برنامههای سیمای ملی بازتولید کلیشههای جنسیتی است/رسانه از طریق برنامههای پربینندهای چون دورهمی سعی در تقویت نابرابری دارد

نشست تخصصی حلقه مطالعاتی مسائل اجتماعی زنان انجمن جامعهشناسی ایران، با عنوان «بازنمایی جنسیت در برنامههای سیمای ملی با تاکید بر برنامه دورهمی» در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ با حضور مهدی منتظرقائم عضو هیات علمی دانشگاه تهران، اعظم راودراد عضو هیات علمی دانشگاه تهران و شیما شعاعی، کارشناس علوم ارتباطات و عضو حلقه مطالعاتی مسائل اجتماعی زنان برگزار شد.
به گزارش ایلنا، شیما شعاعی (عضو حلقه مطالعات زنان انجمن جامعهشناسی) در ابتدای این جلسه با اشاره به اینکه بازنماییها، یک ساخت رسانهای و زبانی واقعیت هستند، گفت: پس ریشه در گفتمان و ایدئولوژی حاکم دارند.
وی ادامه داد: از آنجایی که سیمای جمهوری اسلامی یک رسانه ملی و سراسری است، بازنماییهای آن شناخت و باور عمومی درباره واقعیت را شکل میدهد و تجربه ما از بررسی برنامههای مختلف تلویزیون نشان میدهد بازنماییهای جنسیتزده و تبعیضآمیزی در این رسانه تولید و بازتولید شده است. پس میتوان نتیجه گرفت سیمای ملی ما طی ۴۰سال گذشته برخلاف آنچه در قانون اساسی مبنی بر برابری زنان و مردان و همه آحاد جامعه آمده است، عمل کرده البته در این راستا باید درنظر داشت این بازنمایی بر مبنای گفتمان موجود که همان مردسالاری است، شکل گرفته است.
این عضو حلقه مطالعات زنان در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره رویکرد استوارت هال درباره بازنماییهای رسانهای گفت: از آنجایی که بازنماییها با مناسبات قدرت در آمیختهاند؛ تولید و اشاعه معانی مرجح در جامعه که همان مردسالاری یا به عبارتی فرادستی مردان و فرودستی زنان است را تقویت میکنند. به بیان دیگر رسانه از طریق برنامههای پربینندهای چون دورهمی سعی در تقویت نابرابری دارد.
وی در بخش دیگری از اظهارات خود با اشاره به اینکه کلیشهها نقش مستمری در بازتولید کلیشههای جنسیتی دارند؛ افزود: به طور مثال میتوان به موضوع «حق طلاق»، که در واقع وکالت در طلاق است نه اعطای حق، اشاره کرد که از سوی مهران مدیری؛ مجری این برنامه با مفاهیم جنسیتزدهای مانند مردان مطیع زنان به مثابه امری طنزآلود مطرح میشود، که البته طرح این موضوع به جا بوده اما نه با کلامی غیرتخصصی. این ضعف به دلیل فقدان کارشناسها و متخصصین حوزه جنسیت در نظارت بر محتواست که در اکثر نقاط جهان به دلیل اهمیت توسعه جنسیتی، این نظارت در حوزه فرهنگی وجود دارد. اما در سیمای ملی ما و برنامههای پرمخاطب، مثل دورهمی دیده نمیشود یا اینکه در جایی دیگری در واکنش به زنانی که برای حضور در ورزشگاه دست به تغییر چهره یا به عبارتی مقاومت زدهاند، دست به تمسخر میزند و آن را بیمورد میداند. از موارد دیگری که میتوان به آن اشاره کرد طرح موضوع «صیغه» به عنوان یک امر پذیرفته اجتماعی و در راستای حمایت از زنان است.
وی در پایان اظهارکرد: دورهمی همچون اغلب برنامههای سیمای ملی سعی دارد گفتمان غالب یا مردسالاری که با مناسبات قدرت گره خورده را بازتولید کند و از این طریق به شکل آگاهانه یا غیرآگاهانه تبعیض علیه زنان را طبیعی و پذیرفته شده جلوه دهد.
موقعیت مسلط مردانه در برنامه دورهمی بصورت آشکار و نهان، حمایت میشود
سخنران دوم این جلسه اعظم راودراد، در ابتدای صحبتهای خود گفت: اگر قرار باشد به برنامه دورهمی بپردازیم، پس نیاز بود که دادههایی را در آورده و لااقل چند قسمت را تحلیل کنیم، اما این چیزی که در حال حاضر میگویم براساس بازتابها و تحلیلهای کلی خواهد بود باتوجه به قسمتهایی که خودم دیدم.
وی افزود: مهران مدیری بهعنوان یک هنرمند، شخصی خلاق است و بحث ما اینجا بحث ارزشیابی توان هنری او نیست. بلکه هدف ما پرداختن به مسائل اجتماعی لابلای این آثار باید باشد. معمولا رسانهها کمتر پیش میآید که باورهای موجود را به چالش بکشند و این چندان عجیب نیست. پس باید ابتدا درباره تحلیل جنسیتی در برنامههای صدا و سیما سخن گفت. البته در اینباره مفصل کار تحقیقاتی شده اما در جمعبندی میتوان گفت تضاد بین زن سنتی و زن مدرن در سیمای ملی مشهود است. فضایی که تصویر زن سنتی در آن غلبه دارد با ویژگیهای کلیشهای فرهنگی و سنتی یک مادر، همسرو دارای نقشهای خانوادگی سنتی و نه اجتماعی. کمتر ما شاهد زن مدیر و توانمندی که حتی در خانواده از پس مشکلات بربیاید، در صداو سیمای ملی هستیم.
راودراد تشریح کرد: پس وقتی از این فضای کلی صدا و سیمای ملی حرکت کنیم به سمت تحلیل برنامهها و بطور مشخص برنامههای مهران مدیری و کلیت برنامههایش، میتوان از طنزی که تقریبا سال ۷۴ با یک زوج باسم رامین و مریم شروع شد و پرمخاطب شد؛ آغاز کرد. در همه این برنامهها تا به امروز که برنامه دورهمی مدنظر تحلیل ماست، همچنان غلبه زن سنتی را میبینیم، همراه با اغراقهایی که به طنز برمیگردد. البته او هم زن و هم مرد را هجو میکند. اما بحث اینست که در عین این هجوسازی، کلیشههای مسلط جنسیتی را همچنان پررنگ میبینیم و موقعیت مسلط مردانه را میبینیم که در برنامه دورهمی بهصورت آشکار و نهان، حمایت میشود.
راودراد ادامه داد: مثلا مهران مدیری از واژه زن ذلیلی زیاد در برنامههایش استفاده میکند. یا وقتی در سریالی دیگر اینگونه بازنمایی میشود که مردی با همسرش با محبت رفتار میکند، مورد تمسخر قرار میگیرد. بنابراین مدیری در کل دفاع مردانه از موقعیت مردانه مسلط در جامعه میکند و این در برنامه دورهمی نیز دیده میشد. تصویری که او از مردان مطیع در برنامهها و ساختههایش نشان میداد و به تمسخر میکشید تاحدی پارادوکسیکال نیز بوده است. او از یک طرف با تمسخر موقعیتهای همسردوستی، از موقعیت مسلط مردانه دفاع میکند. اما از طرفی در جایی نشان میدهد که مردان مدعی قدرت و سلطه، اما در خانه یواشکی کمک میکنند به همسران خود و البته باز هم بهصورت طنز و تمسخرآمیز این موضوع را تصویرسازی میکند. پس این رویکرد او در نمایشها و بازنماییها، همواره پارادوکسیکال بوده است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: برنامه دورهمی دوبخش متفاوت داشت. یکی نمایشها و یکی بخش گفتگو با مهمانان و افراد در سالن. بازهم میبینیم هجو زنان و مردان در نمایشها صورت میگیرد و مثلا سیامک انصاری را میبینیم که در دورهمی هم مانند شبهای برره تنها شخص عاقل در نظر ما و عموم است. اما ویژگیهای هجوآمیز مردان و زنان کاملا" فرق دارد. در دورهمی، مردان فرصتطلب، مادیگرا، ولی زنان سادهلوح و فاقد قدرت تشخیص، نشان داده شدند. همین خصوصیات را در یکی از سریهای دورهمی، کارکتری به نام «قیمت» داشت اما ویژگی زرنگی هم به او داده بود. همسری داشت کاملا مطیع شخصیت قیمت، که معایب او را حتی حسن میدید. این نوع بازنمایی مهران مدیری از نقشهای جنسیتی بود.
اما خارج از بخش نمایش، در برنامه دورهمی ما زنان موفقی را هم دربخش گفتگو با مهمانان میدیدیدم. در مواردی که اواخر من به قصد بررسی دیدم، در ظاهر سوالات عمومی بودند و چندان جنسیتزده نبودند. اما بخشهایی که زنان و مردان بالا میآمدند، با اینکه اغلب زنان خانهدار بودند. اما گاهی زنانی بالا میآمدند که شاغل بودند و اتفاقا" شغلهای خاصی داشتند. پس در قسمت گفتگو با حضار به نظر من نمیتوان گفت چندان کلیشهای بوده است.
راودرارد در پایان بحث خود را اینگونه جمعبندی کرد: در نهایت اینکه مهران مدیری در صدا و سیما برنامه دارد، کلا نشان اینست که رویکرد او با نگاه جنسیتی صدا و سیما که اول توضیح دادم نزدیک است. اما این طنز است و قطعا ویژگی طنز اینست که نمایش زنانی متفاوت را برجسته کرد. شاید دلیل این بود که دورهمی صرفا برنامه نمایش نبود. بخشهای غیرنمایشی برنامه کمتر جنسیتزده بود. اما درباره خود مهران مدیری و بقیه کارهایش میتوان نکته مثبتی هم گفت درباره نقش او در طنز و معرفی زنان بازیگر طنز. او از معدود کسانی بوده است که تا امروز زنان را معرفی کرد و قبلترها زنان همیشه نقش طنز داشتند ولی امروز میبینیم که با وجود مهران مدیری و شاید برخی افراد دیگر نقشهای تصویری طنز زنان نوشته شد و با این فعالیتها زنان توانستند توانمندی تصویری طنز خود را نشان دهند و این موضوع که در برنامههای او درباره زنان برجسته شد، میتواند جنبه مثبت برنامههای وی باشد.
برنامههای سیمای ملی باز تولید کلیشههای جنسیتی است
در آخر پنل سخنران سوم، مهدی منتظرقائم در ابتدای بحث گفت: قبل از بازنمایی جنسیت بایستی در تحلیل برنامههای صدا و سیما مفهوم و سیاست ژانری را بررسی کرد و شایسته است بر اساس آرمان ژانری گفت برای برنامههای رادیو و تلویزیون شایسته است چه برنامههای از لحاظ کمیت و کیفیت عرضه کند و در آن کلیت ژانری آن را داوری کرد.
وی با اشاره به بخشهایی از برنامه دورهمی، همچون حضور مهمان ویژه و صحبتهای وی در خصوص شرکتش در کلاس آموزشی به دلیل التماس کردن و اصرار او که به عنوان یک زن از موقعیت زنانه خود استفاده کرده یا اینکه در برنامه اعلام کرده بعد از بیرون آمدن از برنامه باید با پدرش تماس گرفته و به او توضیح دهد، گفت: زمانی که مکانیزمهای مردسالارانه سنتی ازجمله سلطه پدر زن را سن بالا با خود میکشاند نباید فقط به مهران مدیری ایراد گرفت. نقش مهران مدیری به تنهایی در برنامه برساخته نمیشود بلکه در تعامل با زنان شرکتکننده در برنامه برساخته میشود و برساخت نقش تنها استراتژیک مهران مدیری نیست بلکه تمام ویژگیهای سنتی در تعامل با زن ایرانی تحت سلطه مردسالارانه معنا پیدا میکند.
منتظرقائم ادامه داد: یا در جای دیگر صحبتهای زوجی در خصوص احترام و اعتراف زن بر بیتحمل بودن خودش، اینگونه تحلیل کرد که حضور زنان در این برنامه و بازنمایی که از خود دارند نشان میدهد که این زنان دارای پذیرش بالایی از سلطه مردسالارانه و فرودستی زنانه بوده و مجری را خواسته یا بالاجبار به سمت تقویت منظر مردسالارانه و عرفی سوق میدهد و مهران مدیری درین جا به واسطه حضور جنس زن در برنامه در چالش ایدیولوژیک قرار نمیگیرد تا مجبور شود گفتمان خود را از حالت جنسیتزده خارج کند.
وی خاطرنشان کرد: بایستی در تحلیل هر دو طرف را مد نظر قرار داد صرف اینکه یک برنامهساز را مورد نقد قرار داد در واقع نادیده گرفتن قالب این برنامه مشارکتی است و هرچند دراین آیتم مشارکتی نوع مخاطب، پوشش و... پیشبینی شده و صداو سیما جانب احتیاط را رعایت میکند اما با این حال نقشها و گفتگوهایی که در این فضا شکل میگیرد خواسته یا ناخواسته پذیرش تسلط مردانه و فرودستی زنانه است.
این استاد دانشگاه در آخر سخنرانی خود در خصوص اینکه برای برونرفت ازین مسئله چه باید کرد، گفت: آیا ۴۰ میلیون زن ایرانی نقشی در کنش، نظریهپردازی و ظلمهایی که به آنها میشود ندارند؟ مکانیسمهای مشارکت و همافزایی مهم است. اولین اقدام این است که از استراتژی فرافکنی دست برداشته و دست به عمل بزنیم.