ایلنا گزارش میدهد؛
آیا زمان تغییرات اساسی در ساختار نمایشگاه کتاب فرا نرسیده است؟
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران همچنان نه نمایشگاه که فروشگاه بزرگی است که با تزریق بن کارتها و فروش بالا در مدتی کوتاه جدا از اینکه فرصت حیات را از کتابفروشیهای کشور دستکم برای چند ماهی پس از نمایشگاه میگیردو البته در برخی موارد، زمینه انواع تخلفات و سوءاستفاده را فراهم کرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سی و یکمین دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، امروز (شنبه 22 اردیبهشت ماه) به پایان میرسد. امسال هم بزرگترین رویداد فرهنگی کشور به زعم مسئولان با چالشهای جدی و بعضا سادهای مثل نداشتن مکان ثابت، نداشتن دبیرخانه دائمی و... روبرو بود.
جدا از اینها نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران همچنان نه نمایشگاه که فروشگاه بزرگی است که با تزریق بن کارتها و فروش بالا در مدتی کوتاه جدا از اینکه فرصت حیات را از کتابفروشیهای کشور دستکم برای چند ماهی پس از نمایشگاه میگیردو البته در برخی موارد، زمینه انواع تخلفات و سوءاستفاده را فراهم کرده است.
نقد کردن 110 میلیون بن کارت یارانهای تنها در یک نوبت و در فاصله 8 شب تا 5 صبح توسط شبکهای متشکل از 4 ناشر، نمونه کوچکی از این تخلفات است که علیرغم تاکید کارگروه نظارت بر تخلفات نمایشگاه نه تنها از بین نرفته که گویا منسجمتر هم شده است.
چاپ و فروش کتابهای ناشران دیگر که از آن به عنوان پدیده قاچاق کتاب یاد میشود نیز از مهمترین دغدغههای این روزهای نشر است. امسال هم در نمایشگاه کتاب شاهد جولان دادن عرضه کتابهایی بودیم که بدون اجازه از ناشر اصلی کپی و منتشر شده بودند و چند غرفه آن طرفتر عرضه میشدند. البته مسئله اینجا تنها پدیده قاچاق کتاب نیست و حضور در نمایشگاه با چاپهای کپیبرداری شده از حافظ، سعدی، مولانا و حتی قرآن و ادعیه باعث شده نشر و نمایشگاه ما پویایی کافی نداشته و ناشر به انتشار کتاب اصیل و با کیفت حتی فکر هم نکند و تنها با چاپ این آثار هم کف عناوین خود برای حضور در نمایشگاه را پر کند و هم دل مسئولان را با در اختیار گذاشتن عدد و رقم دهان پر کن شاد کند.
وضعیت بازار جهانی کتاب نمایشگاه هم حال چندان خوشی ندارد و آژانسهای ادبی و ناشران ایرانی به دلیل عدم حضور چهرههای اصلی نشر کشورها، آورده چندانی از نظر عقد قرارداد خرید و فروش رایت به دست نمیآورند. بورسیه نمایشگاه کتاب هم اگرچه راهکاری معقول برای جلب نظرها به نمایشگاه کتاب تهران به نظر میرسد اما با اجرای نادرست و بیشتر اعطا شدن به چهرههای رسمی و دولتی کشورها باعث شده به قول مدیر آژانس ادبی پل بازار جهانی کتاب ما روز به روز آب برود. ماجرا وقتی جالب میشود که حتی از صربستان، مهمان ویژه نمایشگاه، هم ناشری به نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نیامده بود.
اینها بخش کوچکی از مشکلات نمایشگاه است. پس از سی و یک دوره آیا وقت آن نشده نمایشگاه کتاب تهران هم صاحب دبیرخانه دائمی و مکان ثابت شود؟ و مهمتر اینکه آیا زمان تغییرات اساسی در ساختار نمایشگاه مثل حذف بخش فروش آن، کوچک کردن این رویداد دستکم از نظر زمانی و... فرا نرسیده است؟ مدیران فرهنگی کشور تمایل و درخواست خود ناشران را دلیلی بر ادامه نمایشگاه با شیوه فعلی عنوان میکنند و گویا فراموش کردهاند دولت مسئولیت سیاستگذاری و اجرای درست آن را برعهده دارد و با این بهانه از زیر بار اصلاح وضعیت توزیع کتاب کشور، نبود کتاب و کتابخانه در بسیاری از شهرها و روستاها، مجوزهای بدون حساب و کتاب نشر و... شانه خالی کند.
هرچه هست نمایشگاه سی و یکم هم تمام شد و کارهای اجرایی تا سال آینده معلق میمانند و اصلاح شیوهها هم تنها در گفتوگوهای مدیران و فعالان نشر تکرار میشود.