در نشست نقد و بررسی فیلم آشفتهگی مطرح شد؛
"آشفتهگی" مالیخولیایی در قاب کج جیرانی
نشست نقد و بررسی فیلم آشفتهگی، امروز درحالی با حضور عوامل این فیلم برگزار شد که همه سعی داشتند جملاتی در وصف کاردرست بودن جیرانی بگویند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، فریدون جیرانی (کارگردان و نویسنده و تهیهکننده) فیلم آشفتهگی با تاکید بر آنکه این فیلم در ادامه خفهگی خلق شده است، گفت: فیلم آشفتهگی داستان بیشتری دارد و تجربه دیگری در حوزه فرم بود.
او ادامه داد: ساختن این نوع فیلمها ریسک است چراکه این فضا برای بیننده بیگانه است.
جیرانی یادآور شد: فضای اجتماعی و التهابات سیاسی، سینما را تحت تاثیر قرار میدهد. این سومین تجربه من در این قالب است. این تجربه را به دلیل فضای عاشقانهای که دارد دوست دارم. در فیلمهایی که داشتم دوست دارم فضایی عاشقانه که کمی عجیب باشد را تصویر کنم.
کارگردان آشفتهگی با اشاره به آن که در شخصیت پردازی ارژنگ درصدد ساخت شخصیتی رئالیستی بود، گفت: آن عشق مریض را دوست داشتم و فکر میکردم میتواند در فیلم حل شود. نمیخواستم آمریکایی باشد برای همین بیشتر فرانسوی شد.
او در خصوص نقدهایی که ممکن است در قالب انتقامجویی توسط فراستی انجام شود، گفت: هرچه فراستی بگوید از او متشکر خواهم بود.
جیرانی همچنین از بازسازی فیلم دلهره خاچیکیان خبر داد.
مسعود سلامی (فیلمبردار) درخصوص چرایی کج بودن قابها گفت: این فیلم یک تجربه جدید است و جیرانی هنوز در این سن و سال به دنبال تجربه جدید است. خفگی سیاه و سفید بود و آشفتهگی هم با قاب کج تصویربرداری شده.
او ادامه داد: سعی کردم با توجه به شخصیتهای داستان قاب را کجتر کنم و به شخصیتپردازی کمک بیشتری کنم.
مهناز افشار (بازیگر) گفت: جیرانی کارگردان مورد علاقه من است و آرزو داشتم با او کار کنم.
این صحبتی بود که بهرام رادان و نسیم ادبی و مهران احمدی که به صورت آنلاین با نشست در ارتباط بودند نیز به آن تاکید داشتند و به تعریف و تمجید از جیرانی بسنده کردند.
رادان همچنین به یک مالیخولیا و جنونی اشاره کرد که در بستر فیلم وجود دارد و گفت: این فیلم بدون زمان و مکان است و باید به آن دیوانگی باربدی را اضافه کنیم که باید نقش بردیا را هم بازی کند. این جنونی است که درباره آن صحبت میکنیم که در طول فیلم شدت میگیرد.
روایت فیلم درباره دو برادر دوقلو به نام بردیا و باربد است که نقش هر دو بهرام رادان بازی میکند. باربد نویسندهای ناموفق است و بهرام صاحب شرکتی است و موقعیت مالی خوبی دارد. بردیا و باربد چهار سالی است با هم رابطه ندارند و پس از چهار سال همدیگر را ملاقات میکنند و قرار است که این دو برای عقد قراردادی به شمال بروند. زمان وقوع رخدادها هم ظاهراً مربوط به دهه پنجاه است. بردیا اهل نوشیدن است و دائماً مشروب مصرف میکند و در مسیر شمال این دو برادر که عقدهای دیرینه نسبت به یکدیگر دارند، دعوایشان میشود و برادر دست پا چلفتی، یعنی باربد، برادردوقلویش را به قتل میرساند و جسد او را میسوزاند و آرایش خود را شبیه برادر دوقلویش میکند.