واکنش هنرمندان به غرق شدن کشتی سانچی و کشته شدن ۳۲ دریانورد ایرانی
هنرمندان سینما، تئاتر و تلویزیون ایران به حادثه کشتی سانچی واکنش نشان داده و با خانوادههای داغدار آنان ابراز همدردی کردند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حادثه دلخراش نفتکش سانچی و کشته شدن ۳۲ دریانورد ایرانی؛ بهت و غم زیادی را در بین ایرانیان ایجاد کرد. جامعه ایران از مسئولان تا مردم و قطعه هنرمندان نسبت به این حادثه واکنش نشان دادند. آنها با ارسال پیامهای تسلیت تلاش کردند خود را در غم و اندوه خانوادههای از دسترفتهگان شریک بدانند و با آنها همدردی کنند.
در میان هنرمندانی که از روز اول پیگیر اخبار این حادثه بودند و امروز با ارسال پیامهای تسلیت سعی در تسکین دل سوخته خانوادههای داغدار داشتند؛ به رخشان بنیاعتماد، ریما رامینفر، پرویز پرستویی، رامتین لوافیپور، پریناز ایزدیار، لیندا کیانی، تینا پاکروان، جمشید هاشمپور، پوران درخشنده، نوید محمدزاده، بهرام رادان، رضا صادقی، پریچهر قنبری، رضا صادقی، احسان کرمی، هادی حجازیفر و سالار عقیلی میتوان اشاره کرد.
رخشان بنیاعتماد نوشت: بر کدام داغ بگرید مادر نجیب ایران
رامتین لوافیپور کارگردان سینما نوشت: ۳۲ یک عدد نیست. ۳۲ وجود است. ۳۲ برابر هر کدوم از ما که این تراژدیها رو روی پرده زندگی هر روز میبینیم.
پورران درخشنده نوشت: وای چقدر تلخ.،........ایرانم،. چگونه بگویم تسلیت.، چگونه باور کنم این غم بزرگ را،. تسلیت واژه کوچکی است در مقابل این درد عظیم....، به مردم سرافراز و داغدار ایران و به خانواده قهرمانان نجیب نفتکش سانچی تسلیت میگم، روحشان شاد و یادشان همیشه در دل جان
پرویز پرستویی نیز نوشت: ملوانان سرزمین من، قهرمانان آبهای آزاد، یادتان همیشه در قلبهای ما آکنده خواهد بود... روحتان شاد فرشتههای پر کشیده.
تینا پاکروان کارگردان سینما نوشت: غریب غربت دریا شد.
بهرام رادان بازیگر سینما در اینستاگرام خود نوشت: به خدا که حق این مردم شریف، این فجایع نیست.
احسان کرمی مجری و بازیگر نیز نوشت: این شبیخون بلا باز چه بود اى ساقى!
لیندا کیانی بازیگر سینما نیز خطاب به خانوادههای داغدار دریانوردان نوشت: اى واى بر اونهایى که جوونیشون سوخت و خانوادههایى که حسرت براشون موند.
بهمن کامیار نیز نوشت: موج!
زیبا
دریا
ژرف!
من
سرخوش!
صدای غرش دریا
صدای بازی امواج و قایقها
چه بیدادی به راه انداختهاند امشب
خیال سادهٔ من هم
به فکر صید و صیاد
به فکر بادِبان نازکی در باد!
میان غرش و غوغای بیرحمانهٔ موج
به ناگه
صدای زنده و خش دار صیاد!
صدایی از سر ذوق
چه سنگین توری امشب میبرم خانه
به زحمت میکشد بالا و در یک لحظهٔ بیرنگ
میان تور رنگینش
نگاه مهربان و صورتی «زیبا» نمایان شد
من از دریا و موجی که تو را از من گرفت و
هدیهٔ صیاد و تورش کرد بیزارم
من از این بازی بیذوق صید و ماهیگیر
من از توری که صیدش چشم زیبای تو باشد
سخت بیزارم!
چه بیانگیزه امشب سمت ساحل میرود صیاد
اما
برای من
چه سنگین و گُهر باری به دوشش هست!
موج!
بیرحم!!
دریا!
حقیر!!
من
سالار عقیلی نیز نوشت:
برسان باده که غم روی نمود ای ساقی
این شبیخون بلا باز چه بود ای ساقی پایانِ امید..
تسلیت به خانوادههای داغدار دریانوردان،...
سربازان وطن ...
تسلیت وطنم.