رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران:
انتشار جزئیات خبرهای منفی، وحشت و ترس را تقویت میکند
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران در پاسخ به این سوال که آیا انتشار جزئیات اخبار آسیبهایی چون کودکآزاری و خودکشی و... میتواند قبح آن رفتار را در جامعه بشکند یا نه؟ گفت: باید بگویم میتواند حداقل از نظر ذهنی این فرآیند را تسهیل کند؛ این اثر ذهنی میتواند در آینده منجر به تکرار همان رفتار هم بشود.
کوروش محمدی (رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران) به خبرنگار ایلنا گفت: نگاه رسانهای ما باید نسبت به اطلاعرسانی در حوزه آسیبهای اجتماعی تغییر کند؛ به خصوص در زمینه آسیبهایی که در جامعه شوک فرهنگی هستند و به نوعی انگیزههایی را در جامعه تقویت کرده یا ترس و وحشت یا هیجانی را در جامعه مدیریت میکند، باید نگاه جامعه رسانهای ما دچار تغییر شود.
اطلاعرسانی درباره آسیبها باید حاوی یک پیام تحلیلی باشد
محمدی با بیان اینکه «من با اطلاعرسانی مخالف نیستم اما با اطلاعرسانی صرفا بر مبنای انتقال یک حادثه به جامعه مخالفم» گفت: معتقدم نگاه جامعه رسانهای ما باید به گونهای تغییر کند که اتفاقا اطلاعرسانی نسبت به گذشته بیشتر انجام شود اما این اطلاعرسانی حاوی یک پیام آسیبشناسانه و تحلیلی نسبت به وقایع باشد. باید این سوال را بپرسیم که اطلاعرسانی صرف چه سودی برای جامعه میتواند داشته باشد؟ اینکه بدانیم چند درصد از جامعه ما درگیر یک آسیب خاص هستند؛ مشکلی را حل نمیکند چون ما صرفا اطلاعرسانی میکنیم این نشان میدهد به عنوان مثال کودکآزاری در جامعه ما وجود دارد.
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران با طرح این سوال که «رسالت رسانه چیست؟» گفت: آیا در کنار خبری که رسانه میدهد تحلیل و مسالهِای را هم بررسی و راهکاری ارائه میدهد یا نه؟ معتقدم اگر رسانهها صرفا بخواهند اطلاعرسانی کنند یک آسیب اجتماعی تبدیل به یک جور بازارگرمی برای صفحه حوادث بعضی رسانهها میشود و در کنارش نهایتا وحشت یا هیجان منفی که در جامعه ایجاد میکند؛ تقویت میشود. اما جنبه آموزشی و کارآمدیاش برای جامعه چیست؟ اگر قرار باشد خبری در ارتباط با آسیبی مثل کودکآزاری دهیم باید در کنارش ریشههای کودکآزاری را هم بررسی کنیم.
محمدی تشریح کرد: مخاطب ما باید به واسطه آن خبر هیجانی مثلا کودکآزاری جذب این آسیب شود اما از این فرصت باید استفاده شود تا پیامی را منتقل کرد. باید سررشتهای از کارآمدی و مهارتآموزی و حتی ریشهیابی در ارتباط با این آسیبها را خبرنگاران و رسانهها پیگیری و منتقل کنند. یعنی اخبار باید با مباحث کارشناسی همراه باشد در غیر این صورت موارد خبری حتی اگر ضرری هم برای جامعه نداشته باشد، سودی هم ندارد.
انتقال صرف جزئیات آسیب، بازارگرمی برای رسانههایی است که به هر قیمتی مخاطب جذب میکنند
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران با بیان اینکه «اگر کار رسانه صرفا انتقال جزئیات مربوط به شکلگیری آسیبها باشد شاید آثارش منفیاش به مراتب بیشتر از آثار مثبتش باشد» گفت: ما در این صورت فقط راهکارهای شکلگیری یک آسیب را به جامعه آموزش میدهیم و این تبدیل به یک صحنه رقابت برای رسانهها میشود؛ چون الان با تعدد رسانههای مجازی، مکتوب و شنیداری و دیداری روبرو هستیم؛ در نتیجه تبدیل به یک صحنه رقابتی میشود که همین جزئیاتی که مطرح میکنیم دست به دست میچرخد و در بازار تغییرات رسانهای تبدیل به شایعه میشود، تغییر میکند گاهی موارد اصلا بهطورکلی خلاف آنچه واقعیت اتفاق افتاده مطرح میشود و اینجا فقط بازارگرمی رخ میدهد برای صفحه حوادث و رسانههایی که میخواهند به هر قیمتی مخاطب جذب کنند.
محمدی ادامه داد: معتقدم اگر قرار است وارد جزئیات آسیب هم شویم باید حتما کارشناسی شده باشد و رسانهها باید کارشناسی شوند. جزئیات هیچ دردی را از جامعه دوا نمیکند مگر اینکه یک فرایند کارشناسی را بخواهد در جامعه مطرح کند.
انتشار خبر بحران و آسیب منجر به تکرار آن میشود؟
محمدی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه این نگرانی از سوی برخی وجود دارد که انتشار خبر بحران و آسیب منجر به تکرار آن شود، گفت: اعتقاد ندارم که انتشار خبرهای آسیب مثلا خودکشی یا کودکآزاری، این بحران را در جامعه تقویت میکند اما میتواند بازار شایعات، ترس، وحشت و سوءمدیریت بحران را در جامعه به دنبال داشته باشد. چون با نوع نگاهی که جامعه به قضایا دارد، افسار کار از دست متولیان خارج میشود.
او ادامه داد: مثلا در مورد خودکشی دو دختر نوجوان در اصفهان ببینید چقدر این خبر دست به دست شد و اصلا آن را ربط دادند به بازی نهنگ آبی و به مسائل دیگری وصل شد. اما این وسط هیچکس نیامد ریشههای این خودکشی را مطرح کند که چرا این دو نوجوان به هر دلیلی به نقطهای رسیدند که در یک فضای هیجانی خودکشی کنند در حالی که این مساله جای بررسی داشت. این در واقع طرح صورتمساله است و طرح آن منجر به پاک کردنش میشود.
نگاه هیجانی به حوادث، صورت مساله را پاک میکند
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران خاطرنشان کرد: وقتی فقط تاکید داریم صورتمساله را مطرح کنیم که دو نوجوان خودکشی کردهاند و آسیبی اتفاق افتاده است عملا داریم به سمتی میرویم که در آیندهای نزدیک صورت مساله را هم پاک کنیم. قضیه آتنا را ببینید؛ یک مساله در جامعه ما بود که میتوانست ریشههای عمیق این داستان بررسی شود و بسیار هم دردآور بود. میتوانست حتی در نظام تربیتی و خانواده، در حوزههای اجتماعی و ارتباطی، در تعاملهای بین اعضای جامعه بررسی شود تا یک نقشه راهی را از چنین مواردی دربیاوریم.
محمدی با بیان اینکه موارد آتنا، بنیتا، ستایش و... در مدتی کوتاه کنار رفت، نهایتا قاتل آتنا اعدام و صورت مساله هم پاک شد و قضیه به اتمام رسید، گفت: به همین سادگی قضیه را کنار گذاشتیم. این نوع نگاه رسانهای به حوادث و آسیبهای اجتماعی یک نگاه صرفا هیجانی است و این نگاه که پشتش منطق، کار کارشناسی و رفتارهای منطقی در زمینه تشریح صحیح و اطلاعرسانی همراه بینش و دانش به جامعه نیست عملا منجر به پاک کردن صورت مساله در آیندهای نزدیک میشود.
او با بیان اینکه «این سیکلی است که کشور از دیرباز داشته است» گفت: حوادث و آسیبها در سیکلی اتفاق افتاده، ما اطلاعرسانی کردیم و عملا دوباره به نوعی دیگر این آسیبها ادامه داشته است. عملا در هیچ کجا ما هیچ آسیبی را با اطلاعرسانیهای صرفا هیجانی نتوانستیم کنترل کنیم.
اطلاعرسانی هیجانی، جامعه و متولیان را دچار حساسیت منفی میکند
محمدی تصریح کرد: من هرگز با اطلاعرسانی در زمینه آسیبهای اجتماعی مخالف نیستم اما با اطلاعرسانی هیجانی مشکل دارم از این جهت که سودرسان نیست و متولیان و جامعه را صرفا دچار حساسیت منفی میکنند و متولیان ناچارند خیلی سریع برای مدیریت التهابهای جامعه برخوردی قانونی انجام دهند و این برخورد قانونی عملا مجموعه عظیم و گنجینهای از اطلاعات را با آن قاتل و آسیب دفن میکند.
این آسیبشناس با اشاره به ماجرای خفاش شب گفت: در آن قصه هم ما اشتباه کردیم؛ خیلی سریع و هیجانی آن قاتل را اعدام کردیم. میتوانستیم الان یا یک ماه و یک سال بعد اعدامش کنیم. در این مدت بررسیهای کارشناسی که به جامعه و به روند تولید و کاهش آسیب میتوانست کمک کند و میتوانستیم اطلاعاتی از اینها استخراج کنیم. زندگی اجتماعی و روانی آن خفاش شب و قاتل بنیتا و ستایش و دیگر افرادی که دست به کودکآزاری یا جرمهای دیگری میزنند قابل بررسی بود و هست.
اطلاعرسانی بدون بینشدهی، جو روانی منفی در جامعه، ترس و وحشت را تقویت میکند
محمدی با بیان اینکه «جا دارد تیمهای کارشناسی تقویت شوند و رسانهها در این زمینه رسالت خیلی سنگینی دارند» گفت: رسانهها قبل از اینکه به صورت هیجانی خبری را مخابره کنند و این خبر دست به دست بچرخد و تحلیلهای غلط و غیرکارشناسی در فضای مجازی تبدیل به شایعات و جوهای روانی منفی شود خوب است که ما آنها را کارشناسی کنیم و از کارشناسان کمک بگیریم و قبل از اطلاعرسانی هیجانی اطلاعرسانی صحیح داشته باشیم.
او با تاکید بر اینکه «قبل از اطلاعرسانی صرف، باید بینش و دانش لازم را هم به جامعه داده باشیم» گفت: اطلاعرسانی اگر همراه با بینش و دانش نباشد عملا یا خنثی است یا در بدترین حالت میتواند دارای آثار منفی و مخرب هم باشد و حداقل جو روانی منفی در جامعه و همچنین ترس و وحشت را تقویت کند.
آیا انتشار جزئیات اخبار حوادث میتواند قبح آن رفتار را در جامعه بشکند؟
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران با تاکید بر اینکه «ذکر برخی جزئیات به خصوص اگر از مرزهای اخلاقی عبور کرده باشد خیلی ضرورت ندارد» گفت: آن برداشت کلی که جامعه از آسیب دارد کفایت میکند که یک آسیب حساب شود؛ اگر ذکر جزئیات را مبنای جلب مخاطب قرار دهیم به مخاطب هیچ بینشی نمیدهد و عملا ممکن است آن مساله غیراخلاقی یا غیرهنجاری را خیلی راحت در جامعه عادی کند. مثل فرق نوجوانی که در خانه و جلوی خانواده سیگار میکشد یا کسی که در خفا این کار را میکند؛ این است که اگر نوجوان جرات کرد و جلوی خانواده سیگار کشید آمار سیگارش بالاتر میرود اما اگر در خفا سیگار میکشید ممکن بود قباحتش برای آن بچه همچنان مانع سیگار بیشتر کشیدن باشد.
محمدی با بیان اینکه در ارتباط با جزئیات یک آسیب هم این مثال صادق است، گفت: رسانهها لازم نیست درباره جزئیات بعضی مسائل ورود کنند. این جز به افزایش مخطابان از منابع خبری رسانهها، سودی در پی ندارد.
او در پاسخ به این سوال که آیا انتشار جزئیات اخبار میتواند قبح آن رفتار را در جامعه بشکند یا نه؟ گفت: باید بگویم میتواند حداقل از نظر ذهنی این فرآیند را تسهیل کند؛ نه رفتاری. سختی است بخواهیم بگوییم از نظر رفتاری هم آن را در جامعه باب میکند. اما اگر نگاه برخی تا دیروز نسبت به یک ناهنجاری منفی بوده ممکن است با خواندن و دیدن این جزئیات دیگر آنقدر برایش منفی نباشد. در واقع این احتمال دور از ذهن نیست که کسی که زمینهها و استعدادهای دیگر را هم در خودش داشته باشد ممکن است راحتتر به آن عمل غیراخلاقی ورود کند. از این جهت اعتقادم نه روی تغییر رفتار بلکه روی اثر ذهنی است؛ این اثر ذهنی میتواند در آینده منجر به تکرار همان رفتار هم بشود.