علیرضا قزوه مطرح کرد:
هنر ما از خوشگلها ضربه خورده است/امروز سلبریتیها جای مولانا را گرفتهاند/کبریتفروشی به کار برای رسانه معاند شرف دارد
قزوه میگوید: چرا باید یک بچه چشم خوشگل بیاید و همه در خیابان دورهاش کنند اما امثال ابوالفضل زرویی را نشناسند. این جماعت که هنرمند نیستند چون هیچی برای جامعه ندارند. حاضرم با گردن کلفتهای آنان بحث کنم تا بیسوادیشان مشخص شود.
به گزارش ایلنا، علیرضا قزوه (شاعر و نویسنده رمان برادر انگلستان) شب گذشته (سهشنبه ۱۳ آذر) در گفتگو با برنامه ادبی «شب روایت» که با محوریت روایت استعمار در ادبیات روی آنتن شبکه چهار رفت، درباره جایگاه افرادی همانند ابوالفضل زرویی نصراباد، گفت: اینها شهیدان شعر و به نوعی زخمها و کشتههای استعمار هستند. استعمار است که تعاریف را عوض میکند تا جایی که امروزه هنرمند بزرگی مثل ابوالفضل زرویی به حاشیه رانده میشود و سلبریتیها جایش را میگیرند.
وی افزود: درد امثال زرویی این نبود که چرا در شمال تهران زندگی نمیکرد، بلکه درد او بیتوجهی به هنرمند اصیل و تغییر در تعاریف هنر اصیل است. مسلماً کسی که اپوزیسیون و مخالف نظام باشد، هم از توبره میخورد و هم از آخور. ابوالفضل زرویی همین که جلوی رهبر انقلاب شعر خواند و همین که حضرت را دوست میداشت، گویا برایش یک ضربه بود.
قزوه بیان کرد: به قولی تا قیام قیامت اگر امثال بیبیسی راجع به من حرف بزنند، آنان نه مرا شاعر میدانند و نه نویسنده بلکه مرا عامل رژیم معرفی میکند اما بداند او مسلماً خودش از جایی نان میخورد و وابسته است.
وی با بیان اینکه نگاه هنرمند اصالت دارد، ادامه داد: همه دنیا زخم استعمار را به چشم دیدهاند که یکی خود ایران است. یکی از بدترین استعماگران همین انگلستان است که در رمانم «برادر انگلستان» به آن اشاره کردهام.
این شاعر شناخته شده همچنین با انتقاد از فراگیری سلبریتیها در جامعه تاکید کرد: اینها هوسپیشهها و شومنها هستند که امروز جای هنرمند را گرفتهاند. ضربههایی که هنر ما از سلبریتی خورده کم نیست و چه بسا اینها استعمار نو و فرا استعمار هستند.
وی ادامه داد: اگر ابوالفضل زرویی و امثال او که کم هم نیستند در همین خیابان ولیعصر راه بروند جز یکی دو نفر او به او سلام نمیکنند اما اگر سلبریتی بیسواد و شش کلاسی که هیچی ندارد جز یک چشم و یا لبخند خوشگل قطعاً دورهاش میکنند. در جامعه ما گویا پولی نداریم که حتی برای برای برگزاری جایزه جلال خرج کنیم درحالیکه به آن به اصطلاح هنرمند شبی پولها میدهند.
به گفته این شاعر؛ جلال آل احمد هم شهید ادبیات است با ۴۸ سال و یا زرویی که با ۴۹ سال و سیدحسن حسینی هم که با ۳۸ سال رفتند. اینها را باید شهید نامید. قضاوت کنید چرا شومنها و رقاصهای ما باید همچنان اسم هنرمند داشته باشند آنهم آدمهایی که هیچ مایهای از هنر ندارند. چرا تعریف هنرمند را عوض کردهایم درحالیکه مطمئناً اسم و رسمشان باقی نمیماند.
قزوه افزود: به قبلتر نگاه کنید و ببینید چرا اسم شعرای ما از فردوسی و حافظ و سعدی و ... همچنان با عظمت باقی مانده است اما مگر آن موقع سلبریتیها نبودند اما چرا نامی از آنان دیگر نیست چون در واقع ملیجک بودند نه هنرمند. ملیجکها امروز آمدهاند و مولاناها کنار رفتهاند.
وی ادامه داد: زرویی یک عبید زمانه بود اما وای به حال مملکت و هنری که عبید را کنار بگذارد و آدم بیسوادی را بهنام هنرمند معرفی کند و مردم هم در خیابان دنبال او راه بیفتند چون اینها درد است. تعریف فعلی از هنرمند غلط است. این تعاریف و استعمار از طرف رسانه من و تو یا بیبیسی، چندین سال است که به خورد بچههای ما داده میشود.
به گفته وی؛ هنرمند باید نبض جامعه را بگیرد و مشکلات جامعه را بگوید ولی ما را جوری بار میآورند که میگویند ساکت شوید. اما شب انتخابات چه کسی تصمیم میگرد همان سلبریتیها چون فالوورها و ادا اطوارشان زیاد است اما سوادشان شاید در حد دیپلم باشد.
قزوه با انتقاد از سلبریتیها مدعی شد: من دوست دارم ۵ نفر از این گردن کلفتهای سلبریتی را روبروی من بنشانند تا با آنان بحث کنم. آن وقت خواهید دید که ابداً اگر بتوانند حتی حرف بزنند.
این شاعر ادبیات آئینی کشورمان با تاکید بر اینکه من امیدی از مسئولین ندارم اما حرفم با مردم است، گفت: هنرمند باید با مردم حرف بزند. به مردم میگویم فریب سلبریتیها را نخورند. چرا باید یک بچه چشم خوشگل بیاید و همه دورهاش کنند. این هنرمند نیست بلکه هوسمند است. اینها هیچی برای جامعه ندارند اما دنبال الگو هستند. این فرهنگ مردمی باید تغییر کند.
وی همچنین با اشاره به سفر خود به انگلیس نیز گفت: من سال ۸۱ با تنها سه دلار کهنه به انگلستان رفتم و برگشتم. چون از آنان بدم میآمد. بجای قیصر امین پور و به دعوت او رفتم. قیصر میخواست با این کار در دهان برخی بزند. من میخواستم درباره فلسطین حرف بزنم و در سفارتخانه مقاله مرا میخواستند اما من ندادم. ویزا نمیدادند و من هم به آنها گفتم که به درک اگر نمیدهید. هفته بعد زنگ زدند که ویزای من آماده است.
وی افزود: از قضا سفر خاطرهآمیزی شد. از این جماعت روشنفکرها با چمدانهای بزرگ هم آمده بودند. یادم هست از رسانههای مخالف ما هم به سراغم امدند که برایشان کار کنم. اما به آنان گفتم که حاضرم در چهارراههای تهران کبریتفروشی کنم ولی با شما کار نمیکنم.
قزوه تاکید کرد: این حرفها را به کسانی میگویم که الان قیافه میگیرند و برای ما نسخه میپیچند و دقیقاً سر و کلهشان در شب انتخابات پیدا میشود و برای مردم حرف میزنند.
وی در این باره با انتقاد از برخی برنامهها یاداور شد: این روایتهای استعماری را دنبال کنید اما باید به برخی گفت که خجالت بکشید و این برنامههای عجیب و غریب درمورد سلبریتیها را جمع کنید. برنامهای که دنبال دعوت از فلانی است که از سگ و گرین کارت بچههایش بگوید.
رایزن فرهنگی ایران در هند همچنین در بخش دیگری از گفتگوی خود با برنامه «شب روایت» یاداوری کرد: کمپانی هند شرقی بعد از ۲۰۰ سال موفق میشود که با کلی برنامهریزی، زبان فارسی را در هند از بین ببرد. اما از رایزن فرهنگی ما میخواهند که طی ۶ ماه موفق شود وگرنه بودجهاش را قطع میکنند. ما تحمل نداریم و سریعاً دنبال تغییر هستیم اما استعمار به تدریج عمل میکند و در کشوری مثل هند چند قرن ارام به دنبال تغییر ریشه زبان فارسی میروند و موفق هم میشوند.
برنامه تلویزیونی «شب روایت» ویژه موضوعات و مباحث ادبیات ایران به تهیهکنندگی حسین شاهمرادی است که با سردبیری و اجرای حجتالاسلام مسعود دیانی سهشنبه شبها به شکل زنده از ساعت ۲۳ به مدت ۷۵ دقیقه در کنداکتور پخش شبکه چهار سیما قرار میگیرد.