خبرگزاری کار ایران

در گفت‌وگو با ایلنا مطرح شد؛

نمی‌خواهم نمایشگاهم فقط محل رفت‌وآمدِ روشنفکران باشد

نمی‌خواهم نمایشگاهم فقط محل رفت‌وآمدِ روشنفکران باشد
کد خبر : ۵۸۹۹۹۶

زارع‌نژاد گفت: در این نمایشگاه، ارشاد به دو تا از کارهای مسعود قرائی، مجوز نداد. من هم می‌توانم این مسئله را بزرگ کنم و بگویم که ارشاد به ما اجازه کار نمی‌دهد و مثل عده‌ای همین را دست‌مایه‌ای کنم تا بیشتر دیده شوم و به چشم بیایم و هی آن را در فضای مجازی پخش کنم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، «بوسه‌ی کلیمت به عاشقانه‌های پلاک 4» نام یک نمایشگاه گروهی به گردآوریِ الهام زارع‌نژاد است. این نمایشگاه سومین مجموعه از سری نمایشگاه‌هایی است که با محوریتِ یکی از تابلوهای مطرح جهان برگزار می‌شود.  

الهام زارع‌نژاد (گردآورنده‌ی این نمایشگاه) گفت: این نمایشگاه مجموعه‌ای است از نمایشگاه‌های پلاک 4 -شماره پلاک گالری دنا- که من براساس نامِ تابلوهای خیلی معروف جهان برگزار می‌کنم. ابتدا محتوایی را از تابلوها می‌گیرم و براساس آن محتوا استیتمنت نمایشگاه را می‌نویسم و هنرمندانی که مدنظر دارم را به هر نمایشگا‌ه‌ دعوت می‌کنم تا هر کس براساس ذهنیات خودش اثری را با آن محتوا خلق کند و در نمایشگاه ارائه دهد.

وی درخصوص نمایشگاه‌های قبلی از همین مجموعه افزود: نمایشگاهِ شماره یک از این مجموعه، براساس تابلوی «لبخند ژکوند» داوینچی بود. چون کارها ملهم از این تابلو بود، من رویکرد طنز را برای نمایشگاه انتخاب کردم. نمایشگاه شماره دو براساس تابلوی «جیغ» ادوارد مونک شکل گرفت. چون تابلو جیغ‌ را تصویر کرده بود، من نیز کارهایی را برای نمایشگاه گردآوردم که با صوت، سکوت و موسیقی آمیخته بود.

این هنرمند در خصوصِ نمایشگاه حاضر گفت: این نمایشگاه سومین سری از این مجموعه است و این‌بار تابلوی بوسه‌ی کلیمت را انتخاب کردم چون برای این نمایشگاه محتوای عشق، نفرت و خیانت را مدنظر داشتم و این تابلو می‌توانست چنین ذهنیتی را پوشش دهد. مولتی مدیای نمایشگاه را از عکس، مجسمه، ویدئوآرت، نقاشی، طراحی و ... انتخاب کردم تا قشر بیشتری از مردم با نمایشگاه ارتباط برقرار کنند و همه در گالری در کنار هم جا شوند.

نمی‌خواهم نمایشگاهم فقط محل رفت‌وآمدِ روشنفکران باشد

زارع‌نژاد یکی از اهدافی که در هر نمایشگاه دنبال می‌کند را آشنا کردنِ مردم با فضاهای هنری دانست و ادامه داد: قصدم این است که مردمِ غیرهنرمند نیز با نمایشگاه ارتباط بگیرند. نمی‌خواستم گالری به‌صورت اختصاصی محل حضورِ گروه خاصی باشد و یکی از دلایلی هم که این تابلوهای معروف را انتخاب می‌کنم همین است تا عوام هم آشنایی بیشتری با نمایشگاه داشته باشند و ارتباط بیشتری برقرار کنند. مطمئناً وقتی که مجموعه‌های دیگری از این نمایشگاه برگزار شود نمایشگاه‌های قبلی تأثیر خود را بیشتر نشان می‌دهند و به نوعی در فضای تجسمی باقی می‌مانند.

وی گفت: در این نمایشگاه در اتاق اول تمام کارها براساس استیتمنت کار شده. در اتاق دوم کارهایی از صمد قربان‌زاده و فرشید پارسی‌کیا و اینستالیشنی از خودم قابل مشاهده است که اختصاصاً برای این نمایشگاه کار شده است. فقط چند هنرمند بودند که کارهایی از قبل داشتند که به محتوای نمایشگاه می‌خورد و برایم فرستادند. به غیر از آقای کیوان مهجور و خانم نیلوفر قادری‌نژاد بقیه همه هنرمندانی از نسل جوان هستند. ویدئوآرتی برای این نمایشگاه تهیه شده که الهه زارع‌نژاد آن را ساخته است. این ویدئوآرت براساس فضای کافه‌های امروزی و تنهایی‌های آن ساخته شده است.

نمی‌خواهم نمایشگاهم فقط محل رفت‌وآمدِ روشنفکران باشد

این هنرمند درخصوص اختصاص دیواری از این نمایشگاه‌ها به عالمِ ادبیات گفت: خود من در تمام این نمایشگاه‌ها برای آنکه ارتباط ادبیات را هم با فضای نمایشگاه حفظ کنم دیوار ورودی گالری را که اسمش را دیوار مردگان گذاشته‌ام به ادیبی اختصاص می‌دهم تا بتوانم از کتاب‌هایش در نمایشگاه مدد بگیرم و از محتوایش استفاده کنم. برای این نمایشگاه ناظم حکمت (شاعر فقید تُرک) را با محوریت کتاب «نان و نمک» که آقای احمد پوری ترجمه کرده، انتخاب کردم. دوشنبه هم در مراسم اختتامیه‌ی نمایشگاه، با حضور آقای پوری در نشستی که برگزار می‌شود، خوانشی از اشعارِ عاشقانه ناظم حکمت خواهیم داشت.

نمی‌خواهم نمایشگاهم فقط محل رفت‌وآمدِ روشنفکران باشد

وی درخصوص دیگر نشست‌های مختلف این نمایشگاه گفت: برای این نمایشگاه یک نشست عکاسی برگزار شد که آقای یوریک کریم مسیحی به همراهِ آرمان استپانیان، مهدی سروری و کامران شریفی سخنرانی داشتند. نشست بعدی نشست نشانه‌شناسی بود که با سخنرانی آقای شعیری و خانم ایزدپناه همراه بود. نشست نشانه‌شناسی را من در تمام نمایشگاه‌ها برگزار می‌کنم.

وی در پاسخ به این سؤال که آیا برای این پروژه به سراغ هنرمندان و آثار ایرانی هم خواهد رفت یا خیر، گفت: مدنظرم آن سری از تابلوهای معروفی بوده که طبق آماری که گرفتم قشر اعظمی از مردم آن‌ها را می‌شناسند. لبخند ژکوند یکی از معروف‌ترین تابلوهایی است که همه آن را می‌شناسند. این آمار را از فضای اجتماعی خودمان با پرسش از مردم انجام می‌دهم. به شهر کتاب‌ها مراجعه می‌کنم و از مردم در اتوبوس و پیاده‌روها یک نظرسنجی می‌کنم. هم‌چنین با جستجویی که در سایت‌های خارجی داشتم، متوجه شدم مشهورترین تابلو لبخند ژکوند است و در رتبه دوم تابلوی جیغ بود. قصد داشتم شماره سه را گرونیکای پیکاسو انتخاب کنم ولی بعد پشیمان شدم.

وی ادامه داد: دیدم در حال حاضر حال جامعه و خودمان آن‌قدر خوب نیست که دست به چنین انتخابی بزنم؛ با انتخاب تابلوی گرونیکای پیکاسو، نمایشگاه بیانگر یک دنیای آشوب و جنگ می‌شد و با این شرایط، قاب گرفتن هنری تابلوها و دعوت مردم برای دیدن از آن‌ها کار بیهوده‌ای بود. به این دلیل تابلوی کلیمت را انتخاب کردم چون این تابلو نشانگر یک دنیای محبت است. تا وقتی که عشق و محبت در بین ما گم شده است فکر می‌کنم این حالت کرختی در جامعه وجود خواهد داشت.

وی در پایان گفت: کار کردن لازمه‌ی موفقیت است. امروزه شاهد این هستیم که همه‌ فقط غر می‌زنند که چرا نمی‌شود کار کرد؟ و مدام بهانه‌تراشی می‌کنند. در این نمایشگاه، ارشاد به دو تا از کارهای مسعود قرائی، مجوز نداد و ما مجبور شدیم که دو کار دیگر را به جای آن‌ها انتخاب کنیم. من هم می‌توانم این مسئله را گنده کنم و بگویم که ارشاد به ما اجازه کار نمی‌دهد و مثل عده‌ای همین را دست‌مایه‌ای کنم تا بیشتر دیده شوم و به چشم بیایم و هی آن را در فضای مجازی پخش کنم، ولی تن به چنین کاری نداده و نخواهم داد.

نمی‌خواهم نمایشگاهم فقط محل رفت‌وآمدِ روشنفکران باشد

نمی‌خواهم نمایشگاهم فقط محل رفت‌وآمدِ روشنفکران باشد

نمی‌خواهم نمایشگاهم فقط محل رفت‌وآمدِ روشنفکران باشد

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز