از فرانک‌هایی که ابوالفضل جلیلی برای تماس با شهیدثالث خرج کرد تا پیغام ویدئویی امیر نادری/آنچه در آیین دیدار با عوامل «سفر سهراب» گذشت
در آیین دیدار با عوامل مستند سینمایی «سفر سهراب»؛پرتره‌ای در مورد سهراب شهیدثالث، ابوالفضل جلیلی از خاطراتش در مورد این فیلمساز فقید گفت و پیغام ویدئویی امیر نادری پخش شد.
به گزارش ایلنا، آیین دیدار با عوامل مستند سینمایی «سفر سهراب» ساخته امید عبدالهی عصر روز چهارشنبه ششم تیر، همزمان با زادروز سهراب شهیدثالث در موزه سینما برگزار شد.
در ابتدای این مراسم که با حضور اهالی سینما و خانواده سهراب شهیدثالث برگزار شد، امیر پوریا (منتقد سینما) با اشاره به آغاز اکران مستند «سفر سهراب» در گروه سینمایی هنر و تجربه گفت: علاقه من به امید عبدالهی از مستند پرتره دیگرش «شیوه شاغلام» که مرتبط با فوتبال است شروع شد. عبدالهی در ساخت مستندهای پرتره تجربه‌های درستی داشته و این بار درباره یکی از مهم‌ترین کارگردان‌های سینمای ایران، سهراب شهیدثالث فیلم ساخته است.
در ادامه این مراسم ابوالفضل جلیلی (فیلمساز) درباره شهیدثالث گفت: من عاشق سینما نیستم و سینما همیشه برایم وسیله‌ای بوده است برای ابراز یک عشق وسیع‌تر اما در میان دوست داشتن‌ها دوست نداشتن‌های سینما، بعضی از افراد را همیشه دوست داشته‌ام و سهراب شهیدثالث یکی ازهمان دوست داشتنی‌های من بود. آرزو داشتم او را ببینم، اما متاسفانه نشد.
او ادامه داد: وقتی فیلم «طبیعت بیجان» را دیدم خیلی از فیلمبرداری و رنگ آن خوشم آمد. این فیلم مرا به جهان دیگری برد. جهانی که برای من متفاوت و ناب بود و این دنیای ناب همواره با من ماند. یک بار زمانی که شهیدثالث در بین ما بود سفری به پاریس داشتم، در این سفر محمد حقیقت با من همراه بود و از سهراب شهیدثالث حرف می‌زد. به محمد گفتم من مقداری فرانک فرانسه برایم مانده، دلم می‌خواهد به جای خورد و خرید با این فرانک‌ها به شهیدثالث زنگ بزنم. قبل از این که محمد حقیقت فرانک اول را در دستگاه تلفن بیاندازد گفتم صبر کن فکر کنم که چه می‌خواهم بگویم. خلاصه این که فرانک اول را انداخت و بعد از چند بوق مردی تلفن را برداشت.
جلیلی گفت: دل در دلم نبود و گفتم آقای شهیدثالث من ابوالفضل جلیلی فیلمساز... هنوز حرفم را کامل نکرده بودم که شهیدثالث با یک انرژی خوب و به یادماندنی از من تعریف کرد و گفت که شما امید آینده سینمای ایران هستید. این فیلمساز تا جایی که می‌توانست پشت تلفن به من امید و انگیزه داد و از آینده‌ای که برای سینمای ایران باید می‌ساختیم، گفت. در طول صحبت با او به فرانک‌هایی نگاه می‌کردم که در حال تمام شدن بود و من هنوز حرفم را به شهیدثالث نگفته بودم. با ذوق‌زدگی به او گفتم که آقای شهیدثالث آخرین فرانک من در حال تمام شدن است و می‌خواستم بگویم عاشق‌تان هستم و بعد هم ارتباط ما قطع شد.
کارگردان فیلم «گال» گفت: حسرت دیدن سهراب شهیدثالث به دل من ماند، اما در همان دیالوگ کوتاه و شناختی که از او پیدا کرده بودم فهمیدم که به جای این که زور بزنیم فیلم خوب بسازیم باید تلاش کنیم فیلمساز خوب بسازیم. چرا که اگر فرد خوبی باشیم قطعا فیلم خوب هم می‌سازیم. سهراب شهیدثالث هم یک فیلمساز خوب و بااخلاق بود که فیلم خوب هم بسیار ساخت.
پس از پایان صحبت‌های جلیلی، امیر پوریا درباره اکران مستند «سفر سهراب» و چهار فیلم «درخت بید»، «آخرین تابستان گرابه»، «فرزند خوانده ویرانگر» و «هانس، جوانی از آلمان» از ساخته‌های شهیدثالث در آلمان و فیلم «یک اتفاق ساده» در گروه سینمایی «هنر و تجربه» گفت: گروه سینمایی «هنر و تجربه» مروج فیلم‌ها و تجربه‌هایی است که امکانات بیانی تازه‌ای از سینما را تجربه می‌کنند. فیلم «سفر سهراب» هم به شخصیت فردی شهیدثالث پرداخته است. در این فیلم با یک راوی دانای کل مواجه هستیم که ماجرای فیلم را روایت می‌کند. روایتی که متعلق به زمان و دوره خاصی نیست. در حقیقت در این مستند راوی فردیت مشخصی ندارد، بلکه نماینده یک نسل است.
پخش پیامی ویدئویی از امیر نادری با عنوان «دوست من» به بهانه زادروز شهیدثالث از دیگر بخش‌های این مراسم بود و پس از آن عوامل فیلم «سفر سهراب» روی صحنه آمدند.
امید عبدالهی، کارگردان مستند سینمایی «سفر سهراب» گفت: امیدارم تماشای این فیلم برای مردم تجربه خوبی باشد. به اعتقاد من گروه سینمایی «هنر و تجربه» باید 40 سال پیش شکل می‌گرفت، همان زمانی که سهراب شهیدثالث فیلم یک «اتفاق ساده» را ساخت و فیلمسازان مهم دیگری مانند پرویز کیمیاوی و خسرو سینایی دست به تجربه‌های متفاوتی زدند. بعد از انقلاب هم فرصت خوبی داشتیم که این گروه راه‌اندازی شود، زمانی که فیلمسازهایی مثل کیارستمی، عیاری، جلیلی و ... با آثار درخشان خود سینمای متفاوت ما را به جهانیان معرفی کردند. اما نشد و حالا بعد از 40 سال این اتفاق افتاده است، خب هرچند دیر ولی غنیمت است و باید قدرش را بدانیم.
مهدی احمدی، بازیگر سینما که به عنوان روای در فیلم «سفر سهراب» حضور دارد هم گفت: با توجه به صحبت‌های شیرین ابوالفضل جلیلی، امیر نادری و توضیحات خوب امیر پوریا، خوشحال شدم که در این پروژه حضور داشتم و توانستم در حد توانم ادای دینی به این نوع سینما انجام دهم. چراکه این نوع سینما همواره پایدار خواهد بود و خوشحالم که هنوز با حضور جوانان این جریان می‌تواند به حیات خود ادامه دهد و باید بگویم در مسیر ساخته شدن این فیلم به هیچ عنوان اذیت نشدم.
حسن شبانکاره که در ساخت مستند «سفر سهراب» طراحی و ترکیب صدا را برعهده داشت درباره تجربه حضور در این فیلم توضیح داد: امید عبدالهی به عنوان کارگردان روی موضوع صدا در مرحله پس از تولید خیلی کار کرد تا جنس صدای این فیلم به سینمای شهیدثالث نزدیک شود. صدا در مستند «سفر سهراب» مینی‌مال و در اختیار بافت مستند بود و سعی کرد تا به درام فیلم کمک کند.
امیر بیات آهنگساز فیلم نیز بیان کرد: من شناختی از شهیدثالث نداشتم و زمانی که وارد کار شدم در آمریکا ساکن بودم و در فرآیند کار امید عبدالهی را هم ملاقات نکردم. تا این که یک سال پس از ساخته شدن این فیلم یکدیگر را دیدیم. در طول پروسه ساخت موسیقی این مستند با گفت‌وگوهای زیادی که با هم داشتم پیش می‌رفتم و حالا خوشحالم که در ساخته شدن این فیلم سهم داشتم. من هر بار که به تماشای این فیلم می‌نشستم از خودم سوال می‌کردم که چرا در زمان زندگی هنرمندان از آن‌ها تجلیل نمی‌شود.
همچنین سامان بیات و الهام عبدالهی از پژوهشگران فیلم «سفر سهراب» نیز طی سخنانی از روند سخت و طولانی پژوهش این فیلم گفتند.
پایان بخش این مراسم صحبت‌های محمد زمانی بازیگر کودک «یک اتفاق ساده» بود که با تشویق‌های پی در پی تماشاگران همراه شد.
زمانی در حالی که اشک می‌ریخت گفت: سهراب شهیدثالث برای من یک پدر بود و صحبت کردن از او برایم خیلی سخت است. من در جمع شما، هم مهمان هستم و هم میزبان. سپاسگزارم که مرا به جمع خودتان دعوت کردید و ای کاش سهراب زنده بود. من فقط می‌خواهم بگویم که 45 سال از رفتن سهراب شهیدثالث گذشت و حسرت نبود او به دل همه ما ماند. قدر خود را بدانید. چون شما هنرمندان، خالق هستید و آنچه خلق می‌شود تا ابد می‌ماند.
زمانی در پایان صحبت‌های خود گفت: در 9 سالگی برای اولین بار سینما را تجربه کردم و همین تجربه زندگی مرا تغییر داد. دیدگاه سهراب شهیدثالث این گونه بود که هنگام ساخت فیلم، مرا در شرایط بازی کردن قرار می‌داد بی‌آنکه بدانم در حال بازی کردن هستم و گاهی دلم برای 9 سالگی‌ام عجیب تنگ می‌شود.
پس از پایان صحبت‌های محمد زمانی فیلم بلند «سفر سهراب» برای حاضران در سالن سینما فردوس موزه سینما پخش شد.
