در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
چه کسی پاسخگوی ضرر ۷۰ میلیون تومانی ما است؟
محمد کرمی که تئاتر «در رو روى پستچى باز نکن» را روی صحنه برده است، از مشکلات و ضررهای مالی پیش آمده برای اجرایش گفت که ناشی از بازبینی دیرهنگام شورای ارزشیابی و نظارت و از دست رفتن فرصت تبلیغات و معرفی کار بوده است.
محمد کرمی که تئاتر «در رو روى پستچى باز نکن» را در تماشاخانه دیوار چهارم روی صحنه برده است، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، از مشکلات و ضررهای مالی پیش آمده برای اجرایش گفت که ناشی از بازبینی دیرهنگام شورای ارزشیابی و نظارت و از دست رفتن فرصت تبلیغات و معرفی کار بوده است.
نمایشنامهنویس و کارگردان «در رو روى پستچى باز نکن» این اثر را یک تراژدی خواند و گفت: قصه این تئاتر درباره شهری است که درگیر جنگ شده؛ ارکان تصمیم گیرنده شهر به دو دسته موافق و مخالف جنگ تقسیم میشوند و در پایان، خود ملکه تصمیم میگیرد جنگ را تمام کند چون پسرش در این نبرد حضور دارد.
کرمی با بیان اینکه «تمام این موافقتها و مخالفتها با ادامه جنگ بهخاطر منفعتی است که ارکان تصمیمگیر در آن شهر دارند» گفت: این نمایش درباره خود موضوع جنگ نیست؛ بلکه درباره اتفاقاتی است که قدرت رقم میزند. ما در این اثر نگاه محدود به کشور یا دوره خاصی از تاریخ نداشتیم چراکه چنین اتفاقاتی در تمام زمین و در زمانهای مختلف تکرار میشود. بنابراین نمایش ما اثری ضدجنگ محسوب نمیشود چون جنگ بخش کوچکی از محتوای این اثر را تشکیل میدهد. اتفاقاتی که آدمها با سمتها و قدرتهای مختلف در نمایش رقم میزنند بیشتر دغدغه ما بوده است.
او با بیان اینکه «ما نمیخواستیم حرف از یک هدف یا زاویه دید محدود بزنیم چراکه فکر میکنم هرکسی با هر اندیشهای که وارد سالن شود حرفی برای شنیدن دارد و این نمایش بالاخره چیزی دارد که هم راستای فکر مخاطب باشد» گفت: اما از یک منظر، گوشه نگاهی به این قضیه داشتیم که برخی کشورها غرب را مدینه فاضلهای میدانند که همهچیز دست اوست و قرار نیست کسی به آن جایگاه برسد؛ ما شاید نور کوچکی انداختیم بر محدودههای تاریکی که آنجا چنین اتفاقاتی میافتد و تصمیماتی گرفته میشود اما هیچوقت در تبلیغات از این محدوده تاریک حرفی زده نمیشود.
کارگردان «در رو روى پستچى باز نکن» به مساله فروش این اثر اشاره کرد و با بیان اینکه از اتفاقی که در حوزه مخاطب رخ میدهد، راضی نیست، گفت: تئاتر ما سهبار بازبینی شد و تبلیغاتمان خیلی دیر شروع شد؛ یعنی از دقیقه نود وارد بازی شدیم. چون دو روز مانده به شروع اجرا توانستیم مجوز بگیریم.
کرمی تشریح کرد: بیست روز قبل از اجرا، اولین بازبینی را رفتیم تا با دریافت مجوز تبلیغات را شروع کنیم چون ما که بازیگر چهره نداریم مجبور به تبلیغات گسترده هستیم تا کار دیده شود. اما کار، مشروط به بازبینی دوم شد آنهم بدون هیچ مورد ممیزی؛ تنها گفتند یکی از بازیگران متن دستش است پس آماده اجرا نیست و با اینکه تعهد دادم تا زمان اجرای عمومی به متن مسلط شود بازبینها نپذیرفتند و ۱۰ روز بعد همان سه بازبین دوباره آمدند اما کار مجددا مشروط به بازبینی در نوبت سوم شد؛ دلیلی که به ما اعلام کردند این بود که اگر بازیگرت وقتی داخل وان میشود لباسش خیس شده و به تنش بچسبد چه کنیم؟ یعنی به خاطر یک احتمال که قول تصحیحاش را دادم کار به بازبینی سوم رسید و دو روز مانده به اجرا، این اتفاق افتاد.
او یادآور شد: یکبار هم پوستر اجرا مجوز نگرفت و مجبور شدیم دوباره پوستری دیگر طراحی کنیم بنابراین زمان طلایی تبلیغات را از دست دادیم و متحمل ضرر زیادی شدیم؛ چون تبلیغاتی نکرده بودیم مجبور شدیم علیرغم پرداخت اجاره سه روز اجرا را به تعویق بیندازیم که حدود ۴ میلیون تومان از دست رفت و از ۲۶ نوبت اجرا تنها ۲۳ شب برایمان باقی ماند.
کرمی با بیان طرح این سوال که «چرا این اتفاقها برای ماست نه گروههای بزرگ که از بازیگران ستاره استفاده میکند؟» گفت: چه کسی میخواهد ضرر ۷۰ میلیون تومانی اجرای تئاتر ما را بدهد؟
نمایشنامهنویس و کارگردان «در رو روى پستچى باز نکن» با اشاره به اینکه «چنین اتفاقهایی که فرصت تبلیغات و فروش را از گروه میگیرد دلسرد کننده و ناامید کننده است» گفت: تمام گرفتاریها فقط برای گروههای کوچک تئاتری است و برای دیگران اتفاق نمیافتد؛ از آنها دکور و لباس اصلی اجرا را نمیخواهند اما از ما خواستند. جالب است که بزرگان تئاتر ضد قانون عمل میکنند اما اتفاقات بد برای ما رخ میدهد. یکی دیگر در تئاترش اتفاقی رخ میدهد، سختگیریاش را بر تئاتر ما اعمال میکنند.
کرمی با تاکید بر اینکه بسیاری دیگر از گروههای دیگر که نسل جوان تئاترند، کاری ضد ارزشهای تئاتر انجام نمیدهند اما سختگیریها فقط روی همین گروههاست، گفت: با این شرایط در نهایت خیلیها یا کشور را ترک کرده یا سراغ شغل دیگری میروند چون با این شرایط نمیتوان ادامه داد.
او تصریح کرد: این رفتارها این تصور را ایجاد کرده که گویا قرار است گروههای جوان را از تئاتر ناامید کنند اگرنه یکجا جلوی این مسائل را میگرفتند. چرا کسی نمیآید بگوید چرا تئاترها به جز دو، سه مورد، بقیه فروشی ندارند؟ من اگر کارم نفروشد باید سه سال بدهی همین اجرا را بپردازم و دیگر رمقی برای کار دوباره در من نمیماند.