می‌رسد می‌تواند سخت باشد. ایشان تمرین‌های طولانی و مداوم را ترجیح می‌دهد و برخلاف آنچه امروز در تئاتر ما اتفاق می‌افتد وقتی سر تمرین‌های ایشان می‌رفتیم هر روز ۴-۵ ساعت روی صندلی‌مان می‌چسبیدیم و برای هر صحنه اتودهای مختلفی می‌زدیم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، مائده طهماسبی که در نمایش «خانه برناردا آلبا» نوشته لورکا و کارگردانی علی رفیعی در زمستان امسال روی صحنه رفته بود، با این نمایش و همراه گروه بزرگ رفیعی، در بخش مهمان سی و هفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر نیز حضور دارد.

این کارگردان، بازیگر و مترجم تئاتر درباره اشاره‌های فرامتنی نمایشنامه «خانه برناردا آلبا» گفت: لورکا این نمایش را در سال ۱۹۳۶ و اوج خفقان رژیم دیکتاتوری فرانکو نوشت. من فکر می­‌کنم نگاه لورکا در نوشتن این نمایشنامه نگاه سیاسی، اجتماعی و انتقادی جامعه‌­اش بود.

طهماسبی ادامه داد: لورکا در واقع «خانه برناردا آلبا»، یعنی قصه یک مادر دیکتاتور و پنج دخترش را به عنوان مثالی برای نشان دادن همین شرایط در نظر گرفت.

او با اشاره به اینکه سال‌ها پیش هم در «خانه برناردا آلبا» به کارگردانی شخص دیگری بازی کرده است، گفت: من با این نمایش و متن لورکا پیش از اجرای آقای رفیعی و سالیان سال است که ارتباط دارم و از منظرهای مختلف هم در اجرای قبلی و هم اکنون، توانستم این متن را بررسی کنم.

بازیگر نمایش «خانه برناردا آلبا» یادآور شد: به نظرم دکتر رفیعی برداشتی بسیار جذاب از این نمایشنامه داشت و برای همین است که این نمایش آنقدر موفق بوده و آنقدر زیبا کارگردانی شده است و فکر می‌­کنم نتیجه‌اش همین ۵۰ و خرده‌ای اجرا در این دو ماه اخیر بود.

طهماسبی درباره تجربه کار با علی رفیعی گفت: کار کردن با آقای رفیعی برایم بسیار جذاب بود؛ چون کار با ایشان امری سهل و ممتنع است. یعنی همانقدر که آسان به نظر می­‌رسد می‌تواند سخت باشد. ایشان تمرین‌های طولانی و مداوم را ترجیح می‌دهد و برخلاف آنچه امروز در تئاتر ما اتفاق می‌افتد وقتی سر تمرین‌های ایشان می‌رفتیم هر روز ۴-۵ ساعت روی صندلی‌مان می‌چسبیدیم و برای هر صحنه اتودهای مختلفی می‌زدیم.

روش‌های تمرین علی رفیعی در تئاتر امروز ایران منسوخ شده/  خانه برناردا آلبا نمایانگر خفقان یک رژیم دیکتاتوری است

او با بیان اینکه این روش تمرین طولانی امروز در تئاتر ایران منسوخ شده است و اینکه آقای دکتر چنین موقعیتی را به بازیگر می‌دهد که در مدتی طولانی کار را اتود بزند و خود بازیگر نقش را دربیاورد اتفاقی ارزشمند است» گفت: ایشان معمولا هیچ چیز پیش ساخته شده‌ای از نقش ندارد که به بازیگر بدهد؛ بلکه همیشه از بازیگر می‌خواهد که آن نقش را برای آن صحنه دربیاورد. گاهی هم وقتی بازیگران تعلل دارند و اتودها را خوب نمی‌زنند خیلی بداخلاق شده و تند برخورد می‌کند.

این مترجم با بیان اینکه «برای من بعد از این همه سال کار تئاتر، کار با آقای رفیعی در ماه‌های اول مانند کلاس درس بود.» درباره ماحصل این تمرین‌های طولانی و مداوم گفت: درواقع چیزی که مخاطب روی صحنه می‌بیند از مجموعه کارهای روزهای طولانی اتود زدن بازیگران شکل گرفته که دکتر رفیعی در نهایت، آنها را قبول کرده، نگه داشته و دسته‌بندی کرده است. در حالی که صحنه‌های زیاد دیگری هم ساخته شد و ایشان آنها را دوست نداشت. ایشان تصاویر بسیار زیبایی در ذهن دارد که اگر بازیگر به آن تصاویر برسد، حتما نگهش می‌دارد.

طهماسبی همچنین درباره نقشی که در این نمایش بازی می‌کند یعنی «پولنسیا» (زن همسایه) گفت: پولنسیا در نوشته خود لورکا زنی است که وارد خانه «برناردا آلبا» (با بازی رویا تیموریان) شده و در چند صحنه بازی کرده و می‌رود. اما دکتر رفیعی از روز اولی که درباره این نقش با من صحبت کرد و طوری که آن نقش را توضیح داد که چه می‌خواهد باشد، متوجه شدم همان شخصیتی نیست که در متن اصلی لورکا وجود دارد.

او تشریح کرد: دکتر رفیعی دلش می‌خواست شخصیت زن همسایه مانند پلی از دنیای بیرون و آزاد خارج از خانه به فضای خفقان داخل خانه باشد و چون همسایه و به نوعی دوست برناردا او را به حساب می‌آوردیم اجازه تردد در این خانه را داشت.

این کارگردان و بازیگر تئاتر همچنین با تشریح کاراکتر نقشی که بازی می‌کند، با بیان اینکه «از یک طرف، پولنسیا یک زن شاد و آزاداندیشی بود که با بسیاری از کارهایی که برناردا انجام می‌داد موافق نبود» گفت: اما از طرفی هم اجازه نداشت این مخالفت را رودرو با او ابراز کند برای همین رابطه‌ای هم با شخصیت «پونچا» دایه بچه‌ها (با بازی مریم سعادت) برقرار کرده بود که می‌بینیم این دو در بعضی از صحنه‌ها دخترهای محبوس در خانه را هدایت کرده و برای برخی از کارهایی که برناردا (مادرشان) انجام می‌دهد افسوس می‌خورند.

طهماسبی با اشاره به اینکه «خیلی طول کشید تا نقش پولنسیا، نقش شود.» گفت: چون نقش به این شکل در نمایشنامه لورکا نبود و آقای دکتر با کمک آقای چرمشیر خیلی فکر کردند تا این نقش و دیالوگ‌هایش از نو نوشته شود برای همین حدود دو ماه طول کشید تا نقش پولنسیا تبدیل به آن چیزی شود که ما امروز روی صحنه می‌بینیم.

او درباره حضور نمایش «خانه برناردا آلبا» در بخش مهمان سی و هفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر و نه بخش رقابتی آن، گفت: من هیچ اصراری نداشتم تا این نمایش در بخش رقابتی باشد. فکر می‌کنم همین که دکتر رفیعی راضی شد و اجازه داد نمایش در شب‌های اول و دوم جشنواره روی صحنه برود اتفاق بزرگی بوده که امسال برای جشنواره تئاتر فجر رخ داده است.

طهماسبی درباره اینکه چقدر جشنواره سی و هفتم تئاتر فجر در چهل سالگی انقلاب نمود درستی از تئاتر ایران است، گفت: وقتی برنامه این جشنواره را دیدم و نگاهی گذرا که به بخش بین‌الملل آن کردم و کشورهایی مانند فرانسه، فنلاند، سوئد، نروژ و گرجستان به چشمم خورد به نظرم رسید می‌تواند فرصتی مناسب برای ارتباط هنری با این کشورها باشد.

او ادامه داد: هیچ اطلاعی ندارم که چه کارهایی با چه کیفیتی به جشنواره آمده‌اند باید آنها را دید و قضاوت کرد اما در مورد آثار ایرانی باید بگویم نمایش‌هایی در جدول قرار دارند که سال گذشته اجراهای خود را داشته و تنها برخی از آنها موفق بوده‌اند نه همه‌شان.

این کارگردان و بازیگر تئاتر همچنین تصریح کرد: نکته مثبتی که در جشنواره امسال به چشم می‌خورد حضور تعداد زیادی نمایش از شهرستان‌هاست که اتفاق خوبی محسوب می‌شود و امیدوارم در سال‌های بعد هم ادامه پیدا کند.

طهماسبی در پاسخ به سوالی درباره انتخاب خودش بین مائده طهماسبی بازیگر یا کارگردان، گفت: همیشه به این فکر می‌کردم که چقدر کارگردانی را دوست دارم؛ اما سالیان سال جرات تجربه آن را نداشتم و خودم را همواره یک بازیگر می‌دانستم اما از وقتی شروع به فکر درباره‌اش کردم و چهار اثر را کارگردانی کردم به این ترس غلبه کردم.

او خاطرنشان کرد: من بازیگری تئاتر را دوست دارم اما در عین حال خوشم می‌آید فکر کنم اگر روزگاری دیگر بازی نکردم می‌توانم یک شغل دیگر در کنار آن داشته و کارگردانی کنم. ضمن اینکه همیشه دوست داشته‌ام متن‌هایی که خودم ترجمه کرده‌ام را خودم کارگردانی کنم که تنها برای یکی از نمایشنامه‌هایی که خودم ترجمه کرده‌ام این اتفاق افتاده و امیدوارم در آینده بتوانم سایر این متن‌ها را هم روی صحنه ببرم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز