رئیس دانشگاه علامه طباطبائی مطرح کرد؛
آیا اشتیاق به حضور در زیارت اربعین از روان ناخودآگاه و خود سرکوبشده ما نشأت میگیرد؟
پدیده اربعین با اینکه بینالمللی است ولی در آن قالبها و چارچوبهای کلاسیک فهم روابط بینالملل نمیگنجد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حسین سلیمی (استاد و رئیس دانشگاه علامه طباطبائی) در مقالهای تحت عنوان «زیارت اربعین پدیده نوین اجتماعی» که روزهای سوم و چهارم آبانماه سال جاری در دومین همایش بینالمللی اربعین در کربلا ارائه شد، به این پرسش پاسخ داده است که قوانین و تئوریهای جاری روانشناختی چگونه میتوانند پدیدهای معنوی همچون اربعین را توضیح دهند؟
مشروح کامل این مقاله را در ذیل میخوانید:
حسبنا الله نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر
اربعین نه فقط یک موضوع مقدس و برآمده از اندیشههای دینی است بلکه به دنبال خودش یک پدیده نوین اجتماعی را هم به وجود آورده است. اینکه شخصیتهای علمی و بینالمللی دغدغهمند اربعین شدهاند هم نشان از اهمیت بینظیر اربعین دارد و هم سبب مباهات دانشگاه علامه است که سهمی در این حرکت بزرگ انسانی به عهده گرفته است.
دانشگاه علامه به عنوان یک دانشگاه علوم انسانی و اجتماعی نه فقط به دلیل اعتقادات و نه فقط به دلیل جذبه حماسه حسینی، بلکه به دلیل مواجهه با یک پدیده مهم اجتماعی و بشری که در قالبهای تحلیل سنتی نمیگنجد وارد موضوع اربعین شده است. راهپیمائی اربعین که با این عظمت در حال برگزاری است تقربا در تاریخ بیسابقه است و چند سالی است که تکرار میشود. به عنوان محققین و پژوهشگران حوزه علوم انسانی و اجتماعی برای ما مهم است که چنین پدیده سترگی چگونه شکل گرفته است؟ به عنوان مثال، در عرصه بینالملل، دانشمندان همه چیز را در روابط بین دولتها منحصر میکنند. دولتها براساس منافع ملی تفاهمهایی میکنند که مبنای روابط بینالملل را تشکیل میدهد. پدیده اربعین با اینکه بینالمللی است ولی در آن قالبها و چارچوبهای کلاسیک فهم روابط بینالملل نمیگنجد.
مثلا در حوزه فهم انسانشناختی، بسیاری از تئوریهای انسانشناختی رایج نظریاتی هستند که انسان را به عنوان یک موجود عقلایی سوداگر معرفی میکنند. اصلا عقلانیت یعنی سوداگری و محاسبه سود و زیان! فهم چنین پدیدهای (راهپیمائی اربعین) اصلا در این قالب نمیگنجد. کدام سود؟ کدام زیان؟ کدام منفعت مالی؟ کدام استفاده؟ حتی ممکن است جان فرد به خطر بیافتد. خیلیها سلامتی خود را به خطر میاندازند. فقط افراد عامی هم در این راهپیمائی عظیم شرکت نمیکنند؛ افرادی با مقامات بالای علمی، فرهنگی و هنری (که خیلی هم سابقه زیست معنوی نداشتند) در این مراسم شرکت میکنند. کدام سود و زیان عقلایی آنها را به این وادی کشانده است؟
در علوم اجتماعی با جریانهایی مواجه هستیم که بسیاری از پدیدههای تاریخی را پدیده موضعی میدانند؛ یک اتفاقی در تاریخ افتاده و تمام شده! حتی تلاش میکنند نگاهشان به حادثه عظیم عاشوراء یک نگاه موضعی باشد. ولی نمیتوان پدیده اربعین در این قالب (موضعی) قابل فهم نیست. کدام موضع چنین جذابیتی دارد که انسانها را بدینگونه به سمت خود بکشد؟ از اینرو ما نه فقط به عنوان کسانی که امام حسین(ع) را قله انسانیت و دیانت میدانند بلکه به عنوان اهل دانش، به این پدیده مینگریم. چه اتفاقی در سدهی بیستویکم افتاده که چنین پدیدهای به وجود آمده؟ و نکته جالب اینکه این پدیده جزو شعائر واجب مثل حج نیست.
حج یک امر واجب است که هر مسلمان مستطیعی باید انجام دهد و از تقدس بسیار بالایی برخوردار بوده و مورد قبول همه است؛ ولی اربعین جزو آنها هم نیست. و این عظیمترین اجتماع بشری با تمام مخاطرات، صدمات جسمانی، و با یک شور و اشتیاق وصفناپذیر اتفاق میافتد. قوانین و تئوریهای جاری روانشناختی چگونه میتوانند چنین پدیدهای را توضیح دهند؟ آیا این موضوع از روان ناخودآگاه و خود سرکوبشده ما نشأت میگیرد؟ قابل توضیح نیست. بنابراین با یک پدیده جدید مواجه هستیم که شاید فهم عمیق آن نه تنها در عرصههای اعتقادی بلکه در مادی دانشی خودمان هم مساعدت نماید. کمک بکند که ما به گونه دیگری از فهم اجتماعی نائل شویم و بتوانیم این فهم خودمان را به عرصه جهانی ارائه کنیم. به این دلیل این موضوع برای ما به عنوان دانشگاه تخصصی علوم انسانی و اجتماعی حائز اهمیت و جذابیت است؛ چون نه فقط ما را در شناخت نقطه اوج اعتقاداتمان مدد میرساند بلکه شاید سرنخهایی به ما بدهد که نوع فهم نوین ما را از پدیدههای جدید اجتماعی در سده بیستویک دگرگون کند. بدینترتیب همایش اربعین میتواند زمینهساز فعالیتهای متعددی گردد.
سفارش اول/ همایش با این ابعاد و اهمیت فقط جای خواندن مقاله نیست بلکه شایسته است که چنین همایشی به محل گفتگو و تضارب آراء تبدیل شود؛ اتفاقا در این گفتگوهاست که اندیشههای جدید شکل میگیرد. شاید بتوان ادعا کرد که تاریخ مصرف این پنلبندی و نشستن و گوش دادن صرف گذشته است چون مقالات نوشته شده و در اختیار همگان قرار میگیرد. شایسته است خلاصههای علمی و خلاقانه ارائه گردد و حاضران و اندیشمندان در آن زمینهبه بحث و گفتگو بپردازند تا امکان تضارب آراء فراهم گردد (البته باید مشکل زبان حل شود) و اندیشههای جدید شکل بگیرد اندیشههایی که پیش از آن امکان ورود به ذهن ما را نمییافتند.
سفارش دوم/ شایسته است چکیده مقالات به سه زبان عربی، انگلیسی و فارسی منتشر شده و به دانشگاههای معتبر دنیا ارسال گردد تا اندکی از این سانسور خبری راهپیمائی اربعین کاسته شود و دانشمندان جهان بتوانند به راحتی به این خلاصه مقالات دسترسی پیدا کنند.
سفارش سوم/ شایسته است پروژههای تجربی و پیمایش در ابعاد مختلف برای بررسی وجوه متعدد پدیده پیادهروی اربعین تعریف گردد و البته به یک نظرسنجی ساده بسنده نشود چون بیش از ۵۴ ملیت در این همایش انسانی با افکار، عقاید و سنتهای گوناگون حضور دارند و اگر بتوانیم این پدیده شگرف را مورد ارزیابی عمیق و همه جانبه قرار دهیم مسلما به نتایج و نظریههای جدیدی در حوزههای مختلف علوم انسانی و اجتماعی خواهیم رسید. چنین پروژهای ازچند بعد میتواند شکل بگیرد: یکی فهم ماهیت اربعین از منظر کسانی که در این راهپیمائی شرکت میکنند، دیگری فهم ماهیت عاشورا از منظر این افراد و سومی رسیدن به روش تحلیل محتوا از این طریق.