داستانهایی درباره بهار عربی منتشر شد
مجموعه داستان «در مرگ، مرد بود»، داستانهایی با محوریت بهار عربی، نوشته علیرضا کاهیدوند از سوی انتشارات چتر دانش منتشر شد.
به گزارش ایلنا، مجموعه داستان «در مرگ، مرد بود»، داستانهایی با محوریت بهار عربی، نوشتهی علیرضا کاهیدوند از سوی انتشارات چتر دانش منتشر شد.
بهار عربی، در ادبیات معاصر ایران، سوژهای است که کمتر بدان توجه شده و با این مضمون کتابهایی که به زبان فارسی نوشته و یا ترجمه شده باشند، انگشت شمارند. مجموعه داستان «در مرگ مرد بود»، روایاتی است درباب بهار عربی و خودسوزیهای آن. بر کسی پوشیده نیست که این انقلابها با آتش شروع شد و با آتش به پایان رسید. محمد بوعزیزی، جوان تونسی، نخستین کسی بود که در شهر خویش، روبهروی ساختمان شهرداری، در پاسخ به وضعیت بد معیشتی، اقتصادی و بیحرمتیهای مأموران دولتی، خود را سوزاند و باعث شکلگیری جریانی شد که کشورهای عربی بیش و کم، همچنان با آن درگیر هستند.
پس از بوعزیزی در گوشهوکنار شمال آفریقا کسانی پیدا شدند که به تقلید از او و یا کاملاً اتفاقی دست به اقدامی مشابه زدند. «در مرگ مرد بود» از شش حکایت تشکیل شده؛ حکایاتی از زبان کسانی که اقدام به خودسوزی کردند تا بتوانند در سرنوشت کشورشان نقشی داشته باشند اما همگی پشیماناند، چرا که به زعم ایشان هیچچیز تغییر نکرد. از این روست که داستان آخر نام «مشفقه» را دارد. مشفقه، کسی است که از کردهی خود پشیمان است و آرزوی تغییر سرنوشت را دارد اما درنهایت تسلیم آن میشود. جایی از داستان از زبان شخصیت داستان میخوانیم:
«خاورمیانه چیست؟ تکهای از زمین در وسط دنیا. وصلهای ناجور که هرکس برایش حد و حدودی قائل است و آن را منبع همه چیز میداند. از علم و ثروت گرفته تا بحران، خون، وحشت، زن، جنگ و آتش. زمانی آن را در ید قدرت خود میگیرند و هر نوع بهرهکشی از زمین و ساکنانش انجام میدهند و فوج فوج منفعت به کشورهایشان سرازیر میکنند و در عوض آن را عقبمانده و جهان سومی میخوانند. بحران در اینجا موج میزند. از هر گوشهاش سر بر میآورد و به گوشهای دیگر میرود اما هرگز خارج نمیشود. خود را صاحب آن میداند و او خود را صاحب نفوسش. بحران و خاورمیانه. از آمیزش این دو ما به وجود آمدیم. فرزندانی ناخلف که هر یک در تلاش برای فرار از خانه و سرنوشت خویش. برخیهایمان موفق شدیم و برخیهایمان نه. برخی توانستند به نظام خانه عادت کنند و برخی بنای عصیان گذاشتند. خانه، مهمانهای زیادی را به خود دید. از ترک و مغول تا چشم آبیهایی که حتی نمیتوانستیم نامشان را تلفظ کنیم. ما نیز میزبانان خوب و فرمانبرداری بودیم. در برابر خردهفرمایشات مهمانها کرنشی کرده و با هر چیزی خوب یا بد سوختیم و ساختیم. اما افرادی تاب نیاوردند. در برابر تمامی این مصائب ایستادند و مقاومت کردند. از جانشان گذشتند و انقلابی به پا کردند. اما چه سود که این خاک تنوع طلب است و به هر چیزی خو نمیکند. رنگش عوض میشود. در برابر هر پادشاه و قدرتی سر خم میکند. ما در خاورمیانه، با بحران میآییم، با بحران میمانیم، با بحران میخندیم، با بحران میمیریم...»
مجموعه داستان «در مرگ مرد بود»، اوایل پاییز 96 از سوی انتشارات چتر دانش به چاپ رسید و سیزدهم مهر با حضور نویسنده رونمایی شد.