در مدیریت میراث فرهنگی و گردشگری کشور چه خبر است؟/ پزشکها در مدیریت تخصصی میراث و گردشگری!
افزایش تعداد بازداشتیهای مدیران کل و کارکنان سازمان میراث فرهنگی در استانهای مختلف از یک سو و انتصاب پزشکها در مدیریت بخشهای تخصصی میراث فرهگی از دیگر سو این شائبه را ایجاد میکند که ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری نگرش متفاوتی درخصوص انتخاب مدیران کل استانها و زیرمجموعههای خود دارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آنگونه که از خبرهای این روزهای حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری میتوان برداشت کرد این است که سازمانی که سه حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را زیر چتر خود دارد احتمالا تمرکز خود را در حوزه گردشگری قرار داده و از دو حوزه دیگر غافل مانده است.
از یکسو شاهد تعرض به عرصه و حریم میراث جهانی ایران هستیم و از دیگر سو شاهد انتشار خبرهایی درخصوص دستگیری کارکنان و مدیران کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استانها که دلایل مختلف از قاچاق اشیای عتیقه و تبانی با حفاران غیرمجاز گرفته تا تبانی در معاملات دولتی، تضییع حقوق بیتالمال و جعل اسناد دولتی و... را شامل میشود.
شاید بتوان عدم توجه مدیریت سازمان میراث و گردشگری به مدیران کل استانها را از چند ماه پیش با دستگیری مدیرکل میراث فرهنگی استان هرمزگان پیگیری کرد. خرداد امسال بود که اشکان مختاری که تا پیش از آن معاون میراث فرهنگی هرمزگان بود، از سوی علی اصغر مونسان به عنوان سرپرست اداره کل هرمزگان منصوب شد اما فعالیت او در این سمت مدت زمان قابل توجهی طول نکشید چراکه مهرماه، شاهد بازداشت او و سه نفر دیگر از کارکنان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری از سوی یک نهاد امنیتی بودیم. هرچند درنهایت نیز دلیل بازداشت آنها مشخص نشد اما رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور در آن زمان عنوان کرده بود: این موضوعات اداری است و در همه دستگاههای اجرایی کشور نیز کمابیش پیش میآید هرگاه در هر جایی نیاز به اصلاح باشد ما بلافاصله اصلاح مورد نیاز را انجام میدهیم.
شاید مونسان در آن زمان، این مهم را خیلی جدی نگرفت که باید بیش از گذشته به فکر چگونگی فعالیتهای مدیران کل استانها باشد چراکه بعد از آن هر ماه شاهد انتشار خبرهایی از دستگیری و بازداشت و فراخوانده شدن مدیران کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استانها توسط دستگاه قضا، برای ارائه پارهای از توضیحات بودیم.
گاهی ارائه این توضیحات به آزادی با وثیقه ختم شدند مانند آنچه که برای مدیرکل میراث و گردشگری گیلان اتفاق افتاد و گاهی هم بازداشتها و پیگیریها بیش از ۵۰ روز طول کشیدند مانند آنچه که درخصوص ماجرای بازداشت مدیرکل میراث و گردشگری و چند تن از کارکنان این سازمان در قزوین شاهد بودیم، که البته آن هم گفته میشود که به قید وثیقه آزاد شده است.
درخصوص بازداشت مدیرکل میراث و گردشگری گیلان و قزوین مباحثی مانند معاملات دولتی، تضییع حقوق بیتالمال و جعل اسناد دولتی مطرح بود چنانکه درخصوص بازداشت مدیرکل گیلان، موضوع ابهام قانونی در واگذاری بخشهای گردشگری مطرح بود با این وجود اکنون او به سمت مدیریت مناطق نمونه گردشگری منصوب شده است.
درخصوص مدیرکل قزوین و چند نفر از کارکنان نیز، تبانی در معاملات دولتی، تضییع حقوق بیتالمال و جعل اسناد دولتی مطرح شد. حتا تعدادی از خانههای تاریخی و گردشگری قزوین از قبیل خانه تاریخی زعیم، بهروزی کافه کتاب در قزوین از سوی دادگستری پلمپ شد.
اما دستگیری مدیران کل استانها و اتهامات وارده به آنها در نقطهای شکل دیگری به خود گرفت که از تبانی مدیر میراث فرهنگی یک شهرستان با حفاران غیرمجاز سخن به میان آمد. حتا اینبار، ابراهیم شقاقی (مدیرکل حقوقی و املاک سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری) در این خصوص گفت: متوجه شدیم که یکی از مدیران میراث فرهنگی در چهارمحال و بختیاری با چند نفر از حفاران غیرمجاز همکاری کرده است. ولی هنوز میزان جرم انجام گرفته و اشیایی که به دست آمده است، مشخص نیست.
البته تعداد استانهایی که درگیر دستگیری و بازداشت کارکنان میراث فرهنگی شدهاند به اینجا ختم نمیشود، چندی پیش، دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان سمنان از بازداشت دو نفر از کارکنان اداره کل میراث فرهنگی استان به جرم ارتشا و اختلاس خبر داد. با وجود آنکه گفته میشود بازداشت این کارکنان هیچ ارتباطی با مدیرکل سمنان ندارد اما او نیز طی حکمی از سوی مونسان برکنار شد.
در تمام این موارد نیز، روابط عمومی کل سازمان میراث فرهنگی از چرایی و چگونگی بازداشت شدن مدیران کل و کارکنان اظهار بیاطلاعی میکرد و دستگاه بازرسی را ملزم به پاسخگویی میدانست.
غفلت در انتخاب صحیح مدیرانی تخصصی در حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به اینجا ختم نمیشود چنانکه طی یک سال گذشته شاهد عزل و نصبهای متعددی در حوزه مدیریت اداره کل استانها بودیم که برخی از این عزل و نصبها باتوجه به عدم تخصص شخص انتخاب شده، این شائبه را ایجاد میکند که دستهای پنهان متعددی در این انتخابها وجود دارد و رییس سازمان ناچار است بدون توجه به تخصص، حکم مدیرکل را امضا کند.
اگر نگاهی گذرا به عزل و نصبهای یک سال گذشته بیاندازیم شاهد آن خواهیم بود که با آمدن دلاور بزرگنیا به تهران، مدیریت میراث فرهنگی استان مازندران را سیف الله فرزانه که بازنشسته فرمانداری محمودآباد است برعهده گرفت.
حبیب یزدان پناه (مدیرمسئول روزنامه اتفاقیه خراسان شمالی) یکی دیگر از مدیران کل است که احتمالا بنابر سفارش برخی از آقایان مجوز حضور در اداره کل میراث خراسان شمالی را گرفته است.
انتصاب افرادی غیرتخصصی در حوزه مدیریت میراث و گردشگری با حضور پزشکها در قامت مدیران رنگ دیگری به خود گرفت چنانکه امیر رضا شریفنیا (رئیس سابق واحد بینالمللی دانشگاه آزاد کیش) با مدرک دندانپزشکی به مدیریت مجموعه تاریخی نیاوران تهران منصوب شد.
در این میان چندی پیش نیز شاهد انتصاب پزشکی دیگر در مدیریت میراث و گردشگری بودیم چنانکه به موجب حکم مونسان، امید قادری (مدیرکل بهزیستی استان کرمانشاه) به عنوان "مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمانشاه" منصوب شد.
هرچند در حکم او نیز همانند سایر افرادی که سمت مدیرکلی استان را دریافت میکنند، آمده است: «اجرای برنامههای خلاقانه در حوزه گردشگری و صنایعدستی، تعریف مسیرهای جدید گردشگری، برنامهریزی جهت تقویت تورهای گردشگری، افزایش کیفیت هتلها و رستورانهای سنتی و بینراهی، ایجاد و احداث بازارچهها و فروشگاههای صنایعدستی، حفاظت و پاسداری از میراث ارزشمند فرهنگیتاریخی و مرمت و احیای بناهای تاریخی و استفاده حداکثری از بخش خصوصی و بهرهگیری از توان تخصصی صاحبنظران، کارشناسان، منابع انسانی موجود و تعامل جدی با مدیریت عالی استانی، هماهنگی با حوزههای ستادی، توجه به مسائل انسانی، ایجاد فضای صمیمی و دوستانه با فراهم کردن زمینههای پیشرفت شغلی کارکنان از مهمترین شاخصههایی است که انتظار میرود در راستای تحقق اهداف سازمان اهتمام لازم بهعمل آید.» اما باید دید حضور پزشکها در سازمانی تخصصی مانند سازمان میراثفرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با چه هدفی انجام میشود.
استان کرمان، گیلان، لرستان، یزد، بوشهر، خوزستان، چهارمحال و بختیاری، هرمزگان نیز دیگر استانهایی هستند که طی ماههای گذشته با عزل و نصبهای متعدد در حوزه مدیریت میراث و گردشگری خود روبه رو بودند. این درحالی است که فعالیت در حوزه میراث و گردشگری نیازمند مدیرانی متخصص و کارآمد است که بتوانند طرحها و پروژههای مطرح شده در این حوزه را پیش ببرند.
تمام این صحبتها درحالی مطرح میشود که به گفته رئیس صندوق احیای سازمان میراث فرهنگی، ۷۰۰ هزار اثر تاریخی فرهنگی در کشور وجود دارد و تاکنون فقط ۳۲ هزار اثر از این بین در کشور ثبت ملی شده است. شاید یکی از دلایل این تعلل در ثبت میراث فرهنگی به دلیل حضور مدیران غیرمتخصص در حوزه میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری باشد.
نکته دیگری که میتوان درخصوص عزل و نصبها به آن اشاره کرد شنیدههایی است که حکایت از حضور علیرضا خزایلی (معاون برنامهریزی و توسعه شهرداری قزوین) به عنوان مدیرکل میراث و گردشگری قزوین دارد.
حال این سئوال مطرح میشود که در سازمان عریض و طویلی مانند سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری که طی سال گذشته و با حضور ریاست جدید در راس سازمان شاهد دهها تغییر در مدیریت کل استانها و کارکنان بود، چرا باید شاهد چنین فسادهایی از حوزه مالی گرفته تا حفاری غیرمجاز برای کشف عتیقه باشیم؟ آیا مدیریت کل این سازمان که معاون رییس جمهور نیز محسوب میشود از زیر مجموعههای خود غفلت کرده یا دستهای پنهانی در عزل و نصبهای مدیران کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استانها وجود دارد؟ حقیقتا در مدیریت میراث فرهنگی کشور چه خبر است؟