در گفتگو با رئیس معزول مؤسسه صبا مطرح شد:
قرارداد غیراصولی فرهنگستان با شرکت پارس آریان+جوابیهی حجت امانی به رئیس فرهنگستان
به گفته حجت امانی؛ فرهنگستان حق بیمه قراردادهایی که بسته را پرداخت نکرده است. موسسه صبا باید مالیات قراردادش را پرداخت میکرد که نکرده. درعوض بانک پاسارگاد بخشی از آن را پرداخت کرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، حجت امانی (رئیس سابق مؤسسه صبا وابسته به فرهنگستان هنر) در خردادماه سال جاری توسط محمدعلی معلم دامغانی (رئیس فرهنگستان هنر) اخراج شد. امانی از سوی رئیس فرهنگستان متهم به همکاری با شرکت پارس آرین شده است.
در این رابطه، امانی به خبرنگار ایلنا گفت: آقای معلم، نامهای را مورخ 28 مرداد به صورت شخصی برای من فرستادند. ایشان عقیده داشتند که بنده با بانک پاسارگاد همکاری داشتهام، و به همین خاطر مرا اخراج کردند. اما حق و حقوق من، و کارهایی که انجام داده بودیم، را پرداخت نکردند. درواقع فرهنگستان، یک سری مراسم گرفت، و در این مراسم، از کارهایی که سفارش داده بودیم استفاده کردند ولی هزینهی آن را پرداخت نکردند.
وی ادامه داد: من به ایشان نامه زدم و نوشتم از شما خواهشی دارم؛ شما که ادعای این را دارید که از هنر و هنرمند دفاع میکنید، شما اگر بنده را اخراج کردید حتماً این اختیار را داشتهاید که اخراج کردهاید، درخواست من از شما این است که حق و حقوق مردم را ادا کنید.
رئیس سابق صبا، افزود: ایشان در جواب، نامهی توهینآمیزی به من نوشتند که «شما ننگ عالم هنر و خدمتید، و لیاقت اینکه در فرهنگستان باشید را ندارید، و کارهایی هم که انجام دادید، خدمت نبوده، یا دوستانتان به کوهنوردی بروید، شاید آدم شدید». بعد هم من در جواب نامهای که ایشان نوشته بودند، نامهای نوشتم و در آن ذکر کردم که خود شما هفت سال با شرکت پارس آریان قرارداد داشتید. اگر خوب یا بد، و اگر حق یا ناحق بوده به کسی چه مربوط است؟ خودتان مسئولید.
وی متذکر شد: حقوقِ مؤسسه صبا، از عایدیای بوده که توسط شرکت پارس آرین به فرهنگستان پرداخت میشد. درواقع حقوق پرسنل صبا، بیمه کارمندان و پاداش آنها، بخش عمدهاش، یعنی 95 درصد آن از هزینهای بوده که شرکت پارس آرین پرداخت میکرده. این درحالی است که وقتی مفاد قرارداد را نگاه میکنید، فقط اجارهی صبا برعهدهی شرکت پارس آرین بوده. حالا بنده نه قراردادی با این شرکت نوشتهام، و نه قراردادی امضا کردهام. ما فقط با آنها مذاکره کردیم.
امانی گفت: حرف آقای معلم به ما این بود که باید 1 میلیارد از شرکت پارس آریان بابت اجاره صبا بگیریم. این درحالی بود که اجاره بها، قبلاً 300 میلیون بود. آنها حتی با افزایش 350 میلیون هم موافق نبودند چه رسد به 1 میلیارد. پارس آرین هم گفت که ما الان شرایط مساعدی نداریم، و نمیتوانیم این مبلغ را پرداخت کنیم.
وی به قراداد غیراصولیِ مابین صبا و پارس آرین اشاره کرد و گفت: فرهنگستان قراردادهایی که بسته، حق بیمهاش را پرداخت نکرده است. مؤسسهی صبا یک مؤسسهی خصوصی وابسته به فرهنگستان هنر است. باید مالیات قراردادش را پرداخت میکرده که نکرده. درعوض بانک پاسارگاد بخشی از آن را پرداخت کرده است. مؤسسه صبا نتوانسته قرارداد درستی را با آنها ببندد. یعنی اصلاً در این قرارداد ذکر نشده که مالیات یا بیمه برعهدهی کیست، و این ضعف قرارداد از طرف فرهنگستان بوده.
حالا که این اتفاقها افتاده شرکت پارس آرین، متوجه شده که این قرارداد مشمول بیمه بوده. حالا دیگر نه بانک پاسارگاد و نه شرکت پارس آرین زیر بارِ این بیمه نمیروند، خودِ مؤسسه صبا هم واقعاً توان پرداخت این بیمه را ندارد. این موضوع اصلی اختلاف بود. حالا دیگر اینکه چه موضوعاتی پشت پرده بوده و چه اتفاقاتی افتاده که کار به اینجا کشیده، چون چند ماهی است که در فرهنگستان حضور نداشتم بیاطلاعم.
حجت امانی به سابقهاش در فرهنگستان هنر اشاره کرد و گفت: من از سال 1384 در زمان ریاست میرحسین موسوی با فرهنگستان همکاری داشتم. بعد از آمدن آقای معلم، جستهگریخته ایشان یکبار به دلیل نپذیرفتن مسئولیت صبا من را اخراج کرد و مجدداً دعوت به کار کرد. الان هم بدون اینکه دلیلش را ثابت کنند، حقوق بعضی از پرسنل فرهنگسرا را قطع کردهاند. در خرداد ماه 96 بود که مجدداً اخراج شدم.
آقای معلم ادعا میکنند که من با بانک پاسارگاد همکاری کردهام. نه تنها من، بلکه با حراست آنجا هم همین برخورد را کرده و با خیلیهای دیگر هم همینطور.
امانی دربارهی وضعیت نامساعد 1500 تابلویی که در فرهنگستان است، گفت: حرف من این است که به جای اینکه فریاد بزنید، به دادِ گنجینهتان برسید. شما که آنقدر روی 500 اثری که به قول خودتان نمیدانید مال کیست این قدر حساسیت نشان میدهید. در عوض شما 1500 اثر دارید که میدانید مال کیست. چرا به دادِ این 1500 اثر نمیرسید؟ حرف من همین است. بعد هم شما دلیل بیاورید که آقا شما به خاطر این قرارداد اخراجید. ایشان تمام کسانی که در این قرارداد دخیل بودهاند را سر کار حفظ کرده. در این میان فقط من بودم که اخراج شدم. این حتماً یک دلیلی داشته.
×××
در زیر جوابِ نامهی حجت امانی را بر نامهی رئیس فرهنگستان هنر میخوانید:
هوالقادر
جوابیه نامه شماره1292/د
مورخه 28/5/96
جناب آقای محمدعلی معلم دامغانی
ریاست فرهنگستان هنر
نامه پر مهر شما را دریافت کردم و انتظار هم میرفت که چگونه است لذا در جواب نکاتی را دوستانه با استحضار میرساند:
ما ز رسوایی بلند آوازهایم اما ساعتی میزان آن و ساعتی موزون این، نیستم. فرمودهاید ننگ عالم هنرم اما ننگ عالم هنر همواره بر دامان کسی است که هنرش را به نرخ روز میفروشد و عرضه میدارد. در ارتباط با شرکت وابسته به بانک پاسارگارد هم خدمت شما عرض کنم بنده نه در گذشته و نه در حال ارتباطی با این مجموعه نداشتهام و بهترین گواه این است که: تعدادی از موزههای مهم دنیا از کارهای من در مجموعه شان دارند در حالی که اثری از این حقیر در این مجموعه دیده نمیشود. و هیچ گونه قراردادی چه بحق و چه ناحق بوده باشند هم به امضای این حقیر نرسیده است. این شرکت مدت 7 سال با اجازه و در برخی موارد حضور حضرتعالی در شرکت مذکور و امضای مدیران اسبق این مجموعه و اعضای هیئت مدیرهی منتخب شما در فرهنگستان حضور موجه داشتهاند و درآمدِ حاصله از آن را صرف حقوق و مزایای کارمندان مجموعه کردهاید که حلال و حرامش با شما و کسانی که پای قرار دادها را امضا کردهاند. بنابراین به جای تهدید، ارعاب و فرافکنی به فکر ارائه پاسخی محکمهپسند در برابر مردم باشید.
جناب معلم عزیز، مجموعهای که به فرمایش شما از قضای آسمان در حبس فرهنگستان و مجموعهای ملی و میهنی است هرچه هست و نیست تنها از این جنبه برای بنده قابل توجه بوده است که حداقل درست نگهداری و ارائه میشدهاند. آیا میدانید مجموعه ملی و میهنی و گنجینه فرهنگستان هنر که سه برابر تعداد این مجموعه است چگونه نگهداری میشوند؟ آیا گزارش کارشناسان مبنی بر خطر جدی برای گنجینه فرهنگستان را مطالعه فرمودهاید؟ آیا مردم کشورمان و هنرمندان میدانند این آثار چگونه نگهداری و چگونه مرمت شدهاند؟ از مردم بابت از بین رفتن اثر هنری گنجینه به خاطر بیاحتیاطی در این مجموعه عذرخواهی کردهاید؟ بله، این امانت سنگین ملی در اختیار شما بوده است که بعد از سالها بیاحتیاطی و تلمباری تنها خدمتی که در شرف انجامش بودیم ارائه و بررسی راهکارهای علمی حفظ و نگهداری از این مجموعه ارزشمند وتاریخ هنر معاصر کشور عزیزمان بود. خواهر و برادر بنده مانند صدها جوان ایرانی تحصیلات عالیه هنر با رتبه عالی دارند اما هیچگاه از هیچ طریقی به کار گرفته نشدهاند اما در دوره شما همکار مشاور املاک مدیر بخش مهمی از فرهنگستان هنر و ناظر قراردادهای هنری بود البته که این بخش کوچکی از خدمت حضرتعالی به اهالی فرهنگ و هنر است و صد البته ما لیاقت همکاری با فرهنگستان هنر رانداریم! چه کسی در دادگاه مردم محکوم است؟ به راستی که تاریخ و مردمان بهترین قضاوتها را خواهند کرد نه فقط با چهار پنج مصاحبه بلکه با قلب روشنشان.
نفرمایید که به بنده ارتباطی ندارد چراکه نه تنها من به عنوان یک ایرانی و شاید یک هنرمند کوچک ایرانی بلکه همگان حداقل این حق را دارند که بدانند. بیش از پانزده سال است که در روستاهای دور و نزدیک و دانشگاههای هنر کشورم مشغول آموزش هنر بوده و در عین حال با هزینههای شخصی در بیش از 70 نمایشگاه سراسر دنیا حضور داشتهام و در برخی از فستیوالهای هنری جهان تنها ایرانی شرکت کننده بودم که با افتخار پرچم ایران را برافراشته کردهام. بله استاد عزیز شما پشت میز نشسته بودید که ما کوهنوردیهایمان را کردیم اما آدم نشدیم دست خودمان نبود زبان تملق بلد نبودیم.
حجت امانی
مدیر پیشین مؤسسه فرهنگی و هنری صبا
در ۳ دادگاه مختلف از رئیس فرهنگستان، شکایت کردهایم
طبق دستور رئیسجمهور، هیئتی برای بررسی ۵۰۰ تابلوی مشکوک، تشکیل خواهد شد
آقای معلم از ماست؛ بانک هم از ماست