ضیمران در همایش یررسی نقش و جایگاه سیمین دانشور در ادبیات معاصر:
سیمین دانشور پیشرو نقد پسااستعمار است
همایش بررسی نقش و جایگاه سیمین دانشور در هنر و ادبیات معاصر با حضور احمد ابومحبوب، محمد بقاییماکان، سیمین پناهیفرد، محمدحسین دانایی، علی دهباشی، هرمز همایونپور و محمد ضیمران دیروز در باغ کتاب تهران برگزار شد.
وی افزود: نفوذ این کشورها در آثار سیمین دانشور مورد نقد قرار گرفته است و مهمترین اثر در زمینه "سووشون" است که موضوع آن به جنگ جهانی دوم برمیگردد.
ضیمران با اشاره به اینکه در چارچوب این داستان روایتها بسیار آشکار نشانگر دسیسههایی است که در حال شکل گرفتن است، تصریح کرد: در این داستان نشان داده میشود که ارتش خارجی باعث قحطی کشندهای در سرزمین ایران شده است. یوسف در این داستان براثر دسیسه انگلیسیها به دست یک هموطن کشته میشود و نویسنده در این کتاب تمامی ابعاد نفوذ بیگانگان در ایران را به خوبی نشان داده است.
وی با اشاره به اینکه گفتمان زنانه در آثار سیمین دانشور بسیار بازتاب دارد، عنوان کرد: توجه به نابرابری زن و مرد در دهه ۶۰ میلادی بسیار مورد توجه قرار گرفت و دکتر دانشور، پیشاهنگ این جریان در گفتگوها و داستانهای کوتاه خود است.
ضیمران در پایان خاطر نشان کرد: سیمین دانشور در شیراز متولد شد و در دامن قمرالسلطنه حکمت پرورش یافت در سال های ۱۳۳۰ در استنفورد مطالعات خود را به صورت کتاب زیباشناسی هنر، به چاپ رساند. او در فرهنگ چند ساحتی رشد کرد و وسعت دیدش را در تنگ نظریهای سیاسی، زندانی نکرد. حضور دانشور در هنرستان کلنل وزیری باعث شد که از همنشینی با هنرمندی چون کلنل، درباره زیباییشناسی بیشتر ژرفنگر باشد.
دانشور و آلاحمد بدون یکدیگر هویت متفاوتی داشتند
در ادامه این نشست؛ محمدحسین دانایی، خواهرزاده جلال آل احمد با تشکر از دوستداران سیمین و جلال، اظهار کرد:" خانه جلال و سیمین در اردیبهشت ۹۳ در اختیار شهرداری منطقه یک قرار گرفت تا خانه ـ موزه سیمین و جلال شود. "
وی تصریح کرد: بعد از گذشت ۴۶ ماه، کارهای این خانه انجام شده است و منتظر افتتاح آن هستیم. اما به تازگی گفته شده که در آنجا خانه ادبیات داستانی ایجاد میشود. این خبر زیاد دقیق نیست. معلوم نیست که آیا کاربری در حال تغییر است یا اسم آن عوض میشود؟
دانایی ادامه داد: سپاسگزاریم که این تصمیم را با رسانهها در میان گذاشتهاند. اما اسم تبدیل به هویت اشیاء میشود و برای آن معیارهایی ایجاد شده است. باید اسم رابطه ظاهری با مسمی داشته باشد و لزومی ندارد که خانه موزه سیمین و جلال به چیزی دیگر تبدیل شود. واقعیت این است که این خانه، منزل سیمین و جلال بوده است و همه آن را به این نام میشناسد. میراث فرهنگی در سال۱۳۸۳، آن را در زمان حیات سیمین دانشور، به همین عنوان ثبت ملی کرده است.
وی با اشاره به اینکه سیمین و جلال، زوجی موفق و عاشق بودند و الگوی خوبی برای جوانان فارغ از حیطه کاری داشتند، بیان کرد: تغییر نام خانه آنها باعث میشود، به مرور این تجربه شیرین از یاد برود.
دانایی در پایان درباره ارتباط سیمین و جلال در حیطه ادب و هنر، گفت: "آن دو همکاری نزدیک و وسیعی با هم داشتند و اگر این پیوند حاصل نمیشد، هر دو در تاریخچه ادب ما حضور داشتند اما با آنچه از هویت آنها اکنون وجود دارد، تفاوت داشت. آثار جلال به مرور از مقالات سیاسی صرف به نوشتههایی با لحن شیرین تبدیل میشود و از آن طرف لحن نوشتههای سیمین دانشور، از نوشتههای احساسی و اشرافی به لحنی مسئول و اجتماعی تغییر میکند."
دهباشی: نامههای سیمین و جلال بخشی از تاریخ معاصر ایران است
در ادامه علی دهباشی با تاکید بر نقش موثر سیمین دانشور در ادبیات داستانی ایران، اظهار کرد: اگر پیوند بین سیمین و جلال آلاحمد صورت نمیگرفت هیچگاه قلم این دو نفر به این پختگی نمیرسید.
وی عنوان کرد: تنها نویسندگانی که به این حد نامه و مکاتبه با هم داشتهاند سیمین و جلال بودهاند که به نظر من بخشی از تاریخ معاصر ایران است.
سیمین پناهی فرد دیگر سخنران این برنامه در ادامه درباره سیر تحول آثار سیمین دانشور اظهار کرد: ادبیات زنانه یا فمینیستی که این روزها همه از آن سخن میگویند و خود را مبدع و نظریهپرداز آن میدانند، حدود 70 سال پیش توسط سیمین دانشور با انتشار مجموعه داستان " آتش خاموش" که در داستاننویسی آن دوران تازگی داشت در ایران آغاز شد.
وی افزود: با نگاهی به آثار فروغ فرخزاد میینیم که دانشور در تمام داستانهایش کوشیده است به زندگی و مسائل زنان بپردازد و اغلب شخصیتهای داستانهایش نیز زن هستند. بنابراین باید سیمین دانشور را مبدا تفکر فمینیستی در ایران بدانیم.
پناهیفر ادامه داد: همه زنان پس از او از افکار وی الهام گرفتند و او بود که به زنان امید و جرات حضور در عرصه ادبیات را بخشید. توجه به زنان و پرداختن به زندگی آنها تا قبل از دانشور بین نویسندگان مرد ایرانی نیز مرسوم بوده است. با این تفاوت که نوع و شخصیت زنان داستان های آنها با زنان دانشور تفاوت بسیار دارد.
در پایان این نشست احمد ابومحبوب، جایگاه ادبی و هنری سیمین دانشور را از لحاظ تاریخی بررسی کرد و افزود: تلاش زنان برای محو کردن کل ستمگری است. این جریان در تاریخ ایران سیر خودش را داشت و موجب به وجود آمدن ادبیات زنانه شد. ما ادبیات زنان داریم و ادبیات زنانه. ادبیات زنان درباره همه آثاری است که توسط زنان نوشته میشود، اما ادبیات زنانه درباره ستمی است که بر زنان رفته است.
وی عنوان کرد: تا پیش از انقلاب مشروطه ادبیات زن داشتیم اما ادبیات زنانه نداشتیم. بعد از قاجاریه، زنان کمکم با حقوق خود آشنا شدند و آغاز آن را نمیتوانیم دقیق بیان کنیم. زن ایرانی پیش از مشروطه تسلیم تقدیری است که فرهنگ مردسالار برای آن رقم زده است و خودش هم رضایت داشت. این مسائل در نمونههای مختلف وجود داشت تا به سیمین دانشور رسید تا در برابر این نگرشها ایستادگی کرد و در ادبیات زنانه سرآمد شد.