خبرگزاری کار ایران

پرسه‌زنی‌های پرویز جاهد در لندن، پاریس، پراگ، مراکش و تهران روی دیوار خانه هنرمندان

پرسه‌زنی‌های پرویز جاهد در لندن، پاریس، پراگ، مراکش و تهران روی دیوار خانه هنرمندان
کد خبر : ۷۱۸۷۳۳

نمایشگاه عکس‌های پرویز جاهد با عنوان «وقتی شهر می‌خوابد» در گالری زمستان خانه هنرمندان ایران افتتاح شد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، نمایشگاه عکس پرویز جاهد با عنوان «وقتی شهر می‌خوابد» با حضور خسرو معصومی، سیف‌الله صمدیان و امیر پوریا روز دوشنبه (اول بهمن) در گالری زمستان خانه هنرمندان ایران افتتاح شده است.

این عکس‌ها، تنها بخشی از پرسه‌ها و گشت و گذارها و مشاهدات شبانه جاهد در شهرهای لندن، پاریس، پراگ، کن کارلووی واری، طنجه (مراکش) و تهران است.

پرسه‌زنی‌های پرویز جاهد در لندن، پاریس، پراگ، مراکش و تهران روی دیوار خانه هنرمندان

پرویز جاهد در متنی برای این نمایشگاه نوشته است:

«شب، نیم آرامبخش، زیبا و دوست داشتنی زندگی انسان مدرن شهری است. پس از یک روز کاری شلوغ و دوندگی و رفت و آمد و تلاش که همه انرژی و توان ما را می‌بلعد، این شب است که امکانی برای آسودن و خستگی در کردن برایمان فراهم می‌کند. تنها در ساعات و لحظات دیروقت شب است که روح و ذهن ما آرام می‌گیرد و رویاها سربر می‌آورند. شب، آرام، سنگین و مرموز از راه می‌رسد و چادر سیاه خود را بر سر شهر و خیابان‌ها، مغازه‌ها و خانه‌ها می‌اندازد و همه‌چیز غرق در تاریکی می‌شود و شب، همه کثافت‌ها و زشتی‌های روز را می‌پوشاند. در دل سیاهی شب است که زندگی دیگری آغاز می‌شود و در پس آرامش ظاهری شبانه، شهر آبستن حوادثی شوم و سهمناک می‌شود و این همان جانمایه بسیاری از فیلم‌های نوآر کلاسیک و مدرن است. خیابان‌ها و کوچه‌هایی خلوت و تاریک که با نور چراغ‌های کنار خیابان یا نور پنجره‌های آپارتمان‌ها یا نور اتومبیل‌هایی که با شتاب می‌گذرند و یا تلالو نورهای نئون سر در مغازه‌ها، کافه‌ها، بارها، نایت‌کلاب‌ها، رستوران‌ها، قمارخانه‌ها، سینماها و سالن‌های نمایش روشن شده‌اند و مردان و زنانی تنها در گوشه و کنارهای آن پرسه می‌زنند.

پرسه‌زنی‌های پرویز جاهد در لندن، پاریس، پراگ، مراکش و تهران روی دیوار خانه هنرمندان

خیابان‌هایی که می‌توانند مکان وقوع جنایتی هولناک یا فعالیت شبانه دار و دسته‌ای تبهکار و زیرزمینی باشند. خیابان‌هایی که سایه‌ها در آن ترسناک و تهدیدکننده‌اند. حالا این خیابان می‌خواهد در لندن باشد یا در پاریس یا در پراگ یا در تهران یا در شهری کوچک و دور افتاده در غرب آمریکا. شهرهایی که در شب، زیبا و فریبنده‌اند اما در عین‌حال مرموز و هراس انگیزند و خشونتی پنهان و نامرئی در دل آنها و دنیای زیرزمینی آنها جاری است. شهرهایی با خیابان‌های سنگ فرش باران خورده و خیس که نورهای چراغ‌های نئون مغازه‌ها، هتل‌ها، سر در سینماها، کافه‌ها و رستوران‌ها را بازمی‌تابانند. جان آلتون، فیلمبردار مشهور فیلم‌های نوآر در کتاب نقاشی با نور، جذابیت چنین نماهایی را ناشی از بازی نور و بازتاب‌های آن روی سطح خیس و براق خیابان می‌داند. در چنین فضاهای شهری نیمه تاریک است که موتیف‌های نواری حضور خود را اعلام می‌کنند. فضاهای خارجی که قهرمان تنها، عاصی و شکست خورده نوآر را در خود جای می‌دهد. فیلم‌های نوآر با زندگی شبانه و خیابان‌های تاریک و پاتوق‌های زیرزمینی، محله‌های کثیف و پست شهری که در آن قوادها، زنان خیابانگرد و خودفروش، تبهکاران خرده پا، موادفروشان، گداها، بی‌خانمان‌ها و معتادان می‌لولند، گره خورده است.

فیلم‌های نوآر به شکل درخشانی از تاریکی سینما استفاده می‌کنند. در سالن‌های تاریک سینما، تاثیر نورهای نوآری دوچندان می‌شوند و این یکی از رمزهای جذابیت فیلم‌های نوآر است. فیگورهایی که در نماهای ضد نور قرار گرفته‌اند و هیبتی ترسناک یافته‌اند یا بدن‌هایی که با نور چراغ‌های بالای سر آنها روشن شده‌اند. این تصاویر نوآرگونه، همانطور که هامفری بوگارت می‌گوید موادی هستند که رویاها را می‌سازند. اینها زیباترین و خیره‌کننده‌ترین تصاویر از شهر و زندگی شهری در ساعات دیروقت شب است که همیشه برایم جذاب بوده‌اند.

پرسه‌زنی‌های پرویز جاهد در لندن، پاریس، پراگ، مراکش و تهران روی دیوار خانه هنرمندان

این فضاهای شهری اشنا خیلی پیشتر از آنکه بخواهم خودم آنها را از نزدیک با دوربین عکاسی‌ام تجربه و ثبت کنم، از دل فیلم‌های نوآر آمریکایی و فرانسوی سربرآورده و در ذهن من جای گرفته و دل‌مشغولی من شده‌اند.

آنچه که نئو نوآری مثل راننده تاکسی را به فیلمی فراموش نشدنی تبدیل کرده، به‌خاطر چراغ‌های نئون، فضاهای دود گرفته و رمزآلود  پرسه زنی‌های شبانه تراویس بیکل با تاکسی در خیابان‌های پر نور و افسونگر نیویورک است. شاید اولین بار بعد از دیدن راننده تاکسی اسکورسیزی یا اسانسور به سوی سکوی اعدام لویی مال یا خواب بزرگ هاوارد هاکس، یا دار و دسته بزرگ (بیگ کومبو) جوزف اچ لوئیس بود که به فکر عکاسی از زندگی شبانه و فضاها و خیابان‌ها و کوچه پس کوچه‌های شهرها در دل شب افتادم. بعد از آن بود که هر وقت به شهری سفر کردم، هر جا و هر وقت که مقدور بود، به عکاسی شبانه از آن شهر پرداختم.

این نمایشگاه و این عکس‌ها، تنها بخشی از پرسه‌ها و گشت و گذارها و مشاهدات شبانه من در شهرهای لندن، پاریس، پراگ، کن کارلووی واری، طنجه (مراکش) و تهران است.»

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز