خبرگزاری کار ایران

به بهانه ساختِ پرتره‌های سیاسی از شخصیت‌های تراز اول سیاسی؛

چگونه نخستین انقلابی‌ها روی صندلی داغ نشستند؟

چگونه نخستین انقلابی‌ها روی صندلی داغ نشستند؟
کد خبر : ۷۱۸۲۱۸

مستندهای سیاسی معاصر ادامه رویه بخشی از رقابت سیاسی در جهت حذف رقیب است. معمولا هم یک جناح خاص از همه ماجراها جان سالم به در می‌برد. شما در این مستندها یک جناح را سرکوب شده و منفور می‌یابید و یکی را متعهد و ملزم به رعایت قانون و اخلاق. سناریوی اغلب این مستندها در جهت تخریب یک جناح نوشته می‌شود و این مجال را به همان گرایش فکری می‌دهد تا هرآنچه مطابق سلیقه خود است را به مخاطب تلقین کند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، اگر روزگاری تولید مستندهای سیاسی برای فیلمسازان یک ریسک محسوب می‌شد چند سالی می‌شود که تولید مجموعه‌ها و پرتره‌های سیاسی باب میل برخی سازمان‌ها و اشخاص شده است. این تولیدات به آسانی مجوز می‌گیرند، در جریان تحقیق و پژوهش با مانعی مواجه نمی‌شوند، پول ساخت‌شان تقریبا به راحتی فراهم می‌شود و امکان اکران از هر نوع نیز برایشان فراهم است. سازندگان این مستندها نیز عموما سراغ موضوعات داغ و بسیار دلچسب می‌روند؛ از شخصیت‌های سیاسی بسیار معروف یا جریان‌های مختلف سیاسی و اجتماعی حساس معاصر که دیگر علاقمندان یا جسارت ورود به آنها را ندارند یا امکانات و پولش را. در این میان اشاره به برخی از جنجالی‌ترین مستندهای سیاسی بسیار بجاست: «قائم مقام» به زندگی سیاسی آیت‌الله منتظری پرداخت، «راه طی شده» زندگی بازرگان را به تصویر کشید و «هاشمی زنده است» زندگی سیاسی آیت الله هاشمی رفسنجانی را محور قرار داد...

مستندهای سیاسی، مغرضانه یا بیطرف؟!

غلامعلی رجایی (کارشناس سیاسی و مشاور خانواده آیت‌الله هاشمی رفسنجانی) درباره کم و کیف تولید این دست پرتره‌های سیاسی و شیوه روایت آنها می‌گوید: تصورم این است که اکثر مستندهای سیاسی به‌صورت سفارشی تولید می‌شوند،‌ چیزی مانند تاریخ‌نگاری سفارشی و همین موضوع باعث می‌شود از ارزش بالایی برخوردار نباشند.

او اغلب این مستندها را به دلیل سفارشی بودن، منبع و مرجع موثقی ندانسته و معتقد است: این رویه بخشی از رقابت سیاسی در جهت حذف رقیب است. معمولا هم یک جناح خاص از همه ماجراها جان سالم به در می‌برد. شما در این مستندها یک جناح را سرکوب شده و منفور می‌یابید و یکی را متعهد و ملزم به رعایت قانون و اخلاق. سناریوی اغلب این مستندها در جهت تخریب یک جناح نوشته می‌شود و این مجال را به همان گرایش فکری می‌دهد تا هرآنچه مطابق سلیقه خود است را به مخاطب تلقین کند.

سیدعلی صدری‌نیا که پرتره سیاسی «قائم مقام» را کارگردانی کرده است اما با مثبت ارزیابی کردن روند تولید مستندهای سیاسی سال‌های اخیر، اتفاقا تولید آنها را گامی رو به جلو دانسته و می‌گوید: در نحوه تولید مستندهای سیاسی روند رو به رشدی داشته‌ایم. اگر به این آثار نگاهی بیندازید، خواهید دید که آثار تولید شده بهتر و بیشتر دیده شده‌ و مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته‌اند. همین موضوع هم باعث شده طیف گسترده‌تری از مستندسازان به سراغ تولید آثار سیاسی بروند.

مستندهای سیاسی معاصر ادامه رویه بخشی از رقابت سیاسی در جهت حذف رقیب است. معمولا هم یک جناح خاص از همه ماجراها جان سالم به در می‌برد. شما در این مستندها یک جناح را سرکوب شده و منفور می‌یابید و یکی را متعهد و ملزم به رعایت قانون و اخلاق. سناریوی اغلب این مستندها در جهت تخریب یک جناح نوشته می‌شود و این مجال را به همان گرایش فکری می‌دهد تا هرآنچه مطابق سلیقه خود است را به مخاطب تلقین کند

او که اعتقادی به سفارشی بودن مستندهای سیاسی ندارد، می‌گوید: نمی‌توان در این‌باره به‌طور قطعی نظر داد. هرچقدر دوز استنادی آثار بالاتر باشد و عوامل سازنده نسبت به پرداخت موضوع از تحلیل فاصله بگیرند و به‌جای ارائه نظرات شخصی به ارائه سند و منبع قابل اعتماد بپردازند، در جلب نظر مخاطبان موفق‌تر خواهند بود. من هم شاهد بوده‌ام که آثاری از این دست طی سال‌های بعد به عنوان مرجع و منبع مورد استفاده محققان و پژوهشگران قرار گرفته‌اند.

علی طادی، کارگردان مستند «هاشمی زنده است» به این پرسش که چرا اغلب مستندهای سیاسی از سوی پژوهشگران، محققان و گاه مردم به عنوان منبع و مرجع تاریخ معاصر مورد استفاده قرار نمی‌گیرند، اینطور پاسخ می‌دهد: اینگونه نیست که مستندهای سیاسی مخاطب نداشته باشند و پس از مدتی فراموش شوند. به‌طور مثال آثاری که توسط سیدعلی صدری‌نیا یا جواد موگویی تولید شده‌اند، آثاری هستند که می‌توانند ماندگار شوند و به عنوان مرجع مورد استفاده قرار گیرند.

تاثیر تفکرات سازمانی بر کیفیت مستندهای سیاسی

با اینکه مستندهای سیاسی تولید شده طی سال‌های اخیر درباره جریانات و شخصیت‌های متفاوتی هستند اما به‌طور معمول همگی آنها یک روایت مشخص دارند و براساس یک تفکر خاص ساخته و پرداخته شده‌اند. مثلا اینکه اغلب آنها توسط چند ارگان، سازمان و نهاد محدود تولید شده‌اند. گاه حتی استفاده از نام‌ها و عناوین مستعار نیز نتوانسته سرمایه‌گذاران اصلی آنها را از نظرها دور بدارد. صدری‌نیا که این قصه را قبول ندارد، می‌گوید: با نظریه شما در رابطه با روایت واحد و منظر یکسان این دست مستندهای سیاسی مخالفم، زیرا طی سال‌های اخیر آثاری نیز تولید شده‌اند که مثلا کارگردانان آنها اصولگرا نبوده‌اند و با نگاهی اصلاح‌طلبانه از منظرهای متفاوت به شخصیت یا رویدادها ساخته شده‌اند. البته قبلا بارها از سوی دوستان با نظراتی مشابه نظر شما مواجه شده‌ام و شنیده‌ام که گفته‌اند اغلب مستندهای سیاسی نگاهی یکسویه دارند اما آن را درست نمی‌دانم و به نظرم باید در ارزیابی این آثار تحلیل عمیق‌تری داشته باشیم.

آثاری مانند «قائم مقام» یا «هاشمی زنده است» تابوشکنی کرده‌اند زیرا به سوژه‌هایی می‌پردازند که کمتر کسی به سراغشان می‌رود زیرا حساسیت‌هایی درباره آنها وجود دارد و ممکن است به مذاق برخی خوش نیاید

سازنده مستند «هاشمی زنده است» نیز معتقد است: یک استراتژی کلی وجود دارد که همه فیلمسازان باید براساس آن پیش بروند. جدا از پرداختن به نظرات و عقاید سیاستمداران جناح‌های مختلف، آثاری مانند «قائم مقام» یا «هاشمی زنده است» تابوشکنی کرده‌اند زیرا به سوژه‌هایی می‌پردازند که کمتر کسی به سراغشان می‌رود زیرا حساسیت‌هایی درباره آنها وجود دارد و ممکن است به مذاق برخی خوش نیاید. من این روند را صرفا روایت موردنظر حاکم نمی‌دانم به هرحال آدم‌های سیاسی مختلف؛ نظرات مختلفی دارند.

روایت‌های جهت‌دار و نقدهای مخرب و بی‌محابا

وقتی از صدری‌نیا درباره شیوه پرداختن به زندگی شخصیت‌های سیاسی پرسیدیم و اینکه به‌نظر می‌رسد از نظرات تنها گروهی از افراد در این مستندها بهره گرفته شده و به عمد نظرگاه مقابل حذف شده است، آن را رد کرده و اظهار می‌کند: خیر اینگونه نیست. ‌اتفاقا در مستند «قائم مقام» تا آنجا که امکانش میسر بوده از وجود و نظرات اشخاص موافق و مخالف استفاده کرده‌ایم؛ یعنی از طیف نزدیک به مرحوم آیت‌الله منتظری به سراغ اشخاصی چون احمد منتظری فرزندشان رفته‌ایم و از نظرات آقای عمادالدین باقی استفاده کردیم و در بخش مصاحبه‌های آرشیوی نیز از نظرات اشخاصی چون سیدهادی هاشمی بهره برده‌ایم و از جناح مخالف نیز به سراغ چهره‌هایی چون آقایان ریشهری، محسنی اژه‌ای رفته‌ایم که نسبت به مرحوم آیت‌الله منتظری نگاهی انتقادی داشته‌اند.

در مقابل علیرضا رجایی بر نگاه غرض‌ورزانه حاکم بر این دست مستندها به مستند «هاشمی زنده است» اشاره کرده و تاکید دارد که این اثر مغرضانه تولید شده است: به هرحال زمانی که به زندگی شخصیتی مطرح می‌پردازیم نباید یکطرفه به او و اعمالش بنگریم بلکه باید به صورت متعادل به بیان نکات مثبت و منفی او بپردازیم. چون وقتی زندگی اشخاصِ مطرح را تقطیع کرده و برداشتِ صرفا شخصی خودمان را به مخاطب ارایه می‌دهیم، به نوعی او را فریب داده‌ایم.

‌اتفاقا در مستند «قائم مقام» از وجود و نظرات اشخاص موافق و مخالف استفاده کرده‌ایم؛ یعنی از طیف نزدیک به مرحوم آیت‌الله منتظری به سراغ اشخاصی چون احمد منتظری فرزندشان رفته‌ایم و از نظرات عمادالدین باقی استفاده کردیم و در بخش مصاحبه‌های آرشیوی نیز از نظرات اشخاصی چون سیدهادی هاشمی بهره برده‌ایم و از جناح مخالف نیز به سراغ چهره‌هایی چون آقایان ری شهری و محسنی اژه‌ای رفته‌ایم

رجایی در ادامه می‌گوید: مستندهای سیاسی غالبا به دو شکل تولید می‌شوند یا در تعریف از شخصیت‌ها؛ اصطلاحا آنها را بزک می‌کنند یا تنها به بیان عیب‌ها و کاستی‌های آنها می‌پردازند که به نظرم هر دو شکل موجود؛ انحراف و تحریف است که تنها با ذهن مخاطب بازی می‌کنند. در شرایط کنونی می‌توان باور کرد که حتی شخصیت بزرگی چون امام خمینی نیز در برخی موارد از چنین تحریفاتی در امان نمانده است. درنهایت تولید چنین آثاری خدمت به افکار عمومی نیست بلکه مصادره‌ی تاریخ است به نفع غر‌ض‌های محدود و اهداف کوچک سیاسی.

به اعتقاد این روزنامه‌نگار و فعال سیاسی، کم‌کاری مورخان در بیان واقعیت‌ها شرایط را به سمتی برده که تصاویر مغشوشی از افراد ارایه می‌کند و حتی به اختلافات موجود دامن می‌زند.

ردپای دستگاه‌ها و نهادهای دولتی

در حالی که برخی معتقدند اغلب مستندهای سیاسی تهیه‌کننده مستقلی ندارند و به سفارش برخی دستگاه‌ها یا نهادها تولید می‌شوند، سازنده مستند «هاشمی زنده است» با رد این نظریه می‌گوید: اصلا اینگونه نیست که مستندهای سیاسی صرفا توسط ارگان‌ها و مراکز دولتی یا امنیتی ساخته شوند. خیلی طبیعی است که پروژه‌ای تولید شود و سپس برای آن اسپانسر پیدا کنیم. به هرحال اثر باید ارائه شود تا اسپانسر پیدا کند و ما نیز پس از تولید  پروژه «هاشمی زنده است» برای بازگشت سرمایه به دنبال اسپانسر رفتیم. البته هزینه مستند آنقدر بالا نیست و ارقامی که برای تولید مستند اخیر به ما نسبت داده شد هم اصلا درست نیست. پس از تولید اثر  طبعا اکران دانشگاهی و فروش اینترنتی داشتیم که به این وسیله هزینه تولید، تامین شد.

ما برای دستیابی به آرشیو مورد نظرمان حتی مجبور شدیم از تصاویری استفاده کنیم که در مستندهای شبکه‌های ماهواره‌ای از آنها استفاده شده. احتمالا شخصی به آرشیو داخلی دست پیدا کرده و آن را به خارج از کشور برده است

این مستندساز در پاسخ به این سوال که عموما بخش زیادی از اطلاعات طبقه‌بندی شده مورد استفاده در این دست مستندها در اختیار عموم مستندسازان قرار ندارند و تهیه تصاویر و اطلاعات خاص کاری‌ست که تنها با سفارش و توصیه برخی افراد و نهادها شدنی است، با بیان این مطلب که "من دو سال و نیم از زندگی‌ام را برای تحقیق و پژوهش این مستند صرف کردم تا به آرشیو موردنظر دست پیدا کنم در صورتی که اغلب مستندسازان چنین رویه‌ای را دنبال نمی‌کنند"، ادامه می‌دهد: ما برای دستیابی به آرشیو مورد نظرمان حتی مجبور شدیم از تصاویری استفاده کنیم که در مستندهای شبکه‌های ماهواره‌ای از آنها استفاده شده. احتمالا شخصی به آرشیو داخلی دست پیدا کرده و آن را به خارج از کشور برده است. همین موضوع باعث شد تا در برخی مواقع از چنین تصاویری استفاده کنیم.  

طادی این‌طور ادامه می‌دهد: خیلی‌ها گفتند ما برای تولید مستند «هاشمی زنده است» 20، 30 میلیارد پول گرفته‌ایم، بعضی گفتند جاسوس‌های انگلیس هستیم، دیگران ما را تخریب‌گر خواندند درصورتی‌که مستند سیاسی قرار است فضای گفت‌وگو را باز کند.

او سپس در برابر این پرسش که گلایه خانواده آیت‌الله هاشمی نسبت به محتوای مستند «هاشمی زنده است» با چه واکنشی از سوی شما مواجه شد، اظهار می‌کند: چندین بار به آقای یاسر هاشمی درخواست مناظره دادم تا به این وسیله درباره وقایع تاریخی صحبت کنیم و تمام رسانه‌ها نیز حضور داشته باشند اما ایشان نپذیرفتند.

در مقابل غلامعلی رجایی که در جریان پیشنهاد مناظره‌هایی که گاه پس از پخش آثار سیاسی از سوی جناح‌های مختلف مطرح می‌شود، هست، چنین می‌گوید: این رویکرد غلط است که پس از پخش یا اکران مستندی سیاسی دو جناح مخالف و موافق بنشینند و درباره آن صحبت کنند. ضرب‌المثلی هست که می‌گوید آب رفته را نمی‌توان به جوی بازگرداند. به کار بردن این مثال درباره روند موجود بسیار بجاست زیرا زمانی که اثری ساخته و پخش می‌شود، دیگر کار از کار گذشته و برگزاری مناظره برای رد یا تایید آن؛ منصفانه و اثربخش نیست. قطعا مناظره را افراد زیادی نمی‌بینند حال آنکه مستند در کل جامعه پخش شده است. حتی دیده شده که گاه صحبت‌های اشخاص مطرح در مستندهای سیاسی در زمان تدوین کم یا زیاد شده و طوری چیده می‌شود که منظور سازندگان را تایید کند و به این ترتیب صداقت اثر زیر سوال رفته و تحریف رخ می‌دهد.

ماندگاری آثار را روایت صادقانه ضمانت می‌کند

با وجود حواشی بسیار و اعتراض‌ و گلایه‌ گاه به گاه نزدیکان شخصیت‌های مطرح سیاسی نسبت به آثار تولید شده درباره آنها، لزوم نظارت بیشتر و بهتر بر این بخش احساس می‌شود. بی‌شک آن منظر بی‌طرفانه‌ای که از تحریف وقایع و اتفاقات سیاسی جلوگیری می‌کند، زمانی ایجاد خواهد شد که هر دو جناح مخالف و موافق فارغ از نگاه مقطعی به صورت توامان در زمینه تولید آثار مستند فعالیت کنند. این اتفاق زمانی رخ خواهد داد که سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان از یک جناح نباشند تا به این ترتیب آثار تولید شده رنگ و بوی سفارشی به خود نگیرند  و در این صورت است که مردم، مخاطبان و پژوهشگران حوزه سیاسی و تاریخی با اعتماد بیشتر این آثار را دنبال خواهند کرد و تنها شاخصه‌ای که ماندگاری چنین آثاری را تضمین خواهد کرد روایت صادقانه است وبس.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز