مهدی آشنا:
تیزرسازی در تئاتر با فضای اتوپیایی مواجه شده/جایزه میتواند متر درستی باشد اما نمیتواند الگوسازی کند/آموزش حلقه مفقوده تمام ماجراهای صنفی است
مهدی آشنا درباره فضای غالب تیزرهای تئاتر در ایران میگوید: در تیزر تئاتر چندوقت است با فضای اتوپیایی روبرو هستیم. یعنی چیزهایی که برای مخاطب جذابند اما اصلا واقعیت ندارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، چند سالی است به دلیل همهگیر شدن شبکههای اجتماعی و پیامرسانهایی مانند اینستاگرام و تلگرام، تبلیغات تئاترها به سمت استفاده از این فضا سوق پیدا کرده و تیزرها بیش از هر روش تبلیغی دیگری مخاطب را با خود همراه میکنند. اما به اعتقاد بسیاری از ناظران این تیزرها اغلب در معرفی آن تئاتر ناموفقاند و اطلاعات درستی از اثر ارائه نمیکنند. در گفتگو با مهدی آشنا که مدیر اجرایی بخش عکس سیوششمین جشنواره تئاتر فجر بود و پیش ازین سابقه دبیری بخش عکس، پوستر و تیزر چند دوره جشنواره تئاتر دانشگاهی، تئاتر شهر و کودک و نوجوان همدان را داشته این موضوع را مطرح کردیم. اینکه تیزر خوب چیست؟ و برای رشد کیفی این نوع از تبلیغات چه راههایی پیشرو داریم؟ مشروح این گفتگو را اینجا میتوانید بخوانید:
تیزر خوب برای تئاتر باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
وقتی حرف تیزر میشود بحث فضای مجازی وسط میآید؛ یعنی ما با یک فضای مجازی طرفیم که مخاطب در آن میگردد و باید در اندک لحظه او را به خودمان جذب کنیم و مفهوم موردنظر تئاترمان را به او برسانیم. در موضوع تیزر باید یادمان باشد که مساله سینما با تئاتر کاملا فرق دارد. سینما چون قدیمیتر است حتما کیفیت تیزرها و آنونسهایی که برایش تهیه میشود هم بالاتر است. علاوه براین جذابیتهایی که سینما دارد و جادوی تصویرش میتواند برای مخاطب جذابتر باشد. حالا در حوزه تئاتر، یک تیزر چطور میتواند موفق باشد؟ نخست اینکه در اندک لحظه بتواند مفهوم کلی آن اثر را منتقل کند، دوم اینکه از تکنیکهای به روز استفاده کند، سوم اینکه از تکرار تکنیکهایی که قبلا برای تئاترهای دیگر استفاده شده بهره نگیرد، یعنی خلاقیت داشته باشد و از این فضا استفاده کند برای ارائه کار بهتر؛ حالا میتواند استفاده از انیمیشن باشد یا چیزهای دیگر. به نظر من یک تیزر خوب باید این آیتمها را داشته باشد. وقتی ندارد، دچار تکرار میشود.
با این توصیف شما، فکر میکنید چقدر از تیزرهایی که برای تئاترهای ما ساخته میشود این ویژگیها را دارند؟
خیلی کم. به این دلیل که هنوز جا نیفتاده است. بهعنوان کسی که مدیر بخشهای عکس، پوستر و تیزر جشنوارههای مختلف بودهام، انواع تیزرهای تئاتر را زیرنظر داشتهام و از نزدیک با گروهها کار میکنم خرده نمیگیرم چون معتقدم این فضا کاملا نو و تازه است. بعضی از تئاترهای ما برای جذب مخاطب از فضاهایی استفاده میکنند که خلاقانه نیست میخواهند جذب کنند اما بیشتر مخاطب را گمراه میکنند. مثلا در تیزری بخشهایی از مصاحبه یک خواننده معروف را استفاده کردهاند اما آن تئاتر اصلا ارتباطی با حوزه موسیقی ندارد. تکههایی از جملات نمایش را از دهان این خانم و آقا میشنوی و این میشود تیزر. در عکاسی به این شیوه میگویم اتوپیایی؛ که فکر میکنم در تیزر هم چندوقت است با آن روبرو هستیم. یعنی چیزهایی که برای مخاطب جذابند اما اصلا واقعیت ندارند. این نقطه ضعف تیزرهای تئاتر است. بخشی از اغلب مسابقات تئاتری و سینمایی مربوط از آنونس و تیزر است. وقتی به آثار رسیده به این جشنوارهها نگاه میکنی متوجه میشوی مشکل بیشتر گروهها این است که با عکاس گروهشان صحبت میکنند برای ساخت تیزر در صورتی که تیزرسازی بحث کاملا جدایی از عکاسی است. این را کسی میگوید که سالها در حوزه عکاسی کار کرده است. بارها شده به من برای ساخت تیزر پیشنهاد شده است با اینکه من مستند و انیمیشن فیلمبرداری کردهام و با دوستان مختلف مثل آقای جبلی سالها کارهای تصویری کردهام اما به خودم اجازه نمیدهم وارد حوزه ساخت تیزر شوم چون به نظرم کاملا تخصصی است و ایدهپردازی جداگانه و اتاق فکر میخواهد. من نمیگویم عکاسها یا کسانی که سفارش کار میدهند این مساله را قبول کنند، ممکن است کسی از دستش بربیاید اما اینکه الزاما عکاس گروه بتواند تیزر هم بسازد درست نیست؛ یعنی عکاس بودن شرط کافی نیست. عکاسی، طراحی پوستر و تیزرسازی هرکدام شاخهای جداگانه است. یعنی به نظرم اگر این نبود این سه بخش را از هم جدا نمیکردیم و برایشان جایزه مجزا تعیین نمیکردیم.
اینکه در این چند سال و در جشنوارهها سعی شده جایزه و داوری جداگانهای برای بخش تیزر در نظر گرفته شود چقدر کمک میکند تا این صنعت نوپا که سابقه زیادی هم ندارد در راه درستش بیفتد. این انتخاب درست چقدر به اینکه الگوی درستی در طول سالیان آینده ایجاد شود کمک میکند؟
فکر میکنم خیلی کمک میکند. هرچقدر ما سعی کنیم به گروهها توضیح دهیم ولی وقتی در جشنوارهها رتبههای اول تا سوم را مشخص کرده و به تیزرهایی جایزه میدهیم خود آن تیزر را بقیه کسانی که در این عرصه فعالیت میکنند میبینند و این خودش فضاسازی میکند که یعنی این شیوه صحیحتر است. اما همزمان این میتواند یک تهدید هم باشد بهطوری که جلوی خلاقیت دوستانی که کار میکنند را بگیرد؛ مثلا سر تئاتر «چمدان» به کارگردانی فرهاد آئیش، ایشان از گروه انیمیشن دیریندیرین برای ساخت تیزر استفاده کرد که کاری کاملا خلاقانه بود. فکر نمیکنم تا آن موقع کسی سراغ بخش انیمیشن برای تبلیغ تئاتر رفته باشد اما آقای آئیش رفت و کاملا جواب گرفت. میخواهم بگویم راه تعریف شدهای در این قضیه نیست. یعنی اگر من به این تیزر جایزه دهم همه از فردا سراغ آن نوع تیزرسازی میروند در صورتی که ممکن است برای تئاتر دیگری این نوع تیزر اصلا مناسب نباشد و طرف برود این کار را بکند سال بعد بگوید چرا به او جایزه دادی به من ندادی؟ خب این غلط است. در آن فضا آن تجربه درست بوده اما شاید در فضاهای دیگر جواب ندهد باید تجربههای بیشتر کرد. جایزه میتواند متر درستی باشد اما نمیتواند الگوسازی کند. یادم است چندین سال پیش آقای «مرتضی اتابکی» رفت از بالای سقف تئاتر یک عکسی گرفت و اول شد؛ از فردا همه عکاسها میرفتند از روی سقف تئاتر عکاسی میکردند! یعنی چون من دبیر و داور بودم میدیدم. حالا او بابت ایدهای که داشت جایزه گرفت. درحالیکه در حالت عادی اصلا این عکاسی غلط است؛ عکاس تئاتر باید نگاه مخاطب را داشته باشد حالا میتواند نگاه متفاوتی هم داشته باشد اما نامتعارف. ایشان بابت خلاقیتش جایزه گرفت اما همه از فردا شروع کردند به تکرار این خلاقیت. در مورد تیزر هم همین قضیه وجود دارد. وقتی به تیزری جایزه میدهیم نباید آن تیزر تبدیل به الگو شود بلکه باید شیوه نگاه به آن تئاتر الگو شود. این چیزی است که ما دوست داریم و پیگیرش هستیم و میخواهیم انجام شود. چند وقت پیش تیزر کار «چرخ و فلک» آقای افشار را میدیدم واقعا خلاقانه بود و در هر دورهای میتواند دیدنی باشد؛ در صورتی که جایزه هم نگرفت. من دبیر بودم و داورها باید نظر میدادند و در نتیجه نظر من نقشی نداشت اما این تیزر واقعا چقدر بهجا و چقدر درست بود. میخواهم بگویم اول باید فضا حفظ شود.
حضور تیزرساز در جریان تولید یک تئاتر چقدر میتواند روی کیفیت محصولش اثرگذار باشد؟
خیلی مهم است. برخی از سازندگان تیزر میآیند با کارگردان حرف میزنند و میروند؛ این غلط است. تیزرساز حتما باید مانند بازیگر، عکاس، طراح پوستر و... که قبلش متن را میخواند و تمرینها را میبیند درگیر اثر شود. وقتی درگیر نمیشوند محصولشان غلط است هر کاری هم که کنند. یعنی الهه تکنیک و خلاقیت هم باشند وقتی نمایشنامه را نفهمند خروجیشان غلط میشود. اما متاسفانه اغلب میآیند یک صحبتی میکنند عددی درمیآورند و میروند. چند وقت بعد یک چیزی به عنوان تیزر دست کارگردان میدهند که وقتی میبینی خوب است اما وقتی سر نمایش میروی میبینی اصلا ربطی به آن نمایش ندارد. این نگاه ازین میآید که اصلا وقتی برای ساخت تیزر نمیگذارند و کارگردانها هم متاسفانه حساسیتهای کافی را نسبت به این قضیه ندارند. درحالی که الان کمکم فضای تبلیغات کاغذی مثل پوستر و تراکت در حال از بین رفتن است و جذابیت قبل را ندارد و باید سراغ فضای مجازی و تبلیغات تصویری رفت. الان در ایتالیا اصلا نمایشها تراکت چاپ نمیکنند؛ استندهایی تلویزیونی دارند که پوسترها را نمایش میدهد یعنی اصلا کاغذ مصرف نمیکنند. متاسفانه ایران جزو معدود کشورهایی است که هنوز برای تبلیغات نمایشی خود درخت قطع میکند. خیلی جاها این اتفاق دیگر وجود ندارد. البته کارگردانی مثل آتیلا پسیانی را داشتیم که برای نمایش اخیرش بروشور کاغذی را حذف کرد. تبلیغات ما باید به سمتی برود که اولا محیط زیستمان را هدف قرار ندهد، دوم اینکه حداکثر تاثیر را داشته و سوما صرفه اقتصادی داشته باشد. وقتی این سه آیتم را رعایت میکنیم تبلیغات درستی داریم. تیزر هم از این قاعده مستثنی نیست. اتفاقا پرچمدار است. در تبلیغات باید نوع دیگری نگاه کنیم. نگاهمان باید به ماجرا کاملا متفاوت باشد و تیزرهایمان هم همسو با این نگاه بوده و خلاقیت داشته باشد. تیزرسازان باید حداکثر سعیشان را کنند که قسمت مهمی از ماجرا که قرار است در تئاتر اتفاق بیفتد را در آن یک دقیقهای که قرار است ما با مخاطب روبرو شویم منعکس کند.
در کنار پرداخت جشنواره به این قضیه که المانهای معیار را برای تیزر خوب معرفی میکند باید چه اتفاقات و جریانهای دیگری فعال شود که به روند تیزرسازی ما کمک کند؟
من فکر میکنم اولین کار این است که یک انجمن صنفی برای این حرفه راهاندازی شود که به طور تخصصی آن را از سایر تبلیغات جدا کند. از این راه، تیزرسازی خود به خود به سمت تخصصی شدن میرود. یعنی کسی که عکاس است ناگهان شیفت نمیکند سمت تیزر؛ تشکیلات، اساسنامه و مرامنامهای دارند که براساس آن کار میکنند. این اولین پیشنهادم است. دومین پیشنهادم این است که به شدت آن را جدی بگیریم؛ ورکشاپ و کلاس تخصصی داشته باشیم تا نیروهای این حوزه را تربیت کنیم. ببینیم تجربه مثلا فلان کشور در ساخت تیزر چیست و آن را پرورش داده و بسیط کنیم، کلاس آموزشی و کتاب تخصصی را پیگیری کنیم. بحث آموزش مهمترین مساله و در عین حال حلقه مفقوده تمام ماجراهای صنفی است نه تنها در تیزر بلکه در صنوف مختلف که الان هم جا افتادهاند آموزش حلقه گم شده است. پس در مرحله اول باید صنف تشکیل داد، در مرحله دوم آموزش را جدی گرفت و در مرحله سوم موقعیت شغلی فراهم کرد. امنیت شغلی مهمترین مساله است. اینکه عدهای نخبه بیایند بدانند اینجا امنیت شغلی دارند و تمام هم و غم خود را بگذارند و کار خوب تولید کنند به خروجی خوبی منجر میشود. اگر این سه مورد را عایت کنیم فکر میکنم به نتیجه خوبی میرسیم. البته در کنارش جشنوارهها هم باید این بخش را جدی بگیرند. بخش تیزر باید بیاید و به آن نگاه تخصصی شود.
نکته دیگری که باید به آن در زیرمجموعه خلاقیت اشاره کنم این است که گاهی میبینیم که از موسیقی تئاتر برای تیزر استفاده میکنند. این بد نیست اما میتواند نقطه ضعف آن کار باشد. اولا اینکه وقتی موسیقی یک اثر را لو میدهی قبل از اینکه مخاطب با آن تراژدی و آن لحظه روبرو شود شما به عنوان مخاطب آن را شنیدهای و دیگر تاثیرش را نمیگذارد. پس باید به تیزر به عنوان اثر هنری مستقل نگاه کرد. یعنی موسیقیای بسازید که در جهت آن تیزر باشد و حداکثر سعیمان را کنیم که چیزی را لو ندهیم اما مفهوم کلی نمایش را برسانیم. این آیتمها ریز است و دیده نمیشود اما واقعیت این است که باید رعایت شوند تا اثر خوبی خلق شود. سخت است اما بههرحال شدنی است.
چشمانداز شما به عنوان کسی که در جشنوارههای مختلف دبیر بوده و تیزرهای برگزیده هر سال را زیرنظر دارید، برای تیزر تئاتر ایران در دوره کوتاه مدتی مثل یک سال آینده چطور است؟
فکر میکنم چشمانداز خوبی باشد. اما به شرط اینکه دوستانی که در تهیه تئاتر حضور دارند این بحث را جدی بگیرند. گاهی در مورد تیزر خستهایی به خرج میدهند در صورتی که مستقیم با فروش در ارتباط است. اتفاقا باید در این حوزه آدمهایی را به کار گرفت که صاحب فن و نگاه باشند. میآیند صرفهجویی کنند اما درست سرمایهگذاری نمیکنند. بعضیها به فلان بازیگر پول میدهند که تبلیغ را بگذارند در صفحه اینستاگرامشان برایشان آن سخت نیست اما دادن دو میلیون تومان برای یک تیزر سخت است. باید بپذیریم یکی از اجزای فروش کار تبلیغات فضای مجازی ازجمله تیزر است. دیگر گذشت آن زمانی که تراکت چاپ کنیم و خانه به خانه پخش کنیم. حتی بیلبوردهای شهری هم خاصیت خود را از دست میدهند. باید هزینه درست کرد و آدمهای متخصص را آورد اگر میخواهیم چشمانداز خوبی داشته باشیم از آدمهای درست و متخصص استفاده کنیم در غیر این صورت به نتیجه درست نمیرسیم و میگوییم تیزر تاثیر ندارد درحالی که تیزر تاثیر دارد اما ما درست از این ابزار استفاده نکردیم.