خبرگزاری کار ایران

در گفت‌وگو با ایلنا مطرح شد؛

نباید به خاطر پول تلویزیون ملی را فروخت/پول گرفتن از مردم برای شرکت در برنامه‌‌های تلویزیونی مذموم است/دانیال عبادی هم مدل خوبی‌ست و هم جذاب است

نباید به خاطر پول تلویزیون ملی را فروخت/پول گرفتن از مردم برای شرکت در برنامه‌‌های تلویزیونی مذموم است/دانیال عبادی هم مدل خوبی‌ست و هم جذاب است
کد خبر : ۷۱۹۷۷۳

تهیه‌کننده برنامه «هفت در سه» درباره روند برنامه‌های صداوسیما می‌گوید: درست است که صداوسیما از لحاظ مالی با مشکل مواجه است، اما به هیچ وجه نباید به خاطر پول قاب تلویزیون ملی را فروخت. چراکه تلویزیون ملی برای همه مردم است و باید سهم همه را در نظر بگیرد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، برنامه تلویزیونی «هفت در سه» مسابقه‌ای تلویزیونی بر پایه تحرک و مهارت‌های جسمانی است که آمادگی بدنی شرکت‌کنندگان خود را به چالش می‌کشد. این برنامه علاوه بر میزبانی چهره‌های شناخته شده، پذیرای مخاطبانی از سطح جامعه بوده و به آنها فرصت به چالش کشیدن مهارت‌های خود را می‌دهد.

«هفت در سه» تنها مسابقه فیزیکال تلویزیون در حال حاضر است که یک‌شنبه و سه‌شنبه هر هفته ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه با اجرای دانیال عبادی روی آنتن شبکه سه می‌رود. برای جویا شدن از روندی که از ابتدا تاکنون برنامه «هفت در سه» با آن مواجه بوده، سراغ غلامحسین بای (تهیه‌کننده و کارگردان این برنامه) رفتیم.

مدت‌هاست که تلویزیون نه بر مبنای اندیشه که بر مبنای اسپانسر عمل می‌کند

به طور کلی چقدر در تلویزیون به بعد تخصصی تهیه‌کنندگی نگاه جدی می‌شود؟ و شما چقدر تهیه‌کنندگی را امر تخصصی می‌دانید؟

به اعتقاد بنده؛ تهیه‌کننده تلویزیون در تمام دنیا باید دارای اندیشه باشد. این اندیشه عملا اتفاق اول یک اثر هنری و تولیدی تلویزیونی است. اما متاسفانه مدت‌هاست که تلویزیون ما بر مبنای اندیشه اقدام نکرده و بر مبنای اسپانسر عمل می‌کند. در گذشته تهیه‌کننده علاوه بر دانش باید از ذوق هنری مناسبی هم بهره می‌برد ولی متاسفانه امروزه تهیه‌کننده‌ها این اتفاق خاص را ندارند و اکثرا در حیطه ارتباطات جلو می‌آیند. اکنون فرایند همین مطلب سبب شده تا برنامه‌های تلویزیونی با ریزش مخاطبان مواجه شوند. به شخصه بارها این موضوع را به عنوان اعتراض مطرح کردم ولی هنوز اتفاق خاصی نیفتاده است.

به نظرم مجددا باید جایگاه تهیه‌کننده در تلویزیون تثبیت شود. هرکسی توان یک دفعه تهیه‌کننده شدن را ندارد. ولی می‌بینیم که افراد به دلیل داشتن معرف برای کار کردن در تلویزیون می‌آیند و اولین نگاهشان تهیه‌کننده شدن است. در صورتی که اصلا به این صورت نیست. شخص اول باید از مراتب پایین‌تر شروع کند و بعد به تهیه‌کنندگی برسد. ولی بعضا می‌بینیم که شخصی می‌آید و با خود اسپانسری می‌آورد و بعد به عنوان تهیه‌کننده معرفی می‌شود. بعد از این موضوع نیز خود را مدعی می‌داند. این ادعا یکسری طلب‌کار را در سیستم فرهنگ و هنر این مملکت درست می‌کند. در نهایت باید بگویم که متاسفانه مدیریت فرهنگی و هنری نسبت به گذشته خیلی متفاوت شده است.

حکومت پول در صنعت تلویزیون راه افتاده است

متاسفانه در بخش تهیه‌کنندگی روابط جای ضوابط را گرفته و ما در بیشتر کارها تهیه‌کننده را به عنوان مادر خرج می‌بینیم. این موضوع را قبول می‌کنید؟

در نگاه فعلی این اتفاق برای تهیه‌کنندگی افتاده است. در صورتی که تهیه‌کننده کسی هست که صاحب اندیشه است و شناخت کاملی روی عوامل هنری و زیر مجموعه خودش که کارگردان هم محسوب می‌شود، دارد. قاعدتا در گذشته این بود که تهیه‌کننده کارگردان خوبی بود و کارگردان تهیه‌کننده خوبی. به اعتقاد بنده اگر تهیه‌کننده و کارگردان یک نفر باشد؛ اثر مطلوبی تولید می‌شود چراکه از هیچ یک از این دو حرفه کم نمی‌گذارد. ولی قاعدتا به این صورت نیست.

به طور کلی تهیه‌کننده باید نسبت به همه حرفه‌هایی که در یک اثر دخیل هستند اشراف داشته باشد در غیر این صورت کار جلو نمی‌رود. این روزها، تلویزیون باری به هر جهت شده و همین موضوع سبب شده تا تنها برخی از کارها مخاطب خود را پیدا کنند. در صورتی که از نظر من اصلا نباید به این صورت باشد و همه کارها باید مخاطب و جایگاه خود را داشته باشند.

متاسفانه قاطعانه باید بگویم که امروز حکومت پول در صنعت تلویزیون راه افتاده است. بنده زمانی تلویزیون را یاد گرفتم که هدف آن فرهنگ‌سازی بود ولی امروز نگاه فرهنگ‌سازی به تلویزیون نبوده و تنها به جذب مخاطب از هر طریق اهمیت می‌دهند. همین موضوع سبب شده تا یکسری دوستان که فقط اسم تهیه‌کننده را دارند، سوءاستفاده کنند و با استفاده از روابط خود اسپانسری را جذب کنند و به این ترتیب به تولید برنامه‌ای بپردازند که شاید اصلا وجود این برنامه لزومی نداشته باشد چراکه هیچ فرهنگ‌سازی را انجام نمی‌دهد.

چون مشابه نداشتیم، امکانات مناسبی نگرفتیم

برنامه «هفت در سه» مسابقه‌ای است که ما شکل پیشرفته آن را در کشورهای دیگری هم می‌بینیم که البته بسیار هم مخاطب دارد. در تلویزیون ما کمتر به این آثار پرداخته می‌شود. در مورد طرح ابتدایی اثر و مسیری که طی کردید تا این اثر را به آنتن برسانید، توضیح دهید؟ 

هفت در سه از نوع مسابقات اکستریم، میدانی و فیزیکی است که قاعدتا طراحی و ساخت آن سخت بوده و به همان اندازه جذب مخاطب برای آن به سختی انجام می‌پذیرد. زمانی که استودیوهای بزرگ دنیا برای تولید این نوع برنامه‌ها می‌آیند، سال‌ها به تمام جوانب آن کار فکر کرده‌اند. این اتفاق باید در ایران هم ایجاد می‌شد که به واسطه ما انجام شد.

البته لازم است به نکاتی اشاره کنم، اولا قاعده مسابقه‌های اکستریم بودن در فضای باز است ولی متاسفانه در کشور ما به علت عدم امکانات و نبود بودجه مجبور می‌شویم که با حداقل امکانات برنامه بسازیم. قرار بود این برنامه حدود ۱۲ سال پیش در فضای باز منطقه آزاد انزلی اتفاق بیفتد تا از حاشیه‌های دریا هم بهره ببریم. بر همین اساس همه بازی‌های آن طراحی شده بود و به مرحله‌ای رسیده بودیم که کار را تولید کنیم. ولی دیدیم که بودجه اندکی برای آن درنظر گرفته شد که آن هم به این موضوع تعلق نگرفت چراکه منطقه آزاد انزلی آن پول را در آن سال به تیم فوتبالشان اختصاص دادند و به این صورت ما هم این برنامه را تولید نکردیم.

ولی این طرح با گذشت چندین سال هنوز در ذهن بنده بود و خیلی به آن علاقه داشتم چراکه می‌دیدم همه جوان‌های دور اطرافم نمونه‌های خارجی این برنامه را دنبال می‌کنند. فکر این برنامه با بنده بود تا آنجا که چند سال قبل؛ آقای میرباقری را دیدم و طرح را برایشان توضیح دادم و گفتم، سعی می‌کنیم که با کمترین هزینه یک برنامه خوب بسازیم. به این ترتیب روند تولید هفت در سه را برای شبکه سه آغاز کردیم. ولی متاسفانه چون قبل از ما چنین برنامه‌ای تولید نشده بود، امکانات مناسبی برای آن موجود نبود و این کار با کمترین امکانات انجام دادیم. 

بر همین اساس با وجود اینکه هر کدام از آیتم‌ها یک سوله جداگانه می‌خواستند، ما دکور و آیتم‌های برنامه را در هزار و دویست متر جا دادیم. با توجه به اینکه ۶ سال است، بازی‌های اکستریمی را با همکاری فرزندان خود برای شبکه نسیم می‌ساختم، در این کار از ترکیب آنها و بازی‌های کامپیوتری استفاده و سعی کردیم آیتم‌های این برنامه را مقداری به فضای طبیعت نزدیک کنیم. واقعا کار سختی بود. به عنوان مثال آکواریومی که در این برنامه استفاده می‌شود و ما اسم آن را آکواریوم مرگ گذاشته‌ایم، حدود ۴۵ هزار لیتر قدرت آبی خوبی را درون خود جمع کرده و حتی شیشه‌های آن ضدگلوله است.

برخی پیک تا پیک برنامه‌های خارجی را کپی کرده و به این موضوع افتخار هم می‌کنند

به طور کلی چقدر برنامه‌های مشابه خارجی را برای رسیدن به استاندارد این نوع برنامه در تلویزیون ایران دنبال می‌کردید و چقدر به روز بودن برنامه برایتان اهمیت داشت؟

اتفاقی را همیشه در ذهنم شکل می‌دهم که کپی‌برداری نکنم. ما ۲۷ ژانر در دنیا داریم. ژانر غالبی که همه از آن استفاده می‌کنند، عشق و خشونت است. همانطور که این میزان ژانر در دنیا وجود دارد و شما می‌توانید از آنها در راستای فرهنگ کشور خود استفاده کنید؛ این مسابقات نیز در دنیا هست ولی نباید به‌طور کامل آنها را کپی‌برداری کنیم چراکه باید با آزمون و خطا خلاقیت ایرانی را نشان داد. هیچ اشکالی ندارد. ما می‌توانیم بینندگانمان را بر مبنای فرهنگ خودمان جلو ببریم. نباید از یک فرهنگ دستمالی شده استفاده کرد.

متاسفانه برخی برنامه‌ها پیک تا پیک برنامه‌های خارجی را کپی کرده و حتی به این موضوع افتخار هم می‌کنند. ولی این کار واقعا افتخاری ندارد و از عوارض استفاده کردن از تهیه‌کنندگان کاذب است. اگر به مضمون فرهنگی ما در برنامه هفت در سه توجه کنید، می‌بینید که ما جزو تهیه‌کنندگان میراث‌کش هستیم. به عنوان مثال شرکت‌کنندگان این برنامه کاملا غافلگیرانه در خیابان انتخاب می‌شوند. یعنی افراد به سراغ مردم می‌روند و شرایط برنامه را برای آنها توضیح می‌دهند و از آنها می‌پرسند که با این شرایط علاقمند به شرکت در این مسابقه هستند. همچنین از آنها پرسیده می‌شود که آیا آمادگی بدنی لازم را برای شرکت در این مسابقه را دارند یا خیر. در اینجا اگر آمادگی بدنی آنها خوب هم نباشد، فرد می‌گوید که خوب است ولی بعد به دنبال بالا بردن آمادگی بدنی خود خواهد رفت.

اولین حرف «هفت در سه» به مردم این است که آمادگی بدنی داشته باشند تا اگر در هر شرایطی اتفاقی افتاد، بدانند که باید چطور عمل کنند. برخی از بازی‌های این مسابقه در کشورهای خارجی وجود دارد که افراد برای انجام آن باید ۳۰ یورو بپردازند ولی ما اینجا از شرکت‌کنندگان پذیرایی هم می‌کنیم و فرد بازی خود را انجام می‌دهد. حتی اگر انتخاب هم نشوند، انجام دادن آن بازی خیلی برایشان لذت‌بخش خواهد بود و با حال خوب برنامه را ترک می‌کنند.

 اگر برنامه‌ای از شرکت‌کنندگان خود پولی بگیرد به شدت اتفاق بدی را رقم زده است. به اعتقاد من؛ پول گرفتن از مردم فقیری که آرزوهایی را دنبال می‌کنند، به شدت کار بدی است. چراکه افراد فقیر با آرزوی بردن به برنامه‌ای می‌روند و بعد اگر هزینه‌ای هم انجام دهند و ببازند، اتفاق بدی رقم خورده است.

تلویزیون مشکل اقتصادی دارد اما نباید به این خاطر قاب تلویزیون ملی را فروخت

شما می‌توانستید در این برنامه از اسپانسر استفاده کنید. ولی از طرفی ممکن بود اسپانسر محوریت برنامه را تغییر دهد. با این حال آیا هیچوقت به این فکر کردید که برای تامین بودجه اسپانسر داشته باشید؟ 

نگاه من به مقوله اسپانسر قدری متفاوت است. از نظر من تبلیغ کتاب، فرهنگ اجتماعی و فلان محصولی که استاندارد باشد، را می‌توان اسپانسر معرفی کرد. البته قبل از این موضوعات، سیاست اسپانسر گرفتن تلویزیون به همین شکل بود اما از روزی که این نگاه اپلیکیشن‌ها و پول گرفتن‌ از مردم ایجاد شد، موضوع تفاوت پیدا کرد.

مدیران ما باید مقداری به این مسائل اشراف داشته باشند. این موضوع درست است که تلویزیون از لحاظ اقتصادی مشکل دارد ولی نباید برای این موضوع فرهنگ و هنر و قاب تلویزیون را فروخت. قاب تلویزیون ارزش دارد. حداقل قاب تلویزیون را زمانی بفروشیم که تلویزیون خصوصی باشد. ولی وقتی اسم ملی روی آن است، یعنی آن بنده خدایی که آن طرف کوه‌ها در روستاهاست نیز در آن سهمی دارد و باید به فکر او بود.

جوایز پولی جامعه را به سمت مادی گرایی بیشتری می‌کشاند/ با پول نمی‌توان مردم را قهرمان کرد

با چنین ذهنیتی آیا برای تامین بودجه به مشکل نخوردید؟

قطعا به مشکل خوردیم. چراکه به دلیل ناشناخته بودن در ایران، درجه کیفی برنامه را «ج» در نظر گرفتند. بنده می‌گفتم که این کار باید جز کارهای «الف» باشد ولی قبول نکرده و می‌گفتند که ما مسابقه «الف» نداریم. آن زمان مدیر وقت جناب پورمحمدی بودند و می‌گفتند کار را رو به جلو ببرید، قطعا موضوع رفته رفته درست می‌شود. بر همین اساس دکوری که اکنون در برنامه استفاده می‌شود، شش برابر برآورد اولیه است. ولی مدیر عوض شد و اکنون درگیر این هستیم که دوستان لااقل هزینه زحمت‌های ما را بپردازند.

همچنین لازم است این موضوع را بگویم که ارزش این مسابقه برای شرکت‌کنندگان تنها جایزه مادی آن نیست، بلکه جایزه معنوی آن به مراتب بالاتر از جایزه مادی است. چراکه چهره شرکت‌کننده این مسابقه به عنوان برنده در یک مسابقه فیزیکال و یک قهرمان نشان داده می‌شود.

یکی از اعتراضات من جایزه‌های مادی بالا برنامه‌های تلویزیونی است چراکه با پول نمی‌توان مردم را قهرمان کرد بلکه با توانایی فکری و ذهنی باید این کار انجام شود. نباید در بحث فرهنگ‌سازی که در برنامه‌ها انجام می‌شود، بیاییم و بگوییم که پول همه چیز است. بیاییم و بگوییم زمانی که شدید ۲۰ نفر و توانستید جواب سوال‌ها را در این میزان ثانیه بدهید، شما ۲۰ نفر عضو آدم‌های خاص جامعه ما هستید.

ما باید به‌جای اینکه بگوییم چقدر پول گرفتید، روی این موضوع که به نوعی قهرمان‌سازی در جامعه است، سرمایه‌گذاری کنیم. این موضوع درست است که پول همیشه آدم‌ها را تطمیع می‌کند ولی این پول برای ما فرهنگ‌سازی نمی‌کند. غیر از اینکه جامعه را به سمت مادی‌گرایی بیشتری می‌کشاند و این اصلا اتفاق خوبی نیست.

در تمام دنیا برای اجرای مسابقات از چهره‌های متفاوت و سینمایی استفاده می‌کنند

دانیال عبادی هم مدل خوبی است و هم جذابیت دارد

دلیل انتخاب دانیال عبادی برای اجرای برنامه هفت در سه چه بود؟ چه ویژگی‌هایی از او سبب شد تا برای اجرای چنین برنامه‌ای از او دعوت کنید؟

از قبل دانیال عبادی را می‌شناختم. ایشان هم استایل خوبی داشت و هم ورزشکار بود. این چیزی بود که همیشه در ذهنم شکل می‌گرفت. ایشان مدل خوبی هستند و جذابیت بصری هم دارند. همین طور زمانی که آمدیم و با ایشان صحبت کردیم، خیلی زمان تنگ بود و باید ظرف ۵ روز روی آنتن می‌رفتیم. به همین دلیل آقای عبادی هم فرصت اینکه خودش را در آزمون و خطا بگذارد را نداشت و ما هم نداشتیم.

حرف‌هایی که ما درباره اجرا به او می‌زدیم، حرف‌هایی است که امروز مخاطب هم به او می‌گوید. به عنوان مثال می‌گفتیم که مقداری استایل خود را نرم‌تر کند. صمیمیت داشته باشد و سعی کند که هیجان بیشتری را در اجرا منتقل کند. البته به هر صورت امروز اجرای او خیلی بهتر شده ولی باز هم باید به او فرصت بدهیم.

از نظر من برای آوردن سلبریتی‌های جامعه در قاب مجری‌گری، نمی‌توانیم بگوییم این آدم می‌تواند به‌طور یک ضرب مجری خوبی باشد. هرکاری اقتضای خودش را دارد. البته یک نکته را باید بگویم، مسابقه ما تجربه اول خود را سپری می‌کرد و اگر از مجری استفاده می‌کردیم که فقط بپر بالا می‌کرد، مسابقه خیلی لوس می‌شد و اگر هم از مجری استفاده می‌کردیم که از دانش آنچنانی بهره می‌برد، بازهم حس و حال اکتیو و ورزشی را نمی‌توانست به ما بدهد. درنهایت باید بگویم که آقای عبادی گزینه خوبی برای این موضوع بودند و اجرای متوسط رو به بالایی هم انجام می‌دهند.

در تمام دنیا برای اجرای مسابقات این چنینی از چهره‌های متفاوت و سینمایی استفاده می‌کنند. ولی آقای عبادی یکی از عناصر دهگانه کار ما هستند. یعنی برنامه ما به هیچ وجه مجری محور نبوده و این اشتباهی است که افراد در مواجه با آن انجام می‌دهند. درنهایت باید بگویم که از نظر من بهتر است که از مجریانی که از این رهگذر عبور کرده‌اند، استفاده شود.

اگر می‌توانستیم از شرکت‌کنندگان خانم استفاده کنیم، قطعا مخاطبان بیشتری داشتیم

 بازخورد مخاطبان را از برنامه به چه صورت بود؟ از نظر شما مردم به این برنامه علاقمند بودند؟

دنیای ما در تلویزیون دنیایی است که براساس چیزی که به مخاطب می‌دهیم، می‌توان با مخاطب ارتباط برقرار کرد. به این ترتیب هر آن چیزی که شما به مخاطب می‌دهید، براساس آن مخاطب به برنامه جذب خواهد شد. به این ترتیب تکرار پخش، پخش مناسب یا حتی زمان تیزر در این موضوع تاثیرگذار است. بر همین اساس اگر شما بهترین برنامه را بسازید، ولی به آن زمان پخش و تیزر درست ندهید، برنامه قربانی شده است. یعنی عملا سرمایه از بین رفته است. فرقی نمی‌کند سریال ضعیف باشد یا قوی. زمان پخش یک سریال، در محبوبیت و طرفدار پیدا کردن آن اثر تاثیرگذار است.

باتوجه به اینکه مخاطبان برنامه را دنبال می‌کنم، در بخش تلوبیون قسمتی وجود دارد که مشخص شده چه تعداد برنامه را می‌بینند، این برنامه باتوجه به اینکه زمان زیادی از پخش آن نگذشته، مخاطبانش در مقایسه با آثاری که چند سال از تلویزیون پخش می‌شوند، برابر است که این موضوع از نظر من موفقیت بزرگی است. چراکه ما امکان استفاده از شرکت‌کننده زن را نداشتیم که اگر می‌داشتیم، مخاطبان اثر به شدت بیشتر می‌شدند. این واقعیت است که زنان نیمی از جامعه ما را تشکیل می‌دهند. ما باید بلد باشیم که چطور از نوع پوشش استفاده کنیم که ایجاد مشکل نکند.

برخی کشورهای منطقه پیشنهاد تولید این برنامه در کشور خود را دارند

کلام آخر؟

بیش از سه دهه است که در این حرفه فعالیت می‌کنم و از دو روز پیش به فرهنگ این مملکت نیامدم که بخواهم به آن بچسبم. این کار حاصل سال‌ها تجربه است و بدعتی تازه را در تلویزیون ایران به وجود آورده که از نظر من باید به آن نگاه وسیعی شود.

البته ما نمی‌گوییم که این برنامه هیچ ایرادی ندارد. هرکاری عیب خودش را دارد، ولی زمان می‌تواند این ایرادات را ترمیم کند. چنین اتفاقی نیاز به حمایت ویژه مادی و معنوی دارد. من به‌طور قاطع می‌گویم که این مسابقه یک اتفاق بوده که در تلویزیون ما افتاده است. امیدوارم بعدی‌ها بیایند و بهتر کار کنند.

در دنیا بیشتر از ۵ ، ۶  استودیو نیستند که می‌توانند این کار را انجام دهند. همین حالا هم این برنامه سبب شده تا دو سه تا از کشورهای منطقه برای ما پیشنهاد کاری بیاورند و بخواهند چنین برنامه‌ای را برای کشورشان بسازیم.

من به شما قول می‌دهم که اگر همین حالا بیایند این کار را در یک ساعت خاصی پخش کنند، مردم زیادی آن را می‌بینند و می‌پرسند که مگر می‌توان چنین برنامه‌ای را در ایران انجام داد.

دکوری که برای این برنامه ساخته شده برای یک کار بلندمدت هرشبی بوده است. ولی در زمان پخش برای آن اتفاقات دیگری افتاد. با این وجود کار ما با این نوع پخش توسط متخصصینی که اهل فن بودند، دیده شده است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز