/یادداشت/
ملاحظاتی درباره احیای خانه تاریخی مستوفیالممالک
خانه مستوفیالممالک یکی از نفیسترین خانههای تاریخی تهران است و از آنجا که یکی از نخستین بناهای فرنگیساز دوره قاجار محسوب میشود، کاربری جدید آن باید بهگونهای باشد که اصالت بنا کاملا حفظ شود و احیای آن با کمترین میزان مداخله صورت پذیرد و در مرحله بهرهبرداری نیز، فشار و آسیبی بدان وارد نیاید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در روز ۲۶ تیرماه ۱۳۹۷ نشست هماندیشی احیای خانه تاریخی مستوفیالممالک با حضور محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات برگزار شد و آقای جهرمی از حاضران خواست تا پیشنهادهای خود درباره احیا و تعریف کاربری مناسب برای خانه مستوفی را ارایه دهند. نگارنده هرچند که پیشنهاد خاصی را مدنظر ندارد اما بر این باور است که هرگونه پیشنهادی در این زمینه، میتواند متضمن ملاحظاتی به شرح زیر باشد:
تعریف کاربری جدید برای یک بنای تاریخی، پیوستگی تام و تمام با مرمت آن دارد. شاید بتوان مراحلی از مرمت مانند استحکام بخشی بنا را پیش از تعریف کاربری به انجام رساند اما بدون تردید، کاربری آتی در چگونگی مرمت بنا تأثیرگذار است. بنابراین لازم است تا پیش از روشن شدن کاربری و اطمینان از درستی و پایداری آن، از دست یازیدن به اقدامات مرمتی گسترده خودداری کرد. این ملاحظه از آن رو اهمیت دارد که گاهی دیده میشود بناهای تاریخی پس از مرمت، به دلیل نارساییهای طرح مرمت و احیا، چند باره دچار تغییر کاربری میشوند. در نشست هماندیشی احیای خانه تاریخی مستوفیالممالک، رگههایی از ناشکیبایی برای به سرانجام رساندن طرح احیا مشاهد شد. حال آنکه عدم اختصاص فرصت کافی به آمادهسازی و بررسی طرحهای مرمت و احیاء، موجب بروز عوارضی خواهد شد که رفع آنها، صَرفِ وقت و هزینه به مراتب بیشتری را در آینده ایجاب میکند.
خانه مستوفیالممالک یکی از نفیسترین خانههای تاریخی تهران است و از آنجا که یکی از نخستین بناهای فرنگیساز دوره قاجار محسوب میشود، شاید در سطح ملی نیز نمونهای کممانند به شمار آید. بنابراین، کاربری جدید باید به گونهای باشد که اصالت بنا کاملا حفظ شود و احیای آن با کمترین میزان مداخله صورت پذیرد و در مرحله بهرهبرداری نیز، فشار و آسیبی بدان وارد نیاید.
میرزا حسن مستوفیالممالک یکی از تأثیرگذارترین و خوشنامترین رجال تاریخ معاصر ایران است. شاید تملک خانه او از سوی شرکت پست به سبب این گمان نادرست بوده که مستوفی هنگام حضور در کابینههای مشروطه، مدتی نیز وزیر پست و تلگراف بوده است. اسناد تاریخی چنین چیزی را نشان نمیدهند و به نظر میرسد که تملک خانه مستوفی توسط وزارت ارتباطات محمل مناسبی نداشته است اما اکنون که این وزارتخانه عمارت مذکور را در اختیار دارد، نمیتواند نسبت به این چهره بزرگ ملی بیتفاوت باشد. بنابراین بهتر است که در تعریف کاربری بنا، جایگاهی نیز برای مستوفی و معرفی او و خدماتش به تاریخ ایران قایل شد. به بیان دیگر، نباید خانه مستوفی را به گونهای مورد استفاده قرار داد که هیچ نسبتی با خود او نداشته باشد.
خانه مستوفی به سبب زیبایی و نفاستی که دارد، مورد علاقه عموم مردم است. متأسفانه در تهران بسیاری از نفیسترین بناهای تاریخی که در تملک سازمانهای دولتی هستند، از دید مردم پنهان شدهاند و گردشگران (یا حتی پژوهشگران) را به درونشان راهی نیست. نفاست برخی از آثار ممنوعه به حدی است که بستن درب آنها به روی مردم، به این میماند که کاخ عالی قاپو یا عمارت چهلستون اصفهان را تبدیل به محیط اداری کنند و از دسترس مردم دور نگه دارند. بنابراین لازم است که کاربری آتی خانه مستوفی با در نظر گرفتن حق عمومی شهروندان نسبت به آثار ملی، مشخص شود.
گاهی برای احیای بناهای تاریخی پیشنهادهایی ارایه میشود که خیلی سرراست و البته تکراری هستند؛ پیشنهادهایی مانند تبدیل بنا به موزه یا یک مرکز پژوهشی. بیشتر این پیشنهادها یک مشکل اساسی دارند و آن، نگاه مجرد و انتزاعی به بنای تاریخی و عدم توجه به پیوستگیهای کالبدی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آن با محیط پیرامونی است. به بیان دیگر، غالبا توجه نمیشود که یک بنای تاریخی به چه میزان از محیط پیرامون خود تأثیر میپذیرد و قرار است بر آن محیط چه تأثیری بگذارد؟ محل جایگیری خانه مستوفی (به دلایلی که ذکر آنها مجالی دیگر را میطلبد) به گونهای است که فرصتهای نه چندان زیاد و در مقابل، محدودیتهای قابل توجهی را برای بهرهبرداری مطلوب و پایدار ایجاد میکند. بنابراین بهتر است کاربری آن به گونهای باشد که از فرصتها بهره بگیرد و محدودیتها را تا حد ممکن پشت سر بگذارد. هرچند که این نکته، بدیهی به نظر میرسد اما در همین تهران ملاحظه خطاهای فاحشی که در احیای بناهای تاریخی مانند حمام نواب، خانه دبیرالملک، خانه دکتر شقاقی (موزه نقاشی پشت شیشه)، خانه قوامالدوله و... صورت گرفته است، این نکته را گوشزد میکند که وزارت ارتباطات هنگام بررسی طرحهای دریافتی، به وجود یا عدم وجود پیوستهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آنها توجه لازم را داشته باشد.
یادداشت: حمیدرضا حسینی، پژوهشگر تاریخ تهران