یادداشت؛
اقتصاد هنر را جدی بگیرید
در یادداشت پیشرو میخوانید: اقتصاد هنر یا همان بازار فروش آثار هنری سالهاست یکی از مهمترین دغدغه فعالان و هنرمندان عرصه هنرهای تجسمی در جهان محسوب میشود که میتواند در چارچوب ساختارمند و برنامهریزی شدهای تاثیر زیادی بر رونق این حوزه و خلق آثار هنری جدید و فاخر داشته باشد.
تجربه ثابت کرده است که توسعه و رشد متوازن و پایدار بر پایه فرهنگ و اقتصاد میتواند دستاوردهای بزرگی از جمله پیشرفت جوامع را به ارمغان بیاورد. بسیاری از فعالان اقتصادی و هنری در طول تاریخ به این نتیجه رسیدهاند که توسعه هنر و گسترش فعالیتهای هنری با دو مقوله مهم و اساسی صنعت فرهنگی و اقتصاد هنر گره خورده است.
البته مساله اقتصاد هنر در بسیاری از حوزههای هنری همچون آثار نمایشی (سینما و تئاتر) و موسیقی به پویایی خوبی دست پیدا کرده است. سالهاست که هزینه کردن برای دیدن و شنیدن آثار هنری به امری عادی در اغلب کشورهای جهان تبدیل شده و تخلفهای احتمالی نیز در این زمینه با حمایت قانون قابل پیگیری است.
اما چرخه اقتصاد هنر در عرصه هنرهای تجسمی دیرتر به راه افتاد و همچنان با وجود پیشتازی کشورهای توسعه یافته در این زمینه، هنوز فروش آثار هنری در بسیاری از کشورهای در حال توسعه با اقبال عمومی مواجه نشده و مردم به این باور نرسیدهاند که میتوانند با خرید آثار هنری علاوه بر سرمایهگذاری، به پویایی هرچه بیشتر اقتصاد هنر که میتواند توسعه اجتماعی را نیز در پی داشته باشد، کمک کنند.
این در حالی است که ارائه و فروش آثار هنری در گالریها و برگزای مراسمهای حراج یکی از مهمترین و اصلیترین راهکارهای پویایی چرخه اقتصاد هنر در عرصه هنرهای تجسمی محسوب میشود که سالهاست در کشورهای توسعه یافته انجام و هر سال نیز به صورت گستردهتری برگزار میشود.
نخستین حراج ثبت شده در طول تاریخ در کتابخانه سلطنتی بریتانیا به سال ۱۶۹۳ در لندن برمیگردد که گویا برگزارکننده آن «لرد ملفورد» بوده است. امروز نیز حراجیهای بسیار بزرگی در جهان برگزار میشود که ارائهکننده آثار هنری فاخر در جهان هستند. «کریستیز»، «سانبیز» و «بونامز» از بزرگترین حراجیهای جهان به حساب میآیند که دفتار زیادی را در کشورهای مختلف برای شناسایی آثار هنری تاسیس کردهاند و تاثیر بسیار پررنگی در ارزشگذاری مادی آثار هنری و پویایی اقتصاد هنر دارند.
این مراسمها که فروش بسیار زیادی دارند، میزبان علاقهمندان و مجموعهداران زیادی از نقاط مختلف جهان هستند. اما نکته جالب توجه حضور نهادهای دولتی برخی کشورها در این مراسمها است که تلاش میکنند با سرمایهگذاری روی آثار هنری فاخر ضمن غنی کردن موزهها و مجموعههای هنری کشورشان، از این آثار که اغلب نیز دارای قدمت بالایی هستند به عنوان پشتوانه مالی نیز بهره ببرند.
در این میان برگزاری مراسمهای حراج در ایران سابقه چندان طولانی ندارد و فقط هفت سال که «حراج تهران» به عنوان تنها نهاد ارزیابی مادی و فروش آثار هنری در کشورمان فعالیت میکند. این مراسم که سالیانه دو بار برگزار میشود تلاش میکند تا ضمن ارزیابی قیمت آثار هنری و کمک به گالریها و مجموعداران در معرفی هنرمندان به مجموعهداران خارجی نیز موثر باشد.
البته طبیعی است که با توجه به قدمت تاریخ هنر ایرانی و ظرفیت آثار هنری و هنرمندان نسلهای گذشته و امروز، ایران طرفیت بیشتری برای برگزاری مراسمهای حراج، آن هم در سطح جهانی دارد. اما دستیابی به این هدف بیش از هر موضوع دیگری به حمایت نهادهای دولتی و فرهنگی و همچنین ایجاد بستر لازم برای فرهنگسازی عمومی در راستای بیان اهمیت سرمایهگذاری روی آثار هنری، نیاز دارد.