ایلنا گزارش میدهد؛
کاغذ با ارز دولتی در بازار نایاب است/با رمل و اسطرلاب روزنامه درمیآوریم/ پایان زودهنگام در انتظار روزنامههای خصوصی و مستقل است
«وضع اقتصادی نشریات خیلی خراب است؛ ما با رمل و اسطرلاب روزنامه درمیآوریم» این را یکی از مدیرمسئولان روزنامهها میگوید که معتقد است این افزایش عجیب قیمت کاغذ یعنی تا پایان سال به سمت پایان زودهنگام رسانههای چاپی و خصوصی مستقل در ایران میرویم.
به گزارش خبرنگار ایلنا، آشفتهبازار قیمت ارز در ماهها و بهخصوص هفتههای اخیر دامن رسانههای چاپی را هم گرفته است؛ کاغذی که طبق گفته وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جزو کالاهای اساسی محسوب شده و نه با ارز رسمی 4 هزار و ۲۰۰ تومان بلکه با قیمت ۳هزار و ۸۰۰ تومان قرار بود وارد کشور شود، نایاب شده و روزنامهای اگر بخواهد این روزها کاغذ بخرد باید سراغ بازار آزاد و دلالانی برود که همان کاغذ را بهجای ۴هزار و ۳۷۰ تومان، کیلیویی ۶هزار و ۲۰۰ تومان میفروشد.
کاغذ با ارز دولتی در بازار نایاب است
اسرافیل عبادتی (مدیرمسئول روزنامه کار و کارگر) که به دلیل نایاب شدن کاغذ در بازار دولتی و قیمت بالای کاغذ بازار آزاد نتوانسته امروز (۳مرداد) این روزنامه را منتشر کند، درباره بحران جدید روزنامهها که پیدا نکردن کاغذ است، گفت: دو روز است هیچ کاغذی در بازار پیدا نمیکنم آنهایی هم که کاغذ داشتهاند در انبارهایشان احتکار کردهاند و حاضر نیستند تحویل دهند حتی همان شرکتی که اغلب از او کاغذ میخریدیم و ارز دولتی هم گرفته است، یک کیلو کاغذ به کسی نمیدهد. چند روز است زنگ میزنیم میگویند کاغذ نداریم.
عبادتی با بیان اینکه بهنظر میرسد اغلب شرکتهای واردکننده کاغذ با ارز دولتی، کاغذها را احتکار کردهاند، گفت: کاغذ در بازار آزاد موجود است اما کیلویی ۶هزار و ۲۰۰ تومان عرضه میشود؛ درحالی که تا همین چند روز پیش همین آقا کاغذ را ۴هزار و ۳۷۰ تومان میفروخت. دوماه قبل از آن که اصلا قیمت کاغذ کیلویی ۲ هزار و ۲۰۰ تومان بود.
مهدی رحمانیان (مدیرمسئول روزنامه شرق) هم با بیان اینکه «وضع اقتصادی نشریات خیلی خراب است؛ ما با رمل و اسطرلاب روزنامه درمیآوریم» گفت: ما قبلا کاغذ را ۲ هزار و ۲۰۰ تومان یا حداکثر ۲ هزار و ۳۰۰ تومان و با چکهای چهار، پنج ماهه میخریدیم. اما الان کاغذ را که گیر نمیآوریم هیچ، اگر هم پیدا کنیم باید آن را با قیمت ۵ هزار و ۴۰۰ تومان و بهصورت نقد خریداری کنیم. یعنی افزایش بیش از دو و نیم برابری داشته است.
رحمانیان خاطرنشان کرد: تقریبا بعد از عید دچار این بلیه هستیم که قیمت کاغذ ناگهان ۳ هزار تومان شد، بعد سه هزار و ۵۰۰ و کمی بعدتر چهار هزار تومان. همینطور پشتسر هم افزایش قیمت داشتیم و الان یک ماهی هست که تقریبا بالای ۵ هزار تومان برای هر کیلو کاغذ باید بپردازیم.
چه سرنوشتی در انتظار مطبوعات است؟
مهدی رحمانیان با بیان اینکه «متاسفانه کاغذ ما وارداتی و وضعیتش متاثر از ارز و البته متاثر از فساد است» گفت: کسانی بودهاند که ارز دولتی برای واردات کاغذ گرفتهاند اما یا کاغذ نیاورده یا کمتر وارد کردهاند یا اینکه انبار کردهاند و بسیار گران میفروشند. درواقع مشکلاتی مانند عدم نظارت و فساد که در بقیه امور کشور وجود دارد اینجا هم هست.
رحمانیان با پیشبینی شرایط پیشروی مطبوعات گفت: من استنباطم این است که منهای روزنامههای دولتی و نهادهای عمومی مانند شهرداری که از بودجه دولتی و عمومی ارتزاق میکنند از بقیه روزنامهها شاید حدود ۴-۵ مورد آنها باقی بماند. اگر قرار باشد این روند نابسامان ادامه پیدا کند ما به سمت پایان زودهنگام رسانههای چاپی و خصوصی مستقل در ایران میرویم و باید با دنیای رسانه خداحافظی کنیم.
اسرافیل عبادتی (مدیرمسئول کاروکارگر) هم با بیان اینکه «ارز ۳۰ درصد اما متاسفانه کاغذ ۱۰۰ درصد گرانتر شد» گفت: الان هم چند شرکتی که ارز دولتی میگیرند هیچکدام کاغذ نمیفروشند و مدعی هستند دولت دروغ میگوید و به ما ارز نمیدهد! وزارت ارشاد هم پاسخگو نیست. من نمیدانم یک شبه چطور کاغذ تمام شد؟ متاسفانه در این زمینه نه تعزیراتی در کار است نه بازرسی.
عبادتی با اشاره به اینکه «ما در هر نوبت معمولا کاغذ یک ماههمان را میخریدیم؛ اما این اواخر که کاغذ کمیاب بود همه روزنامهها برای نیاز ۱۵ روزهمان کاغذ میخریدیم که بازار را بهم نزنیم» گفت: حتی تیراژها را پایین آورده و تعداد صفحات را کم کردیم تا مصرف پایین بیاید با تمام این احوال بازهم متاسفانه کاغذ در بازار عرضه نمیشود.
این مدیرمسئول ادامه داد: با قیمت ۶ هزار و ۲۰۰ تومانی کاغذ بازار آزاد برای تیراژ روزانه ۴ هزارتایی، باید دستکم ۷ تن کاغذ بخری که میشود ماهی ۵۰ میلیون تومان. یعنی یک نسخه از روزنامه ۱۲ صفحهای با قیمت ۶ هزار و ۲۰۰ تومانی کاغذ فقط قیمت همین کاغذش هزار تومان میشود. با این هزینه، فروش، هزینه چاپ، لیتوگرافی، توزیع و تحریریه مقرون به صرفه نیست و باید خیلی از روزنامهها تعطیل کنند. حالا خیلی از روزنامهها برای چند روز آینده کاغذ در انبارهایشان دارند و متوجه بحران نشدهاند همینها اگر فردا وارد بازار آزاد شوند احتمالا قیمت کاغذ بالاتر از این هم میرود.
چه باید کرد؟
منصور مظفری (مدیرمسئول روزنامه آفتاب یزد) هم درباره مشکلات پیشروی نشریات با افزایش قیمت کاغذ و دلیل بروز این اتفاقات، گفت: مطبوعات در حال حاضر با مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند و بنده تمامی اتهامات را متوجه دولت، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به خصوص معاونت مطبوعاتی میدانم. نه شخص معاون بلکه معاونت؛ یعنی سیستم غلط و فسادانگیزی که در وزارت ارشاد وجود دارد.
مظفری ادامه داد: متاسفانه ارز ۴۲۰۰ تومان و ۳۸۰۰ تومان در اختیار یکسری دلال قرار دارد، کاغذ وارد کشور شد، داخل انبارها گذاشتند و معلوم نیست دست چه کسی است که ما بتوانیم نشریاتمان را چاپ کنیم. از موضوع کاغذ که بگذریم بحثهای حمایتی دیگر وزارت ارشاد مطرح است که از طریق دولت پول خرج میشود اما معلوم نیست کجا هزینه میشود.
مدیرمسئول آفتاب یزد خاطرنشان کرد: بحث آگهیهای دولتی فاجعه است و طبق پیشبینی کارشناسان رسانه اگر بخواهیم خوشبینانه بررسی کنیم، تا آخر امسال فقط چند روزنامه دولتی به اضافه چند روزنامهای که دست دلالان قرار دارند باقی خواهند ماند. روزنامههایی که مستقل، مردمی و تاثیرگذار هستند تا آخر امسال دیگر وجود نخواهند داشت. بلکه روزنامههایی باقی میمانند که یا دستشان در جیب خزانه بیتالمال است یا در اختیار دلالان آگهی قرار دارند که اتفاقا وزارت ارشاد بیشتر به آنها بها میدهد و آگهیهای دولتی سراسر کشور در اختیار آنها قرار دارد.
اسرافیل عبادتی (مدیرمسئول کاروکارگر) هم با بیان اینکه «دولت برآوردی از مصرف کاغذ در ایران دارد و باید ارز و فروشندگانش را پیشبینی میکرد و آدمهای صالحی را مشخص میکرد تا به این مشکل برنمیخوردیم» گفت: اما متاسفانه برنامهای در کار نیست. همینطوری کسی میرود به یک نفر ارز دولتی میدهند و به دیگری نمیدهند یا خیلیها از این آشفتهبازار سوءاستفاده کرده و کاغذ را مستقیم به بازار آزاد میدهند و درنتیجه امروز با این بازار بلبشو مواجهیم.
مهدی رحمانیان (مدیرمسئول روزنامه شرق) هم با تاکید بر اینکه «قطعا میتوان وضعیت کنونی را کنترل کرد» گفت: هر دردی، درمانی دارد اما باید از راهش وارد شد. این درد هم لاعلاج یا حتی صعبالعلاج نیست اما نیازمند نظارت و کنترل از طریق دستگاههای دولتی و حکومتی است که در این زمینه وزارت فرهنگ و ارشاد و وزارت صنعت، معدن و تجارت دستگاههای ذیمدخلاند یعنی آنها میتوانند بازار را کنترل کنند. روشن است که روزنامهها و مجلاتمان چقدر کتاب نیاز دارند و دولت میتوانست بازار را کنترل کند؛ دولت کاغذ روزنامه را جزو کالاهای اساسی قرار داده و با این تصمیم تا اینجای کار را خوب پیش آمده اما از اینجا به بعد باید کنترل و مدیریت کند که ظاهرا این اتفاق تا الان نیفتاده است. خود وزارت ارشاد میگوید کارهایی کرده است و من امیدوارم اتفاقی بیفتد تا از این شرایط خارج شویم.