هنرمندان عرصه تجسمی در گفتوگو با ایلنا مطرح کردند؛
هنر عاشورایی نیازمند تغییر منظر است/اندیشمندان دینی در ارائه مفاهیم عاشورایی کمکاری کردند/هنر عاشورا دچار تکرار شدهاست
هر سال با فرارسیدن ایام محرم و صفر و به تبع آن تاسوعا و عاشورای حسینی شاهد توجه عرصههای مختلف هنر بخصوص هنرهای تجسمی به هنر عاشورایی هستیم اما این هنر طی سالهای گذشته تا چه اندازه توانسته ذائقه بصری جامعه را ارتقا دهد و دچار تکرار نشود؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، تاسوعا و عاشورا همواره با غم و اندوه و عزای امام حسین(ع) همراه است. طی سالهای گذشته نیز شاهد شکل گیری فرهنگ عاشورایی بودیم که در قالب هنرهای مختلف اعم از نمایش، موسیقی و هنرهای تجسمی نمود پیدا کرده است.
با وجود آنکه چند دهه از توجه هنرمندان تجسمی به هنر عاشورایی میگذرد و این عرصه دارای مضامین گسترده و متنوعی است، اما طی سالهای اخیر شاهد تکرار عناصر هنر عاشورایی و به نوعی تکرار هنرمندان هستیم.
عبدالحمید قدیریان (هنرمند نقاش و مدیر دفتر مطالعات کاربردی مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری) که این روزها مشغول نوشتن سناریوی فیلمی با مفهوم توسل است، بهترین رفتار در ماه محرم را کسب علم دانسته و به ایلنا گفت: این کار در کنار عزاداری، پسندیده است و شاید از عزاداری هم پسندیدهتر است.
او به هنر عاشورایی و آنچه طی سالهای گذشته در این حوزه اتفاق افتاده است پرداخت و اظهار کرد: اگر هر کاری را طی سالیان متمادی انجام دهیم و آن را تکرار کنیم، مسلما پیشرفتی هرچند اندک خواهیم داشت، ولی مشکل در بحث هنر عاشورایی، آنجایی است که به واقعه عاشورا صرفا به عنوان مبنایی برای سوگواری مینگریم. به نظرم، این تفکر، حداقل استفاده از مفاهیم عاشوراست. کلاً مشکل ما در حوزه دین و دینداری این است که زیاد قانع هستیم و به کمترین استفاده از دین قانع شدهایم و تلاش نمیکنیم از دین و دستورات آن برای بهرهمندی در دنیای خود، آنطور که خدا میپسندد، استفاده کنیم و صرفا از دین برای اجر بردن در آخرت بهره میبریم.
عاشورا یک روش زندگی است
قدیریان ادامه داد: ما با انجام واجبات و مستحبات سعی میکنیم تابرای آخرتمان اجر جمع کنیم و به عاشوراهم از این منظر نگاه میکنیم و تلاش داریم تا با سوگواری، برای آخرت خود ثواب جمع کنیم. این درحالی است که میتوانیم با بهرهگیری از معارف دینی و عاشورایی نه تنها آخرت خود را بسازیم، بلکه با استفاده از قلقهایی که وجود دارد، دشمنان را پس زده و دنیای خود را آباد و سالم نماییم. عاشورا صرفا برای ثواب جمع کردن نیست؛ یکی از ابعاد عاشورا این است که عاشورا یک روش زندگی است که فرد از طریق آن حرکت کرده و به سمت ظهور میرود، ولی متأسفانه از سایر ابعاد و معارف عاشورا کمتر صحبت میکنیم و اگر کسی در رابطه با این منظر معارفی عاشورا صحبت کند، متعجب و مشکوک به او نگاه میکنیم، چراکه عدهای معتقدند؛ صرفاً باید در عاشورا عزاداری کرد و این ظلم به فرهنگ عاشورایی است. امام حسین(ع) سعی دارد با قرار دادن مردم در صحنه عاشورا، طبق آیه اول سوره ابراهیم، همه مردم را از ظلمت به سوی نور ارتفاع دهد و ما را به درجات بالای ایمان برساند چراکه برای رفتن به سمت ظهور مولایمان(عج)، مؤمنین باید ارتفاع بگیرند و از دنیا کنده شوند و جنس وجودیشان آسمانی شود. فرهنگ عاشورا این توان را دارد تا دست همه مردم را گرفته و جنس آنان را آسمانی کند.
ارتقای مردم از موقعیت تاریکی به سوی نور، مفهومی که در نفس عاشورا نهفته
این هنرمند پیشکسوت، خروج مردم از تاریکی به نور را مفهومی دانست که در نفس عاشورا و حرکت امام حسین(ع) نهفته است و تصریح کرد: تاکنون از این ابعاد به عاشورا نگاه نشده و صرفا ده روز ایام محرم را به عزاداری میپردازیم و خیالمان راحت میشود که با عزاداریبرای آخرتمان ثواب جمع کردهایم و به سراغ کارهایمان میرویم و تا عاشورای سال آینده، دیگر به آن نمیپردازیم. هرچند سوگواری سبب مغفرت میشود اما معتقدم آنچه انجام میدهیم نسبت به بهره کلانی که میتوانیم ببریم، کم است. بخصوص در این دوران که آخرالزمان نزدیک است و تمام کفر دست به دست هم دادهاند تا نور خدا را خاموش کنند، ما نباید صرفا به سوگواری بپردازیم.
مدیر دفتر مطالعات کاربردی مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری با اشاره به آنکه، نگاه حداقلی که عموم جامعه به عاشورا و مفاهیم آن دارند، به عرصه هنر نیز کشیده شده، چراکه هنر یک تبعه است، گفت: با داشتن چنین نگاهی که اکنون به عاشورا داریم، نمیتوان انتظار داشت و شاهد بود که اتفاق خاصی در تولیدات هنری رخ دهد. ممکن است شاهد افزایش تعداد آثار و یا تغییراتی در تکنیک خلق آثار باشیم؛ اما ثمره یک گردهم آیی هنری در حوزه هنر عاشورایی تاثیرگذاری بر فرهنگ است ولی متأسفانه تاکنون آن تاثیرگذاری اساسی که انتظارش را داریم، در هنر عاشورایی محقق نشدهاست.
قدیریان خاطرنشان کرد: ما این مطالبه را از مسئولان دینی خود نداریم و آنان نیز، یا به دلیل کم کاری یا خالی بودن دستانشان از معارف ناب اهلبیت، یا هر دلیل دیگری، ما را وارد فضای استفاده از معرفت عاشورایی نمیکنند. هنرمندان نیز جزئی از جامعه هستند. آنها هم در مفهموم و معنایی که متفکر در سطح جامعه مطرح کرده، زندگی و خلق اثر میکنند.
او معتقد است: هنرمند توان این را دارد تا معارف الهی را تبدیل به فرم کند. ولی ما نمیتوانیم از هنرمند این انتظار را داشته باشیم که لایههای بالاتر مفهوم عاشورایی را استخراج کند و بفهمد و بعد به تصویر کشد، بلکه در مرحله نخست، اهل علم و اندیشه که بر روی علوم دینی کار کردهاند، باید مفاهیم را مطرح و توصیف کرده و گسترش دهند و فضای لازم را ایجاد کنند، سپس هنرمند در این بستر و فضای فرهنگی تنفس کرده و تولید آثار هنری را به انجام رساند.
به گفته این هنرمند نقاش، نمایشگاهها و سوگوارههایی که از آثار هنری برگزار میشود صرفاً یکسری رفتارهای نوستالژیک نسبت به دین و عاشوراست. در چنین شرایطی هنر زنده و پویا و آینده ساز نمیتواند در آن، جایی داشته باشد یا آنکه به اندازهای قدرت ندارد که بتواند راه را باز کند. ما در شرایط سختی قرار داریم و هنرمند باید بتواند برای عبور از این سختیها به جامعه کمک کند.
اندیشمندان دینی باید معرفت عاشورا را به هنرمندان و جامعه منتقل کنند
او با طرح این سئوال که در شرایط کنونی که هنرمند میتواند به جامعه کمک کند، گفت: هنرمندی که معرفت داشته باشد میتواند هنری خلق کند که به جامعه کمک کند اما زمانی که معرفت عاشورایی و الهی به هنرمند داده نشود، هنرمند نهایتا در حد اشک گرفتن از مخاطبان خود عمل میکند. هنرمندی که صرفاً هدفش گریاندن مخاطبانش باشد هم ارزشمند است، اما برای این دوران سختی که همهی جبههی کفر بنا به خاموش کردن نور خدا دارند، کم است. برای آنکه هنر بتواند کمک کند تا ما از آتشی که دشمن برپا کرده، عبور کنیم، باید پشتوانه معرفتی قوی و الهی داشته باشد.
قدیریان در ادامه به تکرار عناصر در هنر عاشورایی اشاره کرد و گفت: تصور کنید شما را به عنوان یک نقاش، در اتاق در بستهای قرار دهند؛ شما قلم و رنگ در دست میگیرید و از اشیای موجود در اتاق نقاشی میکشید. بعد از کشیدن ۱۰ یا ۲۰ تابلو، دیگر چیزی برای نقاشی کردن نیست. مجبور به تکرار میشوید. تفکری که در حال حاضر درباره عاشورا داریم، سبب شده تا هنرمندان ما، خود را تکرار کنند.
در ۴۰ سال گذشته به قرآن نپرداختیم
مدیر دفتر مطالعات کاربردی مرکز هنرهای تجسمی حوزه هنری معتقد است: فرهنگ عاشورایی بسیار وسیع و گسترده است اما ما از آن همه وسعت، اتاق کوچکی را انتخاب کردهایم و هنرمندان و جامعه را درون آن اتاق گذاشتهایم و میگوییم در آن پرواز کنید. در فضای قرن ۲۱ که شاهد تولید و تکثیر فرهنگهای مختلف و معاند هستیم، تفکر محدودی که از عاشورا با آن روبه رو هستیم، دیگر پویایی لازم را نخواهد داشت. اگر اهل علم بتوانند معارف ناب عاشورایی را مطرح کنند، جامعه میتواند از آن بهرهمند شود. معتقدم اندیشمندان ما نیز خودشان از فرهنگ ناب عاشورایی آنچنان که باید بهرهای ندارند، چراکه معارف عالی را باید از قرآن استخراج نمود و متاسفانه در ۴۰ سال گذشته، اندیشمندان ما به قرآن نپرداختهاند. اگر این مهم محقق شود، دشت وسیع و بلکه آسمانی پر از ستاره در ارتفاعات مختلف از مفاهیم عظیم دینی پیش روی جامعه و به تبع آن هنرمندان گشوده میشود که میتوانند از آن بهره برند و در آن زندگی و خلق اثر کنند.
او در پاسخ به این سئوال که هنرمندان عرصه تجسمی چه نگاه جدیدی میتوانند به هنر عاشورایی وارد کنند، گفت: چند سال پیش، مجموعه آثاری به نام آسمان حسین(ع) را تصویر کردم. در این مجموعه پیشنهاد دادم که بیایم، عاشورا را از منظر حضرت زینب(س) بنگریم. این درحالی است که هنرمندان ما همواره از نگاه یک خبرنگار که در صحنه جنگ است، به عاشورا مینگرند. خون و سر بریده را نشان ندهیم. برویم و ببینیم سایر بزرگانی که در عاشورا بودند، چه دیدهاند. هنرمندان و عموم جامعه باید با چنین نگاهی به عاشورا بنگرند. باید نگاهها را تغییر داد. در غیر اینصورت نمیتوانیم کار نویی در هنر عاشورایی تولید کنیم.
قدیریان تاکید کرد: باید تغییر منظر در هنر عاشورایی ایجاد کنیم. تحقق این مهم نیز به متفکران و اندیشمندان دینی ما باز میگردد. باید به فضای عاشورایی کوچ کنیم تا امام حسین(ع) ما را نورانی کرده و از ظلمت دنیا بیرون آورده، آسمانی کند.
ایجاد نمادهای جدید در هنر عاشورایی با شناخت بیشتر
محمد خزایی (هنرمند گرافیست) با اشاره به آنکه طی سالهای گذشته شاید از حدود دوره تیموریان تاکنون شاهد طی مسیر هنرعاشورایی بودهایم، گفت: راه زیادی تا رسیدن به هدف در پیش داریم. البته بعد از انقلاب روی هنر عاشورایی کارهای زیادی انجام شد و همچنان جای کار دارد و با شناخت و مطالعات بیشتر میتوانیم رمزگشایی بیشتر داشته باشیم و نمادهای جدید با مفاهیم جدید را خلق کنیم چراکه میتوان هنری مختص به عاشورا اختصاص داد.
او که دارای دکترای ارتباط تصویری است معتقد است: بخش بزرگی از هنر عاشورایی هنر نمادین است و فرمها هستند که در قالب مفاهیم خود را جلوهگر میکنند. درواقع میتوان گفت درهای هنر عاشورایی باز است و اینکه هنرمند تا چه اندازه بتواند در این عرصه پیش برود به خود او بستگی دارد.
خزایی با اعتقاد برآنکه این روزها تا حدودی شاهد تکرار در هنر عاشورایی هستیم، یادآور شد: نیاز است تا هنرمندان مطالعات خود را درخصوص عاشورا و هنر عاشورایی بیشتر کنند تا بتوانند خلاقیت در هنر خود داشته باشند. اگر مطالعه و پژوهش نباشد، شاهد تکرار خواهیم بود.
هنر عاشورایی میتواند نمادی برای هنر انقلاب باشد
این استاد دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس درخصوص چرایی بروز تکرار در هنر عاشورایی گفت: شاید به دلیل بیسوادی من و امثال من باشد که در هنر عاشورایی دچار تکرار شدهایم. اگر ما به روز باشیم و بتوانیم سواد معرفتی خود را بالا ببریم مطمئنا هنر عاشورایی شکوفاتر خواهد شد. البته میدانم که هنر عاشورایی در سالهای آینده به نقطه خوبی دست پیدا میکند و تبدیل به یکی از نمودهای هنری در عرصه انقلاب خواهد شد.
خزایی درخصوص عناصری که میتوان به هنر عاشورایی وارد کرد تا این هنر را از تکرار خارج کنیم، اذعان داشت: این مهم نیازمند شناخت و معرفت است. اگر میدانستم، قطعا طی این سالها این کار را میکردم. خلاقیتها و تواناییها و تیزنگریها و الهاماتی که به هنرمند دست میدهد این امکان را ایجاد میکند تا شاهد نوآوری در هنرعاشورایی باشیم.
البته او تنوع آثار هنرعاشورایی را خوب دانست و ادامه داد: هرچند روند برگزاری سوگواره هنر عاشورایی کند شدهاست اما گاها شاهد جرقههایی در عرصه هنر عاشورایی هستیم. البته که توجه به هنر عاشورایی بخصوص در عرصه هنرهای تجسمی میتواند در بالا بردن سواد بصری جامعه موثر باشد. اما از آنجایی که به این عرصه توجه نمیکنیم، ذائقه بصری جامعه رشد لازم را نداشته. ما میتوانیم از طریق هنرهای تجسمی، رشد را در جامعه ایجاد کنیم.