خبرگزاری کار ایران

تلاش یک گروه از معماران برای تجدیدحیاتِ مس در معماری معاصر ایران

تلاش یک گروه از معماران برای تجدیدحیاتِ مس در معماری معاصر ایران
کد خبر : ۵۳۴۳۴۴

نمایشگاه‌ ابژه به نوعی اصل را از فرع، غربال می‌کنند. همیشه باید جامعه با معماری در تعامل باشد؛ تا جامعه هم ارتباط دیگری را با دیزاین و طراحی برقرار کند، و کم کم مردم کارهای معماران را بشناسند و بدانند که اصلاً معمار‌های ما چه کسانی هستند، و اینکه معمارها چه قدرتی می‌توانند داشته باشند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، دومین نمایشگاه ابژه با عنوان «چراغ روشن، چراغ خاموش» با حضور معماران، طراحان و مجسمه‌سازان 17 شهریور ماه در گالری شماره 1 فرهنگسرای نیاوران گشایش یافت.

خبرنگار ایلنا با چهار نفر از معماران حاضر در این نمایشگاه گفتگو کرده گفت.

سهیل قندیلی (معمار) در رابطه با این نمایشگاه توضیح داد و گفت: «ابژه» درحقیقت، یک برندِ کیوریتوریِ هنری در ایران است، که کارش را بر مسئله‌ی دیزاین متمرکز کرده است. رویکرد «ابژه»، وارد کردن دیزاین به زندگی مردم عادی در جامعه است. این اتفاق دو سال پیش برای اولین بار افتاد، که جمعی از معمارها با موضوع مشخصی که صندلی بود، دعوت شدند تا آثاری را برای آن نمایشگاه ارئه کنند. درواقع، این اولین تجربه‌ای بود که «ابژه» را اجرایی کرد، و در نهایت طبق قراری که بود، چندتایی اثر از بین کارها انتخاب و به نمایش گذاشته شد.

او اضافه کرد: این کارها بعداً دوباره چندتایی انتخاب می‌شوند و در دوسالانه‌ی طراحی و دیزاینِ میلان در ایتالیا به نمایش درمی‌‌آیند.

این معمار درباره‌ی نمایشگاه امسال گفت: موضوعی که برای نمایشگاه امسال انتخاب شد، نور است. یعنی طراحی نور، نه به معنی چراغ، بلکه طراحی نور به عنوان مسئله‌ای که در زندگی همه‌ی ما می‌تواند تأثیرگذار باشد. نکته‌ای که هست اینکه امسال به جز معمارها، تعدادی مجسمه‌ساز، و تعدادی طراح صنعتی هم به «ابژه» اضافه شدند.

وی به نقش متریالِ مس در این نمایشگاه اشاره کرد و گفت: مشخصاً در موضوع نمایشگاه امسال، یک جهت‌دهی هم به آن اضافه شده است، و آن استفاده از متریال مس، به عنوان متریالی که در ایران، پیشینه‌ی طولانی‌ای دارد. مسگری از صنایع‌دستی‌ای است که متأسفانه روز‌به‌روز دارد کم‌رنگ‌تر می‌شود. چیزی که از شرکت‌کنندگان خواسته شده بود، این بود که یک منبع نوری طراحی کنند که داخلش از عنصر مس استفاده شده باشد.

او ادامه داد: ما شروع کردیم درباره‌ی مس به‌عنوان قهرمان این نمایشگاه، مطالعه کردیم، و در این راه، از یک تیم خوب (مشاوران و طراحان) استفاده کردیم. در این تیم، اکثریت با معمارها بود ولی ما از دیسیپلین‌های مختلف (فلسفه؛ نمایشنامه‌نویسی؛ مسگر سنتی و ...) استفاده کردیم. بخش‌های نمایشنامه و فلسفه و ...، دیدگاه می‌آورند. یعنی وقتی داریم راجع‌به ایده صحبت می‌کنیم، یک نمایشنامه‌نویس جور دیگری دنیا را می‌بیند و به عینک دیگری مصلح است. درنتیجه او هم از دید خودش کار را تقویت می‌کند.

او اضافه کرد: از شانس‌های ما، مسگری بود که در این پروژه با هم همکاری داشتیم. او مسگری است که آنقدر این رکود بازار مس روی کارش، اثر گذاشته که ورشکست شده، و کار مسگری‌اش را عوض کرده، و حالا در کارگاه جدیدش، نرده‌های استیل تولید می‌کند. وقتی ما موضوع را با او مطرح کردیم، این کار خیلی برایش جذاب جلوه کرد.

قندیلی تصریح کرد: این کار، حدود 4 ماه طول کشید. یکی از بخش‌های طرح مسئله در نمایشگاه امسال، این بود که تلاشی باشد درجهت یادآوری صنعت مسگری در ایران. ما در پروسه‌ی مطالعه درباره‌ی مس، به این نتیجه رسیدیم که مس یک متریال پپچیده، طبیعی، منعطف، زنده و پاسخ‌گوست. مس، مرتب نسبت به حضور و برخوردهایی که با آن دارید عکس‌العمل‌های خیلی پیچیده و پیش‌بینی‌نشده‌ای از خود نشان می‌دهد. همه‌‌ی این‌ها ما را به این سمت، سوق داد تا مداخله‌مان را در فرآیند تولید یک محصول مسی کم کنیم.

این معمار اظهار داشت: ما تقریباً از تولید فرم در این پروژه صرف نظر کردیم. از ما خواسته شده بود که ابعاد کار، به دلیل محدودیت‌های حمل‌و‌نقل هوایی، از ابعاد 1 در 1 بزرگتر نباشد؛ و ما دقیقاً کاری که کردیم، این بود که از مسگرمان خواستیم که فقط یک مربع 1 در 1 برای ما بسازد. به همین سادگی. هیچ چیزی را نمی‌شود از این کار حذف کرد. واضح است که بزرگترین دلیلی که امروز مسگری دارد تعطیل می‌شود به این خاطر است که دیگر مصرفی در خانه‌های مردم ندارد. پس ما اگر بتوانیم یک چیز مسی درست کنیم که با سلیقه‌ی امروزی سازگار باشد، حتماً مشتری خواهد داشت و حتماً کارگاه‌های مسگری روزی دوباره به زندگی‌ عادی خود بازگردد.

قندیلی درخصوص پروژه‌‌شان بیان کرد: دیگرانی که با کار ما مواجه می‌شدند، حسِ روزنه، نگاتیو، سیاه‌چاله، بیگ‌بنگ، برگ و ... را در کار ما می‌دیدند.

تلاش یک گروه از معماران برای تجدیدحیاتِ مس در معماری معاصر ایران

نام اثر: اوفا

سهیل قندیلی و همکاران

سپس، علیرضا تغابنی (معمار) درخصوص پروژه‌ی خود توضیح داد و گفت: از اول، حدس می‌زدیم که در کار همه، عنصر مس خیلی به چشم بیاید. مس متریال خیلی غلیظی است. دوست داشتیم این متریال غلیظ آنقدر خودنمایی نکند. بحث این بود که بیرون کار، خنثی و ضخیم باشد. من نمی‌خواستم خود مس معلوم باشد. بیشتر دوست داشتم اثر مس به چشم بیاید. هر چیزی که مبهم‌تر به آن اشاره شود، به نظر من تأثیر بهتری هم بر مخاطب می‌گذارد، تا اینکه مستقیماً چیزی را نشان دهیم.

این معمار اضافه کرد: در این کار، لامپ‌ها مثل گنبدهایی در اثر جاسازی شده است، و این گنبدها یک قیف، مثل قوری به آن وصل است. نور را ته آن قیف‌ جاسازی کردیم، تا وقتی بیننده نگاه می‌کند احساس کند که این‌ها، از داخل به هم وصل‌اند. درواقع، در هر کدام از این گنبدها، جداگانه یک لامپ قرار داده شده است. جنس آن پوسته‌ی رویی، از چوب است.

تغابنی عنوان کرد: برای من، از اول این مسئله مطرح بود که چراغ چگونه به عنوان یک آبژه می‌تواند یک پهنه، یا یک فیلد شود. یعنی چیزی شود که از زمین به یک گوشه برسد، و از جایی بیاید و به جای دیگری برود. درحقیقت، دوست داشتم که این کار، قابلیت تکثیر، فضامندی و فضامداری داشته باشد. یعنی چراغ بتواند برای توی مخاطب، فضا ایجاد کند.

تلاش یک گروه از معماران برای تجدیدحیاتِ مس در معماری معاصر ایران

بدون عنوان

علیرضا تغابنی و سپیده صراف‌زاده

در ادامه، هومن بالازاده (معمار) به اهمیت چنین نمایشگاه‌هایی درحوزه‌ی معماری اشاره کرد و گفت: وقتی از افرادی که فضاسازی، مجسمه‌سازی و معماری کار می‌کنند خواسته می شود که راجع‌به یک موضوع مشخص کار کنند، فکر کنند و آثاری را ایجاد کنند؛ به یک معنا، این کار می‌‌تواند جریان کلی‌تری را به وجود آورد، که نهایتاً منتهی به یک‌سری آثار مشخصی شود که از هنرمندان مختلف معاصر باقی بماند.

او ادامه داد: راجع‌به کار خودمان هم، ما تلاشی که کردیم این بود که درموردِ متریال مس و متریال نورانی، هندسه‌ی متغیری را به وجود بیاوریم که از طریقِ تغییر این هندسه، میزان نوری که این صفحه‌ی نورانی از خودش ساطع می‌کند را بتواند تغییر دهد و نور، ثابت نماند. کل ایده‌ای که ما به دنبالش بودیم، همین بود. کار ما از یک صفحه‌ی نورانی و یک صفحه‌ی متغیر مسی تشکیل شده که وقتی بسته است، یک میزان مشخص روشنایی را از خود عبور می‌دهد و وقتی که جمع می‌شود، هم فرمش عوض می‌شود و هم میزانِ نوری که از خودش عبور می‌دهد، تغییر می‌کند.

این معمار گفت: ایده‌ی خانم طهرانی (کیوریتور نمایشگاه) هم این بود که به صنعت مسگری، به‌نوعی دوباره نگاه شود و دوباره در هنر معاصر ایران از این متریال، استفاده شود. مس کیفیت‌های مختلفی دارد و هر هنرمندی در این نمایشگاه به نوعی نگاه خاص خودش را نسبت به این متریال مطرح کرده است. هر متریالی یک نوع رفتاری را از خودش نشان می‌دهد و به نوعی خاصیتی دارد.

بالازاده ادامه داد: این جریان، می‌تواند به یک جریان بزرگ‌تری تبدیل شود که حاصل اندیشه‌ی جمعی تعدادی از هنرمندان، راجع‌به یک موضوع واحد است. این جریان وقتی، امتداد پیدا می‌کند، می‌تواند تأثیر‌گذار واقع شود، به این صورت که این آثار تبدیل به کتاب شده، نقد شوند، و راجع‌به‌شان صحبت شود و سمینار گذاشته شود؛ و کارها، در این روندِ هزارتویی، دوباره تبدیل به جریانات دیگری شود. مثلاً منِ معمار فکر کنم که آیا می‌توانم در پروژه‌ام چراغی را طراحی کنم که با ایده‌ی کلی پروژه‌ام هماهنگ شود؟ و یا کسی که فضایی شهری طراحی می‌کند به مسائل یک ‌مقدار دقیق‌تر نگاه کند و ببیند که فضای شهری را چگونه می‌تواند با آن المان تحت تأثیر قرار دهد. درواقع، موضوع این نمایشگاه فقط این نیست که یک المان طراحی شود. بلکه هدفش این است که چگونه می‌تواند طیف‌های مختلفی را تحت‌تأثیر خود قرار دهد.

او تصریح کرد: این مسئله، مسئله‌ی مهم‌تری است تا طراحی خود آن المان. به نظر من در این نمایشگاه، بعضی‌ از هنرمندان به این موضوع فکر کردند که چگونه این قضیه می‌تواند محدود به خود طراحی اِلمان نباشد و کار، فراتر از فرم رود و تبدیل به یک ایده‌ی فضایی شود.

این معمار درخصوص قیمت آثار خاطر نشان کرد: کارها از رنجِ 800 هزار تومان، تا 20 میلیون تومان قیمت‌گذاری شده‌اند. خیلی برای ما اهمیت ندارد که آیا آثار به فروش می‌رسد یا خیر. بلکه این جنبه‌ از کار اهمیت دارد که خروجیِ آثار با ایده‌هایی باشد که بتواند، تنها منتهی به خود آن اثر نباشد، بلکه آن ایده‌ها بتواند در پروژه‌ها و موضوعات بعدی توسعه پیدا کند. برای خود من، این جنبه‌ از کار، اهمیت‌ بسیار زیادی دارد.

تلاش یک گروه از معماران برای تجدیدحیاتِ مس در معماری معاصر ایران

نام اثر: چراغ کینِتیک

هومن بالازاده و سارا حسینیان امیری

در نهایت، نیما کیوانی (معمار) درباره‌ی ابژه‌‌‌ای که به همراه برادرش (سینا کیوانی) طراحی کرده، گفت: ابژه‌ای که ما طراحی کردیم، بر مبنای فلسفه‌ای است که در معماری‌مان دنبال می‌کنیم، و آن فلسفه هم این است که انسان نیاز به زیستن دارد و همان نیاز است که خانه را تعریف می‌کند. این ابژه هم در همین راستا قرار میگیرد. ما دو جور فلسفه و نگاه در مقابل هم داریم: اول نگاهی است به خانه و مسکن که می‌گوید خانه ماشینی است برای زندگی. این رویکرد، یک نگاه فرم‌گرا و یا حتی مینی‌مالیستی محسوب می‌شود. دوم نگاهی است که می‌گوید ما مسکن نداریم که در آن سکونت کنیم، بلکه چون ما سکونت‌کننده‌ایم مسکن می‌سازیم. این یعنی اینکه ما نیاز به سکونت داریم و این سکونت یک جور، نیاز است. این یک فلسفه‌ی زیستن است، و بر همین مبنا، ما باید فضایی را خلق کنیم که در همان راستا قرار بگیرد.

این معمار افزود: ابژه‌ی ما، درواقع چهار خانه است، که ساده‌ترین شکلی است که شما وقتی به یک بچه هم می‌گویید که یک خانه بکشد، همین شکل را می‌کشد. پس تعریف ابتدایی از خانه در ذهن انسان، همان شکلی است که ما در این ابژه به کار بردیم.‌ این چهار بودن خانه‌ها، بحث همان چهار عنصر تشکلیل‌دهنده‌ی هستی است که آن چهار عنصر، خانه را هم تشکیل می‌دهد. درواقع تمام متریال‌های ساختمانی تشکیل‌شده از همین چهار عنصر است.

او عنوان کرد: آن قاب بیرونی، نمادی است از اندیشه‌ی متقابل در بحث زیستن. ما سعی کردیم، تعالی این چهار عنصر را در بُعد خانه، با مبادی سواد بصری و نشانه‌شناسی نشان دهیم. این تعالی، انگار که بتون را تخریب کرده، و عنصر نور در مرکزِ اثر، آن خود مقدس را نشان می‌دهد. این همان ذات درونی انسان است. نور، همان جریان معنوی‌ای است که فضای خانه به آن نیاز دارد. این نورها همین‌طور می‌چرخند و جهت چرخش نورها، در راستای جهت چرخش گردونه‌ی مهر است. تمام چرخش‌ها (چرخش دور کعبه، چرخش رقص سماع و...) بعد تعالی نور، یکی شدن، و وحدت در کثرت است.

کیوانی، این نمایشگاه را حرکت مؤثری دانست و گفت: این نمایشگاه به نظر من اتفاق خوبی است. ما الان در جامعه‌ی معماری، دچار یک جور کپی‌زدگی و دروغ‌سازی هستیم. ما شاهد این مسئله هستیم که در فضای مجازی، خیلی‌ها بی‌محابا کارهای همکارها و حتی کارهای‌ خود ما را در صفحه‌هاشان می‌گذارند و به عنوان پروژه‌های خودشان معرفی می‌کنند. وقتی چنین نمایشگاه‌هایی برگزار می‌شود، اینجا دیگر جای آن نیست که هر کسی بتواند وارد میدان شود. این نمایشگاه‌ها، به نوعی اصل را از فرع غربال می‌کند، و به‌نظرم همیشه باید جامعه با معماری در تعامل باشد؛ تا جامعه هم ارتباط دیگری را با دیزاین، و طراحی برقرار کند، و کم کم مردم کارهای معماران را بشناسند و بدانند که اصلاً معمار‌های ما چه کسانی هستند، و اینکه معمارها چه قدرتی می توانند داشته باشند. 

تلاش یک گروه از معماران برای تجدیدحیاتِ مس در معماری معاصر ایران

بدون عنوان

نیما کیوانی و سینا کیوانی

دومین نمایشگاه ابژه با عنوان «چراغ روشن، چراغ خاموش» با حضور معماران، طراحان ومجسمه‌سازان 17 شهریور ماه در گالری شماره 1 فرهنگسرای نیاوران گشایش یافت. این نمایشگاه به مدت یک هفته برپاست.

در این نمایشگاه آثاری از معمارانِ معاصر، هومن بالازاده و سارا حسینیان امیری، علیرضا تغابنی و سپیده صراف‌زاده، شروین حسینی، محمد خاوریان، علی‌دوالفقاری، آناهیتا رضااله، امین صادقی، فیروز فیروز، مریم غلامی، سهیل قندیلی و استودیو ری، بهارک کشانی، حسین  غفاری، نیما کیوانی، سینا کیوانی، آرش مظفری، حمید ناصر خاکی، بنفشه درویش، رضا نجفیان، محمدرضا نیکبخت، طراحان صنعتی: آسیا صمیمی و نیما فردی؛ و هم‌چنین مجسمه‌سازانی چون، سیاوش جرایدی، بهمن چگنی، عادله فرزین، امین طباطبایی، سروش بهار زاده، فرزانه وزیری تبار  و محمدرضا یزدی حضور دارد.

آثاری نیز  از بهروز دارش، صادق تیرافکن و فرشید شیوا در این نمایشگاه در معرض دید علاقه‌مندان قرار گرفته است. نمایشگاه‌گردانان «چراغ خاموش، چراغ روشن» نیز الناز طهرانی و لونرزو پالمری هستند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز