کارگردان نمایش شاپرکها در خیابان:
امید برای کودکان کار، حافظِ حیات آنهاست/رئیسجمهور و وزرا این نمایش را ببینند
ناصر آویژه با بیان اینکه باید حواسمان باشد از کنار کودکان کار و خیابان بیتفاوت عبور نکنیم، محور نمایش «شاپرکها در خیابان» را درباره امید و آرزو خواند و گفت: این کودکان در شرایط سختی زندگی میکنند و در شرایط سخت، امید و آرزو، معنای بهتری پیدا میکند. چون آرزوها برای بقایشان و حافظ حیات آنهاست چون با این امید زندهاند. ما باید حداقل این آرزوها را ببینیم و تقویت کنیم چون این بچهها با امید میتوانند روزی از این فضا خارج شده و آدمهای موفقی در جامعه شوند.
ناصر آویژه که این روزها نمایش کودک و نوجوان «شاپرکها در خیابان» را در تالار هنر و با موضوع کودکان کار و خیابان روی صحنه برده است، در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره این اثر گفت: در این نمایش از بچههای کار به عنوان بازیگر استفاده نکردم اما بازیگرانی در نمایش حضور دارند که از نظر سنی و برخی از ویژگیها، با شخصیتها هماهنگاند. اگر میخواستم با خود بچههای کار این نمایش را اجرا کنم باید پروسهای طولانی را برای آموزش طی میکردم که متاسفانه زمان کافی در اختیار نداشتم.
آرزوی بسیاری از بچههای کار، داشتن خانواده و سرپناه بود
آویژه با اشاره به فراوانی قابل توجه کودکان کار، گفت: چند سال قبل این ایده به ذهنم رسید و احساس کردم که جای پرداخت به موضوع بچههای کار در تئاتر خالی است. دغدغه اجرای چنین نمایشی سالها با من بود تا اینکه سال گذشته طرح نمایش را به تالار هنر دادم و تصویب شد و تحقیقات میدانیاش را آغاز کردم. چند هفتهای با بچههای کار مجموعه خانه خورشید شوش و بچههای کار در خیابانهای مختلف تهران همنشین شده و از آنها درباره مشکلات، آرزوها و رویاهایشان پرسیدم. محتوای این گفتگوها را همراه همسرم خانم گیتا داودی تبدیل به نمایشنامه کردیم.
این کارگردان تئاتر کودک و نوجوان با اشاره به اینکه «این تحقیقات خیلی به ما کمک کرد و توانستیم برای شخصیتهای قصهمان مابهازای بیرونی داشته باشیم» گفت: مثلا یکی از بچهها به من گفت آرزو دارد نقاش شود و ما همین آرزو را در اثر گنجاندیم. وقتی با بچهها صحبت میکردم از آنها خواستم نقاشی بکشند و بیشترشان تصویر خانه و سرپناه یا یک خانواده کامل را میکشیدند؛ یعنی چیزهایی که در واقعیت به آن دسترسی نداشتند.
آویژه در پاسخ به این سوال که در طول تحقیق برای اجرای این نمایش چقدر با دغدغه و مشکلات این بچهها آشنا شده است، گفت: من مشکلات بچهها را از زبان خودشان شنیده و بخشی را هم خودم دیدم اما بخش اعظم این مسائل را مشاهده نکردم چون در خلوت یا کنار خانوادهشان اتفاق میافتاد. اما هرکسی نمایش را میبیند میگوید از این به بعد نمیتوانیم اینطور بیتفاوت از کنار این بچهها در خیابان عبور کنیم. این نشان میدهد که این نمایش تا حدی اثرش را بر مخاطب گذاشته و آنها هم بهنوعی حامی این شاپرکها شدهاند.
بچههای کار، با دعوت افراد خیر به تماشای این تئاتر میآیند
او یادآور شد: پیش از اجرای اثر، وقتی کار به جدیتی رسیده بود با دکتر فردوس حاجیان تلفنی صحبت میکردم ایشان ابراز خوشحالی کرد و انرژی زیادی به من داد؛ اسم نمایش را هم پرسید و پیشنهاد داد بهجای «بچههای خیابان» از نام «شاپرکها در خیابان» استفاده کنم؛ من شگفتزده شدم. همانطور که ایشان گفت این اسم یک تناقض دارد چون شاپرکها باید در دشت و چمن باشند اما الان در خیابانها هستند. گفت من یک مجموعه شعر هم درباره این شاپرکها گفتهام و آنقدر زیبا بود که با اجازه خودش اسم کار را به شاپرکها تغییر دادم و الان میبینم چقدر این نام نمادین و زیباست.
این هنرمند تئاتر کودک و نوجوان با اشاره به یک خاطره، گفت: همکارانم رفته بودند در خیابان تراکتهای نمایش را پخش کنند و این تبلیغات را دست خود بچههای کار و خیابان هم میدادند و با مهربانی دعوتشان میکردند که به تماشای نمایش بیایند چون نمایشی درباره خودشان است. یکی از بچهها داد زده و به دوستش گفته بود «ببین ما شاپرکیم!» این کلمات خیلی تاثیر دارند و فکر میکنم باید الفاظ را هم درباره این بچهها تغییر بدهیم. باید حواسمان باشد این بچهها وجود دارند و شاپرکهایی هستند که بهجای اینکه پشت میز درس و مدرسه باشند مجبورند کار کنند. امیدوارم تا حدودی توانسته باشیم این تاثیر را روی مخاطب بگذاریم.
آویژه یادآور شد: برای خود بچههای کار و خیابان هم قرار است اجرای ویژه داشته باشیم؛ افراد خیری بلیتهایی خریداری کرده و قرار است در اختیار بچهها قرار دهند تا در روزهای مختلف بیایند و کنار مردم تئاتر را ببینند.
از خودمان و مخاطبانمان میپرسم ما چه کار میتوانیم برای این بچهها انجام دهیم؟
او با اشاره به خبر بریده شدن گوش کودکی زبالهگرد که چند روزی بسیار درباره آن صحبت شد و با اشاره به اینکه صدها کودک دیگر مثل او در این شهر هستند که باید حواسمان به آنها باشد، گفت: وقتی این قصهها را میشنوم به شدت تحت تاثیر قرار میگیرم حتی در طول نوشتن متن، در اینستاگرام صفحات مربوط به کمپینهای مختلف بچههای کودکان کار را دنبال میکردم و فیلمهای مختلفی از اذیت و آزار و کتک زدن کودکان کار و کودکان زبالهگرد میدیدم که دیگر نمیتوانم بگویم چنین اتفاقهایی و مشابه آن دروغ است چون خودم مشابهش را دیدهام.
کارگردان «شاپرکها در خیابان» ادامه داد: من در نمایش «شاپرکها در خیابان» تلخیهای مشکلات این بچهها را میگویم اما در فضایی ملایمتر؛ چون بههرحال کار ما مخصوص کودک است و کودکان باید به آرامی با این مسائل آشنا شوند.
آویژه خاطرنشان کرد: دوست عزیزی پند و اندرز خوبی به من داد؛ گفت قصه تو آنقدر حساس است که نیاز نیست جناحبندی سیاسی داشته باشی. برای همین نه نمایش را سیاسی میکنم نه کاری به کسی دارم. تنها این کودکان را و اتفاق و مشکلاتی که با آنها درگیرند مدنظر دارم. در این اثر نمایشی، از خودمان و مخاطبانمان میپرسم ما چه کار میتوانیم برای این بچهها انجام دهیم؟
در مورد کودکان کار و خیابان، بخشی از امید و آرزو، حافظ حیات آنهاست
او با بیان اینکه «کلیت نمایش درباره امید و آرزوییست که با محوریت کودکان کار روایت میشود» با اشاره به تاکیدش روی بچههای کار و خیابان، گفت: این کودکان در شرایط سختی زندگی میکنند و در شرایط سخت، امید و آرزو، معنای بهتری پیدا میکند. یعنی برای کودکانی که خانواده و وضع مالی مناسبی دارند، شاید آرزوهایشان برای بقایشان کارکردی نداشته باشد اما اینجا و در مورد کودکان کار و خیابان، بخشی از این امید و آرزو حافظ حیات آنهاست چون با این امید زندهاند. مثلا در همین نمایش، شخصیت «آوات» (پسر زبالهگرد) در جایی میگوید «مادرم اسم من را گذاشت «آوات» که به معنای امید و آرزوست، مادرم همیشه میگوید آدمها به امید و آرزو زندهاند.» من فکر میکنم حتی اگر قضیه بچههای کار را کنار بگذاریم بهطورکلی جامعه هم بدون امید و آرزو زنده نیست.
نباید فکر کنیم این بچهها تا انتها بازندهاند
آویژه ادامه داد: من در این نمایش تلخیهای زندگی این کودکان را گفتهام اما آن را خیلی برجسته نکردم چون نمیخواستم مخاطب را بگریانم بلکه میخواستم او را تحت تاثیر قرار دهم و فکر میکنم تا حدودی توانستهایم به هدفمان برسیم و بگوییم که از کنار این شاپرکها بیتفاوت نگذریم و اینکه این بچهها با امید و آرزو زندهاند؛ حداقل این آرزوها را ببینیم و تقویتش کنیم چون این بچهها با امید میتوانند روزی از این فضا خارج شده و آدمهای موفقی در جامعه شوند. من مطمئنم روزی این اتفاق میافتد؛ همانطور که قبلا هم از این دست افراد داشتهایم. راه موفقیت برای همه باز است و نباید فکر کنیم این بچهها تا انتها بازندهاند، نه. بلکه باید باور داشته باشیم روزی آنها هم موفق میشوند.
دعوت از رئیسجمهور و وزرای آموزش و پرورش، ارشاد و بهداشت
این کارگردان تئاتر با دعوت از اقشار و افراد مختلف برای تماشای «شاپرکها در خیابان» گفت: من میخواهم وزیر آموزش و پرورش، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزیر بهداشت با خانوادههایشان بیایند این نمایش را بینند و حامی این شاپرکها باشند. من حتی از رئیسجمهور محترم هم دعوت میکنم به دیدن این نمایش بیاید. و علاوه بر این، دیدن این تئاتر را به هنرمندان همراه خانوادههایشان هم پیشنهاد میکنم.
آویژه خاطرنشان کرد: ما در طول نمایش برای بچههای کار و خیابان هم توصیههایی داریم؛ میگوییم کارهای خطرناک نکنید، خوراکیهای مشکوک را نخورید، اجازه ندهید کسی به بدنتان دست بزند و... یعنی در عین حال که به مخاطب میگوییم حواستان باشد از کنار شاپرکها بیتفاوت نگذرید به خود آنها هم میگوییم در عین اینکه مجبورید کار کنید خودتان هم باید مراقب خودتان باشید.
او همچنین با اشاره به جایگاه تئاتر کودک و نوجوان، گفت: در کشور ما تئاتر را که چندان جدی نمیگیرند اما تئاتر کودک و نوجوان حتی به اندازه تئاتر بزرگسال هم دیده نمیشود. تئاتر کودک و نوجوان چرا جدی گرفته نمیشود؟ چون بچهها جدی گرفته نمیشوند.
نگاه دولتمردان و قانونگزاران به کودکان، نگاهی بالا به پایین است
این کارگردان تئاتر کودک و نوجوان تصریح کرد: روانشناسان و جامعهشناسان میگویند برای رسیدن به جامعهای که در آن پاکی و صداقت حرف اول را میزند، باید هرمی درست کنیم که راس آن کودکان باشند. اما در جواع جهان سومی، این قضیه برعکس است و بچهها پایینترین بخش هرم را تشکیل میدهند. اگر در جامعه برای پاسخ به نیازهای فرهنگی و ساختن پایههای قوی مسائل اجتماعی، اقتصادی و دینی از بچگی شروع کنید در بزرگسالی راحتاید. ما کجا میگذاریم کودکان در دوران کودکیشان حکومت کنند؟ مدام در حال سرکوب بچهها هستیم. در همه حوزهها از تخصیص بودجه تا مسائل دیگر بچهها کم انگاشته میشوند و نتیجه همین میشود که میبینید.
ناصر آویژه، رها آویژه، ایلیازمانى نژاد، آروین بذرافشان، اصغر فریدى ماسوله، امین نیک پنجه، محمد حسن درباغى فرد، مهبد فیضى، سامان میرحسینى، سیروان امینى، عرفانه سراى سرور، ماهک فتاح پور، روجا نجف زاده، آساره هداوند (به ترتیب ورود به صحنه) بازیگران «شاپرکها در خیابان» هستند که به کارگردانی ناصر آویژه و براساس متنی از او و گیتا داودی در تالار هنر روی صحنه رفته است.