بررسی ارتباط شعر با مرثیه و تئاتر در یک برنامه تلویزیونی/صداوسیما بابی در مورد تعزیه بگشاید
برنامه شب شعر دوشنبه شب شبکه ۴ با اجرای محمود اکرمیفر و موضوع «ارتباط شعر با مرثیه و تئاتر و همچنین تاثیر شعر بر سایر هنرها» از جمله خوشنویسی و تعزیه روی آنتن رفت.
به گزارش ایلنا، مهمان اول برنامه شب شعر، منصفپور، خوشنویس و پژوهشگر حوزه هنر، درباره اینکه خوشنویسی هنر خلوت است نه جلوت و اینکه خوشنویسان در جریانات سیاسی یا اجتماعی منفعل عمل میکنند، گفت: از منظر رابطه عرفان و خوشنویسی، چون خوشنویسی یک هنر معنایی است، طبیعتا در جلوت رخ نمینماید ولی یک تفکیکی میان خوشنویس و خوشنویسی باید اینجا واقع شود. خوشنویس متن را در خلوت مینگارد. یکی از مباحثی که مینویسد اشعار بزرگان است که وامدار فضای اجتماعی و سیاسی آن زمان است مثل حبسیهها. بنابراین فعالیت خوشنویس بهروز و ظهور اجتماعی و سیاسی خودش را در اعصار مختلف داشته است.
او در پاسخ به این سوال که چرا اولین سرمشق خوشنویس «ادب آداب دارد» است، گفت: اگر ادب را به ۳ دسته معنایی تقسیم کنیم، در محور اول ادب به معنای عام دانش، به معنی خاص معانی، صرف، نحو و غیره که جمع آن میشود ادبیات است. در محور دوم ادب به معنای نزاکت و محور سوم به این معناست که فرد برای رسیدن به یک مقصد باید طی طریق و تلاش کند. ادب آداب دارد شامل همه این معانی است و آموزش دهنده باید به آموزش گیرنده بگوید که این مسیر باید با ادب طی شود.
منصفپور در واکنش به اینکه شعر مدیون خوشنویسی است یا خوشنویسی مدیون شعر، گفت: این سوال مانند سوالهای لازم و ملزوم است. خوشنویس متن تولید شده توسط شاعر را بر باره خود مینشاند و به اقصی نقاط عالم معنا میبرد.
او ادامه داد: شما شاید ماهها در دواوین شعر و متون بگردید تا سخنی را حسب حال خود یا جامعه پیدا کنید. هنر خوشنویسی منزه است و سخن سخیف به هنر خوشنویسی نمینشیند.
منصفپور در پاسخ به این سوال اکرامیفر که یک شعر باید چه ویژگیهایی داشته باشد تا شما نهایتا انتخابش کرده و بنگاریدش، گفت: از حیث معنا باید معنای تکامل یافتهای منتقل کند و نیز از حیث هنر خوشنویسی، میبایست این حروف در کنار یکدیگر از حیث زیباشناسی و ترکیببندی وضعیت زیبایی داشته باشند.
عطاءالله کوپال و سیار مهمانان بخش دوم برنامه با موضوع رابطه هنر و تئاتر بودند.
کوپال درباره رابطه شعر گفتن و نمایشنامه نوشتن گفت: از زمان تولد تئاتر در یونان، تمام نمایشنامههایی که روی صحه میرفت در آنجا به شعر نوشته میشد برای اینکه نمایشنامهنویسی از دل شعر برخاسته بود. در دوران رنسانس این امر دوباره احیا شد و شکسپیر از صنایع شعری برای تاثیرگزاری بیشتر استفاده میکرد تا اینکه به دوره رئالیسم میرسیم و این زبان به نثر روان و نزدیک به گفتار بهره میگیرد.
سیار در پاسخ به این سوال که شعر چقدر از ویژگیهای تئاتر برای اثرگزاری خود استفاده کرده گفت: شعر، هنرِ هنرهاست. تلقی مردم از هنر بسیار به شعر نزدیک است. شعر به هیچ ماده جسمانی نیاز ندارد، بقیه هنرها شعری هستند که با مواد مختلف درآمیختهاند.
کوپال در تایید سخنان سیار گفت: شعر جوهر و دست مایه فضیلت است. وقتی کسی شعر میسراید، همین کافی است که او را فاضل بدانیم.
اکرمی در ادامه برنامه از سیار پرسید که چرا تعزیه به شعر است و او پاسخ داد: تعزیه در ایران هنر کمال یافتهای است. موضوع متعالی دارد و همه هنرمندان سعیشان بر این بوده تا هر چه دارند در خدمت خاندان نبوت و برای بیان این تعالیم خرج کنند و شاید زیباترین چیزی که میتوانستند هدیه دهند کلام منظوم بوده است تا این گفتگوها گفتگوهای ماندگار تر و اثرگزارتری باشند. هنر تعزیه تلفیقی است از نمایش و موسیقی و شعر در کنار آیین.
کوپال در ادامه بحث گفت: وقتی تعزیه در ایران پدید آمد، تئاتر به شیوه اروپایی هنوز وارد نشده بود. پایهگزاری تعزیه از اواخر دوره صفوی و بسط آن در دوره زندیه و اوج آن دوره قاجار است. هنگامی که تعزیه پدید آمد، از دیگر سنتهای نمایشی ایرانی بهره میگرفت که این سنتهای نمایشی اکثرا به شعر بودند مثل پردهخوانی. موسیقی به کمک شعر میآید تا سوز حزن را تقویت کند. اما شعر تعزیه با شعری که شاعران ما سرودهاند و میسرایند قابل قیاس نیست چون شاعران رسمی آن را نسرودهاند. اینها را جزو ادب عامه میتوان به حساب آورد.
سیار نیز اینچنین ادامه داد: این شعرها دارای شاعران گمنامند یا به صورت گروهی سروده شدهاند و در طول تاریخ سیقل خوردهاند.
او این سوال را مطرح کرد که آیا هنوز شعر تعزیه گفته میشود؟ و کوپال در پاسخ گفت: از نسخه جدید استقبال نمیشود اما چون امروزه هنر مورد توجهی است لازم است نسخههای جدید نوشته شود و آموزشهای جدید داده شود.
کوپال همچنین از صدا و سیما درخواست کرد که بابی در مورد تعزیه گشوده شود.