مدیرعامل خانه سینما مطرح کرد:
دولتها خود را عقل کل فرض میکنند و میخواهند از همه رازها مطلع باشند
منوچهر شاهسورای میگوید: در ذات دولت تمایلی وجود دارد که دائم دایره اختیارات و تصمیماتش را وسیع کند و هیچ دولتی علاقمند به واگذاری حقوقش نیست.
به گزارش خبرنگار ایلنا، دومین نشست تخصصی جایزه پژوهش سینمایی شامگاه روز گذشته (سهشنبه 1 آبان) با موضوع حقوق و تعهدات متقابل فیلمسازان و دولت در دانشگاه سوره برگزار شد.
منوچهر شاهسواری در این نشست گفت: برای ورود به موضوع نشست ابتدا باید دید دولت چیست و با چه رویکری به آن نگاه میکنند. دیدگاهی در کشور ما وجود دارد مبنی بر اینکه هیچ دولتی را از خودمان نمیدانیم بنابراین با این دیدگاه میتوان گفت روحیه ضددولتی به شکل کلاسیک و تاریخی در ما وجود دارد.
وی ادامه داد: ما معمولاً دولت را مزاحم فرض میکنیم و آن را مانع پیشرفتمان میدانیم. حال سؤال این است که آیا این فرض از یک واقعیت میآید و یا از یک ذهن. تجربه میگوید درصدی از این ماجرا برگرفته از ذهنیت تاریخی ما است اما بخشی هم این است که رفتار برخی دولتها این مسئله را تشدید میکند. در ذات دولت تمایلی وجود دارد که دائم دایره اختیارات و تصمیماتش را وسیع کند و هیچ دولتی علاقمند به واگذاری حقوقش نیست.
مدیرعامل خانه سینما بیان کرد: درواقع انگار مجموعهای از حقوق در اختیار دولت قرار گرفته و تصور میکند مالک ازلی و ابدی است و فقط گاهی لطف میکند چیزهایی را واگذار میکند که با این دیدگاه باید مقابله جدی شود.
وی خاطرنشان کرد: دولت از لحظهای که سینمای ایران شکل گرفته نسبت به آن بدبین و معتقد بوده سینما وسیلهای است که باید مواظب آن بود. در اولین یادداشتها و آیین نامهها که در حوزه ممیزی نوشته شده در حوزه سینما این بوده که اجازه دارید کجا و چگونه کار کنید. سنت اجازه گرفتن از دولت همچنان با فراز و نشیب و رفتار حُکمی اتفاق افتاده البته گاهی بین فیلمسازان و مدیران دولت در حوزه سینما افق مشترکی شکل میگیرد که در چنین حالتی میتوان با آن مسیرهای سخت را طی کرد اما گاهی فیلمسازان و مدیران صاحب نقطه مشترک نیستند و مسیر را سخت طی میکنند.
این تهیهکننده سینما همچنین گفت: راز ماندگاری سینما این است که فیلم بسازیم، نمایش دهیم و مردم را به سینما بکشانیم. فیلم را برای آیندگان نمیسازیم یا در خانههایمان آنها را نگهداری کنیم بلکه آن را برای نمایش آنهم برای مردم میسازیم.
وی ادامه داد: باید توجه داشت که هرجایی که رابطه ما با مردم مستقیم میشود این رابطه تکاملی است و هر وقت مدیران دولت کنار فیلمسازها باشند به کامل شدن این اتفاق کمک میکنند.
شاهسواری یادآور شد: معمولاً علاقه دولتها (حداقل دولتهای 10 سال اخیر) در ایران اینطور بوده که علاقه جدی دارند تا از همه رازهای مطلع باشند و خود را عقل کل فرض کنند.
شاهسواری با بیان اینکه زمین فرهنگ زمین پاکی است، گفت: هر وقت چیزی شکل و شمایل خوبی دارد حتماً از یک بستر فرهنگی آمده است و زمانی که مبنا را اصالت فرهنگی بگذاریم همه اجزا زندگیمان عوض میشود.
وی ادامه داد: زمانی که از اصالت فرهنگی حرف میزنیم از فیلمهای روشنفکری و کتابهای فرهنگی صحبت نمیکنم بلکه بدین معنی است که وقتی از کنار هم رد میشویم به هم طعنه نزنیم. اساساً ما قائل به حقوق خصوصی نیستیم و نسل جدید ما بیشتر به دنبال شئون فردی خود است. رابطه متقابل این است که برای هم حق قائل باشیم. بسیاری تصور میکنند باید با قانون و شیوهنامه کارهایشان را جلو ببرند اما جهان آینده شبیه نقاشیهای مدرنی است که وقتی روی آن یک نقش میکشیم ممکن است مدتی بعد آن نقش وجود نداشته باشد.
در ادامه علیرضا رضاداد نیز گفت: برای بحث درباره رابطه دولت و هنرمند و ریشهشناسی آن باید از حوزههای علمی جامعه شناسی و علوم سیاسی و حقوق کمک بگیریم تا بتوانیم یک چهارچوب نظری در این باره داشته باشیم و مفاهیمی مثل هنرمند وابسته و مستقل و ارزشگذاری در باره این مفاهیم را در آن چهارچوب نظری تحلیل کنیم که وابسته به چه و مستقل از چه.
وی ادامه داد: وقتی باور ما به سمت دولتستیزی باشد یک ارزشی برای این مفاهیم ایجاد میشود و وقتی به دولت برآمده از مردم و نماینده مردم باور داشته باشیم آن وقت نظام ارزشی ما گوناگون میشود و آن وقت است که تحلیل ما درباره اینکه یک هنرمند ارزشمند ما میگوید. من افتخار میکنم که فیلمساز وابستهام این وابستگی به مردم و حاکمیت برآمده از رأی مردم افتخار آمیز میشود. سابقه تاریخی ما در ایران در کهن نمونههای تاریخی متأثر از نظام ارباب و رعیتی بوده که به مرور زمان شکل سیاسی نوین آن برای نمایش مردمی سازی در شکل مجلس سنا و شورا تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
وی ادامه داد: در این نگاه وقتی هنرمند پر افتخاری از عنوان وابستگی استفاده و به آن افتخار میکند طبیعی است که این وابستگی را یک جورشان میداند. همچنانکه آنکه خود را فیلمساز مستقل میداند در جستجوی همانشان از منظر و نگاه و خاستگاه نظری متفاوتی است.این کارشناس فرهنگی با بیان اینکه داشتن بنیاد نظری ضروری است، گفت: اگر میخواهیم نظام ارزشیمان به سمتی برود که بگوییم هنرمند مستقل خوب است یا نه و رابطه دولت و هنرمند را تعریف کنیم باید بنیادهای نظری را بشناسیم و با آن آشنا باشیم. زیرا بنیادهای نظری کمک میکند تا مستقل، وابسته بودن، متعهد و بیتعهد و واژگانی از این قبیل را درست تعریف کنیم و چه دفاع کنیم و یا به آن حمله کنیم دارای پشتوانه نظری باشیم. نظریهپردازهای مختلف نیز دیدگاههای مختلفی دارند.