کامبیز درمبخش در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛
ایران به موزه بزرگی نیاز دارد تا هنر امروزش را به نمایش بگذارد/کیلومترها فرهنگسرا رها شده و برنامههایِ بیدلیل برگزار میکنند
درمبخش میگوید: در ترکیه بخش خصوصی سرمایهگذاریهای کلانی در عرصه هنر داشتهاند. آنها سالنهای بزرگی برای نمایش آثارشان دارند و مرتب از هنرمندانشان کار میخرند و چندین بانکِ بزرگ ترکیه، از آنها حمایت میکنند، کارهایشان را میخرند، برای آنها نمایشگاه برگزار میکنند، کاتولوگهایشان را به چاپ میرسانند و مسابقات بزرگ بینالمللی برگزار میکنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کامبیز درمبخش روز ۸ دیماه در گالری سیحون؛ نمایشگاهی از آثار کارتونیاش تحت عنوان «انرژی مثبت» برپا خواهد کرد.
کامبیز درمبخش و «انرژی مثبت»اش
درمبخش درخصوص محتوای «انرژی مثبت» گفت: در این نمایشگاه ۳۰ تا از جدیدترین کارهایم قرار است که به نمایش درآید و همه آثار هم مربوط به سال ۹۶ است. البته این ۳۰ اثر، از بین ۵۰۰- ۶۰۰ کار انتخاب شده است. در این نمایشگاه همان کاریکاتورهای همیشگیام را خواهید دید و این آثار طرحهای چندصحنهای است که نظایرش را پیشتر در مجله همشهری داستان هم دیده بودیم. در واقع هر کدام از آنها، یک انیمیشن یا داستانی کوتاه است.
وی درخصوص انتخاب این عنوان توضیح داد و گفت: تا به حال، هر بار که نمایشگاهی گذاشتهام، این انرژی مثبت را از مردم گرفتهام. من هم این بار ترجیح دادم که با همین عنوان نمایشگاهم را برگزار کنم؛ در این بلبشویِ جنگ و نابسامانیهای دنیا، زلزله، آلودگی هوا و مشکلات دیگری که دنیا و مملکت ما از آن رنج میبرد، این نمایشگاه میتواند یک زنگ تفریح باشد تا مردم حس خوبی را تجربه کنند و یک مقدار آرامش بگیرند و خستگی از تنشان دربرود.
درمبخش گفت: قصد دارم نمایشگاههای آیندهام را با رسانههای مختلفی مثل ویدئوآرت، مجسمه، چیدمان و... در ابعاد وسیع و بزرگتری ادامه دهم. از حالا مشغول کار کردن هستم و با همکارانم یک تیم خوب درست کردهایم؛ چون برای کارهای حجمی، به کمکِ چند نفر نیروی انسانی احتیاج دارم. کسانی مثل نجّار، مجسمهساز، آهنگر و... همگی به من کمک میکنند تا کارهایم سروسامان بگیرد. از طرفی این قبیل کارها خرج زیادی هم برمیدارد. از نمایشگاه «سورپرایز» که ماه پیش داشتم، بیش از نیمی از فروش آثار، خرجِ همین نمایشگاه شد. در «سورپرایز» هم ۱۰ میلیون تومان هزینهٔ قاب کارها شد.
وی دربارهٔ نمایشگاه اصفهان نیز گفت: قرار بود نمایشگاهی در شهر اصفهان داشته باشم، ولی به دلیل حجم زیاد کارها نتوانستم به برگزاری آن برسم. در حال حاضر، در بیش از ۱۰ جشنواره مختلف داور هستم؛ ازجمله جشنواره فجر، دوسالانه کاریکاتور، جشنواره تصویر، جشنواره سامسونگ و چندین مؤسسهٔ خیریه دیگر.
انتشار ۳ کتاب: «دلقکها» - «هنرهای تبسمی» - «اندیشه و پولاد»
این کاریکاتوریست پیشکسوت، از انتشار ۳ کتاب از آثارش در ماههای آینده خبر داد و افزود: چند کتاب در دست چاپ دارم؛ ازجمله کتابِ «دلقکها: پانتومی روی کاغذ» که انتشارات ثالث قرار است آن را منتشر کند. کتاب دیگری دارم با نام «هنرهای تبسمی» که تمام آثار آن، مربوط به گالریها و مسائلی است که به هنرمندان برمیگردد. این کتاب هم در نشر خانه فرهنگ و هنر گویا منتشر خواهد شد. کتاب سومی هم دارم تحت عنوانِ «ابریشم و پولاد» که مجموعهای از بهترین کارهایی است که در ۳۰-۴۰ سال گذشته انجام دادهام. اینها آثاری است که خیلی مفهومی و در عین حال ساده هستند. این کتاب نیز در نشر تاش منتشر خواهد شد. «ابرشیم و پولاد» به این نکته اشاره دارد که در کارهای من در عین حال که نرمی و لطافت و شاعرانگی جریان دارد، اما بسیار سخت، کوبنده، محکم و تلخ هستند.
وی درخصوص کتابِ «هنرهای تبسمی» توضیح داد و گفت: در این کتاب به مسائلِ حاشیهایِ هنر پرداختهام؛ مثلاً در حال حاضر، خط نستعلیق را خیلی خوب میخرند و ما شاهد این هستیم که یک عده از نقاشان کار و زندگی خود را رها کردهاند و فقط مشغول نوشتن خط نستعلیق هستند. یکی از کاریکاتورها این گونه است که یک نقاش، یک مدل زنده در مقابلش قرار دارد و مدل هم ژست گرفته ولی نقاش روی بومش مشغول نوشتنِ خط نستعلیق است. یا برای نمونه، در طرحی دیگر، فضایِ یک نمایشگاه را کشیدهام که در یک گالری برپاست و روی دیوار گالری هم تابلوهایی قرار دارد. یک آقایی با یک سینیِ پُر از نوشیدنی وارد شده و همه به جای اینکه نمایشگاه را ببینند، مشغول تماشای آن آقا و سینیِ نوشیدنیهایش هستند.
کامبیز درمبخش، دربارهٔ روندِ کار کردن خود گفت: همیشه تا یک چیزی به ذهنم میرسد در یک کاغذ، پیشطرحِ خلاصهای از آن میکشم و اینها به مرور زمان آرشیو میشوند. من هیچ وقت مشکل ایده ندارم چون مرتب ایدهها میآیند و در گوشهای ثبت میشوند و مرتب به حجم آرشیوم اضافه میشود. به تدریج بهترین ایدههایم را انتخاب میکنم و آنها را طراحی میکنم. این ایدهها برای من فرمول پیدا میکنند.
آثار راهیافته به جشنوارهها، آثار بدیع و تازهای نیست
وی اعلام کرد که آثار راهیافته به جشنوارههای مختلف را چندان آثاری قوی نیافته و افزود: از دید من کارهایی که به جشنوارههای مختلف ارسال شده زیاد با سالهای گذشته تفاوت پیدا نکرده و کارها در همان حال و هوای گذشته هستند و من چیز تازه و نویی را در میان آنها ندیدهام. کار نقاشی و هنر در شرایط حاضر کار خیلی سختی است، چون دست خیلی زیاد شده. موقعی که ما کار میکردیم شاید سرجمع ۲۰ نفر کاریکاتوریست بودیم اما در حال حاضر این عدد به پنج، شش هزار نفر رسیده است. از طرفی، داوری این همه آثار هم کار بسیار سختی است. در همین جشنواره تجسمی فجر، به من یک فایل دادند که در آن ۱۰ هزار اثر موجود بود و به من گفتند ۳۰۰ اثر از این بین انتخاب کنم. برای بقیه داوران نیز روال کار به همین صورت بود. در نتیجه نزدیک به دو سه هزار کار این بین باقی میماند و باز باید از میان آنها، ۱۵۰ اثر انتخاب شود.
وی ادامه داد: ما جایی را برای عرضهٔ کارهای کاریکاتوریستهایمان نداریم. ایران به یک سالن یا موزه بزرگی احتیاج دارد که هنر امروز خود را در آن به نمایش بگذارد. کاریکاتوریستهای ایران چهرههای شناخته شدهای در سطح بینالمللی هستند، ولی در داخل متاسفانه نه روزنامهای وجود دارد که خواهان آثارشان باشد و نه یک محل یا موزه برای نمایش آثارشان هست. در نتیجه بسیاری از آنها جذب انیمیشن یا تصویرگری میشوند. این در حالی است که در آن حوزهها هم بازار خوبی برای فعالیت وجود ندارد. در نتیجه کاریکاتوریستها دلسرد میشوند و کارشان را رها میکنند.
جذب توریست از طریقِ هنرهای معاصر
این هنرمند افزود: یکی از راهحلهای خروج از این معضل، بانکها، شهرداریها و بخشهای خصوصی هستند. برای مثال در کشور ترکیه بخش خصوصی سرمایهگذاریهای کلانی در عرصه هنر داشتهاند. آنها سالنهای بزرگی برای نمایش آثارشان دارند و مرتب از هنرمندانشان کار میخرند و چندین بانکِ بزرگ ترکیه، از آنها حمایت میکنند، کارهایشان را میخرند، برای آنها نمایشگاه برگزار میکنند، کاتولوگهایشان را به چاپ میرسانند و مسابقات بزرگ بینالمللی برگزار میکنند. ۴۰ سال است که ترکیه دو موزه بزرگ برای کاریکاتور دارد. ولی ما در تهران هنوز یک موزه کاریکاتور هم نداریم در حالیکه کاریکاتوریست خوب زیاد است.
وی با اشاره به جذب توریست به کشور از طریق هنرهای روز و معاصر ایران گفت: باید موزههایی وجود داشته باشد تا توریستها، هنرمندان امروز ایران را هم بشناسند نه اینکه فقط به بناها و آثار تاریخی و باستانی ایران توجه کنند. هنر جزو یکی از عواملی است که جذب توریست میکند. مثلاً خیلیها به ابوظبی میروند تا موزه آن را ببینند. در حالی که ما هیچ کاری در این زمینه برای مملکتمان نکردهایم. از طرفی تعداد زیادی فرهنگسراهایی داریم که ساخته شدهاند ولی اکثراً خالی هستند و هرازگاهی برنامههایِ بیدلیلی برگزار میکنند و کیلومترها فضا را بیخود اشغال کردهاند.
گله از خبرنگارها
درمبخش در پایان، ضمن گله از خبرنگارها گفت: من از خبرنگارها گلهای دارم. شماها اکثراً با هنرمندان مصاحبه میکنید و میخواهید همینطور تلفنی راجعبه هر نمایشگاه، اطلاعاتی بگیرید. در حالی که باید یک نمایشگاه را دید و بعد دربارهٔ آن نوشت. نقدهایی که راجع به نمایشگاهها در ایران نوشته میشود، یک ماه بعد از تمام شدن نمایشگاه است. این نقد و گزارشها، باید با نمایشگاه همزمان باشند تا مردم تشویق شوند و برای تماشای آثار به گالریها بروند. خبرنگارها به من زنگ میزنند و میگویند خب درباره نمایشگاهت تعریف کن. جواب من این است که شما اول کارها را ببینید، بعد راجع به آن بنویسید. همه به نوعی فقط میخواهند کارشان راه بیفتد و تمام.
آخرین طرحها از مجموعهٔ طرحهای دوست داشتنی
ماهی من سرما خورده و مرتب آب از بینیاش سرازیر بود، طوری که آب از تنگ لبریز شده بود.
دلم برای چترم خیلی می سوخت. احساس پوچی می کرد... ماهها بود که باران نباریده بود.
تمام عمر باید دور بزنم. حوصله ام از این زندگی یکنواخت سر رفت. سرم دارد گیج میرود!
آن روز، روزی استثنایی بود. خورشید، زن و بچه هایش را هم همراه خود آورده بود.