در گفتوگو با یک معمار بینالمللی مطرح شد؛
غربیها هویت را در خانههای ایرانی جستجو میکنند
طراحی معماری شهری و خانهها یکی از دغدغههای همیشگی بوده و هست. این روزها نیز در هر گوشه و کنار شهر شاهد ساخت آپارتمان و خانههای متعدد هستیم که هریک با شکل و شمایلی شاید دور از هویت ایرانی درحال ساخت هستند. این درحالی است که خانه هویت دارد و فقط یک اسم نیست.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نیما کیوانی (کارشناس ارشد معماری، کارشناس مرمت و احیا بناهای تاریخی، مدرس دانشگاه در رشتههای معماری و مرمت ابنیه) را به واسطه استودیوی معماری کیوانی و طراحی خانههای مدرن با نگاهی به خانههای ایرانی میشناسیم. چنانکه ساختمان مسکونی اُرسیخانه آنها در سال ۲۰۱۶ میلادی توانست برنده مدال برنز بخش ساختمانهای مسکونی مسابقه A’ Design Award که یکی از معتبرترین مسابقات بینالمللی طراحی دنیا در ایتالیاست، بشود. این داوری توسط بیش از ۸۰ داور از میان کارشناسان حرفهای سراسر جهان اعم از؛ چهرههای آکادمیک، مدیران شرکتهای بزرگ، مهندسین و تکنسینهای اجرا، برندگان جوایز دورههای گذشته و مدیران برندهای معتبر جهان انجام شد. با این معمار بینالمللی درباره ویژگیهای معماری ایرانی گفتگو کردهایم.
باتوجه به اتفاقاتی که طی سالهای اخیر در حوزه معماری ایران شاهد بودیم آیا میتوان گفت معماری ما توانسته حرفی برای گفتن در عرصه بینالمللی داشته باشد؟
شکی نیست که معماری ما در سالهای اخیر رشد کرده و مقالات متعددی هم در این حوزه منتشر شده است. حتا یکی از مجلات معتبر انگلیسی از حضور و شکلگیری نسل جدیدی از معماران ایران خبر داد که توجه جوامع بینالمللی را به خود جلب کرده است. روزنامه گاردین نیز در مقالهای به این نکته اشاره داشت که چگونه تهران با معماری جدید خود در حال رشد و مطرح شدن است. سایر مجلات و روزنامههای خارجی نیز به برخی از نماهای خاص در ساختمانهای تهران اشاره کردهاند که جذابیتهای خاص خود را دارند. سال گذشته نیز دانشگاه معماری ملبورن به معماری ایران پرداخت و از معماران ایرانی دعوت کرد تا آثار خود را به نمایش بگذارند. این به معنای برقراری تعامل با دنیاست. البته این روزها شاهد اتفاقات بدی نیز در عرصه معماری ایران هستیم زیرا برخی از معماران فقط درصدد کسب جایزه هستند. در این میان نسل جدید معماری دست به کپیکاری میزنند تا بتوانند جوایزی هرچند کم ارزش دریافت کنند.
چندی پیش شاهد معرفی پروژه ارسی خانه و دریافت جوایز بینالمللی ازسوی شما بودیم. این روزها نیز پروژه پردیس خانه را به اتمام رساندهاید. از پروژه پردیس خانه و کبوترخانه برایمان بگویید.
این پروژه مانند سایر پروژههایی که پسوند خانه را به همراه دارند، مسکونی است. خانه هویت دارد و فقط یک اسم نیست. پروژه پردیسخانه از باغهای ایرانی و باغ تخت شیراز الهام گرفته و طبقه طبقه است. البته باغ تخت شیراز نیز از باغ معلق بابل الهام گرفته است. پردیسخانه نیز طبقه طبقه است و در طبقات مختلف درخت و گل و گیاه طراحی شده است. روف گاردن، لابی سراسر گیاه و درخت در طبقات و اندازههای مختلف ازجمله عناصری هستند که در این پروژه استفاده شدهاند. حتا برای ساخت پس زمینه (pattern) آن نیز از رشد گیاه الهام گرفته شده است. این پروژه قرار است در جایزه معماری آقاخان (Aga Khan Award for Architecture - AKAA) شرکت داده شود.
کبوترخانه نیز در شهر بابل کنار طراحی شد. خانه ویلایی که فضایی را به پرندگان اختصاص داده تا تعاملی بین انسان و پرندگان اتفاق بیفتد. این طرح هم جنبه روانی و آرامش توام همراهی با پرندگان را به همراه دارد هم ابعاد محیط زیستی در آن مدنظر قرار گرفته است. این طرح نیز در یکی از مسابقات آمریکا شرکت داده خواهد شد و جزو معدود پروژههای مینیمالیسم ایران است.
مهرخانه، ارسیخانه، پردیسخانه، کبوترخانه، کاشیخانه، حوضخانه که از حوضهای باغ شازده ماهان الهام گرفته شده، پستوخانه و... پروژههایی هستند که تلفیقی از خانه مدرن و سنتی ایرانی را دربرمیگیرند. چرا توجه شما به استفاده از عناصر خانه ایرانی در قالب مدرن آن معطوف شده است؟
پروژههایی را اینگونه نامگذاری میکنیم زیرا دارای هویت هستند. در خانه، شرایط و اتمسفر مورد نیاز آرامش روان و تعاریف زیستن را میتوان پیدا کرد. درعین حال نباید فراموش کنیم که اولین برخورد انسان با معماری در فضای خانه اتفاق میافتد. اگر دید عموم جامعه را نسبت به معماری تغییر ندهیم نمیتوانیم گامهای بلند برای امروزی کردن فضای شهری را برداریم.
از آنجا که در عرصه فضاهای شهری، مدیریت درستی در کشور نداریم، از این رو طراحیهایی که در عرصه پروژههای بزرگ تاثیرگذار شهری اتفاق میافتد، متاسفانه معمولا بین معماران خوب ایران، کمتر پخش میشود. در عین حال زد و بندهایی در این حوزه وجود دارد که به آن ورود پیدا نمیکنیم. بنابراین تاثیر معماری در عرصه شهری بر روح و روان عموم جامعه را در ایران شاهد نیستیم. به همین دلیل ابعاد دیگر که میتواند بخش خصوصی باشد را انتخاب کردیم. بخش بزرگی از پروژههایی که در دست بخش خصوصی است، پروژههای مسکونی هستند از این رو به این عرصه ورود کردیم.
طی سالهای گذشته با ورود به عرصه پروژههای مسکونی، خلاء طراحی خانههای مناسب که بتوانیم شاهد تاثیرگذاری معماری در القای آرامش روحی و روانی باشیم را احساس کردم. وقتی خانهای را طراحی میکنیم، نباید به طراحی آن به عنوان ساختمان اداری یا سایر ساختمانها به آن بنگریم. طراحی خانه از پیچیدگیها و عناصر خاص و پیچیدهای برخوردار است. درعین حال محدودیتهایی در ضوابط معماری خانه وجود دارد.
این روزها بحث هویت در جوامع مختلف داغ است. از این رو در طراحی خانههای ایرانی امروزی از سبک مدرن و سنتی آن بهره جستیم. از این جهت به خانه توجه داریم که جامعهای با هزاران مشکل و مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی روبه رو هستیم. امینت روانی در جامعه ما کم است و این سبب شده که روح ما آزار ببیند. از این رو احساس نیاز کردیم که باید فضایی برای خانه طراحی کنیم که بتواند آرامش را القا کند.
درعین حال این نیاز را احساس کردم که باید هویت معماری قدیمی خانههای سنتی ایران را روزآمد کنیم. روزآمد کردن به معنای دیکته کردن معماری ایرانی- اسلامی نیست چراکه معماری نمیتواند جبری باشد، بلکه میتوان از طریق روانشناسی، عموم جامعه را کم کم به معماری سنتی علاقمند کنیم. در زمانی نمای رُمی گرانترین و مورد علاقهترین نمای ساختمانهای شهری بود. اما با اجرای پروژه پردیسخانه دیدیم که استفاده از نمای خانههای سنتی ایران در قالب مدرن آن نیز میتواند مورد توجه عموم جامعه قرار گیرد چراکه بخشی از نوستالژی ما را با خود به همراه دارد. البته با توجه به آنکه در عصر حاضر با پارادوکسی بین مدرنیته و سنت روبه رو هستیم باید در معماری به این مهم توجه داشته باشیم که به ابتزال نرویم.
بخشهای متعدد خانه ایرانی اعم از حوض، ارسی، اندرونی، بیرونی و ... را به صورت جداگانه در پروژههای مدرن مورد توجه قرار دادید. هریک از عناصر خانه سنتی ایرانی دارای چه ویژگیهایی هستند که بتوانیم از آن در قالب معماری مدرن استفاده کنیم؟
شالوده آنچه که طی این سالها به آن دست یافتیم، اتمسفر و بعد متافیزیکی فضای معماری خانه ایرانی است. تاثیری که با قرار گرفتن در یک فضا میتوان دریافت کرد متاثر از عوامل متعددی اعم از نور، رنگ، فرم و... است. زمانی که صدای آب یا بوی گاهکل و حتا گیاه در فضا قرار میگیرد، اتمسفر فضا تغییر میکند. این همان تاثیر روانی معماری است.
حتا در برخی از معماریهای ایرانی میتوان شعر را حس کرد و اینگونه به نظر میرسد که معمار، شاعرانه به اثر خود نگریسته است. معماری باید بر تمام حواس انسان تاثیر بگذارد و در عین آنکه حس بینایی را درگیر میکند، حس بویایی، شنوایی و حتا لامسه را درگیر کند. معماری در عین آنکه نقاشی، مجسمه، سینما و موسیقی نیست اما همه این هنرها هست. تنها هنری است که کاربر داخل آن قرار میگیرد.