ساختِ یک قطعه کریوگرافیک درباره اختیار و انتخاب/رقص معاصر از فلسفه نشات میگیرد
امیر امیری فلسفه «نَ بودن» را درباره اختیار و انتخاب دانست و گفت: اگر سه گزینه داریم که هیچکدام انتخابمان نیست اما با ترجیح، یکی را برمیگزینیم، در واقع ما اصلا انتخاب نمیکنیم، بلکه انتخاب میشویم چون این سه گزینه از قبل وجود داشته است. اما اگر ما هیچکدام از اینها را نخواهیم و به ترجیحمان هم تن ندهیم و گزینه چهارمی را به وجود بیاوریم شرایطی را ایجاد کردهایم که اختیار و انتخاب همراه هم شده و انتخاب آگاه شکل بگیرد.
امیر امیری در گفتگو با خبرنگار ایلنا، «نَ بودن» را یک قطعه کریوگرافیک خواند و گفت: این اثر یک پرفورمنس نیست.، چون پرفورمنس مولفههای خودش را دارد، در لحظه شکل میگیرد و در لحظه میراست و چیزی را بازنمایی نمیکند. اما کاری که من میکنم زیرمجموعه رقص معاصر دستهبندی شده و یک قطعه کریوگرافیک است؛ یعنی طراحی حرکت شده.
این طراح و کارگردان ادامه داد: رقص معاصر بیش از آنکه درباره حرکت باشد، درباره فلسفه است و از آن نشات میگیرد. یعنی حرکات را براساس آنچه میخواهیم بگوییم، تعیین میکنیم. بهطوریکه رقصنده رقص معاصر ممکن است یک ساعت بیحرکت بایستد و هیچ حرکت بدنی نداشته باشد. در ایران خیلی کم به کریوگرافی پرداخته میشود و اغلب بهصورت زیرزمینی است چراکه خیلیها فکر میکنند رقص تنها شامل یکسری حرکات مشخص شناخته شده است بنابراین از آن دوری میشود؛ اما با این وجود گروههای کوچکی در ایران هستند که در این زمینه کار میکنند.
امیری فلسفه «نَ بودن» را درباره اختیار و انتخاب دانست و گفت: اگر سه گزینه داریم که هیچکدام انتخابمان نیست اما با ترجیح، یکی را برمیگزینیم، در واقع ما اصلا انتخاب نمیکنیم، بلکه انتخاب میشویم چون این سه گزینه از قبل وجود داشته است. اما اگر ما هیچکدام از اینها را نخواهیم و به ترجیحمان هم تن ندهیم و گزینه چهارمی را به وجود بیاوریم شرایطی را ایجاد کردهایم که اختیار و انتخاب همراه هم شده و انتخاب آگاه شکل بگیرد.
او خاطرنشان کرد: انسان در طول تاریخ پیشرفت کرده است. اما اتفاقی که در دنیای امروز رخ میدهد این است که با توجه به سیاستگذاریهای همه کشورها، رشد شبکههای اجتماعی و افزایش سرعت زندگی و تکنولوژی و... مدلسازی خیلی زیادی اتفاق افتاده که در آن دیگر جغرافیا، فقر یا ثروت معنی ندارد چون همه آدمها در یک سطح و شبیه هم میشوند؛ مانند یک ربات.
کارگردان «نَ بودن» یادآور شد: اعتراض من در این اثر، به چگونگی زیست ما آدمهاست، که چرا همیشه جلوی رویمان را نگاه میکنیم و فکر میکنیم باید یکی از این سه گزینه موجود را انتخاب کنیم. چرا به خودمان سخت نمیگیریم و انتخاب دیگری به وجود نمیآوریم. «نَ بودن» براساس همین مفاهیم، طراحی حرکت شده است.
امیری ادامه داد: ما در «نَ بودن» دراماتورژی هم داریم اما شکل آن با دراماتورژی تئاتر متفاوت است. ممکن است به معنی چینش صحنهها پشتسر هم باشد.
او با بیان اینکه «ما در این اثر یک سرباز را نماد فرمانبرداری انسان قرار دادهایم» گفت: این سرباز به نحو احسن چه ذهنی و چه بدنی، فرمانبرداری میکند و همه اینها را میبینیم اما لحظهای که از این فرمانبرداری سر باز میزند دو راه پیشرو دارد؛ راهی که به او داده میشود این است که باید خودت را بکشی چون از مسیر خارج شدهای. او بهصورت ذهنی و طبق عادت خودش را چندبار میکشد و ما این را روی صحنه میبینیم. اما در واقعیت او فقط از این فضا خارج میشود؛ یعنی کل آن انتخاب را زیر سوال میبرد و همهچیز را رها کرده و میرود.
کارگردان «نَ بودن» درباره وجهه اجتماعی مفاهیمی که در این اثر به آن پرداخته، گفت: ما درباره هرچیزی حرف بزنیم مساله اجتماعی خواهد بود؛ این چگونگی رویکرد ماست که نشان میدهد چقدر آن مساله دغدغهمان بوده. این مساله برای من نه فقط اجتماعی، بلکه فرهنگی، تربیتی و سیاستی هم هست. اینکه ما چقدر و به کدام وجهه پرداختیم میتواند مهم باشد اما من فکر نمیکنم تنها یک وجهه را تقویت کرده باشم.
امیری ادامه داد: کاری که باور دارم را میسازم و فکر میکنم این کار درستی است چون واکنش من به اتفاقی است که در تنفس روزانهام آن را حس میکنم و فکر میکنم این دغدغه فقط هم مساله ایران نیست، بلکه بشری است و به ذات انسان ربط دارد. شرایطی که در آن ما مدام خودمان را کوچک میکنیم و به خانههای امنمان پناه میبریم.