خبرگزاری کار ایران

اردشیر صالحپور در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

موزه‌های ما بیشتر به "گور" شبیه هستند/خاطرات چند اسب و یک تفنگ

موزه‌های ما بیشتر به "گور" شبیه هستند/خاطرات چند اسب و یک تفنگ
کد خبر : ۵۶۴۱۵۴

اردشیر صالحپور می‌گوید: موزه‌های ما «گوری به گوری» کار می‌کنند. یعنی یک گور باستان‌شناسی را حفاری کرده و اشیای آن را برمی‌دارند و در گور دیگری به نام ویترین می‌گذارند. سازمان میراث فرهنگی هم هیچ استراتژی ندارد که عناصر و اشیای موزه و تاریخ و تمدن را به جامعه و به فرهنگ امروزی پیوند دهد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، با اردشیر صالح‌پور (پژوهشگر، نمایشنامه‌نویس و عضو هیات مدیره ایکوم) درباره تریولوژی موزه‌اش که سه کتاب به نام‌های «تفنگ نُه دال»، «فتح تهران» و «قلعه تُل» در باب معرفی اشیای موزه‌ای و تاریخی از طریق جان‌بخشی به آنهاست گفتگو کردیم.

اردشیر صالحپور با بیان اینکه در این سه کتاب اشیا سخن می‌گویند که به نوعی به آن می‌گویند جان‌بخشی اشیا، گفت: جان بخشی اشیا آمیخته با تخیل است. یعنی وقتی اشیا با تخیل و فانتزی روایت شوند وارد این حوزه می‌شویم که حوزه‌ای نسبتا بینامتنی و حوزه علوم جدیده است. البته ما در قدیم سبکی به نام «فابل» داشتیم که به معنی از زبان حیوانات سخن گفتن است؛ مانند کلیله و دمنه خودمان. کلیله و دمنه به لحاظ ژانر و گونه یک فابل است. بنابراین ما با این ژانر کمابیش آشناییم. یا «مرزبان‌نامه» که از زبان حیوانات روایت می‌شود.

موزه‌های ما «گوری به گوری» کار می‌کنند

این استاد دانشگاه ادامه داد: نگاهی که من کردم یک نوع رویکرد جدید است. قلعه حیوانات جرج اورول را نگاه کنید؛ به عنوان یک رمان سیاسی که نوبل هم گرفت از زبان یکسری حیوان است. اما ژانری که من انجام دادم با اعتنا به این پیشینه ادبی خودمان و ادبیات اروپا، این بوده که سعی کردم حالا اشیا سخن بگویند و این را به عنوان یک روایت موزه‌ای پیشنهاد کردم.

صالحپور با اشاره به تعبیری که در برابر باستان‌شناسان و مدیران میراث فرهنگی استفاده می‌کند، گفت: معتقدم موزه‌های ما «گوری به گوری» کار می‌کنند. یعنی چه؟ یعنی یک گور باستان‌شناسی را حفاری کرده و اشیای آن را برمی‌دارند و در گور دیگری به نام ویترین می‌گذارند. به نظرم این روش، روش ویترینایز است؛ یعنی روش کلاسیک موزه‌ای. در موزه آرشیو یا گلخانه که نمی‌خواهیم درست کنیم. باید میراث و فرهنگ گذشته به فرهنگ حال و آینده پیوند بخورد؛ به این می‌گویند تزاید و تداوم فرهنگی.

موزه‌های ما بیشتر به "گور" شبیه هستند/خاطرات چند اسب و یک تفنگ

میراث فرهنگی استراتژی برای پیوند عناصر موزه‌ای با جامعه و فرهنگ امروزی ندارد

او خاطرنشان کرد: مثلا یک شیء را آنجا می‌گذارند و موزه‌داران و سازمان میراث فرهنگی ما هم فقط برایشان حفاظت مهم است؛ البته این حفاظت باید باشد اما میراث فرهنگی هیچ استراتژی ندارد که عناصر و اشیای موزه و تاریخ و  تمدن را به جامعه و به فرهنگ امروزی پیوند دهد. چرا ما نباید در مبلمان شهری‌مان از تخت‌ها، صندلی‌ها، سکوها و فضاهای تاریخی‌مان استفاده کنیم؟ چرا در مبلمان و موکت امروزی ما نقش و نقوش قالی شاه‌عباسی نیست؟ چرا ریتون‌ها و ظروف هخامنشی و مثلا مفرغ‌های لرستان در اسباب و اثاثیه امروزی نیست؟ به دلیل همین که وظیفه میراث فرهنگی ما امروز فقط حفظ و صیانت از این آثار است در حالی‌که باید به اینها حیات تازه دهد. کاری که من کردم این بود که یک نگاه دراماتیک را به معرفی آثار اضافه کرده و تجلی تازه‌ای را به اشیای موزه‌ای حیات‌بخشی کردم. این نگاه من به نظرم متفاوت و تازه است.

دنبال نگاه‌های تازه برای پیوند موزه‌ای با مخاطب هستیم

عضو هیات مدیره ایکوم با بیان اینکه «ارتباط با اشیای تاریخی فقط از طریق عنصر تماشا و چشم نیست» گفت: وقتی بچه‌ای به موزه می‌رود باید آن شی را درک کرده و تاریخش را بداند. من در آلمان موزه‌ای را دیدم که نمونه مولاژِ یک به یک آن شی را هم کنار ویترین ساخته بودند که وقتی کودکی به موزه می‌رفت واقعا آن شی را لمس و حس می‌کرد اما اینکه کسی فقط با چشم و عنصر تماشا از کنار این آثار بگذارد کار فرهنگی اتفاق نمی‌افتد.

صالحپور با تاکید بر اینکه باید تحولی در انگاره‌های موزه‌ای ما اتفاق بیفتد، گفت: ما در کمیته ملی موزه‌های ایران (ایکوم) که من هم عضو هیات مدیره آن هستم به دنبال نگاه‌های تازه برای پیوند موزه‌ای با مخاطب هستیم؛ قرار نیست موزه‌های ما چیزی باشند که فقط نگاهشان کنیم؛ بلکه هنر، فرهنگ و تمدن اگر به زندگی امروز و آینده ربط پیدا نکند یک شی ذخیره شده و موزه‌ای باقی می‌ماند درحالی‌که فرهنگ باید تحول و تکامل پیدا کند. من هم حسب این تفکر این سه کتاب یعنی «تفنگ نُه دال», «فتح تهران» و «قلعه تُل» را نوشتم.

موزه‌های ما بیشتر به "گور" شبیه هستند/خاطرات چند اسب و یک تفنگ

باید تحولی در انگاره‌های موزه‌ای ما اتفاق بیفتد؛ موزه بدون پژوهش یعنی یک انبار اشیا

او با اشاره به اینکه «باید وجه جدیدی به اشیای ما تزریق شود» گفت: من به این وجه می‌گویم وجه دراماتیک اشیا یا حیات ثانویه اشیای موزه‌ای. در این صورت است که موزه و اشیای ان بتوانند به حیات خود ادامه دهند و این به معنای آن نیست که ما در گوری به نام ویترین محفوظشان کنیم. تازه پژوهشگر بیچاره‌ای که به موزه می‌رود موزه‌دارن حاضر نیستند شی و سندی را در اختیارش قرار دهند. به نظر من موزه بدون پژوهش یعنی یک انبار اشیا. باید به دنبال مکانیزمی باشیم که تمدن، فرهنگ و آثار ما با زندگی فرهنگی ما پیوند بخورد و تداوم دهد و الهام‌های جدیدی ایجاد کند؛ ضمن اینکه دنیای جدید هم دستاوردهای جدیدی دارد. بنا نیست که ما همیشه در گذشته باقی بمانیم.

نقد کشتار و نظامی‌گری و سلاح از زبان یک تفنگ 200 ساله

این نمایشنامه‌نویس و نویسنده درباره این سه کتاب موزه‌ای گفت: اولین کتاب نامش «تفنگ نُه دال (کرکس)» است؛ درباره تفنگی که به قدری قوی بوده که می‌توانسته با یک تیر 9 کرکس را هم‌زمان بزند. این تفنگ ویژه را دویست سال پیش پاشای عثمانی برای خان بختیاری هدیه می‌فرستد. در طول این کتاب، ما خاطرات این تفنگ را از زبان خودش داریم که نقل می‌کند چه کسانی را کشته و چطور بر او گذشته است. اما این تفنگ الان در موزه نگهداری می‌شود و به صلح رسیده است.

صالجپور ادامه داد: این تفنگ در این کتاب در مرور خاطراتش می‌پرسد چرا ما همدیگر را می‌کشتیم و اینهمه قتل انجام می‌دادیم؟ بعد این سوال را مطرح می‌کند که آیا ما تفنگ‌ها مقصر بودیم یا کسی که ماشه را کشیده است؟ درواقع به نوعی نقد کشتار و نظامی‌گری و سلاح است. این تفنگ هم گویا خودش به این نتیجه رسیده که به جز صلح راهی نداریم و انگاره من در کتاب اول این است.

روایت مشروطه از زبان اسب‌ها

این پژوهشگر با بیان اینکه کتاب دوم یعنی «فتح تهران» را براساس یک تابلوی نقاشی نوشتم که حدود 105 سال پیش کشیده شده و هم اکنون هم در موزه صاحبقرانیه کاخ نیاوران نگهداری می‌شود، گفت: این تابلو بسیار زیبای رنگ روغن 5 متر مساحت دارد و ماجرای فتح تهران در انقلاب مشروطه را روایت می‌کند. در این تابلو سردار اسعد بختیاری و سپهدار تنکابنی حضور دارند؛ هنگام به توپ بسته شدن مجلس نیروهای بختیاری و نیروهای گیلان بودند که حرکت کردند و مجلس را دوباره بازکردند ودرواقع آزادی و دموکراسی را دوباره به ایران برگرداندند و در نهایتش احمدشاه پادشاه ایران می‌شود و مشروطه به پیروزی می‌رسد.

صالحپور تشریح کرد: در این تابلو علاوه بر حضور سرداران و سواران، اسب‌های زیادی هم نقاشی شده است. من این بار روایت این تابلو را از زبان اسب‌ها گفتم؛ اسب‌ها هم در مشروطه نقش داشتند. خود اسب‌ها می‌گویند ما هم برای مشروطه جنگیدیم و برای دموکراسی کشته دادیم. می‌گویند اگر ما اسب‌ها نبودیم بسیاری از فتوحات تاریخی هم انجام نمی‌شد. همه ماجرای مشروطه از شکل‌گیری‌اش در ایران و تحولات تبریز، تهران، گیلان و اصفهان و بختیاری را اسب‌ها روایت می‌کنند. درواقع این کتاب یک نگاه فانتزی از زبان یک اسب است.

موزه‌های ما بیشتر به "گور" شبیه هستند/خاطرات چند اسب و یک تفنگ

ماجراهای دوره پدر ناصرالدین شاه از زبان قلعه تُل

او با اشاره به کتاب سوم یادآور شد: کتاب سوم کاری به نام «قلعه تُل» است که از زبان یک قلعه خرابه‌ای که هم اکنون در شهر ایذه خراسان بالای یک تپه قرار دارد روایت می‌شود. الان درهم ریخته است اما زمان ساختش به دوره محمدشاه قاجار بازمی‌گردد. این قلعه می‌گوید به الانم نگاه نکنید، روزگاری آباد بودم و شکوهی داشتم.

صالحپور ادامه داد: تمام وقایع تاریخی این ماجرا را این قلعه بازگو می‌کند که چطور بنا شد و چه کسانی در آن حضور داشتند. قلعه می‌گوید از این بالای تپه من تمام حوادث را شاهد بودم. جالب است که یک فرد انگلیسی به نام هنری لایارد 188 سال پیش به مدت سه سال در این قلعه بوده و 122 سال پیش خاطرات او در لندن چاپ شد.

این نمایشنامه‌نویس و پژوهشگر با اشاره به اینکه «این سه کتاب یک تریلوژی یا سه گانه‌ای شدند که هرسه به یک موضوع می‌پردازند» گفت: شیوه روایتی من مبتنی بر تاریخ، اسناد و مدارک، نگاه دراماتیک و شاعرانه، نگاه خیالی و استفاده از خیالی‌نگاری و فانتزی و یک زبان شاعرانه که ترکیب نثر و نظم است. این ویژگی‌ها سبک و سیاق کلی من را در این سه کتاب اعمال کرده است. البته من افزون بر این سه کتاب، در همین ژانر روایت جدید موزه‌ای چند کار دیگر هم کرده‌ام. مثلا کتابی به نام «تابلوی عزیمت مسلم بن عقیل از مدینه به کوفه» نوشته‌ام که امسال به عنوان کتاب سال عاشورا در بخش تجسمی برگزیده شد.

صالحپور خاطرنشان کرد: من به دنبال یک نگاه تازه برای حیات تازه موزه هستم. کار متفاوتی که تاکنون نشده است؛ این ترکیبی از رشته من که دکترای پژوهش هنرهای دراماتیک است با تاریخ و ادبیات. کاری بینامتنی است؛ ترکیب فرایندی است که همه را در خدمت معرفی یک شی موزه‌ای به کار گرفته‌ام.

لازم به ذکر است که روز گذشته (7 آذر) نشست نقد و معرفی سه کتاب «تفنگ نُه دال»، «فتح تهران» و «قلعه تُل» توسط پژوهشکده مردم‌شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری برگزار شد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز