در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
بازیابی موسیقی ۳۸۵ شغلِ منسوخ شده ایرانی+صوت و فیلم
موسیقی ۳۸۵ شغل ایرانی که با ورود تکنولوژی کاملا منسوخ شدهاند طی پروژهای توسط مسعود نکویی گردآوری، اجرا و ضبط میشود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بخش مهمی از فرهنگ موسیقایی کشورمان به «کارآوا»ها یا همان موسیقی کار مربوط میشود که با ورود به دوران صنعتی و مدرنیسم، ضمن از میان رفتن مشاغل سنتی، موسیقیهای مربوط به آنها نیز از بین رفته است؛ در چنین شرایطی مسعود نکویی طی پروژهای طاقتفرسا، برای گردآوری و ضبط موسیقی ۳۸۵ شغل ایرانی تلاش میکند.
مسعود نکویی در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره این پروژه که به گردآوری و ضبط موسیقی ۳۸۵ شغل منسوخ شده ایرانی اختصاص دارد، گفت: پروژه من شامل موسیقی ۳۸۵ شغل ایرانی میشود که متاسفانه منسوخ شدهاند. تا به امروز توانستهام موسیقی ۲۴ شغل مانند «گلیم سیرجان»، «قلعگری»، «رختشویی»، «کلاهمالی»، «نمدمالی» و بسیاری شغلهای دیگر را گردآوری کنم و کارهای آنها را به انجام برسانم؛ این موسیقیها با شیوه «اکتاپلا (ترکیب حرکت و آواز)» قرار است اجرا شوند.
این موزیسین در ادامه افزود: ما سبکی به نام «موزیکیوم» به معنای موسیقی موزهای داریم و پروژه من در این حوزه قابلیت اجرا دارد. مخاطبان چنین اجراهایی نیز بیشتر از ۳۰ نفر نمیتوانند باشند. مخاطب وقتی به کنسرتی با فرم «موزیکیوم» وارد میشود در جای ثابتی نخواهد نشست و طی یک پروسه با موسیقی و جریانی که در شغل مورد نظر در حال روی دادن است، همراه میشود. برای مثال اگر به حمامهای ایرانی پرداخته میشود مخاطب در مراسم مختلفی که در حمام ایرانی روی میدهد همراه میشود و موسیقی حمام به صورت آکاپلا، اکتاپلا و برخی اوقات نیز به صورت سازی اجرا میشود. مثلا مخاطب با ماجرای سکهای که به عنوان «سکهآروزها» در حوض انداخته میشود یا در مراسم حنابندانی که در حمام ایرانی برگزار میشود، شرکت میکند و موسیقی با شیوهای داستانی روایت ماجرا را روایت میکند.
وی ضمن اشاره به نمونههای مختلف کارآواها در ایران عنوان کرد: ما داستانی به نام «گیسه گل» داریم که ماجرای یک چوپان به نام مرادو بوده؛ او عاشق گیسهگل بوده و با اجرای نی بسیاری از کارهای مربوط به این شغل را انجام میداده؛ مثلا وقتی احساس میکرده قرار است به گله حمله شود با نی، نوعی از موسیقی را اجرا میکرده و مانند زبان «مورس» به «گیسهگل» خبر میداده است. مراسم حنابندان مرادو نیز با موسیقی و شغلها و کارهای مربوط به آن نیز در این مجموعه قرار میگیرد که موسیقی آن را باید به طور کامل شنید.
مسعود نکویی همچنین در مورد اجراهایی که از کارآوارها داشته گفت: ما تاکنون چهار اجرا از این نوع موسیقی کار همراه با حرکت داشتهایم که بسیار مورد توجه قرار گرفته است. موسیقی کار این شغلها به شیوه آکاپلا و همراه با حرکت طراحی شده است. تاکنون پژوهش ۱۰۰ شغل از میان این ۳۸۵ شغل منسوخ شده ایرانی انجام شده و موسیقی ۲۴ شغل نیز آماده اجراست. ضبط ۸ قطعه از آنها مانند «دار قالی یشکی»، «گلیم سیرجان یا شیریکی پیچ»، «مفشو دوزی»، «پته»، «رختشویی»، «کلاهمالی»، «خشتمالا» و «کفشگری یا کفشدوزی» نیز تاکنون انجام شده است. البته تمام این پروژه تاکنون با هزینههای شخصی انجام شده است.
این آهنگساز افزود: ما تا قرن بیستم مشکلی برای ادامه حیات چنین کارآواهایی نداشتیم و بخشی از این مشاغل که با فرهنگ و هنر و آداب و رسوم و هویت ما آمیخته بودند، اجرا میشدند. یعنی وقتی مثلا در کرمان عروسی برگزار میشد مردم «رقص قالی» انجام میدادند و قالی که ارزشمندترین وسیله خانه محسوب میشد را روی سر میچرخاندند و معنایش این بود که ارزشمندترین وسیلهای که داریم زیر پای میهمان است. کودکان هم برای بازیهایشان، از حرکات و موسیقی شغلهایی مانند پنبهزنی و مسگری و نانوایی و غیره استفاده میکردند و حاکات و آوازهای این شغلها را به صورت بازی انجام میدادند. در واقع کارآواها و ذکرهای آنها به آداب و رسوم و هویت و مذهب و اعتقادات و بسیاری چیزهای دیگر گره خورده بود.
وی همچنین عنوان کرد: در فرهنگ ما، موسیقی را به عنوان لعاب در مشاغل مختلف استفاده میکردهاند و این به اصطلاح «کارآوا»ها را مردم موسیقی نمیدانستند. مردم در حین انجام کار این کارآواها را انجام میدادند. مثلا در کلاهمالی همزمان با کوبیدن آرنجها بر روی نمد با موسیقی خاصی یک گروه میخوانند «پشم، کرک، حلاجی، آب صابون، کلاهمالی»؛ یک گروه دیگر نیز «حیدر، حیدر، حیدر...» را میخواندند؛ فرد دیگری نیز «نمد بمال، نمد بمال...» را با آواز میخواند. در پروژههایی که به موسیقی این شغلها پرداختهایم؛ در واقع شش کار مختلف در کارگاه در حال انجام است و شش موسیقی کار در چنین مکانی اجرا میشود. یا مثلا وقتی کلافهای نخ را جمع میکردند، میخواندند «رفیقو بگیر، چیو بگیرم، این کلافه رو، چیکارش کنم، بده به رفیق». امروزه این شغلها از میان رفته و چنین کارهایی توسط دستگاهها و ماشینها انجام میشود. برای اینکه چنین بخش مهمی از فرهنگمان به طور کامل از بین نرود کارآواها و حرکاتشان و وجه تسمیه شغلهای مورد نظر را جمعآوری و اجرا میکنیم. یعنی سه عنصر کلام، آوای موسیقی و حرکت را در هر شغل گردآوری کرده و علاوه بر پیشینه آن در یک مجموعه به مخاطب ارائه میکنیم. به هر حال آخرین کسانی که این مشاغل را انجام میدادند فوت کردهاند و اگر امروز این موسیقیها را گردآوری و ضبط نکنیم شاید دیگر امکان گردآوریاش را نداشته باشیم.
مسعود نکویی همچنین ضمن اشاره به یکی از مشاغل منسوخ شده ایرانی و موسیقی آن گفت: آخرین گود خشتمالی در کنار بازار کرمان بود که قدمت آن به بیش از ۲ هزار سال میرسید و کار خشتمالی در طول تمام قرنها باعث شده بود تا گود بسیار عمیقی در آن به وجود بیاید. خب این مکان به فردی واگذار شده که از امارات آمده و قرار است در آن برج سازی کند. چهار گروه در این شغل وجود داشتند که موسیقی و کارآواهای مخصوص به خود را اجرا میکردند. گروه اول کودکان بودند که گل را با دستهای کوچکشان توی قالبها میکوبیدند تا شکل قالب را بگیرد و «گل چلاسکو چک چک» میخوانند. در واقع از «نامآواها» و آواهای خاص مانند صدای کویبده شدن گل بر زمین که «چک چک» صدا میدهد نیز استفاده میشد. گروه دیگر نیز «گل قالب آخوره خشت...» را میخوانند. و به همین ترتیب هر کسی کاری انجام میداد و کارآواهای مخصوص خود را اجرا میکردند؛ ما این را به گونهای اجرا خواهیم کرد که بیشتر شبیه به یک اپرت است. ما تمام اینها را بازسازی میکنیم و بعد از ورود هر نقش نیز موسیقی، کنترپوان، هارمونی و سایر نکات در اجرای آن لحاظ میشود تا مخاطب با آن به طور کامل آشنا شود.
وی افزود: اجرای چنین پروژهای نیاز به سرمایهگذاری فرهنگی جدی دارد چون واقعا در مورد برخی از مشاغل، ما با چنین بودجه شخصی و کمی فقط یک سمپل را با همراهی ۱۵ – ۱۶ نفر داریم ارائه میکنیم. مسئولانی که اجرهای ما را در این زمینه دیدهاند بسیار تحت تاثیر قرار گرفتهاند و تمجیدها و تعریفهای بسیاری از این کار ما انجام میدهند اما در بحث سرمایهگذاری و حمایت متاسفانه تا کنون هیچ اتفاقی نیافتاده است. این پروژه به مولفههایی گره خورده که جزو هویت ما محسوب میشوند و ابعاد پنهان بسیاری از فرهنگمان را روشن میکنند. برای مثال بسیار دیده شده که میگویند ایرانیها افسرده هستند و اصلا شاد نیستند؛ اما برخلاف این مدعا، در زمینه موسیقی کار، فضای شاد و پر تحرکی وجود دارد که لایحههای دیگری از زندگی ما ایرانیها را نشان میدهد.
قطعه «یشکی دوشکی»را از اینجا میتوانید ببینید و بشنوید:
قطعه «دار قالی» را از اینجا میتوانید بشنوید: