مقابله با «پلیسِ سر» در یک تئاتر شورایی/رنگینکمان آرزو با سرکوبهای درونی میجنگد
گلرخ بروجردی درباره رنگینکمان آرزو که در کافه بازیجا اجرا شد، گفت: «این تکنیک تئاتر شورایی مسائل روانشناسی را با شیوههای تئاتر ادغام میکند. موضوعی که در این تئاتر مطرح میشود درباره سرکوبهای درونی است. اینکه باید جایی کاری را انجام دهم یا حرفی را بزنم که میدانم درست است اما نمیکنم چون یک نیروی درونی مانع آن میشود که ما در اینجا از این نیروی سرکوبگر به عنوان «پلیسِ در سر» یاد میکنیم.»
به گزارش خبرنگار ایلنا، رنگینکمان آرزو بهعنوان سومین تکنیک تئاتر شورایی با اجرای گلرخ بروجردی و غزاله کنعانپناه روز گذشته (پنجشنبه ۸ آذر) در کافه مادر و کودک «بازیجا» برگزار شد.
«تئاتر شورایی نوعی تئاتر کاربردی است که تئاتر را از صحنهها دور کرده و وارد اجتماع مردم، از دانشآموزان گرفته تا زندانیان و اصناف و اقشار مختلف میکند. این تئاتر میتواند به کسانی که خواسته مشترکی دارند کمک کند. تئاتر شورایی، تئاتر مسالهمحور است؛ مسالهای را مطرح کرده و در قالب نمایش توسط تماشاگر برای آن راهکار پیدا میکند.» این را گلرخ بروجردی از اجراگران این تئاتر گفته و اضافه کرد: «این تئاتر هفت تکنیک دارد و اولینبار آگوستو بوال آن را بر مبنای آموزشهای پائولو فریره مطرح کرد که با تکگویی مخالفت میکرد؛ بوال این آموزهها را وارد تئاتر کرد و این هنر را هم از تکگویی بازیگر درآورد و تبدیل به ابزاری برای گفتگوی همه مردم کرد.»
بروجردی درباره رنگینکمان آرزو که در کافه بازیجا اجرا شد، گفت: «این تکنیک مسائل روانشناسی را با شیوههای تئاتر ادغام میکند. موضوعی که در این تئاتر مطرح میشود درباره سرکوبهای درونی است. اینکه باید جایی کاری را انجام دهم یا حرفی را بزنم که میدانم درست است اما نمیکنم چون یک نیروی درونی مانع آن میشود که ما در اینجا از این نیروی سرکوبگر به عنوان «پلیسِ در سر» یاد میکنیم.»
او با بیان اینکه «در همه تکنیکها مساله را از آدمها میگیریم؛ مثلا تبعیض یا تلاش نکردن آدمها اما در تکنیک رنگینکمان کل داستان را از یک فرد میگیریم و مو به مو آن را اجرا میکنیم» خاطرنشان کرد: در تکنیک رنگینکمان داستانهای واقعی را از افراد میگیریم، داستانی که انتخاب میشود را اجرا و بازسازی میکینم و به فردی که داستانش را مطرح کرده کمک میکنیم تا در برابر موانع درونیاش اقدامی کند. برای همین اتفاقی فردی در جمع مطرح شده و به اتفاقی جمعی تبدیل میشود.
بروجردی با تاکید بر اینکه تئاتر شورایی در حال حاضر در ۷۰ کشور دنیا اجرا میشود، گفت: من و غزاله کنعانپناه از شاگردان علیظفر قهرمانی هستیم؛ کسی که بسیاری از کتابهای آگستو بوال را برای اولینبار در ایران ترجمه کرد و بهخاطر فعالیتهای او، ۱۰ سال است که تئاتر شورایی در ایران متمرکز شده است.
او همچنین درباره اجرای این تئاتر مشارکتی در محیط کافه بازیجا، گفت: فضای کافه بزرگ است و مخاطبانش اغلب مربیان و کسانی هستند که دغدغه آموزشی و فرهنگی دارند و برای همین جمع دغدغهمحوری است که امکان جمع شدن آدمها و مشارکتشان را فراهم میکند.
نگار کلهر مدیر کافه «بازیجا» درباره فعالیتهای فرهنگی و هنری که در این کافه انجام میشود، با بیان اینکه «محوریت همه برنامهها کودکان است؛ البته که برای ما پدر و مادرها هم مهماند چون حالشان خوب نیست و وقتی حال آنها خوب شود حال بچهها هم خوب میشود.» گفت: تئاتر مشارکتی که پنجشنبه در کافه بازیجا برگزار شد، سومین تکنیک از این نوع تئاتر است؛ پیش از این تکنیک مجسمه و مجادله هم اجرا شده بود. همچنین یکسری کلاس با عنوان حق نوشتن داشتیم که به خلاقیت کمک میکرد، کارگاه نقاشی و بازی با پدر و مادر داشتیم چون فکر میکنیم الان والدین به خصوص پدران وقت زیادی برای گذراندن با بچهها ندارند و سعی کردیم این کارگاه ترغیب به این کار باشد. همچنین با ارگانها و موسسات مختلف همکاری میکنیم مثلا کلاس شیرینیپزی را همکاری ذهن خلاق برگزار کردیم. ایونت اوریگامی، موسیقی و... هم داشتهایم. در مجموع سعی کردیم تنوع را در برنامهها حفظ کنیم.
کلهر همچنین درباره راهاندازی این کافه گفت: من در حوزه کودک کار میکردم و مربی بودم. چون خودم مادرم و به کافه علاقه دارم همیشه فکر میکردم چرا جایی در سطح شهر نداریم که هم بتوانیم از کافهاش استفاده کنیم هم بچهها بتوانند در آن حضور داشته باشند. ترکیب این دو سوال، این ایده را به ذهنم آورد که میتوانیم کافهای برای خانواده داشته باشیم. بنابراین در کنار محیط کافه فضایی برای بازی کودک ایجاد کردیم.
او درباره برنامههای فرهنگی جانبی کافه گفت: کافهها یک حوزه عمومی برای خیلی از تصمیمگیریها و کارها هستند؛ بنابراین تصمیم گرفتیم در کنار کافه، ورکشاپ و کارگاه هم برای بچهها برگزار کنیم. از آنطرف فکر کردیم مربیانی که در حوزه کودک کار میکنند هم اغلب چندان حمایت نمیشوند و حقوقی دریافت نمیکنند. بنابراین امکان برگزاری نمایشگاه برای آنها را در کافه ایجاد کردیم. حتی به این فکر کردیم که مربیان لازم دارند دورههایی را طی کنند و چون تئاتر مشارکتی ابزار خوبی برای آموزش مربی است، دورههایی برای آنها برگزار کردیم. یعنی همزمان که به کودکان فکر میکنیم و کارگاههایی برایشان برگزار میکنیم و آزادانه امکان بازی دارند، برای مربیان و کسانی که به نوعی به هنر وصل هستند هم امکان استفاده از کافه فراهم شده است.
کلهر با اشاره به اینکه آغاز فعالیت کافه از ۲۹ اردیبهشت بوده، گفت: وقتی ایده شکل گرفت در نوشتن برنامهها به چیزهای دیگری هم فکر کردیم که وقتی کمی جلوتر رفتیم بولتن و خبرنامهای هم داشته باشیم. یعنی راه طولانیتر از این است و هنوز به همه آنچه فکر میکردیم نرسیدیم.
او یادآور شد: خیلی از ما تا قبل از بچهدار شدن کافهروهای حرفهای بودیم ولی این امکان از ما گرفته شده بود اما امیدواریم همین فراغ بال چند ساعته بتواند حال والدین و کودکان را خوش کند.