در گفتوگو با وحید تاج مطرح شد؛
در کشوری که با موسیقی مشکل دارد، اجرای خیابانی تمهیدات فراوانی میطلبد/غمِ نهفته در آواز، تجلی اتفاقات منفی در جامعه است
وحید تاج (خواننده آواز ایرانی) میگوید: انکار نمیکنم که آوازِ امروز، غمانگیز شده، در صورتی که در گذشته این طور نبوده است و این غم تجلی اتفاقات منفیای است که در جامعه میبینیم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آلبوم «از برگها» به آهنگسازی حامد حافظی، خوانندگی وحید تاج و با حضور افتخاری حمید متبسم به عنوان همنواز آواز، اگرچه در سال 95 ضبط شده و آماده انتشار بود اما در نیمه مرداد 97 به بازار آمد؛ آلبومی که قطعاتش پیش از این در کنسرتهای وحید تاج اجرا شده بود و این بار در قالب موسیقی ارکسترال با تنظیمِ حامد حافظی و حسین فاضل منتشر شده است.
آلبوم «از برگها» شاملِ سه تصنیف با نامهای «از برگها» و «زلف بر باد مده» هر دو در دشتی و «نوازشهای باد» در همایون است. اشعارِ این اثر از میان آثار فریدون مشیری و حافظ انتخاب شده است. این آلبوم دارای یک قطعه بیکلام با نامِ «پایکوبی» و یک قطعه تکنوازی سنتور با نوازندگی حامد حافظی هم هست. یک قطعه ساز و آواز نیز در این آلبوم هست که حمید متبسم به عنوانِ همنواز در آن حضور دارد.
آنچه در ادامه میخوانید حاصل گفتوگویی است با وحید تاج (خواننده آواز اصیل ایرانی) که با چرایی تاخیر در انتشار «از برگها» شروع شد، با تفاوت تصنیف و آواز و این گمانه که اقبال مردم نسبت به تصنیف بیش از آواز است و دلیلش اندوهی است که در آواز وجود دارد ادامه پیدا کرد و با برنامه تاج برای انتشار تک آهنگ در فضای مجازی به میانه رسید.
سال 95 از آماده بودن آلبوم «از برگها» و در نوبت انتشار بودن آن، خبر داده بودید. روند شکلگیری این آلبوم و چرایی طولانی شدن زمان انتشار آن چگونه بود؟
حامد حافظی (آهنگساز آلبوم «از برگها») دوست و همکلاس من در دوران دانشگاه بود، ما زمان تحصیل موسیقی در مقطع لیسانس همکلاسی بودیم و از آنجا میشناسمش. استارت «از برگ ها» به این صورت زده شد که با توجه به اینکه ما برخی از این قطعات را پیشتر در قالب کنسرت اجرا کرده بودیم به فکر حامد رسید که اینها را تبدیل به آلبوم و به صورت ارکسترال ضبط کند. من هم که قبلا این قطعات را خوانده بودم و این بار با فرمت ارکسترال شنیدمشان خیلی خوشم آمد و دوستیام با حامد که به حدود سال 80 برمیگردد منجر به شکلگیری این آلبوم شد، مخصوصا که حضور استاد حمید متبسم نقطه عطفی هم برای من و هم برای حامد بود که ساز و آوازی را با حضور ایشان به عنوان همنواز آواز اجرا کردیم.
در مورد طولانی شدن پروسه انتشار، هر آلبومی که ضبط میشود یعنی از زمانی که یک آهنگساز به فکرش میرسد که یک موسیقی تولید کند تا زمانی که نتنگاری کند، نوازندهها بزنند، خواننده بخواند، مجوزهایش گرفته شود و... گاهی اوقات پنج سال طول میکشد و این پنج سال گاهی اوقات باعث میشود خود عوامل آن آلبوم از تکرار آن آهنگها در ذهنشان خسته شوند و احساس ملال کنند. به هر حال این آلبوم در سال 95 ضبط و آماده انتشار شد اما از آنجایی که گاهی این موارد طولانی میشود، انتشار هم به تاخیر میافتد.
در آلبوم «از برگها» در کنار تصنیفها، ساز و آوازی هم دارید که همنواز آوازتان، حمید متبسم است با ساز سه تار. در مورد تفاوت تصنیف با آواز میدانیم که در آواز، خواننده خود روی اشعار طراحی ملودی و در واقع آهنگسازی میکند و به صورت بداهه و بلادرنگ به اجرا میرسد، اما در تصنیف قضیه برعکس است و این خواننده است که در قالب آنچه آهنگساز طراحی کرده است، قرار میگیرد. از طرف دیگر بارها شنیدهایم که مردم آواز را دوست ندارند و بیشتر به شنیدن تصنیف مایلند و دلیلش اندوهی است که در آواز وجود دارد. تا چه حد با این گزارهها موافقید؟
ببینید اصلا اینگونه نیست. کسانی که میگویند آواز اندوهگین است، آواز را با ترانههای پاپ مقایسه میکنند. چون میبینند در خیلی از ترانههای پاپ سازهای ضربی و کوبهای هیجانی ایجاد میکند که حال آنها را با این حد از گرفتاری و مصیبتی که امروز دارند، عوض و هیجانزدهشان میکند و ممکن است به رقص درآوردشان اما آواز اینگونه نیست. اینها وقتی آواز گوش میدهند، ممکن است حس کنند غمانگیز است، در صورتی که به هیچ عنوان اینگونه نیست و این تصور از مقایسهای که گفتم نشات میگیرد. البته که بخشی از ماجرا هم به ما برمیگردد یعنی من انکار نمیکنم که آوازِ امروز، نه آواز به شکل کلی، غمانگیز شده است، در صورتی که در گذشته این طور نبوده است.
دوست دارم بر این نکته تاکید کنم که هر موسیقیای و هر اثر هنری که تولید میشود بازتاب اتفاقات جامعه است، الان جامعه ما، جامعه خوشحال و شاد و سرخوشی نیست. با این وضعیت تورم، بیآبی، خشکسالی و... همه چیز آشفته است. حتی کسی هم که میخواهد شاد بخواند، میبیند که ته صدایش و ته آن کار شادش بالاخره غمی نهفته است، آن غم تجلی اتفاقات منفیای است که امروزه در جامعه میبینیم.
در مورد قسمت اول سوالتان، خود من اساسا آدمی هستم که از چیزهای لحظهای بیشتر خوشم میآید تا مواردی که از قبل تعیین شده باشد، مثلا من دوست دارم در این لحظه یکهو سورپرایز شوم. در آواز این اتفاق میافتد ولی در تصنیف چون از قبل ساخته شده است و آن هم براساس ذهنیت یک نفر دیگر، یعنی یک آهنگساز، چنین نیست. آواز آنی دارد که من عاشقش هستم.
پیشتر گفته بودید که تا به حال به انتشار تکآهنگ در فضای مجازی فکر نکردهاید. هنوز هم بر همان عقیدهاید و انتشار آلبوم را ترجیح میدهید؟
نه! الان در حال آماده کردن قطعاتی برای انتشار هستم و 180 درجه با نظر قبلیام مخالفم. به نظرم امروزه تک آهنگ است که میتواند موفق باشد و نه آلبوم. البته که هر کدامشان به هر حال مزایایی دارد، آلبوم خصلتهایی دارد که تک آهنگ ندارد و برعکس. آلبوم جزو شناسنامه آدم میشود و میتوانید بگویید من این تعداد آلبوم رسمی دارم ولی تک آهنگ ممکن است به هر حال ماندگاری آلبوم را نداشته باشد. نمیدانم، به هر حال این عقیده من است.
در مورد ارکستر همنوازان تاج به سرپرستی خودتان، متشکل از سازهای کلاسیک و ایرانی که در نخستین همکاری رسمیتان چهارم مرداد در اصفهان روی صحنه رفتید، داشتن ارکستر شخصی، ارکستری که از آنِ خودتان بدانیدش رویایی بود که بالاخره محقق شد؟
من با تمام گروهها و ارکسترهایی که کار میکنم از خودم میدانمشان، چه عنوان شخصی بودن روی آن باشد و چه نباشد. من سالهای سال است با اساتیدی مثل اردشیر کامکار، کیوان ساکت، مجید درخشانی، حمید متبسم، فرهاد فخرالدینی، فریدون شهبازیان، مسعود شعاری و... کار کردهام و کار میکنم. در هر دورهای، با هر کدام از این عزیزان که کار کردهام، آن ارکستر و آن گروه را برای خودم دانستهام.
حال که این عنوان روی این ارکستر قرار گرفته است؛ همنوازان تاج، به هر حال این نیاز، البته نمیشود گفت نیاز، تصمیمی بود که دوست داشتم عملیاش کنم و ارکستری باشد که شاید کمی متمرکزتر از ارکسترهای دیگر، بتوانم رویش فعالیت کنم.
این روزها بحث کنسرت خیابانی، داغ است و از اهالی موسیقی تا مسئولین هر یک در موردش اظهارنظری میکنند. نظر شما در این مورد چیست و چقدر وقوعش را محتمل میدانید؟
فکر میکنم در مملکتی که با موسیقی مشکل اساسی دارند و به همان اجراهای داخل سالن ما هم به سختی مجوز میدهند، اجرا در خیابان تمهیدات فراوانی میخواهد تا همه چیز به خوبی و خوشی انجام شود و مشکلی پیش نیاید اما از این موضوع خوشحالم که عزیزان و همکارانی که در توانشان هست و میتوانند، پیشنهاد برگزاری کنسرت خیابانی را دادهاند. چون به هر حال مردم ما این روزها آن قدر دچار افسردگی هستند که نیاز دارند با این اوضاع بد اقتصادی، لبشان خندان باشد و دلشان شاد و چه چیز بهتر از اینکه کنسرت خیابانی برگزار شود که همه بتوانند مجانی ببینند. امیدوارم مسئولین اگر ادعایی برای برگزاریاش کردهاند، پای آن بایستند و زیرش نزنند.
اگر امکانش فراهم شود شما هم جزو داوطلبین انجامش خواهید بود؟
به هر حال، هیچ کسی نیست که دوست نداشته باشد، خدمتی به وطنش، به فرهنگش و به مردمش کند، همه دوست دارند ولی من آدمی نیستم که هر کسی هر چیزی گفت من هم دنبالهروی او باشم. طبیعتا در پسزمینه ذهن من چنین چیزی هست ولی حالا که دیگران در ابتدا گفتهاند، اول آنها انجام دهند. اگر شرایط باز باشد نه تنها من که همه هنرمندان دوست دارند این کار را انجام دهند.
از برنامههای پیش رویتان هم بگویید.
28 مرداد با استاد کیوان ساکت و گروه وزیری در ایروان ارمنستان کنسرت داریم، 31 مرداد در همدان به مناسبت روز بزرگداشت ابنسینا روی صحنه میروم، احتمالا ششم شهریور در شیراز کنسرتی خواهم داشت و هشتم شهریور در تهران و 11 شهریور به روسیه میروم.