خبرگزاری کار ایران

در نامه امیرعباس ستایشگر به وزیر ارشاد مطرح شد:

جناب وزیر! در بنیاد رودکی همه چیز به «پول» ختم می‌شود

جناب وزیر! در بنیاد رودکی همه چیز به «پول» ختم می‌شود
کد خبر : ۶۵۲۷۲۲

امیرعباس ستایشگر در نامه‌ای سرگشاده خطاب به وزیر ارشاد از آن‌چه نگاه کاسبکارانه در بنیاد رودکی خوانده، انتقاد کرده است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، امیرعباس ستایشگر (آهنگساز و منتقد موسیقی) در نامه‌ای سرگشاده خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از آن‌چه نگاه کاسبکارانه در بنیاد رودکی خوانده، انتقاد کرده است.

متن نامه این آهنگساز به شرح زیر است:

جناب دکتر سیدعباس صالحی

وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی

با سلام و احترام

همانطور که مستحضر هستید، بخش عمده‌ای از هنرمندان موسیقی در انتخابات ریاست جمهوری همراه و همدل با دولت تدبیر و امید بودند و امروزه با وجود فشارهای سیاسی و اقتصادی هنوز ریسمان این همدلی گسسته نشده است. اهالی موسیقی همواره خود را در کنارِ دولت به عنوان یک بازوی اجرایی و تاثیرگذار در حوزه­ هنر می‌دانند، اما برخی از بی‌معرفتی‌ها و گستاخی‌ها آنان را دلزده و دلسرد از ادامه­ راه و یا پشیمان از مسیر انتخابی می‌کند. روزی که شما به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از مجلس محترم رای اعتماد گرفتید در توییتر شخصی خود نوشته‌­ای را منتشر کردید که برای من سرشار از دلخوشی و خوشحالی بود. «یکه و تنها شب تار و خطر/ راهی خلوتگاه عنقا شدم خدایا یاریم کن تا صداقت را قربانی سیاست نکنم» نگاهی عرفانی و بویی از ابوسعیدها و خرقانی‌ها را به مشام می‌رساند و تا به امروز وقتی سخنان  و تعابیر شما را دنبال کردم چیزی جز آن حالِ خوش ندیدم اما متاسفانه این نگاه در مدیریت‌های تحت نظر حضرتعالی موج نمی‌زند.

شما بهتر از هر کسی می‌­دانید که اهل هنر (مخصوصا در رشته کاری من و فضای موسیقی دستگاهی و تخصصی) چیزی جز «احترام» و «هنر» طلب ندارند اما در بنیاد رودکی که مهمترین سالن‌های کنسرت در اختیار آن است این دو خصوصیت گمنام و کمیاب است.

جناب وزیر! در بنیاد رودکی همه چیز به «پول» ختم می‌شود. نگاه مادی بر نگاه فرهنگی غالب است و این از خط فکر ما جداست. همه می‌دانیم که در چه شرایط سخت اقتصادی زندگی می‌کنیم و کشورمان در چند جبهه مختلف سیاسی در حال مبارزه است. آن روزگاری که اوضاع مخاطبان و مردم شهرِ من به اصطلاح «خوب» بود، وضعیت اقتصادی موسیقی سنتی ایران «بد» بود، وای به حال امروز که حتی فروش بلیط‌های یک سالن کوچک 200 نفره با «شاید و اما و اگر» همراه است. من می‌دانم که شرایط ناخوش‌ احوال اقتصادی گریبان‌گیر دولت و در نتیجه زیرمجموعه‌های آن نیز هست و مرکزی مانند بنیاد رودکی چاره‌ای ندارد جز آن که درآمدزایی‌های متداول‌تری برای سرپا بودن خود داشته باشد. اما این بیچارگی دارد به رسوایی می‌کشد. یک روز در تالار وحدت رونمایی خودرو بر پا می‌شود. روز دگر تالار در اختیار لوازم‌های آرایشی بهداشتی قرار می‌گیرد اما با این احوال از 1000 تومان برای گروه‌های کوچک فرهنگی کوتاه نمی‌آیند. چندی پیش مدیرعامل محترم بنیاد در گفت‌وگویی اعلام کردند که کارهای درآمدزای بنیاد در روزهایی بوده که سالن به اصطلاح خالی و در رزرو گروهی نبوده است اما هر بار که برای رزرو سالن به آن جا مراجعه می‌شود با نگاهی به لیست‌ها درمی­‌یابی که اکثر روزها «پُر» است و همچنین مدعی آن بودند که حمایت‌های مختلفی از گروه‌ها شده تا جایی که اعلام آمادگی به انتشار لیست گروه‌های حمایت شده کردند. چه خوب می‌شود اگر این لیست در اختیار رسانه‌ها قرار گیرد تا خط و ربط حمایت‌ها مشخص شود.

آقای دکتر صالحی؛ موضوع فراتر از اینهاست. یک مدیر فرهنگی باید بداند که اگر کاربری و تعاریف همیشگی یک نهاد را تغییر دهد، لطمه بزرگی به جایگاه آن زده است. اجازه بدهید برایتان مثالی بزنم: می‌دانید سال‌ها نمازِ جمعه­ تهران در دانشگاه تهران برگزار می‌گردید. بعد از مدتی مصلی تهران ساخته شد و در بخشی از آن امکان برپایی نماز جمعه مهیا گردید اما همچنان این برنامه در دانشگاه برگزار می‌شد. می‌دانید چرا؟ چون نمی‌خواستند دانشگاه تهران تبلور سیاسی خود را از دست بدهد. حرکت‌های اقتصادی سطح پایین و نگاه ماشین حسابی به تالار وحدت، تبلور یک نهاد فرهنگی را خدشه‌دار می‌کند و این خطرناکترین وضعیت موجود است.

شما شاید به دلیل مشغله‌های مهم روزمره و همچنین سیاست‌گذاری کلان فرهنگی با مسائلی از این  جنس دست و پنجه نرم نکرده باشید اما من حدود 20 سال است در راهروها و ساختمان دفتر موسیقی و بنیاد رودکی استخوان ترکانده‌ام. همین چندی پیش اجرایی در مجموعه­ بنیاد برپا داشتیم و موارد مطرح شده را از نزدیک لمس کرده‌ام.

شاید شما گزارش‌­هایی را مطالعه می‌­فرمایید که از مدیران تحت امر خود دریافت کرده‌اید اما حقیقت واقعی در این باره در دل اهل موسیقی است. من پیشنهاد می‌کنم برای آن که حقیقت را بیابید فردی مطمئن را در لباس ناشناسی برای برگزاری یک کنسرت موسیقی روانه این کارزار کنید و بعد صحبت‌هایش را بشنوید! ما در این تنگنای رخوت و شش درِ تنهایی راهمان مشخص است و پر قدرت‌تر از همیشه به پیش می‌رانیم و بارها در بزنگاه‌های سیاسی و تاریخی همراهی خود را با دولت نشان دادیم. حال به قول داستان دفترِ آخرِ مثنوی: «ما همه کردیم کارِ خویش را/ جان به قربانت بجنبان ریش را»

در انتها باید عرض کنم، با تمامِ این بی‌مهری‌ها هنوز با دولت و وزارتخانه تحت امرتان مهربانیم و بهتر است فرموده شریفی از پیامبر اسلام (ص) را با خود زمزمه کنیم که: «عَدلُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ سَبعینَ سَنَةً قِیامِ لَیلِها وَصِیامِ نَهارِها» (مشکاة‌الانوار_طبرسی_ص 544). آقای دکتر صالحی شما وزیرِ فرهنگِ دولتِ تدبیر و امید هستید، از شما خواهش می­‌کنم  وزیرِ فرهنگِ دولتِ تدبیر و امید باقی بمانید.

والحَمدللهِ اولا وآخرا

امیرعباس ستایشگر

آهنگساز-منتقد موسیقی

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز