مونسان مطرح کرد:
در این سالها به منابع زیستی و فرهنگی کشور لطمات جدی وارد شد
رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور گفت: آسیبشناسیهای به عمل آمده از برنامههای توسعه کشور چه قبل از انقلاب و چه پس از آن موید این واقعیت است که در این برنامهها از منابع زیستی و فرهنگی کشور غفلت شده و حتی به این ذخایر لطمات جدی وارد شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، دومین همایش ملی میراث فرهنگی و توسعه پایدار صبح امروز (15 مهر ماه) با حضور علیاصغر مونسان (رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور) در سالن همایشهای موزه ملی ایران برگزار شد.
معاون رئیسجمهور درباره اهمیت برگزاری چنین همایشی گفت: موضوعی که این همایش بدان اهتمام ورزید، بیشک یکی از مهمترین چالشهای توسعه و تجارب برنامهریزی کشور طی دهههای گذشته است. آسیبشناسیهای به عمل آمده از برنامههای توسعه کشور چه قبل از انقلاب و چه پس از آن موید این واقعیت است که در این برنامهها از منابع زیستی و فرهنگی کشور غفلت شده و حتی به این ذخایر لطمات جدی وارد شده است.
وی افزود: بحران در منابع آب کشور، مسائل زیست محیطی، پدیده مهاجرت بیرویه و ترک روستاها و شهرهای کوچک، رشد شهرنشینی لجام گسیخته، بیتوجهی به فرهنگ و میراث فرهنگی و ظرفیت عظیم آن در توسعه پایدار از جمله پیامدهای این بیتوجهی و غفلت است.
مونسان درباره محورهای همایش و موضوعات پیشنهادی برای همایشهای بعدی اینطور عنوان کرد: اگر نگاهی به محورهای همایش بیندازیم؛ برخی از آنها به شایستگی نشان میدهد که در چه بخشهایی میبایست به میراث فرهنگیمان توجه میکردیم که متاسفانه در برخی از آنها غفلتهای بزرگ داشتهایم. این حوزهها عبارتند از: راه و شهرسازی، آب و محیط زیست و مسائل اقلیمی و آمایش سرزمین که بدانها در دو همایش اول و دوم توجه شده و جای تقدیر و تحسین دارد
وی افزود: حوزههای دیگری نیز میتواند در دستور همایشهای بعدی قرار گیرد که ازجمله میتوان به انرژی، پوشاک، تغذیه، اقتصاد و مبادلات اقتصادی، دیوانسالاری و نظام اداری، هنرها و صنایع ظریفه، تعلیم و تربیت... اشاره کرد.
مهاون رئیسجمهور همچنین درباره تعریف و ابعاد توسعه پایدار گفت: توسعه پایدار توسعهای است که برخورداری ازمنابع و امکانات رشد را نه تنها برای نسل حاضر بلکه برای آیندگان نیز تضمین کند.به عبارت دیگر اگر منظور از توسعه، گسترش امکانات رشد،بهبود دسترسیها، تقویت قابلیتها و امکانات زندگی انسانهاست. این امر نه تنها در مورد نسل حاضر بلکه برای نسلهای آینده نیز باید مدنظر باشد. به علاوه این موضوع توسعه پایدار به معنی عدم تحمیل آسیبهای زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به نسل فعلی و نسلهای آینده است.
وی افزود: با اقتباس از مدلهای نظری، آنچه به عنوان پایداری توسعه مطالبه میشود را میتوان در چهار بعد مقولهبندی کرد. که عبارتند از پایداری زیستی و طبیعی ، پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی و پایداری فرهنگی.
رئیس سازمان میراث فرهنگی همچنین درباره اهمیت بعد فرهنگی توسعه پایدار گفت: عامل فرهنگی توسعه پایدار نشان میدهد که ارزشها، اعتقادات، باورها و آرمانهای جامعه بهعنوان میراث ناملموس و سازهها، بناها، آثار برجای مانده از گذشتگان به مثابه میراث ملموس و مادی باید محافظت شود و به نسلهای بعدی منتقل شود. به عبارت دیگر فرهنگ کشور به مثابه هویت تاریخی جامعه، اولاً نباید در فرآیند توسعه، تخریب، تضعیف و یا مضمحل شود و ثانیاً با ابتناء و اتکا توسعه بر این منبع، تداوم و پایداری آن تضمین شود.
مونسان توضیح داد: به عبارت دیگر باید آرمانها و اهداف توسعه، منطبق و متناظر با آرمانها و ارزشهای فرهنگی جامعه باشد. در غیر این صورت توسعه بومی و محلی نخواهد بود و با هویت و گذشته و تاریخ مردم و سرزمین متناسب و پیوندی هم نخواهد داشت.
وی همچنین درباره اهمیت بعد اجتماعی توسعه پایدار گفت: نظم و امنیت پایدار، رکن دیگر توسعه پایدار را با عنوان پایداری اجتماع، تشکیل میدهد و غرض از آن این است که برنامههای توسعه باید به گونهای طرحریزی و اجرا شوند که نه تنها وفاق، همبستگی و مشارکت اجتماعی را تخریب و تضعیف نکنند بلکه اساساً بر مفهوم همبستگی و مشارکت اجتماعی در تحقق اهداف توسعه باشند چرا که بدون پذیرش جامعه و بدون همراهی و مشارکت مردم هیچ توسعهای موفق نخواهد شد.
مونسان در ادامه درباره اهمیت بعد زیست محیطی توسعه پایدار بیان کرد: طبیعت رکن دیگر توسعه پایدار را تشکیل میدهد امروزه این واقعیت درسطح گسترده پذیرفته شده است که برنامههای رشد و توسعه اقتصادی طی قرون اخیر، لطمات گستردهای بر طبیعت وارد ساخته ونگرانیهای زیست محیطی پر دامنهای را رقم زده است. لذا توسعه پایدار بر مبنای استفاده بهینه و بازتولید شونده از منابع محیط استوار است به گونهای که امکان برخورداری نسلهای آینده از این منابع فراهم باشد.
وی همچنین درباره اهمیت بعد اقتصادی توسعه پایدار نیز گفت: اقتصاد بر شرایط و مختصات جدید که مهمترین آن رفاه توام با عدالت، کرامت انسانی، توسعه ظرفیتها و استعدادهای انسانها است. یکی دیگر از ارکان و اهداف توسعه پایدار را میسازد رکنی که با تحولات نظری نوین، بیشتر ناظر بر کیفیت توسعه است تا کمیت آن. در این بعد باید برنامهریزی توسعه به گونهای باشد که متضمن توسعه دسترسیها و بهبود قابلیتهای افراد جامعه در زمان حاضر و نیز تضمین رشد و بهبود قابلیتها و تامین نیازهای نسل آینده است.
مونسان در بخش دیگری از صحبتهایش درباره فرهنگ و میراث فرهنگی گفت: تعاریف بسیار زیادی از فرهنگ ارائه شده که قصد ما مرور آنها در جمع صاحبنظران و محققان حاضر در جلسه نیست. ولی در یک عبارت اگر بخواهیم مخرج مشترک تعاریف فرهنگ را بیان کنیم به این عبارت میرسیم که «کلیه دستاوردهای اجتماعی بشر از نسلی به نسلی دیگر منتقل میشود»
وی ادامه داد: اولا عناصر یک فرهنگ محصول نبوغ و خلاقیت انسانها در زندگی اجتماعیشان برای بهینه رفع حوائج و تامین نیازها و شیوه مواجهه با طبیعت و بهرهمندی از آن است که پس از اثبات قابلیت و کارکرد مثبت خود به عنوان عنصری از فرهنگ درآمده است. ثانیاً عناصر فرهنگی محصول زندگی اجتماعی گروهی از انسانها با یکدیگر در بستر زمان و مکان خاصی است. ثالثاً عناصر یک فرهنگ از راه تعلیم و تربیت و اجتماعی کردن نسلها تداوم مییابد و از نسلی به نسلی دیگر منتقل میشود.
وی افزود: با این مختصات، فرهنگ و میراث فرهنگی اعم از مادی و معنوی بهمثابه معرفت و دستاورد نبوغآمیز زندگی اجتماعی انسانها در یک جامعه محسوب میشود. متاسفانه طی چند دهه از گذشت برنامههای توسعه به این ظرفیت با دید منفی و سنتی و عقب مانده نگاه میشد و بهعنوان چیزی که باید کنار گذاشته شود به آن نگریسته میشد و به ویژه در نظریههای نوسازی، فرهنگهای بومی و محلی بهعنوان یک عامل بازدارنده پیشرفت تلقی میشد.
مونسان در ادامه بیان کرد: رویکردهای نوین به توسعه بهویژه توسعه پایدار به فرهنگ به عنوان موتور محرک توسعه بومی، متوازن و پایدار تاکید میشود و این امر در سطح متفکران پذیرفته شد که ریشههای تاریخی، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه میتواند بنیان یک توسعه درونزا، مولد و پایدار را فراهم سازد و در صورت غفلت از آن بهعنوان یکی از عوامل بازدارنده و مانع توسعه نقش ایفا خواهد کرد.
وی افزود: آنچه به عنوان نیاز جدی برنامهتوسعه و پیشرفت کشور باید بدان اهتمام شود، اولاً مبتنی و متکی و ملهم بودن این برنامهها از پشتوانه مقبولیت جامعه و در نتیجه سرمایه اجتماعی است تا به کمک آن بتوان مشارکت همهجانبه و موثر اقشار جامعه را در تحقق برنامههای توسعه برخوردار بود.
مونسان در پایان درباره مدل تعامل و هماهنگی بین میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گفت: با نگاهی به فرهنگ و میراث فرهنگی در دولت و سازمان میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری وجود دارد و باتوجه به نقش ممتازی که میتواند در توسعه پایدار کشور داشته باشد، مدلی برای انسجام و هماهنگی سه حوزه تحت مدیریت این سازمان یعنی صنایع دستی – میراث فرهنگی و گردشگری حول محور فرهنگ ارائه و بر مبنای آن برنامهها و راهبرد توسعه بخش طراحی و ترسیم شده است.