ایلنا گزارش میدهد؛
آیا کافه باغ نگارستان، خلاف قوانین میراثفرهنگی است؟
اتفاقی که در خصوص بسیاری از بناهای میراثی در سطح کشور تاکنون افتاده، این است که عدهای براساس روابط نزدیک با برخی مسئولانِ مجموعههای میراثی و ملی، با اجارهبهای بسیار ناچیز، در گوشهکنارِ محوطههای میراثی، کسب و کاری به راه انداخته و به نحوی از یک سایتِ ملی، بهصورت شخصی کسبِ درآمد میکنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در روزهای اخیر کمپینی در تلگرام با هشتگِ «به کافه نگارستان نمیریم» در اعتراض به کافهای که در باغ نگارستان به بهرهبرداری رسیده، به راه افتاده است. در متن مرتبط با این هشتگ میخوانیم: «اخیراً در ضلع شمال غربی باغ نگارستان که در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده، کافهای ساخته شده که به عرصه و منظر تاریخی-فرهنگی این باغ ارزشمند آسیب رسانده است. هرچند که «اداره کل میراث فرهنگی استان تهران» و «مدیریت بافت و بناهای تاریخی شهر تهران» ساختِ این کافه را غیرقانونی و فاقد مجوز اعلام کردهاند اما مدیریت باغ نگارستان از تمکین به نظر این دو مرجع ذیصلاح خودداری کرده و به ساختوساز غیرقانونی در یکی از زیباترین باغهای تاریخی پایتخت ادامه داده است.»
در ادامه، از دوستداران میراث فرهنگی کشور خواسته شده جهتِ حمایت از میراث فرهنگی و برخورد با آسیبزنندگان به آثار تاریخی پایتخت، به این کمپین بپیوندند و از مراجعه به کافهای که ساختمان آن غیرقانونی است، خودداری کنند.
روز دوشنبه ۴ دیماه خبرنگار ایلنا به باغ نگارستان رفت و بنای این کافهٔ تازه احداث شده را از نزدیک مشاهده کرد. آنچه مهم است، درنظر گرفتن ابعاد تاریخی و مکانیِ محلی است که کافهٔ نگارستان در آن ساخته شده است. این کافه با فاصلهٔ یک متری از دیوار اصلی باغ احداث شده است. نکتهٔ حائز اهمیت دیگر این است که این بنا در گوشهٔ ضلع شمال غربیِ باغ، رویِ سکویی ساخته شده که خود جدیدالاحداث است. این سکو در سال ۱۳۷۶ در جریانِ عملیات بازسازیِ باغ نگارستان و از طرفی تخریبهایی که در طیِ ایام صورت گرفته بوده، ساخته میشود. درواقع، نخالههای عملیات بازسازی به دستور سیدامیر منصوری (رئیس وقتِ دانشگاه تهران)، در ضلع شمال غربیِ باغ دفن شدند و جهتِ حفظ هویتِ بصریِ باغ، با لایهای از آجر روی آنها پوشانده میشود. مجموعهٔ باغ نگارستان، یک سال بعد در سال ۱۳۷۷ به ثبت ملی میرسد و این سکوسازیِ غیراصولی نیز مربوط به زمانی است که هنوز این مجموعه به ثبت ملی نرسیده است. در همین بخشِ باغ، ساختمانِ نگهبانی، گلخانه و سرویس بهداشتی، ازجمله بخشهایی هستند که تمامیِ آنها در دهههای اخیر ساخته شده و هیچکدام اهمیت میراثی ندارند. نکتهٔ اساسی در این میان، این است که در کلِ مجموعهٔ باغ نگارستان، تنها عمارت موزه و بخش اداری است که از اهمیت تاریخی و میراثی برخوردارند.
اما پیش از آنکه حرفوحدیثها بر سر این کافه شکل بگیرد، باید اشاره کرد که در مهر ۱۳۹۲ کافهای به اسم «کافه تهرون» در محلِ کنونیِ کافهٔ مذکور دایر بوده است. «کافه تهرون» با چادر و سازههای فلزیای که با کل مجموعه ناهمخوان بوده، به مدتِ ۳ سال با دانشگاه تهران قرارداد داشته و در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۹۵ مهلت اجارهٔ محل به پایان رسیده و گردانندگان آن، باغ نگارستان را ترک کردند.
در اوایل سالجاری، طرح فضایی در باغ نگارستان به منظورِ استراحت و ارائهٔ خدمات به بازدیدکنندگان ریخته شد و محل مذکور پس از کارشناسی رسمی دادگستری، اجاره داده شد. بخش خصوصی، طرح «کافه نگارستان» را توسط یک تیم طراحی به انجام رساند و آن طرح را به رؤیت مصطفی دهپهلوان (رئیس مؤسسهٔ باستانشناسی دانشگاه تهران)، شهرداری و سازمان میراث فرهنگی رساند. سازمان میراث فرهنگی، به طرح پیشنهادی ایراد وارد کرد و تذکر داد که ستونهای کافه زیاد است. به همینمنظور در طرحِ جدید، ۶ ستون از فضای کافه حذف شد و سپس با موافقت طرفین ساختِ بنا آغاز شد.
طی بازدید میدانی از بنا، متوجه میشویم که در سازهٔ کافه، فونداسیونی به کار نرفته است؛ به گونهای که میتوان آن را یک سازهٔ موقت تلقی کرد. سازهٔ موقت فقط محدود به تیرهای آهنی یا چوبی نمیشود که با سازهٔ پارچهای پوشانده شده باشد. سازهٔ موقت میتواند از هر جنسی باشد؛ مهم آن است که بنای جدید اولاً با کلِ فضا همخوان باشد و دوم آنکه به عرصهٔ حریم صدمه وارد نسازد. سازهٔ جدید، به درختان محوطه صدمهای وارد نیاورده، و بنا با یک متر فاصله از دیوار باغ احداث شده است. همچنین همانطور که پیشتر گفته شد بنای مذکور، روی سکویی قرار گرفته که در سال ۷۶ ساخته شده و اتکایی به بخش میراثی مجموعه ندارد.
مساحت بنای کافه، در حدود ۳۰۰ متر است. آجرهایی که برای نمای بنا به کار رفته، باقیماندهٔ مخروبههای تاریخی است و مجری طرح ادعا میکند آنها را به قیمت گزافی خریداری کرده تا هارمونی باغ را به هم نزند. سرپرست تیم اجراییِ طرح، نوروز امینی است که پیشتر سر در باغ ملی و پروژههای میراثی مشابه آن را کار کرده. سقف بنا، به صورت دوجداره زده شده تا عایق صدا و همچنین عایق سرما و گرما باشد. سیستم گرمایش و سرمایش از کف برای این کافه انتخاب شده، تا این تأسیسات جلوهٔ مجموعه را مخدوش نسازد. سازهٔ سقف، با تیر چوبی و گالوانیزه کار شده و کاشیهای به کار رفته در بنا، دستساز و طرح سعدیهٔ شیراز است. همچنین بهمنظورِ همخوانیِ بنا از حیث قدمت با کل مجموعه، در داخل فضای کافه گازوئیل سوزانده شده است تا این یکدستی حفظ شود. سبکِ آجرچینی و همینطور مدلِ آجرهای بنا با کلِ مجموعه همخوان است و لوسترهای کافه، مدل شاهعباسی با تمِ سبز و سفید است و طاقهایی که در فضای کافه احداث شده، از نوعِ طاق خراسانی و جناقیست.
اتفاقی که در خصوص بسیاری از بناهای میراثی در سطح کشور تاکنون افتاده و هنوز هم ادامه دارد، این است که عدهای براساس روابط نزدیک با مسئولانِ مجموعههای میراثی و ملی، با اجارهبهای بسیار ناچیز، در گوشهکنارِ محوطههای میراثی، کسب و کاری به راه میاندازند و به نحوی از یک سایتِ ملی، بهصورت شخصی کسبِ درآمد میکنند؛ در حالی که طبقِ قانون، میبایست چنین فضاهایی را به مزایدهٔ محدود گذاشت، و با دریافت اجارهبهای قابل توجهی از بخش خصوصی، محل را بدون اینکه آسیبی ببیند اجاره کرد.
خبرنگار ما سعی کرد با امیرحسین حریری (مدیر مجموعه باغ نگارستان) و همچنین مجید سرسنگی (معاون فرهنگی دانشگاه تهران) در این خصوص گفتگو کند، اما هر دو مسئول با بیان اینکه به زودی نشستی خبری در اینباره تشکیل خواهد شد و همهٔ حرفها و نظرات در آن نشست گفته خواهد شد، از مصاحبه خودداری کردند. تنها امیرحسین حریری، در گفتگو با ما خیلی کوتاه گفت: «برخلاف حرفهایی که گفته شده، ما با سازمان میراث فرهنگی، هماهنگی و همکاری لازم را داشته و داریم. از اول این پروژه با آنها در تعامل بودیم و بعد از این هم به تمام نظرات کارشناسی آنها تمکین خواهیم کرد. ما در کلیت موضوع که احداثِ یک کافه باشد، با میراث به توافق رسیدیم. دوستان ما در میراث، چند اصلاحیه به طرح اولیه دادند که ما همه را پذیرفتیم. ما باتوجه به اینکه دانشگاه تهران یک مرکز علمی و محل گفتگوی علمی پیرامون مباحث مختلف است، آمادگی پذیرش هرگونه نگاه کارشناسانهای را داریم. مضاف بر اینکه اگر دوباره هم اصلاحات کارشناسانهای لازم باشد باز همه را اعمال خواهیم کرد.»
وی در پایان گفت: «اساساً هیچ ایرادی ندارد که بخش خصوصی در مجموعههای دولتی سرمایهگذاری کند. بالاخره مجموعههای دولتی با محدودیتهایی مواجه هستند. ما با جذب سرمایههای خصوصی میتوانیم خدمات روزانهٔ گردشگری ارائه دهیم و درآمد حاصل از آن را، به مصرفِ دیگر بخشهای مجموعه برسانیم. کسانی که انتفاعِ کلانِ خود را از مجموعه از دست دادهاند، سعی داشتهاند تا احداثِ این کافه را خلاف قانون و تخطی از ضوابط سازمان میراث فرهنگی جلوه دهند و کمپین به راه بیندازند. این عده تصور میکردند که میتوانند با پرداخت یک اجارهبهای جزئی، از این رانت استفاده کنند.»
حفظ حریم درختها و رعایت فاصله با دیوار باغ