خبرگزاری کار ایران

تونی کرگ: ساده‌سازی هندسی مبنای کار من است

کد خبر : ۶۱۷۹۲۳

نشست تخصصی پیرامون مباحث امروزین در مجسمه‌سازی ایران با حضور تونی کرگ هنرمند انگلیسی-آلمانی و بهرنگ صمدزادگان، روز یکشنبه 9 اردیبهشت ماه در سالن اجتماعات موزه هنرهای معاصر تهران برگزار ‌شد.

به گزارش ایلنا، تونی کرگ با اشاره به رویکرد خود در مجسمه‌سازی گفت: وقتی در 19 سالگی وارد دانشگاه هنر شدم اتفاقاتی مانند لندآرت، هنر مفهومی و مینیمالیزم در حال توسعه بودند. من ابتدا قصدی برای ورود به مجسمه‌سازی نداشتم اما یک تمرین مجسمه‌سازی به من داده شد و برایم خیلی جالب بود که چگونه می‌توانم مواد را تغییر دهم و به آنها مفهوم بدهم.

کرگ ادامه داد: سال 1972 به این نتیجه رسیدم که نمی‌خواهم بخشی از این حرکت مینی‌مالیزم باشم و می‌خواهم خودم را پیدا کنم. شانس من این بود که در رویال کالج لندن درس خواندم که موزه تاریخ طبیعی و زمین شناسی پشت آن بود و فرصتی برایم به وجود آمد که اشکال طبیعی را بررسی کنم. روش سنتی در هنر این بود که چیزی را ببینید و سپس نقاشی کنید، من هم به شیوه خودم به دنیای هنر نگاه کردم و برای همین هیچ وقت احساس نکردم به گروه خاصی تعلق دارم.

این هنرمند انگلیسی-آلمانی افزود: من معمولاً برای کار خود از موادی استفاده می‌کنم که برگرفته از دل طبیعت باشند. طبیعت میلیاردها سال است که از طریق تکامل شکل‌دهی می‌شود و اینکه ظرف مدتی کوتاه توانستیم این تحولات را در ساخت حجم به وجود آوریم یک معجزه است. من در زمان کار با یک ماده سعی می‌کنم تمام احساسم را روی آن پیاده کنم. دقیقا مثل فعالیت یک آهنگساز.

کرگ در ادامه گفت: در این آثار علاوه بر فرم ظاهری و محتوا، پس زمینه متریال و هنرمند نیز اهمیت دارد، معمولاً با متریال ساده کار می کنم، در این آثار طبیعت باز سازی نشده است و اینکه هر ماده‌ای چه ایده‌ها و خوانش‌هایی را ایجاد می کند اهمیت دارد. هر فکر و ایده‌ای را می‌توان در مواد پیدا کرد، مجسمه‌سازی چون کاربردی و صنعتی نیست می‌تواند غنای فرم را به مواد برگرداند. ما در زندگی روزمره با مواد سروکار داریم آما این ارتباط کاربردی است و تکرار می‌شود اما مجسمه‌سازی می‌خواهد در برابر این تکرار قرار گیرد و ایده‌های نو را طرح کند.

این هنرمند انگلیسی – آلمانی گفت: همیشه تم‌هایی در آثارم مورد نظر است، اما در فرم‌های گوناگون بیان شده است، تم‌هایی در درون و بیرون آثارم که پیچیدگی ایی دارد. ارتباط انسان با طبیعت و ارتباط بین دانستن و باورداشتن ازجمله تم‌هایی است که در آثار دیده می‌شود.

صمدزادگان نیز در بخشی از این جلسه گفت: با نگاهی به آثار شما می‌توان فهمید به ماده و مجسمه به عنوان ساختار و زیربنای زبان نگاه می‌کنید و در پی انعکاس یا بازنمایی شکل خاصی نیستید. بلکه بیشتر در تکاپو برای بهره‌گیری از مجسمه برای خلق زبانی جدید هستید.

کرگ در پاسخ به این موضوع گفت: من فکر نمی‌کنم که زبان جدیدی را ایجاد می‌کنم، بلکه بیشتر بحث عدم رضایت از مصرف مواد است. ما هر روز خود را در مواد گوناگون مانند لباس، ساختمان و... غرق می‌کنیم. این گستره استفاده از مواد وارد فرهنگ زیست ما شده و دائم در حال تولید چیزهایی هستیم که به شکل ناباورانه‌ای کسل کننده شده و در فکر و احساس ما هم رسوخ کرده است. امروزه مجسمه‌سازی یک نیاز واقعی است و تنها هنری است که از مواد نه برای جنبه اقتصادی یا کاربردی خاص، بلکه برای بیان ایده استفاده می‌کند. ساده‌سازی هندسی مبنای کار من است و شکل هایی ارگانیک در آنها وجود دارد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز