در گفتوگو با یک هنرمند نقاش مطرح شد؛
بازار هنر ایران در قبضه برخی افراد خاص/ارشاد با این شبکهها همراهی میکند
عده انگشت شماری هستند که در شبکه خیلی خاص بازار هنر ایران حضور دارند و همیشه کارهایشان با قیمتهای نجومی به فروش میرسد و بازار توسط آنها قبضه شده است. اگر از این گروه خاص، صرفنظر کنیم، بقیهی هنرمندان چندان وضع مطلوبی ندارند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نمایشگاه آثار سیلکاسکرینِ مهدی حسینی، روز جمعه ۳ آذرماه در گالری هور افتتاح شد.
این نقاش درباره نمایشگاه اخیرش گفت: اصلِ کارهایی که در این نمایشگاه ارائه شده، مربوط به ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر است که تعدادی از آنها در نمایشگاههای قبلیام در گالری برگ یا خاک ارائه شده بود. در طول این سالها، برخی از این آثار فروخته شده، بعضی در اختیار خود من و تعدادی هم در اختیار مجموعهدارهاست. خیلیها تمایل داشتند که نسخههایی از این آثار را داشته باشند. چون قیمت کارهای اصلی بالا بود، در نتیجه تصمیم گرفتیم که کارها را به صورت سیلک اسکرین، و در تیراژ محدود و قیمت مناسب عرضه کنیم تا بدین ترتیب علاقهمندان بتوانند نسخههایی از این آثار را تهیه کنند.
حسینی ادامه داد: قرار شد تعدادی از کارها، توسط آقای فؤاد شریفی با چاپ سیلک کار کنیم و به نمایش بگذاریم. فؤاد شریفی، کارگاه مجهزی دارد و از نظر حُسن سلیقه، دقت و مصالحی که به کار میگیرد، کم نظیر است. در نتیجه در این دو سال اخیر روی این آثار کار کردیم و امسال بالاخره کارها به ثمر رسید و نمایشگاه برپا شد.
این پژوهشگر هنر، در خصوص سیلک اسکرین و برپایی نمایشگاه از آثار غیراورجینالش گفت: فؤاد شریفی تحصیلکردهی رشته گرافیک است ولی کمتر کار گرافیکی انجام میدهد. بیشتر، علاقهاش روی آثار هنرمندان دیگر است. چاپ سیلکاسکرینِ آثار ۱۵ سال اخیر نصرتالله مسلمیان ازجمله کارهایی بود که فؤاد شریفی، آنها را در ابعاد کوچکتر و با قیمت مناسبتر کار کرد و به نمایش گذاشت. همچنین در این سالها، نمایشگاههای سیلکاسکرین دیگری نیز از کوروش شیشهگران، نیکزاد نجومی، بیژن صفاری و ... توسط فؤاد شریفی برگزار شده است.
وی گفت: قیمت تمام آثار ارائه شده در این نمایشگاه ۳ میلیون تومان است؛ در حالی که قیمت آثار اصلی من، بین ۸۰ تا ۱۲۰ میلیون تومان میباشد. چاپ سیلکاسکرین از آثار هنرمندان، پدیده مرسومی است که در تمام دنیا وجود دارد. از طرفی چون کارهای من هندسی و تخت است در چاپ سیلک خیلی خوب جواب میدهد. ابعاد این کارها اغلب ۱۰۰ × ۱۵۰ یا ۹۰ × ۱۳۰ است.
این هنرمند، درخصوص تقسیم درآمدِ حاصل از فروش این قبیل آثار بین هنرمند و کسی که چاپ سیلک را انجام میدهد، گفت: در ادیشنهای ۱۲ تایی، ۵ به ۷ است. درواقع، ۵ کار برای کسی است که چاپ سیلک را انجام میدهد، و ۷ تا هم به هنرمند تعلق میگیرد.
حسینی از نمایشگاه دیگری خبر داد که قرار است همین ماه، در گالری ویستا برپا شود؛ و افزود: نمایشگاهی که در حال حاضر، در گالری هور برپاست، تقریباً بیست و هفتمین نمایشگاهی است که به صورت انفرادی برگزار میکنم. آخرین نمایشگاهی که پیش از این داشتم سال ۹۴ بود که طراحیهایم را به نمایش گذاشتم. ۴ آذرماه، نمایشگاه دیگری در گالری ویستا دارم که مجموعهای از طراحیهایم است.
وضعیت اقتصادی هنرمندان مناسب نیست
یک شبکهی بسته، بازار هنر ایران را قبضه کرده است
این هنرمند پیشکسوت در ادامه، در پاسخ به این سؤال که بازار خرید و فروش آثار هنری در حال حاضر چگونه است؛ ضمن گلایه از شبکههای بستهی بازار هنرِ ایران گفت: عده انگشتشماری هستند که در شبکه خیلی خاص بازار هنر ایران حضور دارند و همیشه آثارِ اینهاست که با قیمتهای نجومی به فروش میرسد و این بازار توسط آنها قبضه شده. اگر از این گروه خاص، صرفهنظر کنیم، بقیهی هنرمندان چندان وضعیت مطلوبی ندارند. آنها زحمت میکشند، کار میکنند و آثارشان را به نمایش میگذارند ولی در این جوّ ناسالمِ اقتصادِ هنر که فقط یک جریان، میلیاردی رقمها را جمع میکند، گالریها دیگر اغلب فروشی ندارند.
وی افزود: بسیاری از این هنرمندانی که در این بازارهای ناسالم، بهطور مثال کاری را ۱۵۰ میلیون میفروشند؛ به طور قطع میتوانم بگویم که اگر همان فرد در یک گالری کارش را ارائه کند ۱۵ میلیون هم نمیتواند آن را به فروش برساند. خب این یک جوّ ناسالم است. فردی به من میگفت در حراجی کارش را ۴۰ میلیون فروخته؛ در حالی که وقتی همان کار را در گالری به نمایش گذاشته ۳ میلیون هم از او نخریدهاند. این نشان میدهد که این بازاری که به راه افتاده، از حیث اقتصادی یک جریان کاذب و ناسالم است.
این نقاش گفت: آیا محدودهی هنر ما فقط همین چند نفری هستند که در این بازارها حضور دارند؟ پس سهم بقیهای که برای هنر این مملکت زحمت کشیدهاند چه میشود؟ بسیاری از هنرمندان ما هستند که سالیان متوالی کار کردهاند و زحمت کشیدهاند، ولی چون وابسته به این شبکهها نیستند با یک شرایط نامطلوب اقتصادی دست و پنجه نرم میکنند.
وی با اشاره به این وضعیت، خرید مجموعهداران خصوصی را نیز در این شرایط خنثی دانست و گفت: ندرتاً پیش میآید که مجموعهدارهای خصوصی به خود هنرمند رجوع میکنند و از او کار میخرند. آنها هم اغلب سعی میکنند خود را به این شبکه وصل کنند تا نصیب بیشتری ببرند. بدین ترتیب سعی میکنند اگر کاری هم دارند، در این شبکه قیمتاش را بالاتر ببرند. در نتیجه آنها هم از افرادی که نامشان در این شبکه نیست کمتر خرید میکنند.
حسینی درخصوص وضعیت بازار کارهای خودش اظهار داشت: در طول این سالها، وضعیت فروش آثارم چندان مطلوب نبوده است؛ چراکه چندان خریداری برای آن رنجِ قیمتی که نرخ واقعی آثارم است وجود ندارد. اما سلامت ذهن، رفتار و زندگی یک هنرمند برای من مهمتر است تا اینکه بخواهم وارد چنین رقابتهای ناسالمی بشوم که به آن هیچ اعتقادی ندارم. همین طور که پنجاه سال با تدریس و تحقیق، زندگی را گذارندهایم، بقیه عمر هم به همین شیوه میگذرد.
وزرات ارشاد، شبکههای بسته هنری را همراهی میکند
تا این شبکهها از طرف ارشاد تغذیه میشوند، امیدی به بهبود وضعیت نیست
تمام نشریات و رسانهها در اختیارِ یک گروه بخصوص قرار دارد
این استاد بازنشستهی دانشگاه، ضمن تشریحِ چنین وضعیتی ادامه داد: این وضعیت به این خاطر است که خود وزارت ارشاد و دولت هم در این جریان دست دارند. حتی خودشان هم به این مسئله اذعان دارند و بارها به آن اشاره کردهاند. سال گذشته خانم «طلیعه کامران» که بیش از ۵۰ سال به فعالیت هنری مشغول بوده، متأسفانه دچار بیماری سرطان شده بود. با توجه به اینکه هزینه سرطان بالاست و ایشان هم از جایی حقوقی نداشت، از آقای مرادخانی و ملانوروزی خواستم که یک تابلو از خانم کامران به قیمت ۱۰- ۱۵ میلیون تومان خریداری کنند تا ایشان بتواند از پس هزینههای درمان بربیاید؛ ولی آنها با بیان اینکه بودجه نداریم، حاضر به چنین خریدی نشدند. جالب آنکه کمی بعد به عیادت خانم کامران در بیمارستان رفتند و بالای بستر ایشان عکس گرفتند. بعدتر آقای مرادخانی در حراج تهران یک کار از خانم بهجت صدر به قیمت ۱۵۰ میلیون تومان خرید. اگر شما ادعا میکنید که پول ندارید پس چطور چنین خریدی را انجام دادید؟ من مخالفتی با خانم صدر ندارم. ارزش کار ایشان مشخص است؛ اما مگر موزهی هنرهای معاصر کم از خانم صدر کار دارد که دوباره باید موزه کاری از این هنرمند را بخرد؟ اینها همه نشاندهندهی این است که وزارت ارشاد با این شبکههای بسته همراه است.
وی افزود: متأسفانه ما به طور پیوسته شاهد چنین تصمیمگیریهای اشتباهی هستیم. من بارها پیش آمده که به مسئولین پیشنهاد کردهام که به فلان نمایشگاهی بروید و حتماً از کارها دیدن کنید و از هنرمندان آن کار بخرید؛ چراکه در مقایسه با کیفیت خوب آثار، قیمتها هم مناسب است. اما مرتب این جمله را میشنوم که «پول نداریم». میتوان اینطور برداشت کرد که چون آن هنرمند به جایی وابسته نیست، مورد توجه این شبکه هم قرار نمیگیرد. تا شرایط اینگونه باشد هنر نمیتواند خروجی مناسبی داشته باشد.
وی ادامه داد: وقتی وزارت ارشاد با این شبکههای بسته همراه است، دیگر نمیشود امیدی به بهبود داشت. تمام نشریات و رسانههای ما را این گروه بخصوص پُر کردهاند و دیگران انگار هیچ زحمتی برای هنر این مملکت نکشیدهاند. حتی برای ورود به آرتفرهای منطقهای هم باید از طریق همین شبکه وارد شد. آرتفرها هم از طریق همین شبکه ارتزاق میشوند. تا این گروه اشارهای نکند، کاری از پیش نمیرود.
موزه لوور ابوظبی، بافاصله ۴۰ ساله از موزه هنرهای معاصر تهران تأسیس شد
هنوز هم موزه هنرهای معاصر، مهمترین گنجینه منطقه است
وی گفت: در خصوص ارسال آثار به برلین و رُم، این یک اتفاق خوب است. گنجینه موزهی هنرهای معاصر تهران، گنجینه غنیای است و نباید این آثار بینالمللی محبوس بمانند. از طرفی خود کشور آلمان سالانه میلیاردها دلار با ایران مبادله اقتصادی دارد. این کشور ممکن نیست که به خاطر چند تابلو وجهه خود را به خطر بیندازند.
وی در پایان، ضمن مقایسه موزهی هنرهای معاصر با موزه لوور ابوظبی که اخیراً گشایش یافت، گفت: موزه لووری که در امارات افتتاح شد، درست ۴۰ سال بعد از موزه هنرهای معاصر تهران است. اغلب کارهای موزه لوور قرضی است و معمارش هم یک فرانسوی است. در صورتی که موزه هنرهای معاصر تهران را یک معمار ایرانی [کامران دیبا] ساخته و هیچکدام از کارهایش هم قرضی نیست و همه خریداری شده است. این سعادت بزرگی است و میتواند بهطور غیرمستقیم وجههی فرهنگی ما را در منطقه و جهان ارتقا بخشد.