در گفتوگو با شبلیِ اپرای «حلاج» مطرح شد:
صدای همای را که میشنوم، دیگر هوای خواننده شدن به سرم نمیزند
بازیگر نقش شبلی در اپرای «حلاج» میگوید: صدای همای را که میشنوم دیگر هوای خواننده شدن به سرم نمیزند، تا وقتی میشود از این صدا و این حس ناب لذت برد چرا کسی مثل من باید خواننده شود؟!
به گزارش خبرنگار ایلنا، پرواز همای که تا 15 شهریور اپرای «حلاج» را در ایوان عطار کاخ سعدآباد روی صحنه دارد، بازی در نقش مقابلِ خود را به بازیگری سپرده است که اگرچه بیش از آن که سابقه بازیگری داشته باشد، سابقه کارگردانی دارد اما از عهده ایفای «شبلی» به خوبی برآمده است.
همای که خود علاوه بر سرایش بخشی از اشعار اپرای «حلاج»، کارگردانی و تهیهکنندگی آن را نیز برعهده دارد و نقش حلاج را هم خودش بازی میکند، پیشتر از حضور محمدحسین صفری در اپرای دیگرش؛ «عشق و عقل و آدمی» استفاده کرده بود. آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگویی است با محمدحسین صفری؛ بازیگر نقش شبلی در اپرای «حلاج».
اهالی رسانه و مخاطبان اپرای «حلاج»، اگر پیش از این اپرای «عشق و عقل و آدمی» را دیده باشند شما را در نقشِ عقل پدر به یاد میآورند اما در جستوجوهای اینترنتی آنچه در مورد شما پیدا میشود سابقهتان در حوزه کارگردانی فیلم مستند و جوایزی است که در این زمینه کسب کردهاید. آشناییتان با پرواز همای چطور اتفاق افتاد و پیش از «عشق و عقل و آدمی» سابقه بازی در اثری دراماتیک را داشتید یا خیر؟
آشنایی من با پرواز همای به 20 سال قبل برمیگردد. ما پس از مهاجرت تحصیلی از شهرستان به پایتخت، هر دو در یک خانه در جنوب تهران ساکن بودیم و تحصیل میکردیم و همزمان برای کسب درآمد، کارهایی را بهطور مشترک انجام میدادیم، اما آشنایی حسی و درونی ما شاید به سالها قبل از تولدمان برگردد چون رابطه حسی بین ما به شدت عجیب و پیچیده است و همه آنانی که ما را از نزدیک میشناسند به این اتفاقِ کیهانی اذعان دارند.
من تجربه بازی در قالب اپرا با رویکرد موسیقایی را نداشتم اما تجربه بازی روی صحنه را داشتهام چون کارشناسیام رشته نمایش با گرایش ادبیات نمایشی بوده و برای مقطع ارشد نیز فلسفه خواندهام. به همین دلیل، هم نمایشنامههایی نوشته، هم کارگردانی کرده و هم در نمایشها یا فیلمهایی بازی کردهام و با آثار دراماتیکی که مدنظر شماست بسیار روبرو بودهام.
در اپرای «حلاج» شناختتان از شبلی چطور شکل گرفت؟ آنچه همای در این زمینه در ذهنتان شکل داد چه میزان بود و تحقیق و جستوجوی خودتان چه میزان؟
از ابتدای شکلگیری متن «حلاج» در جریان آن بودم اما نمیدانستم که برای اجرای نقش شبلی، یکی از گزینههایی که همای در ذهن داشت من بودهام. از آنجایی که خودم اهل ادبیات بوده و شعر میگویم و داستان مینویسم در حوزه ادبیات ایران به خصوص ادبیات عرفانی نیز مطالعات فراوانی داشتهام و با حلاج بیشتر از شخصیت شبلی آشنا بودم اما پس از گفتوگو با همای در مورد این شخصیت، به وجوه متفاوتی از آن رسیدم. در ذهن او، از شخصیت شبلی، وجه دیوانگی عارفانهاش مدنظر بود. از این رو من سعی کردم در جایگاه بازیگر، به خواسته همای نزدیک باشم. او به دلیل اشرافی که هم به متن دارد، هم به موسیقی و هم به بازیگری، به شدت همه چیز را کنترل میکند و حواسش به همه جوانب هست و من نیز به دلیل شناختم از وجوه گوناگون شخصیتش به او اعتماد کامل دارم.
اصلیترین چالشتان با نقش شبلی چه بود؟
به هر حال شبلی در دورهای از تاریخ، شخصیت بزرگی بوده و حتی در مقطعی در شهر دماوند مسئولیتی داشته و خدمات ارزندهای از خود برجای گذاشته است. شبلی در نزد عرفا و اهالی صوفیه از جایگاه درخوری برخوردار است و روبهرو شدن با وجه دیوانگی عارفانه این شخصیت مشکل بزرگی است به گونهای که شما تصویری نامطلوب از این شخصیت در ذهن مخاطب باقی نگذارید و ضمن اینکه این شخصیت را اثرگذار در بیاورید و همطراز با حلاج پیش ببرید. این شخصیت یا میتوانست سفید باشد یا سیاه، اما در حال حاضر یک شخصیت خاکستری و پر از ایهام و ایجاز از آن طراحی کردهایم که مخاطب با آن ارتباط برقرار کرده و تحت تاثیر رابطه این دو قرار میگیرد.
پیشتر مابه ازای بیرونی شبلی را در اطراف خود دیده بودید؟
واقعیت را اگر بگویم نه دیدهام و نه میبینم اما میتوانم تصوراتی داشته باشم. من بیشتر به شخصیتهایی فکر میکنم که دیوانگی عارفانه و روشنگرانهای دارند، عقلشان سرجایش است اما کارهای نامتعارفی انجام میدهند. به طور همزمان داشتن حس حسادت و همدلی در این شخصیت بارز است و مهمتر از این موارد، این است که پرواز همای داستانش را در زبان شبلی میگذارد و شبلی را در دورهای میبیند که بنا بر جو زمانهاش، حکم قتل حلاج را تایید کرده و پس از آن پشیمان شده و به مرز جنون رسیده است. خب از نظر درامنویسان، کشف این موقعیت بسیار جذاب است.
به عقیده شما بازیگر برای حضور در اپرا (کنسرت- نمایش؛ اثری که موسیقی و دیالوگهایش از ابتدا با هم و در کنار هم تنیده شده است) نیازمند چه تواناییهایی است؟
ببینید بیایید در ابتدای این مطلب موضوعی را مشخص کنیم؛ اینکه پرواز همای به شدت با اصطلاح ترکیبی کنسرت- نمایش مخالف است، از این جهت که او به طور تخصصی اپرا خوانده، آگاهی لازم را از عناصر اپرا دارد و مولفههایی را در آثارش به کار میگیرد که هم متناسب با عناصر اپرا باشد، هم وجوه گوناگون موسیقی ایرانی و سنتی را دربرداشته باشد و هم وجه نمایشی و دراماتیک به خود بگیرد.
به خودی خود آثار موسیقایی، شعرها و حتی اجرای پرواز همای این مشخصهها را داشته و همین موارد او را از دیگر خوانندهها متمایز ساخته است. اما بازیگری که میخواهد در این فضا و این موقعیت و این قالب به ایفای نقش بپردازد بایستی تا حدودی وزن شعر، موسیقی و ریتم را بداند و از فضای موسیقایی اثر اطلاع داشته، تاثیر بگیرد و تاثیر بگذارد. اگر اینگونه نباشد موسیقی و بخش درام و نمایشی اثر از هم منفک شده و هماهنگی و یکدستی خود را از دست میدهند و پیامد آن چیزی جز آزار مخاطبان نخواهد بود اما خوشبختانه در این اثر، همه مخاطبانی که به دیدن آن آمدهاند بر ترکیب متجانس و دلنشین این عناصر و شخصیتها در کنار هم تاکید کردهاند، مخاطبانی که خود اهل فن هستند.
این طراحی پرواز همای بود که در اپرای «حلاج» بخش آوازی نداشته باشید و آواز محدود به خود او باشد؟ یا اساسا در زمینه آواز فعالیتی ندارید؟
طراحی پرواز همای از ابتدا به همین گونه بوده است، ایشان از ابتدا به طور مشخص میدانند چه میخواهند و هدفشان چیست و بر مبنای همان پیش میروند و آزمون و خطایی در کار نیست. ضمن اینکه بنده سالها در کنار او بودهام و گوش و قلبم با ریتم و صدا و عناصر اجرایی او به خوبی آشناست، من بیشتر اهل شعر و شاعری و نویسندگی هستم و برای خوانندگی ساخته نشدهام. بارها و بارها پرواز همای، چیزهایی در این زمینه به من آموخته است اما وقتی صدای او را میشنوم و قطعاتی را که میسازد و برای من به عنوان اولین مخاطب میخواند، میشنوم، دیگر هوای خواننده شدن به سرم نمیزند و با خود میاندیشم تا وقتی میشود از این صدا و این حس ناب در درون تصنیفها و چکامههای دلنشین با محتوای غنی، لذت برد و با طبیعت و کائنات دست داد چرا باید کسی مثل من خواننده بشود؟!
استقبال مخاطب از اپرای «حلاج» چگونه است؟
نمیخواهم اغراق کنم ولی استقبال بینظیر است و مردم تاکید میکنند که برای بار دوم و سوم بلیت گرفتهاند. این روزها در همه جای ایران سخن از اپرای «حلاج» است؛ میگویم همه جای ایران، چون ما هر شب از شهرستانهای مختلف مخاطب و مهمان داریم و پیامهایی در فضای مجازی برایمان میفرستند که نشاندهنده علاقه مردم و شناخت آنها از اپرایی است که توانسته مخاطب امروز را با همه چالشهای ذهنیاش با خود همراه سازد.