خبرگزاری کار ایران

پیمان خاکسار در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد:

پیرو جنسی از ادبیات هستیم که مخاطبش را از دست داده/بومی‌نویسی هم بلد نیستیم

پیرو جنسی از ادبیات هستیم که مخاطبش را از دست داده/بومی‌نویسی هم بلد نیستیم
کد خبر : ۶۴۲۰۸۲

ما پیرو جنسی از ادبیات هستیم که سالهاست مخاطبش را همه جا از دست داده است. بحث بومی‌نویسی هم نیست چون اگر به موضوع بومی هم درست نوشته شود ممکن است برای مخاطب جهانی جالب باشد، منتها همین را هم بلد نیستیم.

پیمان خاکسار (مترجم) در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره پررنگ‌تر بودن خط قرمزها در ادبیات داستانی نسبت به حوزه‌های علوم‌انسانی و حتی سینما، گفت: من تنها در حوزه ادبیات داستانی ترجمه کرده‌ام و وارد حوزه‌های دیگر مثل جامعه‌شناسی و فلسفه و... نشده‌ام و خیلی اطلاعی از روند ممیزی و اصلاحات احتمالی این قبیل آثار ندارم. منتها مطالعه که می‌کنم می‌بینم بله موارد و موضوعاتی هست که گویا در حوزه‌هایی غیر از داستان و رمان سخت‌گیری رویشان کمتر است. طبیعتا این نگاه درست نیست و وقتی در حوزه‌های دیگر این امکان وجود دارد که فلان بحث و موضوع مطرح شود چرا در ادبیات این اجازه داده نمی‌شود. این سخت‌گیری‌ها هست و ای کاش که در ادبیات کمتر می‌شد.

این مترجم درباره حضور داستان و رمان ایرانی در جامعه جهانی ادبیات نیز بیان کرد: ما عملا جایگاهی در ادبیات جهان نداریم. باید یک کتاب فارسی به تمام زبان‌ها ترجمه شده باشد تا بتوان درباره چنین جایگاهی حرف زد. تنها کتابی که من سراغ دارم به زبان‌های مختلف ترجمه شده و تا حدی هم خوانده شده بوف کور صادق هدایت است و بقیه کتاب‌هایمان در جهان آنچنان اقبالی نداشته است. بنابراین ادبیات ما برای دنیا یک ادبیات ناشناخته است، مثل ادبیات خیلی از کشورهای دیگر.

او ادامه داد: بعد از کتاب «دختری با خالکوبی اژدها» تازه داستان و رمان کشورهای اسکاندیناوی مورد توجه قرار گرفتند و در دنیا مطرح شدند و بعد از این همه سال کم کم کارهای قدیمی‌شان هم ترجمه شد و مورد استقبال هم قرار گرفت و می‌گیرد. برای ما هم باید یک چنین اتفاقی بیفتد و خود ادبیات ما یک ظرفیت این مدلی داشته باشد یا از خود نشان بدهد که توجه مخاطب جهانی را جلب کند. مثلا شکل جنایی‌نویسی نویسندگان حوزه اسکاندیناوی یک سبک جدیدی بود که درهای جدیدی را به روی مخاطب جهانی باز کرد. خب ما هم باید داستان و رمانی به این قدرت در چنته داشته باشیم که در دنیا معروف شود. وقتی نداریم طبیعتا ادبیاتمان هم دیده نمی‌شود.

خاکسار متذکر شد: البته مشکلات دیگری هم داریم که باعث شده ادبیات ما کمتر در جهان دیده شود. شکل ادبیات ایران و گونه‌ای که نویسندگان ما می‌نویسند برای مخاطب شرقی و غربی جذابیت آنچنانی ندارد. ما پیرو جنسی از ادبیات هستیم که سالهاست مخاطبش را همه جا از دست داده است. بحث بومی‌نویسی هم نیست چون اگر به موضوع بومی هم درست نوشته شود ممکن است برای مخاطب جهانی جالب باشد، منتها همین را هم بلد نیستیم. این همه نویسنده آفریقایی داریم که از خود آفریقا و فرهنگ آفریقا می‌نویسند و برای مخاطب غربی اگزوتیک است. ادبیات ما خنثی است و مخاطب بیرونی را جذب نمی‌کند.

مترجم آثار استیو تولز همچنین یادآور شد: نویسنده ایرانی نباید به دنبال مخاطب جهانی باشد، همین مخاطب ایرانی پیدا کند کفایت می‌کند. نویسنده ما اول باید بین هم زبان و هم فرهنگ خود مخاطب داشته باشیم بعد حالا به مخاطب جهانی فکر کند. داستان باید آنقدر خوب باشد که خودش راه خودش را باز کند. زبان ما هم زبان همه‌گیری نیست و خود همین محدودیت هم در مهجور بودن ادبیات ما بی‌تاثیر نیست. مثلا فرانسه و انگلیسی در کشورهای زیادی صحبت می‌شود و ادبیاتشان هم مطرح می‌شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز