محمد حقگو در گفتوگو با ایلنا:
موسیقی مقامی باید تحت نظارت میراثفرهنگی قرار گیرد/هنرمندان موسیقی مقامی از ظروف سفالی ارزشمندتر هستند
باید در قوانین تجدید نظر شود و بخش موسیقی مقامی تحت نظارت میراث فرهنگی نیز قرار گیرد و برای راویان مقامها شناسنامه هنری صادر شود. به خدا ارزش این هنرمندان که جلوی چشممان هستند بسیار بالاتر و کارسازتر از ظروف سفالی عتیقه است.
به گزارش ایلنا، کار موسیقی مقامی در کشور دیگر از خطر و هشدار نسبت به انقراضاش گذشته و هر سال شاهد از بین رفتن بخش مهمی از گنجینههای ملی هستیم که در قالب مقامها و الحان موسیقی همراه با درگذشت اساتید این حوزه در زیر خروارها خاک مدفون میشوند. محمد حقگو که خود هم در زمینه موسیقی خراسان و هم موسیقی کلاسیک فعالیت کرده ضمن گلایه از مسئولان و دستاندرکاران موسیقی کشور در برخورد با موسیقی نواحی میگوید: « باید در قوانین تجدیدنظر شود و بخش موسیقی مقامی تحت نظارت میراث فرهنگی نیز قرار گیرد و برای راویان مقامها شناسنامه هنری صادر شود. به خدا ارزش این هنرمندان که جلوی چشممان هستند بسیار بالاتر و کارسازتر از ظروف سفالی عتیقه است.» با محمد حقگو که فارغالتحصیل آهنگسازی از دانشگاه ملی موسیقی اوکراین و سابقه مدیریت هنری ارکستر رودکی را نیز در کارنامهاش دارد درباره مسائلی چون «وضعیت و شرایط موسیقی مقامی کشورمان»، «نحوی مواجهه و برخورد دنیای غرب با موسیقیهای بومیشان»، «راهکار نجات موسیقی مقامی کشورمان از وضعیت موجود»، «ویژگیهای موسیقی خراسان» و برخی موارد دیگر گفتگو کردهایم.
محمد حقگو (آهنگساز، مدرس دانشگاه و فارغالتحصیل آهنگسازی از دانشگاه ملی موسیقی اوکراین) در مورد ویژگیهای موسیقی مقامی گفت: موسیقی مقامی موسیقیای است که از درون جریان پر فراز و نشیب زندگی مردم آمده، ساخت کسی نیست یا از ذهن یک آدم خاص طراوش نشده، بلکه در طول سالیان دراز توسط هنرمندان مختلف و گمنام صیقل خورده و به دست ما رسیده است. در هر مقطعی از تاریخ عموماً موسیقی بر حسب نیازهای زندگی و وقایع تاریخی شکل و فرم نسبتا جدیدی به خود میگیرد و راوی شرایط اجنماعی آن مقطع از تاریخ میشود و در مجموع شما را با نسخههای فراوانی از زندگی، امید، قصه و تاریخ روبرو میکند.
این موزیسین که سابقه مدیریت هنری ارکستر رودکی را نیز در کارنامه خود دارد، در ادامه افزود: طبیعی است، در جنوب خراسان و بخصوص تربتجام، خواف و منطقهی باخرز، که زنده یاد شریفزاده در آنجا زندگی میکردند، طبیعت چندان سرِ سازگاری با مردمان و کشاورزان و دامداران ندارد. طبیعی است که شما هر چه در آنجا بشنوید موسیقیای است که موتیفهای بلند دارد، خواستنهای زیادی در آن هست، دلتنگی فراوانی در آن موج میزند، و تا مغز استخوان احساس مخاطب نفوذ میکند.
وی همچنین عنوان کرد: گاهی در مقالات یا سخنرانی برخی از دوستان میشنوم که صحبت از دوتار شمال خراسان و مقایسه آن با دوتار جنوب خراسان مطرح میشود و اینکه تفاوتهایی در تعداد پردههای ساز وجود دارد، من اعتقاد دارم ساز رایج در جنوب خراسان «آواز» است به این معنی که مقامها عموما شکل آوازی داشته و نوع تحریرهای خوانندههای جنوب خراسان بسیار پیچیده و خاص است، به همین جهت هیچگاه مقایسه دوتار این دو منطقه نمیتواند ابعاد گسترده موسیقی جنوب خراسان را نشان دهد. در موسیقی مقامی جنوب خراسان آنچه از دوتار پیشی گرفته است آواز است..
محمد حقگو ضمن اشاره به ویژگی آوازی زندهیاد استاد محمد ابراهیم شریفزاده گفت: چیزی که من در برخورد با اساتید آن منطقه در بخش آواز فقط در استاد شریفزاده دیدم این بود که میتوانست ترانهی عاشقانه را با لحن کاملاً حماسی بخواند. نوع تکنیکهای اصواتی که ایشان در آواز استفاده میکرد تکنیکهای خاص خودش بود، در همدورهایهای خودشان و خوانندگان بسیار خوش صدایی که آثارشان را بررسی کردهام ، کسی را ندیدم که به آن شکل آواز را اجرا کند.
وی در ادامه افزود: استاد شریفزاده درک عمیقی از شعر داشت، بعضیوقتها برحسب وزن موسیقی، خصوصا در ترانههایی که پا دایرهای نام گرفتهاند برخی کلمات از هم جدا میشوند که مخاطب احساس میکند شاید خواننده متوجه شعر نیست، اما لحن را وقتی مقایسه با متن میکنید متوجه میشوید که ایشان اساساً استنباطی دارند که شاید یک آدم با خواندن چندین بار آن شعر بتواند به آن برسد.
این موزیسین همچنین درباره سایر ویژگیهای استاد شریفزاده عنوان کرد: وقتی خودم در مقابل کارهای اجرایی ایشان قرار میگرفتم فرصت اینکه از کار لذت ببرم از من گرفته میشد و در آن لحظه فقط مسخ آن هنری که در جریان بود، مبدل به مخاطبی میشدم که میبایست بعدا بفهمم چه شنیدهام و چه اثری بر من گذاشته است. «سرو خرامان»، «دلبر رعنا»، «بهار دختر عمو»، اینها را شما نگاه کنید بخصوص «بهار دختر عمو» که خیلی دوست دارم به آن اشاره کنم. ترانهای است که ظاهر آن یک شادابی دارد اما باطن آن حزن زیادی از فراق دارد و این دو جوهره متضاد را چگونه ایشان توانسته با هم و در یک زمان پیاده کند؟
حقگو درباره درگذشت استاد شریف زاده که آبان سال 1395 اتفاق افتاد گفت: منطقه تربت جام و کلا خراسان مرکزی گنجینههای فراوانی از هنر موسیقی را در خود دارد، بسیاری از این هنرمندان گمنام هستند، اما باور کنید آن چیزی که مسلم است، با فقدان استاد شریف زاده ما یکی از ستونهای اصلی موسیقی مقامی و راویان صدیق و باهوش مقامهای آن منطقه را از دست دادیم.
وی در ادامه افزود: همانگونه که گفتم نمود اصلی و محور موسیقی در منطقه جنوب خراسان آواز است یعنی تکنیکهای بسیار پیچیده، همه در آواز نمود پیدا میکنند. در واقع اگر قرار باشد نوازندهای با خوانندهی خوبی مثل استاد شریفزاده دوتار بزند باید با دوتارِ بدون پرده (فِرِتلِس) ساز بزند تا قادر باشد تمام ظرافتهای آواز را پاسخ دهد.
این آهنگساز درباره مراوده استاد شریفزاده و استاد سمندری و تاثیر این دو هنرمند بر نگاه هنری یکدیگر گفت: همانطور که میدانید مدت زیادی از عمر مرحوم استاد شریفزاده در کنار استاد سمندری گذشت. این دو شخصیت به یک درک متقابل از یکدیگر با زبان موسیقی رسیده بودند. در جشنوارهای که شهرستان قاین میزبان آن بود به خاطر دارم که بنده نیز در کنار این دو عزیز افتخار داوری داشتم و نکتهای که برایم بسیار جالب بود نزدیک بودن غیرقابل تصور سلیقه و احساس این دو بزرگوار در مقابل آثار بود. رسیدن به این همدلی طبیعی است که دو جریان موسیقی بسیار جدی را در کنار یکدیگر برای سالها حفظ کند.
وی درباره تنوع بسیار جالب خوانندگی در موسیقی مقامی خطه خراسان افزود: ویژگی خاصی که در پژوهش موسیقی مقامی و محلی خراسان، همواره مرا شگفتزده میکند تنوع بسیار دلنشین و خوش رنگ صداهای خوانندگان محلی درجنوب خراسان و تنوع تکنیک نوازندگی در شمال و جنوب خراسان است. آن چیزی که مسلم است هیچوقت نتوانستم حتی دو نفر که سبکهای بسیار نزدیکی در آواز دارند را با هم مقایسه کنم. همین تنوع هنری، و تنوع پرفورمنس(اجرا) هنری در مناطق موسیقایی خراسان نشاندهندهی این مسئله است که این موسیقی از عمق و ریشهی عمیقی برخوردار است که میتواند چنین تنوعی را ارائه دهد.
محمد حقگو همچنین عنوان کرد: شما در دوتارنوازهای شمال خراسان، زندهیاد حاجحسین یگانه را نمیتوانید در همان شمال خراسان با زندهیاد حاجقربان سلیمانی مقایسه کنید، اصلا با همدیگر قابل قیاس نیست. هر دو هم مقامهای رایج شمال خراسان را مینوازند، حتی در نواختن یک مقام واحد شبیه نیستند، حتی مخاطبی که با منطقه و موسیقی آشنا هم نباشد متوجه میشود که دو فضای کاملاً متفاوت را شنیده و این البته از خصوصیت بدون استثنائ موسیقی محلی است.
این موسیقیدان در پاسخ به این سئوال که «تاکنون چه بخشی از گنجینهها و مقامهایی که در سینه اساتید موسیقی خراسان محفوظ بوده ضبط و ثبت شده است؟» گفت: متاسفانه در پاسخ باید عرض کنم هیچ . آثار ارزشمندی در زمینه پژوهش موسیقی منطقه از مرحوم محمد تقی مسعودیه که افتخار شاگردی ایشان را داشتم و سرکارخانم فوزیه مجد باقی است؛ همچنین دوستانی با زحمت فراوان توانستهاند بخشهایی را ضبط و ثبت کنند اما متاسفانه این نگاه که هر یک از این هنرمندان به مانند گنجینهای هستند هیچگاه در بخش متولیان موسیقی کشور شکل نگرفته است.
این آهنگساز همچنین عنوان کرد: حتی زندگی اقتصادی آنها، عموما در زمان حیات نیز به سختی میگذرد و همین امر از تعداد رهروان راه پدر میکاهد. جدا از اینکه در مصاحبهها و مقالات مختلف مدام گفتهام و از مسئولین با آنکه وظیفشان است درخواست کردهام که حتی اگر لازم است باید در قوانین تجدید نظر شود و بخش موسیقی مقامی تحت نظارت میراث فرهنگی نیز قرار گیرد، برای راویان مقامها شناسنامه هنری صادر شود و شرایط مساعدی برای ضبط و ثبت دانستههایشان فراهم کنند. به خدا اگر یک ظرف سفالی عتیقه معرف فرهنگ و تمدن کشورمان است ارزش این هنرمندان که جلوی چشممان هستند بسیار بالاتر و کارسازتر از آن ظرف است چرا نباید در حفظ آنچه از هنر دارند بکوشیم و حساس باشیم؟
محمد حقگو ضمن اشاره به نحوی مواجهه و برخورد دنیای غرب با موسیقیهای بومیشان گفت: در اروپا که سرچشمه اولیه موسیقی آکادمیک فعلی است، دانشجویان موسیقی بصورت جدی با موسیقی محلیشان آشنا میشوند. حتی ارکسترهایی وجود دارد که با سازهای خاص دوران مختلف تاریخی موسیقی قطعات مربوط به همان دوران را اجرا میکنند. اما در کشور ما یک نگاه جدی باید به سیستم دانشگاههای خصوصا موسیقیمان انداخت. چون دانشجویان موسیقی در تجربیات دانشگاهی خود حتی بطور جدی واحدهای پیش نیاز را نیز نمیگذرانند مگر خودشان جدی باشند و بیرون از دانشگاه کارکنند. شهرهایی مانند تربت جام ، قوچان و... در حال حاضر میبایست پاتوق تحقیقاتی دانشجویان موسیقی باشد و اینکه نیست ریشه در همان طرح درسهای اولیه و نگاه مسئولان به این امر دارد.
این موزیسین همچنین عنوان کرد: از همه هنرمندان و دستاندر کار موسیقی مقامی خواهش میکنم خودشان در ضبط و ثبت این مقامها کوشا باشند که از گزند تحریف و فراموشی در امان بماند چرا که تمام سرمایه هنری آیندگان، امروز در دستهای شما قرار گرفته است و قدر و منزلت آن بالاخره روزی هویدا خواهد شد.