علیرضا رئیسیان در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد:
جریان مشکوک در سینمای ایران/چرا فیلمی که با دو میلیارد ساخته میشد، هفت میلیارد تومان پول خرج میکند؟
علیرضا رئیسیان معتقد است: نظارت بر سرمایهگذاری از طرف دولت به این معنا نیست که دولت جلوی سرمایهگذاری را بگیرد بلکه باید به افکار و علاقه مخاطبان جهت بدهد.
علیرضا رئیسیان در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا، پیرامون وضعیت این روزهای سینما گفت: سینمای ایران چند سالی است که به سمت دوقطبی شدن پیش رفته است. در یکسوی این قطب فیلمهایی هستند که ظاهرا آثار کمدیای هستند درحالیکه اکثریت آنها با هیچ استانداردی و تعریف سینماییای فیلم کمدی نیستند و فقط چند شوخی در آنها طراحی و اجرا شده است و بخش دیگر فیلمهایی هستند که به آثار ارگانی معروف شدهاند. فیلمهایی که سفارش ساخت آنها از خواست و میل مخاطبان و جامعه نشأت نمیگیرد بلکه براساس اهداف، نیات و انگیزههای رفتاری ارگانها و نهادهای مختلف و معمولا با بودجههایی چند برابر آثار معمول سینما ساخته میشود.
وی ادامه داد: دو قطبی شدن سینما به شکلی که در بالا گفتم یکنواخت شدن آثار سینمایی و کلیت سینما را به دنبال دارد و این مساله با ذات سینما که همان جذابیت، تکثر و تنوع است، در تضاد است به همین دلیل امروز به دنبال حذف گونههای مختلف فیلمهای سینمایی، بخش زیادی از کسانی که به سینما میروند نیز از این سینما کنار گذاشته شدهاند.
وی ادامه داد: این گروه از مخاطبان کسانی بودند که به فیلمهای اکشن، سیاسی، هنری و جدی علاقه داشتند و با حضور خود در دهه ۶۰ تا اوایل دهه ۷۰ در سالنهای سینما رونق زیادی را به سینما دادند و ما شاهد پرفروشبودن و پرمخاطببودن آثاری در این گونهها بودیم و هنوز نیز اثری در سالهای اخیر نتوانسته مانند فیلمهای پرفروش آن دهه، مخاطب جذب کند.
کارگردان فیلم "دوران عاشقی" ادامه داد: گروهی از مخاطبان که آثار موردنظر خود را در سالنهای سینما پیدا نمیکنند، ترجیح دادند تا آثار مورد علاقه خود را از منابع دیگری همچون فیلمهای خارجی، شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی تامین کنند. در بین دستاندرکاران و فیلمسازان و همچنین مدیران دولتی و فرهنگی نیز شور و شوق و علاقهای برای بازگرداندن این گروه از تماشاگران به سینما وجود نداشت.
رئیسیان با اشاره به اینکه تضعیف گونههای مختلف سینمایی در سه سال اخیر بیشتر شده است، افزود: هیچ برنامهریزیای برای حمایت و پاسداشت فیلمسازانی که در گونههای متفاوتی به جز آثار کمدی و سفارشی فیلم میساختند، وجود نداشت درحالیکه فروش این گونه سینمایی حتی در سالهای اخیر نیز خوب بود و مثلا فیلمهایی مثل «رگ خواب» و «فروشنده» با استقبال خوبی همراه شده بود.
کارگردان "چهل سالگی" با اشاره به اینکه این وضعیت زنگ خطر جدی را برای سینمای جریان اصلی به صدا درآورده است، گفت: دولت باید زمینه تولید فیلمهای متفاوت و جدی را فراهم کند اما نباید خودش متولی ساخت آثار باشد. همچنین باید بر نحوه ورود سرمایهها برای ساخت فیلمها نظارت جدی داشته باشد.
وی ادامه داد: این روزها شاهد هستیم که شکلی از سرمایه و پول وارد سینما شده است. اکثر صاحبان این پولها و سرمایهها به دلیل ناآگاهی و ناآشنایی با فضای سینما فقط به دنبال ساخت آثار با حضور چهرههای مطرح هستند و همین نگاه هزینههای ساخت فیلم را در کشور افزایش داده است.
رئیسیان ادامه داد: کسانی که این سرمایهها را در اختیار دارند در بیشتر موارد با استفاده از تهیهکنندگانی شناخته شده و خوشنام وارد سینما شدهاند و از آنجا که این پول از خارج از سینما وارد جریان اصلی سینما شده و منشأ آن جای دیگری است، نگرانیای برای خرج کردن ندارند درحالیکه اگر همین تهیهکنندگان میخواستند با اتکا به سرمایهای که درون سینما وجود دارد روی پای خود بایستند، رفتار دیگری را در زمان ساخت یک فیلم از خود بروز میدادند.
وی با اشاره به افزایش بیمنطق هزینهها و دستمزدها در سینما به دنبال ورود سرمایههای بادآورده، گفت: اکثر این فیلمها با هزینههای میلیاردی ساخته شدهاند و نه تنها سود خود را بازنگرداندهاند بلکه اصلا اکران نیز نشدهاند و مشخص نیست سرنوشت این فیلمها چه شده است و فقط افزایش هزینهها و خسارتزدن به جریان اصلی سینما را به دنبال داشتهاند.
رئیسیان با تاکید بر اینکه اکثر فیلمهای کمدی تقریبا به سوددهی میرسند و فیلمهای ارگانی نیز دغدغهای برای فروش و بازگشت سرمایه ندارند، ادامه داد: مقصر ضربهای که این سرمایهها به جریان اصلی سینما میزنند فقط دولت نیست بلکه متاسفانه برخی از همکاران ما در جریان اصلی سینما نیز منافع شخصی خود را کاملا به منافع جمعی و کلیت سینما ترجیح میدهند و نتیجه چنین رفتاری امروز یک سینمای یکنواخت و غیرجذاب شده است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا سیاستگذاریها در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ کاملا هدفمند گونههای مختلف سینمایی را از چرخه خارج کرده است یا نه، گفت: برخی فیلمهایی که در ژانرهایی همچون اکشن ساخته میشدند آرامآرام جذابیت خود را از دست دادند و به دلیل آنکه با تکنیکهای جدید سینمایی هماهنگ نبودند از چرخه اکران خارج شدند. این سرنوشت بهصورت طبیعی برای فیلمهای کمدیای که در حال حاضر اکران میشوند نیز به زودی رخ خواهد داد و دوره استقبال از فیلمهای کمدی پایان میپذیرد و آن زمان دیگر بازگرداندن مخاطبان به سینما بسیار سخت خواهد بود.
رئیسیان ادامه داد: کسانی که فیلمهای کمدی میسازند هدفشان فقط سود و درآمد بیشتر است و به مساله دیگری فکر نمیکنند. مدیران سینمایی باید از آنها بپرسند که چرا شما همه سرمایه خود را برای ساخت این فیلمها هزینه میکنید؟ اگر کلیت سینما را دوست دارید چرا علاوه بر ساخت آثار کمدی برای ساخت آثار جدی هزینه نمیکنید؟
وی ادامه داد: در شکل درست سرمایهگذاری در دنیا همچون آمریکا و هند و حتی شرق دور، تهیهکنندگان و کمپانیهای مختلف فیلمسازی به گونههای مختلف فیلم توجه دارند و ما اصلا شاهد نیستیم که یک کمپانی مثلا فقط یک نوع فیلم تولید کند. البته که باید فیلمهای کمدی در اندازه و تعداد خود تولید شود اما اینکه حجم زیادی از تولید در سینما به اینگونه فیلمها اختصاص پیدا کند به شکلی که گونههای دیگر کاملا کنار بروند و ما در زمان اکران فقط شاهد نمایش فیلمهای کمدی و فیلمهای سفارشی باشیم، خطر بزرگی برای سینماست.
کارگردان فیلم "پرونده هاوانا" با اشاره به اینکه امروز بهجای مخاطبان و تماشاگران، صاحبان سینما و سینماداران سفارش ساخت فیلم میدهند، افزود: افرادی که فیلمها را جدی دنبال میکنند و به اصطلاح فیلمبین هستند و به سینما نمیآیند چگونه باید نظر و سلیقه خود را اعلام کنند تا فیلمی براساس ذائقه آنها ساخته شود؟ زیرا سالندار فقط مخاطبینی را میشناسد که برای تماشای فیلم حال حاضر به سالن او میآید و به همین دلیل قدرت تحلیل درستی پیرامون وضعیت امروز مخاطبان ندارد و ما امروز از بیننده سفارش نمیگیریم و بلکه از سالندار سفارش میگیریم که بخش زیادی از آنها در دست دولت یا همان تهیهکنندگان فیلمهای کمدی قرار دارد.
وی در پاسخ به این سوال که گروه سومی که سرمایههای بادآوردهای وارد سینما میکنند چه هدفی دارند، ادامه داد: ماهیت این گونه سرمایهها را باید دولت مشخص کند. همانگونه که مثلا زمانی که یک گروه خارجی و یا تعدادی سرمایهدار خارجی قصد دارد پولی را از خارج وارد کشور کنند و دست به تولید بزنند، دولت کاملا بر آنها نظارت میکند و اهداف آنها را جویا میشود در حوزه سینما نیز نباید دولت در این زمینه سکوت کند و نباید اجازه بدهد به افرادی که فقط به صرف آنکه پول دارند و سرمایه زیادی دارند، هر کاری میخواهند در سینما انجام بدهند.
رئیسیان با اشاره به اینکه باید نهادهای صنفی و انجمنها نیز به ورود این افراد به حوزه سینما و همچنین هزینهشدن چنین سرمایهها و پولهایی در سینما حساس باشد و جدی پیگیری کند، ادامه داد: شورای عالی تهیهکنندگان سینما باید کاملا به صورت جدی به این مساله ورود کند و آنها را پیگیری کند، همچنین حقوق غیرسینمایی فیلمها را از نمایش فیلمها در اتوبوسها تا شبکه نمایش خانگی، تلویزیون و ویاودی کاملا احیا کند. درحالیکه امروز ما شاهدیم برای این امور هیچ برنامه و نقشهای وجود ندارد.
وی ادامه داد: مساله دیگر این است که در دنیا از فیلمهایی که به دنبال ارتقای سلیقه مخاطبان و همچنین بالا بردن سطح کلی سینما هستند، حمایت میشود و از آثاری که به دنبال ارتقای فرهنگی هستند، کاملا مراقبت میشود.
رئیسیان با اشاره به اینکه همه امور در سینما از مخاطب تا سالندار، امور صنفی و سازمان سینمایی کاملا در یک چرخه به هم مرتبط هستند، افزود: اگر مخاطبان جدی و بینندگان واقعی سینما خواست خود را بیان میکردند و در کنار آن حمایت از فیلمها کاملا درست و منطقی صورت میگرفت و در کنار آن فعالان و همکاران ما در سینما نیز به دنبال به هر فعالیت و هر میزان دستمزدی نبودند و دولت نیز نظارت خوبی انجام میداد و بر جریانهای سرمایهگذاری در سینما نظارت کافی میشد و منتقدان نیز هوشمندانه آثار را رصد میکردند امروز شاهد وضعیت فعلی در سینما نبودیم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا معتقد است مجموعه سرمایههایی که خارج از سینما وارد سینما شدهاند تحت عنوان پولشویی فعالیت میکنند، گفت: من هیچ نظری درباره اینکه پولشویی صورت میگیرد یا خیر ندارم بلکه این مساله و مشخص کردن نحوه ورود سرمایه و دلایل هزینهکرد آن در سینما کاملا برعهده دولت است. من و دیگران زمانی میتوانیم حکم بدهیم و نظر بدهیم که سند داشته باشیم اما در اینکه نحوه سرمایهگذاری این پولها در سینما اشتباه است و باعث شده تا ضررهایی به کلیت سینما وارد شود و مثلا یک فیلمی که تا پیش از این با دو میلیارد ساخته میشد با ورود این سرمایهها به هفت میلیارد تومان رسیده است هیچ شکی نیست و مشخص میکند که شکل سرمایهگذاری کاملا ایراد دارد.
وی ادامه داد: نظارت بر سرمایهگذاری از طرف دولت به این معنا نیست که دولت جلوی سرمایهگذاری را بگیرد بلکه باید به افکار و علاقه مخاطبان جهت بدهد و اگر جهتدهی نداشته باشیم این سرمایهها به هرز میرود و نیاز به مراقبت دارد اما معنی مراقبت این نیست که فقط به صدور چند دستورالعمل و بخشنامه بسنده کنیم و دولت وظیفه ایجاد زمینه برای تولید انواع فیلمها در گونههای مختلف را دارد و بعد از آن عدالت را در اکران و ایجاد فضای رقابتی فراهم کند و باید سینما به سمتی حرکت کند که بخش خصوصی برنامهای مشخص داشته باشد و دولت نیز نظارت کند تا تعادل و توازن از بین نرود.