خبرگزاری کار ایران

آدامس ۲۵۰ هزار دلاری الکس فرگوسن در تهران

آدامس ۲۵۰ هزار دلاری الکس فرگوسن در تهران
کد خبر : ۷۰۴۰۷۵

آدامسی که الکس فرگوسن در آخرین بازی روی زمین تف کرد، آن را در موزه گذاشتند و سایت Ebay آن را به قیمت ۲۵۰ هزار دلار فروخت، امروز در تهران است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، «بازیافتی‌ها» نمایشی به نویسندگی و کارگردانی رضا حیدری است که این روزها در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است. نادر فلاح، امیر کربلایی‌زاده، الهام شعبانی، مهدی برومند و علی پویا قاسمی بازیگران این اثر نمایشی هستند که فضای آن در یک ناکجاآباد می‌گذرد و در خلاصه داستان آن به صورت استعاره‌ای آمده است: مهمانانی به یک مهمانی در ناکجا‌آباد دعوت شده‌اند، نه مهمان و نه میزبان می‌دانند اینجا کجاست. میخی زنگ زده، سرنگی شکسته شده، سیگاری کشیده شده، آدامسی جویده شده و یکی که گوشه‌ای کناری نظاره می‌کند.

رضا حیدری، کارگردان نمایش «بازیافتی‌ها»، سبک این نمایش را کمدی موقعیت و متنی ابزورد خواند و گفت: ما با اشیا کار کردیم؛ یعنی از زبان اشیایی حرف می‌زنیم که کنار ما هستند و از آنها استفاده می‌کنیم. تصور کردیم شاید آنها هم مانند آدم‌ها که هرکدام آرزویی دارند و می‌خواهند جای کسی دیگر باشند، بخواهند تبدیل به چیز دیگری شوند.

حیدری با اشاره به شخصیت‌های نمایش گفت: کاراکتری کنار صحنه داریم به نام مخترع که با اشیای بازیافتی کار می‌کند؛ مثلا ممکن است میخی که در یک کفش فرو رفته را دربیاورد و از آن استفاده کند. کاراکترهای نمایش شامل یک میخ، سرنگی که سرش شکسته، سیگاری که نصفه کشیده شده و یک آدامس زردرنگ هستند.

آدامس ۲۵۰ هزار دلاری الکس فرگوسن در تهران

او درباره آرزومندی این شخصیت‌ها، یادآور شد: آدامس، خودش را آدامس الکس فرگوسن معرفی می‌کند؛ همان آدامسی که در آخرین بازی تف شد روی زمین، آن را در موزه گذاشتند و سایت Ebay آن را به قیمت ۲۵۰ هزار دلار فروخت. این آدامس وقتی کنار سایر اشیایی که قرار است روانه سطل آشغال شوند قرار می‌گیرد ادعا می‌کند همان آدامس فرگوسن است. اما در ادامه نمایش می‌فهمیم که او فقط یک آدامس موزی فاسد است که تاریخ انقضایش هم گذشته.

نویسنده و کارگردان «بازیافتی‌ها» خاطرنشان کرد: باوجود اینکه شخصیت‌ها اشیا هستند اما بازی‌ها به شکل کاملا انسانی است؛ چه نوع دیالوگ گفتن و چه ارتباطی که بین کاراکترها وجود دارد خیلی عجیب نیست که تماشاگر را گیج کند.

حیدری با اشاره به ایده شکل‌گیری این نمایشنامه گفت: من به‌طورکلی ارتباط خوبی با اشیا دارم و حس خیلی خوبی به من می‌دهند. به اشیا احترام می‌گذارم؛ از آن‌جایی که طراح نور هم هستم پروژکشن و لامپ دوستان خوبم به شمار می‌روند که همیشه کمکم می‌کنند.

او یادآور شد: سال ۱۳۸۲ داستان کوتاهی چاپ کردم به اسم «خاطرات لامپ از دست رفته»؛ همان سال نمایشنامه‌ای از روی این داستان کوتاه نوشتم که دو کاراکتر بیشتر نداشت؛ شیشه و فنر لامپ. قصه درباره لامپی بود که به جبهه رفته بود. اما متاسفانه آن موقع کارمان در جشنواره تئاتر استانی کرمانشاه رد شد و همین باعث شد من به تهران کوچ کنم و اتفاقات بهتری برایم بیفتد. این قصه در ذهنم بود اما هر بار می‌خواستم اجرایش کنم مشکلی پیش می‌آمد. مثلا سال ۸۳ در یک جشنواره تئاتر کار به بازبینی رسید و تائید هم شد اما همان موقع اتفاقاتی رخ داد که آن جشنواره کنسل شد. اما الان خوشحالم که متن جدیدی از روی آن ایده نوشته‌ام و از قصه کنونی راضی هستم.

حیدری در پایان با قدردانی از گروهش، گفت: در بخش طراحی، طراحان خیلی خوبی داشتیم که به کار بسیار کمک کردند؛ رضا مهدی‌زاده که ایده خوبی برای صحنه داد و توانستیم فضا را بیشتر به سمت چیزی که می‌خواستیم ببریم. در کنار او، مژگان عیوضی در طراحی لباس و نوید فرح‌مرزی در طراحی گریم انقدر کارشان را خوب انجام دادند که توانستیم کار قابل قبولی ارائه کنیم.

حیدری همچنین به یادداشت کوتاه «حسین رازی» از اعضای هیئت بازبین مرکز هنرهای نمایشی درباره «بازیافتی‌ها» اشاره کرد و گفت: آقای رازی در این یادداشت برای ما نوشته است: «نویسنده محترم ما را با خود می‌برد، می‌برد به جهان رویاها و تخیلاتش از عناصری که هیچ است شخصیت خلق می‌کند و به دنبال پرداخت شخصیت تنه‌ای به درام می‌زند. متن حاضر با زبان استعاره نوشته شده و کلام به‌طوری در خدمت شخصیت‌ها و موضوع قرار می‌گیرد که در عین ناباور بودن همه‌چیز باور می‌شود، باورپذیری حقیقی از روندی کاملا تخیلی و رویاپرداز.»

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز