خبرگزاری کار ایران

داریوش احمدی در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد:

اکران فیلم‌های سینمایی و انتشار داستان‌های غربی ادبیات جنوب را به وجود آورد

اکران فیلم‌های سینمایی و انتشار داستان‌های غربی ادبیات جنوب را به وجود آورد
کد خبر : ۶۲۸۶۷۰

قبل از انقلاب، رمان «همسایه­‌ها»ی احمد محمود در تیراژی معادل یازده هزار نسخه چاپ شد. عزاداران بیل ساعدی با تیراژ پنج هزار نسخه. و الان که 39 سال از انقلاب می‌گذرد، تیراژ کتاب در بهترین حالتش 1100 نسخه است. و این یعنی فاجعه!

داریوش احمدی (نویسنده و خالق داستان برگزیده در جایزه ادبی مهرگان) در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، در ارزیابی از وضعیت ادبیات جنوب در یک دهه گذشته و مقایسه آن با ادبیات جنوبی که جریان ادبی در داستان ایرانی محسوب می‌شد، گفت: اگر بخواهم به طور کلی ادبیات جنوب را در ده سال اخیر ارزیابی کنم، متأسفانه باید بگویم حال و روز خوشی ندارد. هر چند نویسندگان جنوبی بسیاری را می‌شناسم که صادقانه می­‌نویسند و تلاش می­‌کنند. اما کارشان آن تاثیرگذاری خارق‌­العاده­ را که خاص ادبیات جنوب بود و به عنوان شاخه­‌ای از داستان نویسی ما مطرح بود، ندارد. با این حال، گاهی جرقه‌هایی هر چند امیدوارکننده زده می­‌شود، که  خیلی زود خاموش می‌­شود. هنوز باید منتظر ماند. و بازهم باید بگویم که ادبیات جنوب از آن دوران شکوفایی فاصله گرفته است.

این نویسنده در توضیح علت دور شدن از دوران اوج ادبیات جنوب نیز بیان کرد: من همه چیز را در وهله‌­ی نخست، از دیدگاه اقتصادی و فرهنگی نگاه می‌­کنم. معمولاً قشر کتاب‌خوان و اصولاً  نویسندگان و شاعران آدم­‌هایی از طبقات مرفه جامعه نیستند. چراکه اگر بودند، دنبال نوشتن نمی­‌رفتند؛ می­‌رفتند برج­‌ساز می­‌شدند و نه راننده­‌ تاکسی. نویسنده باید حداقل یک امکانات رفاهی داشته باشد تا بتواند بدون دغدغه بنویسد. من اتفاقاً با چند تن از این نویسندگان که در داستان‌نویسی جنوب تاثیرگذار بوده‌اند و با آن‌ها ارتباط تنگاتنگی دارم، راجع به این معضل قبلاً صحبت کرده­‌ا‌یم. برخی از این دوستان که بازنشسته­‌ی آموزش­ و پرورش هستند، بعد از سی سال داستان‌نویسی و انتشار چندین کتاب، در آمدی کمتر از دو میلیون تومان دارند. حال­ آنکه باید بیماری و تورم و چیزهای پیش‌بینی نشده‌ی دیگر را هم به آن اضافه کرد.

او افزود: رشد ادبیات و شکوفایی آن، درگرو مسائل اقتصادی است. اگر از بُعد فرهنگی به قضیه نگاه کنیم،  می­‌بینیم فرهنگ‌سازی نشده است. اکثر مردم­ کتاب نمی­‌خوانند و با کتاب بیگانه­‌اند. شاید به جرأت بتوان گفت یک در صد از مردم کتاب می­‌خوانند. تیراژ کتاب در ایران مدعای واضح و روشنی از این حقیقت است. به یاد دارم قبل از انقلاب، رمان «همسایه­‌ها»ی احمد محمود در تیراژی معادل یازده هزار نسخه چاپ شد. عزاداران بیل ساعدی با تیراژ پنج هزار نسخه. و الان که 39 سال از انقلاب می‌گذرد، تیراژ کتاب در بهترین حالتش 1100 نسخه است. و این یعنی فاجعه! و چگونه است که کتاب جدید موراکامی، نویسنده­ ژاپنی در تیراژی معادل یک میلیون نسخه چاپ می­‌شود و مردم ژاپن شبانه برای خرید آن صف می‌­بندند!

احمدی سپس با اشاره به پررنگ بودن داستان و رمان جنوب در ادبیات ایران اظهار داشت: من فکر می‌کنم یکی از دلایل بارز آن، ترجمه­ آثار نویسندگان خارجی، بخصوص داستان‌نویسان آمریکایی باشد که نخستین بار توسط مترجمان به نام خوزستانی ازجمله محمدعلی صفریان، صفدر تقی‌زاده، نجف دریابندری و دیگران ترجمه شد. در کنار این آثار ترجمه شده، اکران فیلم­‌های سینمایی هم بود. از فیلم‌های  وسترن گرفته تا سینمای ایتالیا،  و آشنا شدن بسیاری از مردمان شهرهای نفتی، بخصوص مسجدسلیمان و آبادان و آغاجاری و گچساران و...، با فرهنگ غرب. این­‌ها همه تاثیرات خاص خودش را داشت که با مؤلفه­‌های اقلیمی آن شهرها گره بخورد و ادبیات خاصی را که به شاخه­ جنوب و یا شاخه­ خوزستان معروف شد، بارور کند. نکته­ دیگر مربوط می­‌شود به شرایط زیست و فرهنگی که بر سنت‌های بومی و اقلیمی تاثیر گذاشت تا ادبیاتی مدرن  را به وجود بیاورد و سنت ادبی شکل بگیرد.

برگزیده جایزه ادبی مهرگان درباره  مضامین و محتوا داستان جنوب و تفاوتش با دیگر داستان‌ها از مناطق مختلف کشور نیز یادآور شد: جنوب با مؤلفه­‌ها و عناصر داستانی خودش ممزوج است. و فکر می­‌کنم وجه پر رنگش برمی‌گردد به جغرافیا و عناصر بومی داستانی مثلِ دریا و گرما و شرجی، آفتاب و شط و نخلستان، خانه­‌های کارگری در تقابل با بنگله­‌های مدرن شرکتی، استخراج نفت و صنعت نفت، محیط­‌های کارگری، جنگ­‌های قبیله­‌ای و خرافات، گویش­‌های مختلف، کوه­‌ها و بیابان­‌ها و روستاهای دور و بی­‌آب و علف. این­‌ها همه مضامینی هستند که هر نویسنده­ جنوبی با آنها در تعامل بوده است.

این نویسنده گریزی هم به وضعیت انجمن‌های ادبی و حلقه‌های ادبی در جنوب کشور  و اینکه آیا همچنان مثل دهه‌های طلایی خود پویا و فعال هستند و آیا توانسته‌اند خودشان را از حاشیه‌های امروز ادبیات کشور دور نگه دارند؛ زد و گفت: تا آنجایی که من اطلاع دارم حلقه‌های ادبی به صورت پراکنده دیده می­‌شود. اما از انسجام خاصی مثل جلسات زنده‌یاد گلشیری برخوردار نیستند. چون همه چیز سخت شده است. وقتی می­‌گویم همه چیز سخت شده، منظورم تمام آن ایده­‌آل­‌های نیم‌بندِ اجتماعی و فرهنگی و معیشتی است که ذهن یک نویسنده را در گیر می­‌کند و او را از خلاقیت بازمی­‌دارد. امروزه بیشتر سایت­‌ها و کانال‌های داستانی این­ کار را به عهده گرفته­‌اند که برخی از آن‌ها عملکرد خوبی دارند و داستان­‌ها و آثار نویسندگان را نقد و بررسی می­‌کنند و برخی هم  بیشتر رفیق بازی و نان به هم قرض دادن است.

احمدی درباره  تصمیم وزارت ارشاد برای شناسه‌دار شدن انجمن‌های ادبی و اینکه در این خصولتی کردن ادبیات آیا جایی برای ادبیات خلاقه باقی خواهد ماند نیز اظهار داشت: به هیچ وجه خوش‌بین نیستم. ادبیات باید به صورت آزاد رشد کند تا تعالی یابد. همچنانکه نویسنده­‌ها هم باید آزادانه بنویسند. دیگر خیلی وقت است که دوران ادبیات دولتی به سر آمده است. نمونه­‌اش در ادبیات شوروی سابق به عیان دیده می­‌شد.

او در پایان در تشریح شرایط داستان و رمان ایرانی امروز کشور با همه چالش‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی موجود بیان کرد: جای خوشبختی است که بسیاری از نویسندگان ما، به دور از حاشیه و جنجال کار خودشان را که همانا رسالت آنهاست بدون اینکه از کسی توقع پاداش و حتی قدردانی کوچکی داشته باشند؛ انجام می­‌دهند. آنها مجدانه می­‌نویسند ولو آنکه یک خواننده داشته باشند و حتی کسی از آنها حمایت نکند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز