خبرگزاری کار ایران

علی تفرشی در گفت‌وگو با ایلنا:

کلاهبرداران این‌بار به اسم موسیقی دست در جیب مردم می‌کنند/ موسیقی در یک فلش خلاصه می‌شود

کلاهبرداران این‌بار به اسم موسیقی دست در جیب مردم می‌کنند/ موسیقی در یک فلش خلاصه می‌شود
کد خبر : ۷۱۹۸۴۴

علی تفرشی خواننده، نوازنده و آهنگساز که تاکنون 5 آلبوم منتشر کرده، با انتقاد از وضعیت امروز موسیقی گفت: ملاک انتخاب مردم، آهنگ‌هایی است که دیگران آنها را در ماشین گوش می‌دهند.همان موزیک به اثر مورد علاقه عده‌ای تبدیل می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، علی تفرشی، آهنگساز، نوازنده و خواننده پاپ و فارغ‌التحصیل رشته موسیقی است. او فعالیت خود را از سال 1370 آغاز کرده است. وی تاکنون پنج آلبوم؛ «فصل شگفتن»، «دیوانه شو»، «شمارش»، «توکجایی همه عشق»، «تردید» و «خوش باد من رفتم» را منتشر کرده است. تفرشی که در سال 1387 با تشکیل گروه موسیقی تلفیقی «ایده» در بیست و چهارمین جشنواره موسیقی فجر در بخش موسیقی پاپ، مقام اول را بدست آورده و سال گذشته پس از حدود 9 سال در تالار وحدت به اجرای کنسرت پرداخته، از وضعیت فعلی موسیقی کشور گفت.

شما نسبت به دیگر همنسلان‌تان که به دلیل دلزدگی از فضای فعلی موسیقی  فعالیت کمی دارند، کم و بیش فعال هستید. در این‌باره توضیح دهید.

دلیل فعال بودنم این است که صرفا خواننده نیستم، بلکه موزیسین هستم  و در هنرستان موسیقی درس خوانده‌ام و در رشته موسیقی لیسانس گرفته‌ام و مدرک فوق لیسانس من در رشته آهنگسازی است. تاکنون بیش از ۳۰۰ آهنگ را  در ژانرهای مختلف تنظیم کرده‌ام یا خوانده‌ام. موسیقی شغل و حرفه من است به همین دلیل همچنان به فعالیتم ادامه می‌دهم.

پس چرا دیر به دیر شما را می‌بینیم؟

بله، بهتر آن است که بگوییم من نسبت به گذشته کمتر دیده می‌شوم که خواسته خودم است. پنجمین و آخرین آلبوم من سال 1394 منتشر شد است که عنوانش «شبت خوش باد من رفتم» بود. این آلبوم یک اثر تلفیقی بود که علاوه بر خوانندگی خودم آهنگ‌های آن را تنظیم کرده و ساخته بودم.

در حال حاضر به چه کاری مشغول هستید؟

از آنجا که موسیقی خوانده‌ام و این هنر حرفه من است، همواره علاقه‌ام را دنبال می کنم، در حال حاضر نیز مشغول نگارش دو کتاب آموزشی در زمینه موسیقی هستم.

نظرتان درباره کم و کیف موسیقی امروز چیست؟

متاسفانه آنچه در دسترس مخاطبان موسیقی قرار دارد، سطحی، بی‌محتوا و بی‌ارزش است و عجیب آنجاست که مخاطبان هم چنین آثاری را دنبال می‌کنند.

شاید یکی از دلایل وضعیت فعلی این است که خوانندگان کاربلد میدان را خالی کرده‌اند.

قضیه این است که آهنگ‌های آن دسته از موزیسین‌ها که آثار خوب تولید می‌کنند با محصولات بازاری فعلی تفاوت‌های بسیاری دارد. به همین دلیل آن خوانندگان و موزیسین‌های کاربلد از سوی تهیه‌کنندگان موسیقی مورد حمایت قرار نمی‌گیرند. آنها در نهایت مجبورند برای ادامه فعالیت و تولید اثر، خودشان هزینه کنند و زمانی که این اتفاق بیفتد و در نهایت آثارشان منتشر شود با استقبال و اقبال خوبی مواجه نخواهد شد؛ زیرا اکثر مخاطبان به آثار سطحی و بازاری و روزمره روی آورده‌اند. مگر آن هنرمند تا کجا و چه قدر می تواند انرژی بگذارد و از سرمایه شخصی‌اش هزینه کند، آنهم در حالی که هزینه‌اش بازنمی‌گردد. این روند از لحاظ اقتصادی نیز توجیه ندارد. زمانی که ما محصولی را تولید کنیم و آن محصول توجیه اقتصادی نداشته باشد مسلما ترجیح می‌دهیم که سرمایه خودمان را صرف آن نکنیم. به همین دلیل خوانندگان و موزیسین‌های کاربلد ترجیح می‌دهند اثری تولید نکنند و این دلیل عمده عدم فعالیت هم‌نسلان من همین است.

چه اتفاقی افتاده که جای همه چیز عوض شده است؟

در حال حاضر با وجود تکنولوژی و کامپیوتر و ابزارهای مختلف موسیقی هر کس می‌تواند حتی بدون آموزش خواننده شود، بی‌آنکه موسیقی خوانده باشد، موسیقی بلد باشد و موزیسین باشد! آن فرد حتی می‌تواند در یک اتاق بنشینند و بخواند و به کمک ابزار بخش‌های مختلف را کنار هم بگذارد و پس از آن با فشردن یک دکمه وارد اینترنت شود و آن آهنگ را منتشر کند. این روند برای همه در دسترس است. حال دیگر نیازی نیست که فرد هزینه کند و به تهیه آلبوم بپردازد و آن را روانه بازار کند، زیرا با وجود اینترنت احتیاجی به این کار نیست.

چنین آهنگی نمی‌تواند کیفیت بالایی داشته باشد.

شک نکنید که آن آهنگ مخاطبان خودش را پیدا می‌کند، با استفاده از امکان تبلیغات این کار شدنی است.

درست لست اما در نهایت آن آهنگ بی‌کیفیت چطور مورد استقبال قرار گیرد؟

همانطور که گفتم تبلیغات در این زمینه بسیار موثر است. مردم و البته مردم تمام جوامع به تبلیغات واکنش نشان می‌دهند. در دنیای امروز تبلیغات حرف اول را می‌زند. در دنیای امروز هر محصولی را تبلیغ کنیم آن محصول جای خود را در میان مردم بازمی‌کند. در موسیقی نیز تکنیک‌های تبلیغاتی زیادی پشت آثار است که بر شنیده شدن آنها تاثیر می‌گذارد. اگر توجه کنید آهنگ‌های ضعیف بسیاری هستند که ارزش یک بار گوش دادن هم ندارند اما با تبلیغات گسترده و انتشار در سایت‌های مختلف آن اثر ضعیف را در رگ‌های ذائقه مخاطب تزریق می‌کنند یعنی بدون آن که مردم متوجه شوند و بخواهند آن اثر را می‌شنوند. با این تفاسیر جایی برای موسیقی باکیفیت نخواهد ماند. آیا موسیقی سنتی ما به اندازه موسیقی پاپ بازاری که من اسمش را پاپ سخیف گذاشته‌ام، جایگاه و مخاطب دارد؟ موسیقی محلی و کلاسیک نیز هم چنین وضعیتی دارد، همینطور موسیقی ملل مختلف نیز جایگاه و مخاطب خود را ندارد. موسیقی فیلم نیز هم چنین سرنوشتی پیدا کرده و در میان مخاطبان جایگاهی ندارد. در حال حاضر نوعی موسیقی رواج پیدا کرده که در شعر و ترانه آنها کلمه‌ای تقریباً سخیف و بی‌مفهوم مدام تکرار می‌شود و همان یک کلمه باعث می‌شود که آن موسیقی مخاطب خود را پیدا کند. این تاسف‌برانگیز است.

یعنی یک خواننده ناشی و بی‌سواد به همین راحتی به خواننده‌ای مطرح تبدیل می شود؟

در این میان عده‌ای تهیه کننده وجود دارند که صرفاً، قطعأ و فقط به مسائل مالی فکر می‌کنند و آنچه که برایشان بی‌اهمیت است موسیقی است؛ زیرا اصلاً دغدغه آنها موسیقی نیست. حتی به گفته خودشان این تهیه‌کنندگان سرمایه‌ای را به فعالیت در عرصه موسیقی اختصاص می‌دهند و طی مدت زمانی کوتاه چند برابر آن را برداشت می‌کند. این تهیه‌کنندگان خوانندگانی را انتخاب می‌کنند و سپس به وسیله آنها کنسرت‌هایی برگزار می‌کنند و به سود می‌رسند و منجر به مطرح شدن آن خواننده می‌شوند. جالب اینجاست که عمر هنری این خوانندگان یک یا حداکثر دو سال است. در ادامه آن تهیه‌کننده خواننده دیگری را پیدا می‌کند و این روال همچنان ادامه دارد. در واقع این خوانندگان عوامل آن تهیه‌کننده به حساب می‌آیند.

برای چنین رویه غلطی چه عنوانی می‌توان انتخاب کرد؟

 من نام این اتفاق را کلاهبرداری می‌گذارم زیرا این اشخاص دست در جیب مردم می‌کنند و پول آنها را بر می‌دارند.

در این میان هوش و سلیقه مخاطب چه نقشی دارد؟

متاسفانه در کشور ما مقوله فرهنگ و هنر، معرفی و شناسانده نشده و برای آن زمان و هزینه صرف نشده است. زمانی که متولی فرهنگی ضعیف عمل کند همین می‌شود که هست. نمی‌توان از مردمی که فرهنگ و هنر سرزمین‌شان را نمی‌شناسند، انتظار داشته باشیم که محصولات خوب را انتخاب کنند.

 به این ترتیب در بحران موسیقی هم به سر می‌بریم.

در حال حاضر مبنای انتخاب موسیقی بر این اساس است که چه کسی چه چیزی گوش می‌دهد و بقیه نیز به سراغ همان موسیقی می‌روند. در حال حاضر موسیقی در یک فلش خلاصه می‌شود. طرف به مغازه می‌رود، فلش را می‌دهد و می‌گوید آقا برای ما یک مقدار موسیقی بریز! معنای‌اش این است که هیچ انتخابی وجود ندارد و مخاطبان برای شنیدن اثر بهتر زمان نمی‌گذارند و انتخاب نمی‌کنند. همانطور که گفتم، ملاک انتخاب آهنگ‌هایی است که دیگران آنها را در ماشین گوش می‌دهند و همان موزیک به اثر مورد علاقه عده‌ای تبدیل می‌شود. من سوالی دارم، شما چند نفر از شنوندگان را می‌شناسید که به مغازه و مراکز فروش بروند از فروشنده آلبوم یا آهنگ خاصی را بخواهند؟

در گذشته این‌طور بود که افراد خودشان موسیقی موردنظرشان را انتخاب می‌کردند زیرا آن زمان اینترنتی وجود نداشت و آثار موجود اینقدر متنوع نبودند. در حال حاضر چه کسی را می‌شناسید که آلبوم بخرد؟ کسی دیگر آلبوم نمی‌خرد. در حال حاضر اینترنت وجود دارد. به راحتی می‌توان آهنگ‌های مختلف را با کیفیت‌های مختلف از سایت‌های غیرمجاز مختلف دانلود کرد.

خوب سال‌هاست که اغلب خوانندگان آلبوم منتشر نمی‌کنند.

به این دلیل که از لحاظ مالی هیچ سودی ندارد. آنها که می‌خواستند آلبوم تولید کنند باید صبر می‌کردند تا تعداد آهنگ‌ها به ۸ یا ۹ قطعه برسد و تولید این تعداد آهنگ به زمان نیاز داشت، تازه پس از طی این روند، مرحله تبلیغات شروع می‌شود که آن هم هزینه‌بر است.  بنا به این دلایل، خوانندگان ترجیح می‌دهند به‌جای تولید چند قطعه و درنهایت انتشار آلبوم، تنها یک قطعه را در اینترنت منتشر کنند و آن یک قطعه را از راه‌های مختلف تبلیغ می‌کنند. مثلا اینکه برای آثارشان کلیپ می‌سازند و آنها را  به سایت‌های مختلف می‌دهند و پس از دریافت مجوز آنها را در شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌کند. همان تک آهنگ کار آلبوم را می‌کند و حتی شاید کارکردهای بیشتری داشته باشد. بعد که به تعداد این آهنگ‌ها اضافه شد و به آن مرحله رسید که در یک آلبوم بگنجد، همان قطعات شنیده شده را در قالب یک آلبوم ارائه می‌دهند و سپس به صورت دیجیتالی منتشر می‌کنند.

آیا همین وضعیت موسیقی در کشورهای دیگر هم هست؟ خوب اینترنت و امکانات متعدد آن در همه کشورها وجود دارد.

بسیاری از مشکلات اجتناب‌ناپذیر هستند و در کشورهای دیگر نیز رویه به همین شکل است و چنین مشکلاتی وجود دارد؛ اما تفاوت ایران با آن کشورها این است که ما قانون کپی‌رایت نداریم و همین کاستی ضربات بزرگی به موسیقی می‌زند. البته نه فقط موسیقی که سایر هنرها از این کاستی آسیب می‌بینند. زمانی که قانون کپی‌رایت رعایت شود سود آن به هنرمند می‌رسد.

در این میان مدیران و مسئولان چه نقشی دارند؟

مدیران و مسئولان تقریبا هیچ کاری برای هنر مملکت نکرده‌اند. آنها هیچ حرکتی برای بهبود وضعیت هنرمندان و ارتقای سطح کیفی موسیقی نکرده‌اند. اگر شما در این باره نظر دیگری دارید، به من بگویید.

موسیقی به حال خود رها شده و برای آن هیچ دوراندیشی و آینده‌نگری نشده است. طی این سال‌ها موسیقی با وضعیت بدی مواجه بوده و من مطمئنم این وضعیت روز به روز بدتر خواهد شد.

یعنی آن مافیای همیشه مخرب در موسیقی نیز شکل گرفته است؟

ببینید تهیه‌کنندگی در موسیقی به یک بیزینس تبدیل شده و بدی ماجرا اینجاست که همان بیزینس تنها در دست چند نفر معدود است! آیا موسیقی یک مملکت ۸۰ میلیونی فقط باید در دست چند نفر باشد و آن چند نفر در موسیقی بیزینس کنند؟! در حال گروه‌های مستقل به سختی به فعالیت ادامه می‌دهند؛ زیرا باید از سرمایه شخصی هزینه کنند که برای آنها صرف ندارد.

شما سال گذشته تجربه برگزاری کنسرت داشتید. تهیه‌کنندتان چه کسی بود؟

۱۵ آذر 1396 کنسرت آلبوم «شبت خوش باد من رفتم» را در تالار وحدت اجرا کردم  و آهنگساز، تنظیم‌کننده، خواننده و البته تهیه‌کننده آن خودم بودم که کار بسیار سختی بود. با تمام سختی‌های موجود مگر من به عنوان تهیه‌کننده می‌توانم در سال چند کنسرت برگزار کنم؟ نهایت یک کنسرت.

به دلیل محدودیت‌های مالی و عدم سودآوری؟

 به این دلیل که موسیقی من بازاری نیست. موسیقی من موسیقی خاصی است که آن را دوست دارم و به آن اعتقاد دارم. مسلما اگر تهیه‌کننده داشتم در سال چند کنسرت برگزار می‌کردم و اتفاقا هدفم هم همین بود. من پس از چند سال، در سال گذشته کنسرت برگزار کردم. زمانی که به فکر برگزاری کنسرت افتادم هدفم این بود که حداقل هر سال دو کنسرت داشته باشم؛ اما زمانی که با سختی‌هایی مواجه شدم و تنها کنسرتم را برگزار کردم به این نتیجه رسیدم که بهتر آن است اجرای کنسرت نداشته باشم.

شما در جشنواره موسیقی فجر نیز صاحب عنوان هستید درست است؟

بله در بیست و چهارمین جشنواره موسیقی فجر، در سال 1387 مقام اول پاپ را به دست آوردم؛ اما هیچ توجهی به این اتفاق نشد و امکانی به من تعلق نگرفت. اگر موسیقی متولی داشت و اگر برنامه‌ریزی وجود داشت اتفاقات دیگری می افتاد و لااقل به من سالن اجرا می‌دادند.

 تکلیف کاربلدان عرصه موسیقی چیست؟

در وضعیت موجود اگر هنرمند توانایی مالی داشته باشد می‌تواند به فعالیت ادامه دهد.

امید زیادی هم به خوانندگان نسل جدید نیست، زیرا اندوخته‌ای ندارند.

 بله در حال حاضر اغلب خوانندگان در زمینه موسیقی آموزش ندیده‌اند و سواد لازم را ندارند. آنها برای شادی و تفنن به سراغ موسیقی می‌آیند. مسئولان نیز به عنوان شادی و تفنن به موسیقی می‌نگرند و آن را وسیله‌ای برای گذران وقت می‌دانند، در صورتی که موسیقی عمیق‌تر از این صحبت‌هاست.

 اگر توجه کنید خواهید دید که جای کاربلدان و بزرگان موسیقی در این عرصه بسیار خالی است. در حال حاضر موسیقی ما تنها یک ژانر است که آن نیز پاپ دم دستی است که بسیار سبک و کم ارزش است. تا زمانی که نگاه سطحی مسئولان به موسیقی سطحی است وضعیت روز به روز بدتر خواهد شد.

وضعیت موسیقی تلفیقی را چگونه می‌بینید؟

آنطور که باید بر موسیقی تلفیقی توجهی نمی‌بینم. متاسفانه در زمینه موسیقی تلفیقی افراد زیادی کار نمی‌کنند و تعدادی کمی هستند که بر این نوع موسیقی تمرکز دارند. می‌توانم بگویم تنها دو، سه نفر در زمینه موسیقی تلفیقی به معنای واقعی فعالیت می‌کنند.

شما تحصیل کرده رشته موسیقی هستید چقدر از داشته‌هایتان در جهت آموزش استفاده می‌کنید؟

در زمینه آموزش نیز فعال بوده‌ام و همچنان فعالم. آموزشگاه موسیقی داشته‌ام و در آموزشگاه‌های مختلف تدریس کرده‌ام و در این زمینه با مراکز و نهادهای مختلف همکاری داشته‌ام. همانطور گفتم در حال حاضر مشغول نگارش کتاب‌های آموزشی در زمینه موسیقی هستم. دغدغه من موسیقی است و شغلم و حرفه‌ام  موسیقی است. دغدغه من این است که برای موسیقی کاری مفید انجام دهم در این میان به هیچ عنوان به درآمد فکر نمی‌کنم.

 انتشار دو کتابی که می‌گویید برای شما آورده مالی ندارد؟

 شما فکر می‌کنید به خاطر مسائل اقتصادی در حال نگارش کتاب هستم؟! این کار به هیچ عنوان برای من سود اقتصادی نخواهد داشت. برای چاپ و تالیف کتاب باید تمام و کمال خودم هزینه کنم، به این دلیل که موسیقی دغدغه من است، به این دلیل که عشق من موسیقی است وآن را دوست دارم. نمی‌توانم ساکن و راکد باشم و مثل مرداب بپوسم و بگندم. من باید مرتب در حرکت باشم، در جریان باشم. این احساس کتاب نوشتن نیز خودش در من متولد شده است. می‌توانم بگویم چنین انگیزه‌های خود به خود و ناخواسته به سراغم می‌آید و در من شکل می‌گیرد. من اگر دغدغه موسیقی نداشتم چنین کارهایی نمی‌کردم، در حال حاضر مشکل فعالان موسیقی را عدم آموزش می‌بیننم و ترجیح می‌دهم با نگارش کتاب در این راه قدمی بردارم.

درباره جزییات این دو کتاب کمی توضیح دهید.

 نگارش یکی از کتاب‌ها تمام شده و در حال حاضر آن را به گرافیست و صحفه آرا سپرده‌ام تا مراحل پایانی را طی کند، اما الان نمی‌خواهم آن را معرفی کنم.

آهنگ «پاره آتش» از آخرین آلبوم تفرشی که «شبت خوش باد من رفتم» نام دارد و براساس شعری از مولانا با آهنگسازی و صدای علی تفرشی منتشر شده است. این آهنگ را می‌توانید در زیر بشنوید.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز