خبرگزاری کار ایران

الکساندر جورجیا اینکلمان در گفت‌وگو با ایلنا:

روانشناسی موفقیت برای همه جواب می‌دهد/ ایرانی‌ها سیستم‌محور نیستند

روانشناسی موفقیت برای همه جواب می‌دهد/ ایرانی‌ها سیستم‌محور نیستند
کد خبر : ۶۹۴۴۹۰

نویسنده کتاب قطب‌نمای موفقیت می‌گوید: آلمان یک کشور مهندسی است و تقریبا همه چیز حساب و کتاب خاص خودش را دارد. بنابراین می‌توانم بگویم 30 درصد از موفقیت‌های ما ناشی از فن و تکنولوژی ماست و هفتاد درصد از موفقیت هم، همواره به کاراکتر یک انسان بازمی‌گردد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، بیش از یک دهه است که کتاب‌های انگیزشی حوزه روانشناسی موفقیت در ایران، طرفداران فراوانی یافته‌اند و در تمامی نمایشگاه‌های خیابانی، فروشگاه‌های بین‌راهی، کتابفروشی‌های عمومی و نمایشگاه‌های فصلی با تخفیف‌های فراوان به ارقام فروش بسیار بالایی می‌رسند. تالیفات پرطرفدار غول‌های انگیزشی نظیر آنتونی رابینز، زیگ زیگلار، دونالد ترامپ، دیل کارنگی، برایان تریسی و الکساندر جورجیا اینکلمان، همواره در میان جویندگان موفقیت در شهروندان سرزمین‌های مختلف و به ویژه ایران، هوادارن خاص خود را دارند. کتب روانشناسی نظیر آیین دوست‌یابی، به‌سوی کامیابی، سنگفرش خیابان‌ها از طلاست و کتبی از این دست، در واقع پاسخ‌های تجربی و درآمیخته با روانشناسی موفقیت است که توسط کارآفرینان و اساتید بزرگ این حوزه به رشته تحریر درآمده و در تمام دنیا بسیار شناخته شده است. در این میان اما، الکساندر جورجیا اینکلمان، به‌رغم آلمانی بودن، به دلیل زاده شدن از مادری ایرانی، دنیایی بسیار نزدیکتر به جهان ایرانی را ترسیم ‌می‌کند و فحوای کلامش به تجربه زیسته ایرانیان، قرابت بیشتری دارد. کتاب «قطب‌نمای موفقیت»، تالیف مشترک او و برایان تریسی، نویسنده اثر مشهور «قورباغه‌ات را قورت بده» است که توسط حمیدرضا عظیمی به فارسی ترجمه شده است. نویسنده همچنین رئیس کارگروه ایران در حزب دموکرات مسیحی آلمان، به رهبری آنگلا مرکل است. ریاست کارگروه شورای اقتصاد ایران در آلمان با 11500 عضو از دیگر مسئولیت‌های اینکلمان است. اصولی به نام «فلسفه اینکلمان» در حوزه روانشناسی کاری در شرکت‌های بزرگی نظیر بی.ام.و، آلیانس، لوفتانزا و دویچه بانک، به کارگران تدریس می‌شود. در ادامه گفتگو با این نویسنده که در حاشیه مراسم رونمایی از کتاب مذکور انجام شد، را از نظر می‌گذرانید:

آیا می‌شود متدهای موفقیت را به عنوان نسخه‌ای جهانی برای همگان عرضه کرد؟

ما باید بپذیریم که تمام انسان‌های جهان، یک قلب و یک مغز و البته احساسات دارند. چیزی که مهم است، این‌ است که در مغز آنها چه چیزی در حال اجراست! به نظر من این نسخه‌های موفقیت برای مردم ایران هم که خواهان موفقیت روزافزون هستند، قابل اجرا و پیاده‌سازی است. مردم ایران هم همانند سایر مردم جهان به دنبال زندگی بهتر و خودشکوفایی در استعدادهایشان هستند و به همین دلیل می‌توان گفت که مردم جهان در طلب موفقیت به شکل یکسان عمل می‌کنند و می‌شود برای نوع بشر حرف‌های یکسانی زد.

موفقیت در آلمان، تا چه اندازه متاثر از نظام آموزشی آلمان است و تا چه اندازه متاثر از متدهای موفقیت است؟

آلمان یک کشور مهندسی است و تقریبا همه چیز حساب و کتاب خاص خودش را دارد. بنابراین می‌توانم بگویم 30 درصد از موفقیت‌های ما ناشی از فن و تکنولوژی ماست و هفتاد درصد از موفقیت هم، همواره به کاراکتر یک انسان بازمی‌گردد. شما اگر نابغه باشید و به فنون زیادی هم مسلط باشید، بازهم اگر دیگران با شما همکاری و رفتارهای حمایتی نداشته باشند، هیچ توفیقی به دست نمی‌آورید. این موضوع در آلمان با کشورهای دیگر هیچ‌گونه تفاوتی در اصل ماجرا نمی‌کند. این بیشتر به روحیه همکاری در کشورها بازمی‌گردد. در آلمان و یا هر کشور توسعه‌یافته دیگری، بعد از تقویت روحیه همکاری بود که کشورها توسعه یافتند و افراد موفق زیادی رشد کردند. نظام آموزشی آلمان در آموزش اصل طلایی همکاری بسیار خوب عمل کرده است.

همکاری انستیتو اینکلمان با برایان تریسی، نویدبخش شکل‌گیری متدهای جدید موفقیت خواهد بود؟ آیا مفهوم موفقیت در کالبدهای آلمانی و آمریکایی خود، به یک کالبد عمومی‌تر بدل خواهد شد؟

اینکلمان بزرگ (پدر) و همچنین برایان تریسی، استادان بسیار بزرگ و عالی همه ما بوده‌‌اند و درس‌های زیادی از تجارب ارزشمند خود را برای همگان منتشر کرده‌اند و سیستمی که آنها برجای نهاده‌اند، همواره پا برجا می‌ماند. آقای تریسی وقتی به آلمان آمد راهش را از طریق انیستیتو اینکلمان باز کرد و حالا تریسی دارد راه را در سرزمین مادری من (ایران) برای خود من بازمی‌کند. هر نابغه‌ای که فردا به وجود می‌آید را امروز هیچ‌کس نمی‌شناسند! بالاخره برایان تریسی بزرگ را در ایران بیشتر از تمام چهره‌های فعال در حوزه موفقیت می‌شناسند. این یک قاعده میراث‌گذاری از گذشتگان برای آیندگان است.

آیا فکر می‌کنید که تمایزی میان انسان ایرانی و انسان آلمانی برای نیل به موفقیت وجود ندارد؟ از این جهت که بالاخره پارامترهای سیاسی، ثبات، فضای کسب‌و‌کار و نظام آموزشی که در نهایت شکل‌دهنده انگیزه‌های افراد است، در این دو کشور متفاوت است...

به انسان آلمانی از کودکی آموزش داده‌اند که همواره یک پرنسیپ و دیسیپلین خاص خودش را داشته باشد: سر یک ساعت مشخص غذایش را بخورد، سر یک ساعت مشخص بخوابد و سر یک ساعت مشخص مطالعه و فعالیت کند! این اتفاق باعث می‌شود که آلمانی‌ها از کودکی تا بزرگسالی مسیر موفقیت خود را ترسیم شده ببینند. از میان پارامترهای فردی و اجتماعی، نمی‌شود به فردگرایی وزن زیادی داد، درحالیکه سیستم حاصل جمع‌گرایی است و با فردگرایی سیستم ایجاد نمی‌شود. در ایران، فردگرایی بر کار تیمی غلبه دارد و به نظرم عمده‌ترین تفاوت میان انسان ایرانی و انسان آلمانی در رسیدن به قله‌‌های موفقیت است. از مردم ایران که نسبت به این کتاب به گرمی استقبال کردند، تشکر می‌کنم و امیدوارم که همه خوانندگان این کتاب بتوانند، در رسیدن به موفقیت، پیشگام باشند و بتوانند که تجارب خلاقانه و جدید خود را نیز، با دیگران در میان بگذارند و مسیر آینده موفقیت و انگیزش در انسان‌های مختلف را هموارتر از قبل کنند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز